kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۱۴۴۴
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۸
تاریخ تمدن اسلامی- ۲۳ محاسبات حیرت‌انگیز با ابزارهای ساده

قرن‌ها پیش از گالیله ابوریحان بیرونی به کروی بودن زمین پی برد





ابوریحان بیرونی؛کشف کروی بودن و گردش زمین به دور خورشید
اروپاییان تا رنسانس در مقابل علومی که در تمدن اسلامی و توسط مسلمانان کشف و طرح شده بود، مقاومت کرده و ایستادند و پس از رنسانس نیز وقتی قرار شد نهضت به اصطلاح علمی به راه بیندازند از همان کشفیات مسلمین بهره گرفتند ولی بدون آنکه کوچکترین اسم یا نام و نشانی از مسلمانان ببرند. آنها بی‌محابا به تحریف تاریخ پرداختند و به گونه غیر منصفانه هر آنچه از مسلمانان بدست آورده بودند را به نام خود معرفی کرده و از کوشش‌ها و تلاش‌های علمی خویش به شمار آوردند. استاد رحیم پور ازغدی در این مورد توضیح می‌دهد:
«...اینها می‌گویند چه کسی کشف کرد که زمین به دور خورشید می‌چرخد؟ اینکه زمین کروی است و به دور خورشید می‌چرخد؟ غربی‌ها می‌گویند که در همین دو سه قرن اخیر فلان دانشمند اروپایی این کشف را انجام داد! بروید مطالعه کنید که 1000 سال پیش در کتاب ابوریحان بیرونی هست که ایشان نقل می‌کند با «ابن جوزی» درباره مسائل مختلف فلسفی و همچنین فیزیک و ریاضیات، مناظره مکتوب دارد. می‌نویسد که ایشان دستگاهی ابداع کرده و با دستگاه ثابت می‌کند که زمین کروی است و به دور خورشید می‌چرخد. می‌گوید فاصله زمین تا خورشید را محاسبه کرده است. سطح کره زمین، مساحتش و محیطش را به طور کامل محاسبه کرده است. عین عبارت این است که می‌گوید: «نیروی وارد از طرف خورشید به زمین را محاسبه کرده ام». سپس ابوریحان می‌گوید «بعضی که فقط آثار یونانی را ترجمه کردند، معتقدند که زمین ثابت است ولیکن من چنین چیزی را باور ندارم و هم به لحاظ فلسفی درباره‌اش بحث می‌کنم و هم به لحاظ نجوم و فیزیک و قوانین حرکت اثبات می‌کنم که زمین به دور خورشید می‌چرخد.»
خب اینها 1100 سال پیش در آثار متفکران ما ثبت شده؛ جاذبه زمین، حرکت زمین به دور خورشید، قوانین حرکت و...
چه کسی اینها را می‌داند؟ چه کسی اینها را می‌خواند؟ چه کسی اینها را می‌گوید؟»
در کتاب «تاریخ نجوم اسلامی» نوشته محقق و مورخ برجسته ایتالیایی، «کارلو آلفونسو بلینو» و ترجمه «احمد آرام»، درباره تلاش دانشمندانی همچون «ابوریحان بیرونی» برای بدست آوردن مختصات کره زمین آمده است:
«... چون موضوع این درس‌ها، تاریخ پیشرفت علم است، به من اجازه بدهید تا در اینجا روش نظری ساده‌ای که ابوریحان بیرونی... برای یافتن تقریبی اندازه محیط زمین بیان کرده است، شرح دهم. این دانشمند بزرگوار در آخر کتاب «اسطرلاب» خود، فصلی در شناختن اندازه محیط زمین آورده و پس از بیان طریق متعارف دقیق این اندازه گیری، چنین نوشته است: «و برای دانستن آن، روش ذهنی هست که با برهان، صحت آن اثبات می‌شود ولی عمل کردن آن، به علت خردی اسطرلاب و کوچکی مقدار چیزی که بر آن بنا می‌شود، دشوار است و راه کار آن است که بر قله کوهی مشرف بر دریا، بر دشت همواری بالا روی و غروب خورشید را رصد کنی و از این راه مقدار انحطاطی را که گفتیم به دست آوری و... «
... و شایسته ذکر است که بیرونی پس از تالیف کتاب «اسطرلاب»، روش مذکور را عملا انجام داده است. در کتاب «القانون المسعودی» چنین نوشته است: «در سرزمین هند کوهی را مشرف بر صحرای همواری یافتم که همواری آن همسان همواری سطح دریا بود، بر قله آن محل برخورد ظاهری آسمان با زمین یعنی دائره افق را اندازه گرفتم که از خط مشرق و مغرب به اندازه اندکی کمتر از ثلث و ربع درجه انحطاط داشت و من آن را 34 دقیقه محسوب داشتم، سپس ارتفاع کوه را از طریق رصد کردن قله آن از دو نقطه که با مسقط الحجر این قله بر یک امتداد بودند، اندازه گرفتم که مساوی ششصد و پنجاه و دو قله ذراع در آمد... و چون حساب کردم نتیجه تقریبا 58 میل درآمد و از اینجا به صحت اندازه گیری منجمان... اطمینان حاصل کردم...
