بررسی نگاه قرآن درباره رشوه و رشوهخواری
رشوه؛ سوء استفاده مالی از قدرت
محمداحسان آزادی
در مطلب حاضر نویسنده با بررسی و تحلیل گناه کبیره رشوهخواری، نگاه قرآن را درباره این منکر بزرگ تشریح کرده و به برخی از آثار رشوهگیری اشاره نموده است.
***
ویژگی صاحبان قدرت
قدرت، در نظام سیاسی اسلامی برای ایجاد فضایی سالم برای امت با اقامه نماز و زکات و انفاق در قالب نظارت و مدیریت اموال عمومی و اقتصاد جامعه و نیز اجرای معروف های نقلی و عقلی و نهی از منکرات و مانند آنها در راستای تحقق سعادت دنیوی و اخروی است. از این رو خدا در آیات قرآن از جمله آیات 39 تا 41 سوره حج به این امور به عنوان تکالیف و وظایف بی چون و چرای حاکمان و صاحبان قدرت اشاره میکند و در یک کلمه از آنان می خواهد تا سعادت دنیوی و اخروی امت را تامین کنند و با ایجاد آرامش و آسایش، فضایی مناسب و مطلوب را برای همگان فراهم آورند و سهم هر کسی از همه مواهب گوناگون الهی را به ایشان برسانند و قوامین بالقسط باشند که نه تنها به عدالت نزدیکتر بلکه به تقوای الهی و دستیابی به رضایت خدا نزدیکتر است.(مائده، آیه 8؛ نساء، آیات 135 و 127؛ انعام، آیه 152؛ هود، آیه 85؛ کهف، آیات 92 تا 96)
از نظر قرآن صاحبان قدرت و حاکمان باید دارای صلاحیت های گوناگون علمی و عملی و مهارتی و اجرایی، در کنار صلاحیتهای باطنی و روانی و روحی باشند. از جمله مهمترین ویژگی های حاکمان و صاحبان قدرت میتوان به ایمان(مائده، آیه 55)، عبودیت و بندگی (انبیاء، آیه 105)، عمل صالح(نور، آیه 55)، عدالت و اقامه قسط(ص، آیه 26؛ نساء، آیه 135)، امانتداری(نساء، آیه 58؛ یوسف، آیات 54 و 55)، تقوای الهی(اعراف، آیه 128؛ یوسف، آیات 56 و 57)، دانایی و توانایی علمی(یوسف، آیه 55)، توانایی جسمی(بقره، آیات 246 و 247)، اقامه کننده نماز(مائده، آیه 55؛ حج، آیه 41)، اقامه کننده زکات (همان)، مشورت پذیری و پرهیز از استبداد رای(آل عمران، آیه 159؛ نمل، آیه 32)، قاطعیت در اجرای پس از مشورت(آل عمران، آیه 159)، توکل بر خدا(همان)، اهل احسان(یوسف، آیه 56)، ترک هرگونه ظلم و سوء استفاده از قدرت(یوسف، آیات 78 و 79)، یاری مظلوم و ترک یاری ظالم(نساء، آیه 75؛ قصص، آیه 17) و مانند آنها اشاره کرد.
از این آیات بصراحت به دست می آید که حاکمان نباید از قدرت خویش برای مقاصد نفسانی سوءاستفاده کنند؛ زیرا قدرت امانتی است که در اختیار آنان گذاشته شده تا با آن اهداف متعالی آفرینش و اجتماع انسانی تامین شود؛ بنابراین، هرگونه حرکت بر خلاف آن و در راستای سوء استفاده خیانتی بزرگ است که مجازات دنیوی و اخروی را به دنبال خواهد داشت.
از نظر قرآن، صاحبان قدرت نه تنها باید خود از هر گونه ویژهخواری پرهیز کنند، بلکه اجازه ندهند تا خویشان و دوستان آنان نیز از قدرت آنها برای مقاصد ویژه خواری و انحصار طلبی بهره برند.
رشوه و اختلاس؛ سوء استفاده از قدرت
هر چند که واژه رشوه یا اختلاس در قرآن نیامده است، اما با توجه به مفهوم آنها میتوان واژگانی را در قرآن یافت که به این امر اشاره دارد. به عنوان نمونه در قرآن واژه هایی چون «سحت» و «باطل» در جملاتی به کار رفته که بیانگر همین مفهوم رشوه و اختلاس و دیگر سوء استفاده های مالی صاحبان قدرت از قدرت خویش در عرصه اجتماعی و اقتصادی است.
