شاخص رشدنیافتگی
دو، سه سال پیش بود و شاید شما هم در روزنامهها خوانده باشید، یکی از مدیرکلهای آستان قدس رضوی، اعلام کرد که در حدود سیصد یا چهارصد جلد قرآن نفیس خطی در میان ورق پارههایی که در صندوقها برای دور ریختن و دفن کردن ریخته بودند کشف شد. این قرآنها را قبلا داخل صندوقهایی ریخته بودند و میخواستند به عنوان ورقهای پاره آنها را دور بریزند، ولی چون آیات قرآن بود و نبایستی زیر دست و پا بیفتد، در صندوقهایی ریخته بودند که سر فرصت ببرند در خارج دفن کنند و خوشبختانه قبل از آنکه دفن بشود به وسیله یک مرد رشید و قدرشناس کشف شد و از دفن آنها جلوگیری بعمل آمد.
قضیه چه بوده است؟ قضیه این است که در طول تاریخ چند صد سالهای که مرقد مقدس حضرت رضا(ع) مورد توجه زائران بوده است از تمام طبقات از سلاطین گرفته تا وزرا، ثروتمندان دیگر، هنرمندان، خطاطان، خوشنویسان و همه طبقات مختلف قرآنهای نفیسی که در خانوادهها داشتند، قرآنهایی با خطوط بسیار عالی و در حقیقت شاهکار خطی و با تذهیبهای بسیار عالی که نمونه عالی هنر و زیبایی بوده است و باید در محل امنی این سرمایه هنری اسلامی حفظ شود، آنها را به آستان حضرت رضا(ع) اهدا میکردند. بعدها در اثر بیلیاقتی نسلهای بعدی این مردم نالایق، این افراد غیررشید، این افرادی که هیچ چیزی را درک نمیکنند، ماه رمضان که میشد و بچهها میآمدند قرآن بخوانند، همین قرآنهای نفیس خطی را در اختیار بچه مکتبیهایی گذاشتند که بیایند قرآن بخوانند. این بچهها هم که تازه به اصطلاح میخواستند قرآن یاد بگیرند آنها را ورق ورق و تکه تکه میکردند و وقتی که ورقها پاره میشد میگفتند این قرآنها دیگر قابل استفاده نیست و آنها را زیرزمین دفن کنید. حالا ببینید چقدر از این قرآنهای نفیس که نشانه ذوق و ایمان و ابتکار و هنر پیشینیان بوده است و نشانه تمدن این قوم و ملت بوده است، نشان علاقه مفرط مردم به کتاب مقدس مذهبیشان بوده است، میبردند زیر خاکها دفن میکردند. نمیفهمیدند چه چیزی را دارند دفن میکنند، این علامت بیرشدی است.
علامت نشناختن هنر گذشتگان و علامت نشناختن ارزش اجتماعی آنها برای یک ملت و سرفرازی آنها در برابر ملتهای دیگر است. (1)
ـــــــــــــــــــــــ
1- انسان و سرنوشت، شهید مرتضی مطهری(ره)، ص 161