روزنامههای زنجیرهای دروغ بودن حمله شیمیایی به دوما را سانسور کردند
روزنامههای زنجیرهای در اقدامی غیرحرفهای، سیاسی و غیراخلاقی، گزارشهای مهم منتشر شده رسانهها و شخصیتهای مختلف درباره دروغ بودن حمله شیمیایی ارتش سوریه به غیرنظامیان شهر «دوما» را سانسور کردند و عملا بر اقدام غیرقانونی و جنایتکارانه غربیها در حمله به سوریه، صحه گذاشتند. حمله سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه که به بهانه همین حملات دروغین شیمیایی به دوما صورت گرفت، چند روزی خبر اول دنیا بود.
سرویس خارجی-
سهشنبه گذشته خبرها و گزارشها درباره ساختگی بودن کل ماجرای حمله شیمیایی دمشق به مردم دوما، «متواتر» بود و خیلی از منابع محلی و اعزام شده به محل آن را تایید کردند.
از طرف دیگر، این ماجرا همه ارزشهای خبری(مثل دربرگیری، شگفتی...) را نیز در خود داشت و لذا، از لحاظ حرفهای، هیچ راه فراری را از لحاظ پوشش ندادن، برای رسانههای خبری باقی نمیگذاشت. مگر رسانههایی که وابسته و یا همسو با آمریکا باشند و بخواهند حقیقت را فدای امیال سیاسی خود و یا فدای منافع این کشور جنایتکار بکنند.
همین شنبه گذشته بود که آمریکا، انگلیس و فرانسه به شیوه همه جنایتکاران تاریخ، همه ارزش و میثاقهای بشری و قوانین بینالمللی خود نوشته را زیر پا گذاشتند و پیش از آغاز هرگونه تحقیقات درباره خبر حمله شیمیایی دوما شبانه سوریه را هدف حملات موشکی قرار دادند؛ اگرچه این حملات نمایشی بود اما به هر تقدیر تجاوزی آشکار به یک کشور بود.
با این حال، متجاوزان بدون نقاب نبودند و چون میدانستند بسیاری از غافلان هنوز دموکراسیهای دروغین آنها را کعبه آمال خود میدانند و برای فریب افکار عمومی جوامع خود، نقاب حمایت از بشریت و حمایت از مردم سوریه در برابر حملات شیمیایی ارتش این کشور را به چهره زدند. ترامپ و شریکان جرمش در انگلیس و فرانسه در یکی دو روز مانده به حمله (شنبه گذشته) و یکی دو روز پس از آن، چنان حق به جانب حرف میزدند و چنان انگشت اتهام را به سمت حکومت و ارتش سوریه گرفته بودند که خیلیها در غرب و دیگر نقاط جهان به تردید افتاده بودند که «نکند آنها راست میگویند و واقعا ارتش سوریه دست به حمله شیمیایی زده است»!
به همین خاطر، بسیاری از مردم در انتظار به سر میبردند و بیصبرانه میخواستند بدانند که ماجرا چه بوده است.
اما، در اوج این انتظار و زمانی که حقیقت برملا شد، روزنامههای زنجیرهای در داخل، سکوت را بر گفتن حقیقت ترجیح دادند و هیچکدام از آنها به این خبر مهم، اشارهای هم نکردند و تنها بعضی از آنها در صفحات داخلی اشارهای به آن کرده و تلاش کردند آنرا بیاهمیت جلوه دهند.
ماجرا از این قرار است که سهشنبه گذشته مردم شهر دوما وقتی با نمایندگان رسانهها مواجه شدند، در پاسخ به این سوال که آیا در این شهر، حمله شیمیایی رخ داده، اظهار بیاطلاعی کردند و در مقابل، از زجر و بدبختی خود در زمان حضور تروریستها سخنها گفتند.
علاوه بر مردم، پزشکان و کارکنان بیمارستانی که «کلاه سفیدها» از آنجا تصاویر شیمیایی شدهها را جهانی کرده بودند، نیز گفتند هیچ مجروح شیمیایی را در این بیمارستان پذیرش و یا مشاهده نکردهاند! و فقط مثل هر روز تعدادی مجروح را سرپایی معالجه کرده و به منزل فرستادند.
در هر حال ، به ادعای تروریستها، حمله شیمیایی دمشق، جان 150 غیرنظامی را گرفته بود. اما اکنون علاوه بر شبکه العالم، «رابرت فیسک» روزنامهنگار انگلیسی، یک گزارشگر آمریکایی نیز به نام «پیرسون شارب» اعلام کرد، در جریان بازدید از شهر دوما، هیچ اثری از حمله شیمیایی مشاهده نکرده است. شارب همچنین گفت، ساکنان محلی که وی با آنها ملاقات داشته، چیزی درباره این حادثه نشنیده و ندیدهاند.
وی به نقل از یک پزشک که در بیمارستان دوما در روز حمله ادعایی شیمیایی کار میکرده گفت که یک گروه ناشناس هفتم آوریل (18 فروردین) به زور وارد بیمارستان شده و اعلام کرده بودند که حمله شیمیایی رخ داده است.
این پزشک ادامه داد: این افراد بر روی کسانی که با خود به بیمارستان آورده بودند، آب میریختند و با دوربین از این صحنهها فیلمبرداری میکردند و سپس، از بیمارستان خارج شدند.