رشوه، مالى است كه شخص به قاضى و غير آن مى دهد تا به نفع او حكم دهد.(المصباح، ج 1 - 2، ص 228.) در اصطلاح فقه اسلامی، رشوه، دادن مالى است به مأمور رسمى يا غيررسمى، دولتى يا بلدى، به منظور انجام كارى از كارهاى ادارى يا قضايى ولو اينكه آن كار مربوط به شغل گيرنده مال نباشد، خواه مستقيماً آن مال را دريافت كند و يا به واسطه شخصى ديگر.(ترمينولوژى حقوق، محمد جعفر جعفری لنگرودی، ص 335)
با تفسیر و تعریفی که از رشوه ارائه شد، معلوم می شود که رشوه نوعی درآمد مالی با سوء استفاده از قدرت است. البته شخص ممکن است خودش رشوه را مستقیم نگیرد و از طریق بستگان بگیرد و به مصرف برساند. با این حال، نمی توان گفت که فرد خود رشوه نگرفته بلکه خویشان یا بستگان یا دوستان وی از جانب او گرفته اند؛ بلکه چنین افرادی نیز متهم به رشوه گیری هستند؛ زیرا بستری را برای سوء استفاده دیگران فراهم آورده اند، هر چند که گاه از فواید مستقیم رشوه استفاده نکنند.
با نگاهی به آیات قرآن، این معنا به دست می آید که رشوهگیری اختصاص به صاحبان قدرت در حاکمیت ندارد، بلکه صاحبان قدرت اجتماعی نیز ممکن است از جایگاه خویش برای مقاصد مالی سوء استفاده کنند؛ چنان که احبار و دانشمندان شرایع اسلامی با سوء استفاده از مقام و منزلت اجتماعی که به عنوان عالم اسلامی کسب کرده بودند، به رشوه خواری اقدام می کردند.(مائده، آیات 42 و 63)
خدا در این آیات به عالمان اسلامی و رهبران هشدار می دهد تا نه تنها رشوه نگیرند، بلکه در برابر رشوه گیری دیگران سکوت نکنند بلکه علیه آنان دست به افشاگری زده و موانعی را برای آنان ایجاد کنند؛ زیرا اگر عالمان اسلامی به مسئولیت خویش در قبال صاحبان قدرت حکومتی یا اجتماعی عمل نکنند به عنوان ترککنندگان امر به معروف و نهی از منکر، مستحق مجازات و توبیخ و سرزنش هستند.(همان)
از نظر قرآن، افراد برای دستیابی به اموال دیگران از راه باطل یا رسیدن به امر ناحقی اقدام به دادن رشوه می کنند؛ زیرا اگر امر حقی مد نظر باشد یا خواهان مال حقی باشند، از طریق حق و درست می توان به آن دست یافت؛ پس کسانی به رشوه دادن اقدام میکنند که میخواهند مالی یا امر ناحقی را به ظلم به دست آورند.(بقره، آیه 188)
البته رشوهگیران نیز با گرفتن آن، در حقیقت از مقام و منزلت خویش سوء استفاده کردهاند، هر چند که حکمی را که می دهند حق باشد و ظلمی به دیگری با اجرای این حکم نشود؛ زیرا اگر این شخص در این منصب و مقام نبود، هرگز کسی به او این مال را نمیداد؛ پس پرداخت این مال به سبب جایگاه اجتماعی اوست و شخص در حقیقت از مقام و منزلت و قدرت خویش در اجتماع سوء استفاده می کند.(همان)
خدا بصراحت در این آیه از پرداخت رشوه به حاكمان به منظور دستيابى به اموال ديگران نهی می کند. از نظر قرآن، چنان این مطلب برای همگان آشکار است که کسی نمی تواند مدعی شود از آن آگاه نیست؛ زیرا فطرت و عقل و نقل همگی به روشنی بر ناروايى و همچنین حرمت پرداخت رشوه به منظور جلب نظر حاكمان و قضاوت ايشان به سود رشوه دهنده دلالت دارند و این مطلب حكمى معلوم براى همگان است و کسی نمی تواند مدعی عدم آگاهی و یا جهالت باشد یا بگوید آن را امری ناروا و ناپسند نمیدانست؛ زیرا فطرت آدمی می داند که چنین امری ناپسند است و از آن گریزان است و گرایشی ندارد؛ چنانکه انسان به طور طبیعی از دروغ و خیانت و ظلم اجتناب می کند، مگر آنکه فطرت خویش را به گناه آلوده کرده و از مسیر طبیعی بیرون برده باشد.