پروفسور یوسف خلج اوغلو (مشاور عالی ریاست دانشگاه غازی) نیز که 15 سال ریاست بنیاد تاریخ در ترکیه را برعهده داشته، بر این گفته استاد ازغدی صحه گذارده و می‌گوید:
«... هنگامی که دانشمندان مسلمان، گرد بودن زمین و مختصات جغرافیایی کره زمین را کشف کرده بودند، جهان مسیحیت هنوز به صاف بودن زمین اعتقاد داشت و ادعا می‌کرد زلزله برای اینکه دنیا بر روی شاخ گاو نر قرار دارد، ایجاد می‌شود. به همین دلیل نیز هنگامی که گالیله، ادعا می‌کند که دنیا گرد است و زمین می‌چرخد کلیسا او را به کفرگویی محکوم کرده و در دادگاه تفتیش عقاید محاکمه می‌کنند... در این دوره جهان اسلام به اوج یا عصر طلایی خود می‌رسید. در این دوره در مدارسی که در سمرقند، خیوه، بغداد، تبریز و اصفهان افتتاح می‌شود عالمان بزرگی تربیت می‌شوند...»
مقوله چرخیدن زمین به دور خورشید و یا به دور خودش از آن نکات بسیار چالش برانگیز علم نجوم از دیرباز تا به امروز بوده که بسیار فراتر از نظریه زمین مرکزی بطلمیوس و مانند آن به نظر می‌رسد. آنچه مسلم است از بطلمیوس تا کپلر و کپرنیک پروسه بسیار طولانی و پیچیده طی شد تا امثال این دانشمندان به نظریه نجوم جدید برسند و اینگونه نبود که مثلا به طور ناگهانی و یک دفعه، کپر نیک بحث گردش زمین به دور خود و خورشید را طرح کند. در این میان بسیاری از دانشمندان مسلمان مانند خواجه نصیرالدین طوسی، البتانی، ابن شاطر، جابر بن افلح، ابوسعید سجزی، ابوریحان بیرونی، قطب الدین شیرازی و... بودند که به تدریج و کم کم بر نظریات بطلمیوس خدشه و‌اشکال و نقد وارد آوردند تا اینکه به کلی آن را رد کرده و نظرات تازه‌ای درباره گردش زمین و خورشید و سیارات دیگر منظومه شمسی طرح نمودند. پروفسور فوآد سزگین ( مدیر انستیتو و موزه علوم و تمدن اسلامی در دانشگاه گوته فرانکفورت) در این باره اظهار می‌دارد:
«...در بعضی منابع به جای مانده از آن تاریخ، به چرخیدن خورشید به دور سیاره زمین و در بعضی منابع دیگر، به گشتن زمین و دیگر سیارات به دور خورشید‌اشاره شده است. بر اساس نظریه‌ای دیگری، دنیا به همراه خورشید و سیارات با سرعت بسیار بالایی به سوی یک بی‌نهایت حرکت می‌کنند و در حال افتادن است. در طول زمان نظریه دیگر پدید آمد که طرفداران بیشتری داشت و آن این بود که دنیا، به دور خود می‌چرخد و سیارات و خورشید نیز به دور دنیا می‌چرخند.
یکی از طرفداران شناخته شده این نظریه، ستاره شناس و ریاضیدان نامور، ابو سعید سجزی بود که در نیمه دوم قرن دهم میلادی می‌زیست. می‌دانیم که ابو سعید سجزی، با استناد به این نظریه که دنیا به دور خود می‌چرخد، اسطرلابی ساخته و تحقیقات ستاره شناسی خود را با کمک این اسطرلاب و بر پایه این نظریه انجام می‌داد.
اطلاعات دقیق‌تر پیرامون این نظریه را از نوشته‌های ابوریحان بیرونی که شاگرد سجزی بود می‌توان کسب کرد.»
رصد خانه‌های عظیم دوران تمدن اسلامی در مراغه و سمرقند
همچنانکه گفته شد علم نجوم از محبوبترین علوم رایج در میان سرزمین‌های اسلامی در دوران تمدن اسلامی بود. به دنبال این محبوبیت و در جهت گسترش آن، نخستین رصد خانه‌های عظیم نیز در همان دوران برپا شد که بقایایی از نمونه هایش هنوز در شهرهایی مانند مراغه یا سمرقند قابل مشاهده است. پروفسور دکتر اكمل الدين احسان اوغلو (دبیرکل سازمان همکاری‌های کنفرانس اسلامی و موسس گروه تاریخ علم در دانشگاه استانبول ) درباره برپایی اینگونه رصدخانه‌ها در قرون مختلف تاریخ تمدن اسلامی می‌گوید:
«...آنگونه که تصور می‌شود، پیشرفت علم در جهان اسلام به مدت کوتاه 6-5 سده نخست هجری که آن را«عصر طلایی» می‌گویند، محدود نمی‌شود. این روند پس از عصر عباسی‌ها، در دوره سلجوقیها، دوره ایلخانان در مراغه و دوره تیموریان در سمرقند ادامه داشته و شاهکارهایی بسیار پدید آمده است. در این دوره‌ها رصدخانه‌های عظیمی ساخته شده و ستاره شناسان بزرگی پرورش داده شده‌اند. در ریاضی، نجوم، شیمی، فیزیک و پزشکی نیز کشفهای بزرگی صورت گرفته است.»