kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۱۴۴۵
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۸
اقتصاد مقاومتی؛ سیاست‌ها و انتظارات در بیانات رهبر انقلاب - ۲۲ رهبر انقلاب:

تولید داخلی باید یک چیز مقدس شمرده شود





نویسنده: ناصر عابدی
کارى که به افراد محوّل می‌شود باید مسئولانه و با کیفیّت بالا انجام گیرد
* خب، کارگر چه‌کار کند تا در اقتصاد مقاومتى بتواند سهیم باشد؟ همه نقش دارند؛ کارگر هم نقش دارد، کارفرما هم نقش دارد، دولت هم نقش دارد، مسئولین گوناگون هم همه نقش دارند. نقش کارگر در درجۀ اوّل احساس مسئولیّت است؛ یعنى کارگر در آن کارى که به او محوّل است باید احساس مسئولیّت کند - همه‌مان باید احساس مسئولیّت کنیم- و کارى را که به او سپرده شده است باید مسئولانه انجام بدهد؛ کیفیّت را باید افزایش بدهد. همۀ آحاد کارگرى باید در فکر این باشند، درصدد این باشند که کیفیّت کار را بالا ببرند؛ این برکت ایجاد می‌کند، هم براى خود او، هم براى جامعه. در بازار بزرگ مشهد کفّاشى بود که معروف بود کفش‌هایى که می‌سازد، چرم کفش و کف کفش پاره می‌شود امّا دوخت کفش از بین نمی‌رود؛ یعنى محکم‌کارى این‌جورى است. کارى کنیم که دوخت ما، آن کارى که دست ماست، درست و با کیفیّت و با استحکام انجام بگیرد؛ این وظیفۀ کارگر است. خب، گفتن این [حرف‌] آسان است، عمل کردنش چه‌جورى است؟ اینکه خداى متعال از زبان پیغمبر فرمود: رَحِمَ اللهُ اِمرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَحکَمَه که بنده این حدیث را شاید دَه‌ها بار تا حالا خوانده‌ام- رحمت خدا بر آن انسانى که کارى را انجام می‌دهد آن را محکم انجام می‌دهد، محکم‌کارى می‌کند، خب این الزاماتى دارد.
مقاوم ساختن پایه‌های اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز ماست
* اقتصاد مقاومتی به‌معنای مقاوم ساختن پایه‌های اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز ماست و همه می‌توانند در آن نقش ایفا کنند، هم مسئولین و مسئولین قوای سه‌گانه، هم آحاد مردم، هم کسانی که دارای مهارت کارند، هم کسانی که دارای سرمایه‌اند، هم صاحب‌نظران. البتّه آنچه که ما عرض کردیم، خلاصه‌ای بود از آنچه باید گفت؛ به‌عهدۀ صاحب‌نظران است که تفصیلات این‌ها را عرض بکنند.
* بنده براى تولید داخلى حقّ زیادى را قائلم. تولید داخلى بایستى به‌عنوان یک چیز مقدّس شمرده بشود. حمایت از تولید داخلى باید یک وظیفه شناخته بشود؛ همه خودشان را موظّف بدانند از تولید داخلى حمایت بکنند. یکى از راه‌ها این است که جنسى که مشابه داخلى دارد، مطلقاً از خارج وارد نشود؛ این را من بارها گفته‌ام - حالا مسئلۀ قاچاق را بعد عرض خواهم کرد؛ مسئلۀ قاچاق هم خودش یک مسئلۀ مهمّى است- به‌شکل رسمى وارد نشود. روش‌هایى [هم‌] دارد؛ بالا بردن تعرفه‌ها یا جلوگیرى از واردات در آنجایى که مشابه داخلى وجود دارد. [البتّه] بهانه‌هایى آورده می‌شود - من آن بهانه‌ها را هم می‌دانم، آن‌ها را هم شنیده‌ام؛ حالا اشاره هم خواهم کرد- [امّا] اصل باید این باشد که تولید داخلى ترویج بشود. من اطّلاع پیدا کردم که در تهران - حالا شاید در شهرستان‌ها هم هست- بعضى از فروشگاه‌ها مقیّد شده‌اند که جز تولید داخلى را نفروشند؛ تابلو هم زده‌اند؛ عکسش را گرفتند براى من آوردند و من دیدم. تابلو زده‌اند، تابلوى بزرگ، که در این فروشگاه فقط تولید داخلى فروش می‌رود. بارک‌الله! آفرین بر این انسان باغیرت، بر این انسان مصلح! هرچه در این فروشگاه هست، تولید داخلى است. نقطۀ مقابلش، فروشگاه‌هایى هستند که وقتى انسان وارد می‌شود، هرچه چشم می‌گرداند، تولید خارجى است. متأسّفانه بعضى از این فروشگاه‌ها که فروشگاه‌هاى بزرگ هم هستند، مربوط به خود دستگاه‌هاى حکومتى‌اند! چرا این کار را می‌کنند؟ این کار باید زشت شمرده بشود. شما می‌خواهى کارگر داخلى را بیکار کنى، کارگر بیگانه را بهره‌مند و برخوردار کنى براى پُز دادن! جنس‌هاى داراى نشان خارجى را [مى‌آورند]، یک عدّه پولدار هم - پولدارهاى نوکیسۀ تازه‌به‌دوران‌رسیده که متأسّفانه در کشور کم نداریم- دنبال نشان‌هاى خارجى‌اند؛ به‌قول خودشان برندهاى خارجى.