به هر حال از نظر آموزه های قرآن، رشوه گرفتن و رشوه خواری عملی زشت و ناپسند است. خدا در قرآن از رشوه گرفتن به عنوان «سحت» یاد می کند. باید توجه داشت که واژه «سحت» به معنای پوست کنی از درخت یا حیوانات است. از نظر قرآن، کسانی که از درخت دین یا قدرت و حکومت بر مردم برای دنیا بهرهبرداری میکنند و از این راه ارتزاق دارند، همانند شتری هستند که گیاه تازه بهاری را به گونه ای می خورند که پوست آن کنده شده و توانایی رشد و نمو و بقای خود را از دست می دهند. از نظر قرآن چنین حرام خواری با تزویر و سوءاستفاده از دین، قدرت و حکومت، «سحت» است.
البته این افراد روزی نتیجه اعمال خود را می بینند و خدا نیز پوست ایشان را می کند؛ چرا که خدا در جایی دیگر می فرماید: قَالَ لَهُم مُّوسَى وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُم بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى؛ موسی به فرعون و فرعونیان گفت: وای بر شما ، بر خدا دروغ نبندید که بتها شریک اویند واین معجزات، افسون وجادو است که با عذابی شدید ریشهکن و نابودتان مىکند و یقیناً کسی که دروغ بست، محروم و نومید شد .(طه، آیه 16)
پس خدا با این حاکمان خیانت کار و مال مردم خور در قالب رشوه و اختلاس و مانند آنها و اهل تزویر از عالمان اسلامی دنیا گرا و به ظاهر آخرت گرا، همان بلایی را در دنیا و آخرت بر سرشان می آورد که بر سر مردم و امت و دین اسلام و دینداری در آورده اند و با سوء استفاده از قدرت و منزلت اجتماعی پوست مردم را کندند، خدا نیز همین گونه پوست آنان را میکند.
باید یادآوری کرد که به لقمه آتشین حرام از این رو «سحت» میگویند که ریشه وجودی فرد را می سوزاند و پوست بدنش را می کند.
از نظر قرآن همان طوری که پرداخت رشوه حرام است، همچنین گرفتن رشوه از سوی حاکمان و اولیای امور کشوری و قضایی و مانند آنها حرام است.(بقره، آیه 188) البته از آنجا که قضات دستگاه قضایی بیشتر در معرض سوء استفاده از قدرت هستند، می توان آنان را مصداق اتم و اکمل حاکمان بر شمرد؛ زیرا آنان هستند که حکم می دهند و قدرت این را دارند که مالی را سلب یا به دیگری منتقل کنند، یا جانی را بستانند یا به جرم و جنایتی مجازات سنگین جانی و مالی علیه فرد صادر و اجرا کنند. از همین رو در برخی از تفاسیر شیعی مراد از حكّام در آیه همان قضات دانسته شده است (مجمع البيان، ج 1 - 2، ص 366)؛ در روايتى از امام رضا (ع) نيز اين نظر تأييد شده است که قضات به عنوان حکام معرفی شده اند. (تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 176، ح 613)
پس حاکمان از قضات و غیر ایشان باید توجه داشته باشند که قدرت از آن جهت در اختیار آنان گذاشته شده تا احقاق حق کنند و برای یاری مظلوم علیه ظالمان از آن قدرت استفاده کنند، نه آنکه از این قدرت سوء استفاده کرده و به جای اجرای عدالت و اقامه قسط و دادن حق هر کسی به صاحبان آن، قسط و سهمیه آنان را برای خود و دیگران مصادره کنند و با رشوهگیری از قدرت سوء استفاده کنند. خدا درباره جایگاه قدرت و بهرهگیری از آن در راستای اقامه قسط میفرماید: وَإِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُم بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ؛ اگر میانشان داوری و قضاوت کردی به عدالت داوری کن و سهم و قسط هر کسی را به او بده؛ زیرا خدا اقامه کنندگان قسط را دوست دارد .(مائده، آیه 24)
از نظر قرآن، رشوه خواری و رشوهگیری و رشوهدهی، عملی ناپسند و زشت، بلکه از مصادیق گناه شرعی و عدوان و تعدی حقوقی به دیگران است و کسانی که به این عمل زشت اقدام می کنند و با سوء استفاده از قدرت و حکومت، درآمد نامشروعی را به دست میآورند، کسانی هستند که در کارهای گناه و تعدی شتاب می گیرند، در حالی که باید در کارهای خیر و نیک و صالح شتاب گیرند و سبقت جویند. خدا می فرماید: وَتَرَىکَثِیرًا مِّنْهُمْ یُسَارِعُونَ فِی الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ و بسیاری از آنان را مى بینی که در گناه و تجاوز از حدود خدا و حرام خوری خود مى شتابند؛ همانا بد است اعمالی که همواره انجام مى دادند.(مائده، آیه 26)
برخی آثار رشوهخواری
از نظر قرآن حکم رشوه گیری و رشوه دهی، حرمت است. بنابراین، همان طوری که رشوهگیر باید از این عمل حرام و گناه و تجاوزگری به حقوق دیگران و اموال مردمان اجتناب کند، رشوه دهنده نیز باید از دادن رشوه به صاحبان قدرت و حکومت خودداری کند و آنان را در مسیر گناه و تعدی یاری نکند، حتی اگر این رشوه دادن برای گرفتن حقی باشد.(بقره، آیه 188) بهتر است که انسان تا می تواند حتی برای گرفتن حق و احقاق آن نیز اقدام به پرداخت رشوه نکند که عملی بد و ایجاد بستری زشت برای اجتماع و صاحبان قدرت است.
کسانی که به رشوه خواری اقدام می کنند، نه تنها برای خودشان آتش دنیا و دوزخ را فراهم می آورند، بلکه خود را در دنیا و آخرت نیز خوار و ذلیل خواهند کرد؛ زیرا این عمل ننگ آور، موجب می شود تا انسان خوار شود؛ چرا که پوست کنی رشوه مانند کندن جامه تقوایی است که او را رسوا و خوار می سازد.(مائده، آیه 42) از همین رو برخی گفته اند: «سحت» حرامى است كه مايه ننگ انجام دهنده آن باشد. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 400) پس رسوایی و خواری از تبعات و آثار رشوه خواری از نظر قرآن است.
از آثاری که قرآن برای رشوه خواری بیان کرده میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. ننگ و خواری در دنیا و آخرت: چنان که گفته شد، رشوه خواری، سحت است و سحت به معنای پوست کنی است، پس شخص رشوه خوار با این عمل خویش خود را گرفتار لختی و عریانی می کند و رسوای عام و خاص میشود و ننگ و خواری را برای خود به ارمغان می آورد.(مائده، آیه 42)
2. حرام خواری: درآمدی که از طریق رشوهگیری به دست میآید، مال باطل و حرام است و کسی صاحب آن نمیشود. پس رشوهگیری چیزی جز حرام خواری و مال مردمخواری نیست.(مائده، آیات 62 و63)
3. عدم انتقال مال: مالی که از طریق رشوهگیری به رشوه خوار منتقل میشود، به سبب بطلان آن، موجب ملکیت نمیشود و قضات و حاکمان، مالک آن مال نیستند و تصرفات آنان باطل است(همان) همچنانکه اگر با رشوه به اصحاب قدرت و حکومت، امتیازی چون امتیاز گرفتن وام، یا استخدام، یا افزایش حقوق، یا انتقال ملک و مال، یا هر چیزی دیگر برای رشوه دهنده به دست می آید، چون از راه باطل و نامشروع بوده است، چنین انتقالی باطل و تصرفات فرد در آن، تصرف در مال یا حق دیگران است.(بقره / 188)
4. عدم جواز تصرف: هر مال و ملکی که از طریق رشوه منتقل شود، باطل و تصرف در آن جایز نیست.(همان)
5. نکوهش خدا: رشوه گیری و رشوه خواری موجب نکوهش خدا و سرزنش و توبیخ او خواهد بود.(مائده، آیات 62 و63)
6. گناه: رشوه خواری از مصادیق گناه است.(بقره، آیه 188)
7. تعدی و تجاوز: رشوه خواری از مصادیق تعدی و تجاوز به حقوق دیگران و ظلم و بیعدالتی نسبت به آنان است.(همان)
8. حاکم جائر: از نظر قرآن کسی که عدالت را مراعات می کند و به اقامه آن می پردازد مسلمان و اهل عدالت است؛ اما کسی که رشوه میگیرد در هر پست و منصب اجتماع و قدرت و نفوذ باشد، حاکم جائر است نه حاکم عادل.(بقره، آیه 188)
9. نفاق: رشوه گیری بیانگر نفاق است؛ از همین رو خداوند از حرام خوارى منافقان به صورت رشوه در صدر اسلام در آیات قرآن سخن به میان آورده است.(مائده، آیات 41 و 42)
10. خروج از شریعت اسلام: از نظر قرآن کسانی که رشوه می گیرند همانند اهل کتاب بویژه یهود عمل کرده و از شریعت اسلام خارج شده اند.(همان)
11. عذاب عظیم دوزخ: خدا در قرآن به رشوه گیران هشدار می دهد که کیفر رشوه گیری در آخرت عذاب بزرگی است که از آن فراری ندارند.(همان)