بنده از این کلمۀ «برند» هم خیلى بدم مى‌آید. فروش کالاى خارجى و مصرف کالاى خارجى باید در جامعه به‌عنوان یک ضدّ ارزش شناخته بشود، مگر آنجایى که مشابه داخلى‌اش نیست. آنجایى که مشابه داخلى‌اش نیست، خب بله، اشکالى ندارد؛ ما که دور خودمان حصار نکشیده‌ایم؛ ما با دنیا ارتباط داریم، تعامل داریم، می‌خریم، می‌فروشیم؛ ممکن است یک جاهایى هم باشد که تولید داخلى اصلاً به‌صرفه نباشد - از این قبیل هم داریم مواردى را - [واردات‌] اشکالى ندارد. آنجایى که ما تولید داخلى داریم و می‌خواهیم داشته باشیم و کارگر ما مشغول آن کار است و ارزش افزوده ایجاد می‌کند، آنجا ما برویم این تولید داخلى را کنار بگذاریم، شبیه این را از خارج بیاوریم با قیمت گاهى چندبرابر و به‌خاطر اینکه این نشان خارجى دارد، نشان فلان کارخانۀ معروف فلان کشور اروپایى را دارد، این را مصرف بکنیم، این باید ضدّ ارزش شمرده بشود.
تقوای جامعه در بخش اقتصاد عبارت است از: اقتصاد مقاومتی
* تقوا چیست؟ تقوا عبارت است از آن حالت مراقبت دائمی که موجب می‌شود انسان به کج‌راهه نرود و خارهای دامن‌گیر، دامن او را نگیرد. تقوا در واقع یک جوشنی است، یک زرهی است بر تن انسان باتقوا که او را از آسیب تیرهای زهرآگین و ضربه‌های مهلک معنوی محفوظ و مصون میدارد؛ البتّه فقط هم مسائل معنوی نیست. وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجاً * وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب؛ در امور دنیوی هم تقوا تأثیرات بسیار مهمّی دارد، این تقوای شخصی است. عین همین مسئله در مورد یک جامعه و یک کشور قابل طرح است. تقوای یک کشور چیست؟ تقوای یک جامعه چیست؟ یک جامعه، به‌خصوص اگر مثل جامعه‌ی نظام جمهوری اسلامی آرمان‌های والا و بلندی داشته باشد، مورد تهاجم است؛ مورد هجوم تیرهای زهرآگین است؛ این هم تقوا لازم دارد. تقوای جامعه چیست؟ در بخش‌های مختلف تقوای اجتماعی را می‌توان تعریف کرد؛ در بخش اقتصاد، تقوای جامعه عبارت است از اقتصاد مقاومتی. اگر در مورد اقتصاد می‌خواهیم در مقابل تکانه‌های ناشی از حوادث جهانی یا در مقابل تیرهای زهرآگین سیاست‌های معارض جهانی آسیب نبینیم، ناچاریم به اقتصاد مقاومتی رو کنیم. اقتصاد مقاومتی عامل استحکام است در مقابل آن کسانی و آن قدرت‌هایی که از همۀ ظرفیّت اقتصادی و سیاسی و رسانه‌ای و امنیّتی خودشان دارند استفاده می‌کنند برای اینکه به این ملّت و این کشور و این نظام ضربه وارد کنند. یکی از راه‌هایی که فعلاً پیدا کردند عبارت است از رخنه از راه اقتصاد. این هشدار را ما سال‌ها است مطرح کردیم و گفتیم؛ مسئولین هم هر کدام به فراخور توانایی‌های خودشان تلاش‌های خوبی کردند لکن ما باید با همۀ توان، با همۀ ظرفیّت موضوع اقتصاد مقاومتی را در داخل دنبال کنیم؛ این می‌شود تقوای اجتماعی ما در زمینۀ مسئلۀ اقتصادی.