«رابرت فیسک» روزنامهنگار مشهور انگلیسی نیز پس از اینکه با ساکنان محلی دوما سخن گفت، در خصوص حمله شیمیایی اظهار شک و تردید کرد.
روزنامه الوطن سوریه هم اعلام کرد که ارتش سوریه در دوما آزمایشگاهی متعلق به تروریستها را کشف کرده که حاوی مواد لازم برای تولید سلاح شیمیایی است.
با این اطلاعات و دادههای جدید، کاملا مشخص شد که کل ماجرای شیمیایی در دوما، یک نمایش «انگلیسی» بوده است، چرا که کلاه سفیدها وابسته به دستگاه جاسوسی انگلیس موسوم به «ام.آی-6» هستند. کلاه سفیدها که تحت پوشش ارائه کمکهای بشردوستانه، در مناطق تحت اشغال تروریستها حضور دارند، حقوقبگیر انگلیس هستند و پیوند آنها با تروریستها نیز بارها برملا شده است.
در هر حال، روزنامههای زنجیرهای با این سکوت غیرحرفهای و معنیدار خود، یکبار دیگر به همه فهماندند که دوست ندارند خدشهای به قامت بت و اسطوره آنها، یعنی آمریکای جنایتکار وارد شود.
به عبارت دیگر، وقتی پای حیثیت آمریکا در میان باشد و وقتی قرار باشد نسبت به فرانسه و انگلیس به عنوان مهد آزادی و دموکراسی و قانونگرایی، تردید پیش بیاید، در اینجا دیگر، دانستن حق مردم نیست و نگفتن بهتر از گفتن است.
البته، این روزها شرایط برای روزنامههای زنجیرهای، سختتر از قبل شده است، چون تشت رسوایی آمریکا افتاده و دیگر نمیتوان با هر باطلالسحری، چهره زشت آن را لطیف نشان داد و هر کس با این لات بیآبرو همراه شود، آبروی خود را برده است.
سهشنبه گذشته خبرها و گزارشها درباره ساختگی بودن کل ماجرای حمله شیمیایی دمشق به مردم دوما، «متواتر» بود و خیلی از منابع محلی و اعزام شده به محل آن را تایید کردند.
از طرف دیگر، این ماجرا همه ارزشهای خبری(مثل دربرگیری، شگفتی...) را نیز در خود داشت و لذا، از لحاظ حرفهای، هیچ راه فراری را از لحاظ پوشش ندادن، برای رسانههای خبری باقی نمیگذاشت. مگر رسانههایی که وابسته و یا همسو با آمریکا باشند و بخواهند حقیقت را فدای امیال سیاسی خود و یا فدای منافع این کشور جنایتکار بکنند.
همین شنبه گذشته بود که آمریکا، انگلیس و فرانسه به شیوه همه جنایتکاران تاریخ، همه ارزش و میثاقهای بشری و قوانین بینالمللی خود نوشته را زیر پا گذاشتند و پیش از آغاز هرگونه تحقیقات درباره خبر حمله شیمیایی دوما شبانه سوریه را هدف حملات موشکی قرار دادند؛ اگرچه این حملات نمایشی بود اما به هر تقدیر تجاوزی آشکار به یک کشور بود.
با این حال، متجاوزان بدون نقاب نبودند و چون میدانستند بسیاری از غافلان هنوز دموکراسیهای دروغین آنها را کعبه آمال خود میدانند و برای فریب افکار عمومی جوامع خود، نقاب حمایت از بشریت و حمایت از مردم سوریه در برابر حملات شیمیایی ارتش این کشور را به چهره زدند. ترامپ و شریکان جرمش در انگلیس و فرانسه در یکی دو روز مانده به حمله (شنبه گذشته) و یکی دو روز پس از آن، چنان حق به جانب حرف میزدند و چنان انگشت اتهام را به سمت حکومت و ارتش سوریه گرفته بودند که خیلیها در غرب و دیگر نقاط جهان به تردید افتاده بودند که «نکند آنها راست میگویند و واقعا ارتش سوریه دست به حمله شیمیایی زده است»!
به همین خاطر، بسیاری از مردم در انتظار به سر میبردند و بیصبرانه میخواستند بدانند که ماجرا چه بوده است.
اما، در اوج این انتظار و زمانی که حقیقت برملا شد، روزنامههای زنجیرهای در داخل، سکوت را بر گفتن حقیقت ترجیح دادند و هیچکدام از آنها به این خبر مهم، اشارهای هم نکردند و تنها بعضی از آنها در صفحات داخلی اشارهای به آن کرده و تلاش کردند آنرا بیاهمیت جلوه دهند.
ماجرا از این قرار است که سهشنبه گذشته مردم شهر دوما وقتی با نمایندگان رسانهها مواجه شدند، در پاسخ به این سوال که آیا در این شهر، حمله شیمیایی رخ داده، اظهار بیاطلاعی کردند و در مقابل، از زجر و بدبختی خود در زمان حضور تروریستها سخنها گفتند.
علاوه بر مردم، پزشکان و کارکنان بیمارستانی که «کلاه سفیدها» از آنجا تصاویر شیمیایی شدهها را جهانی کرده بودند، نیز گفتند هیچ مجروح شیمیایی را در این بیمارستان پذیرش و یا مشاهده نکردهاند! و فقط مثل هر روز تعدادی مجروح را سرپایی معالجه کرده و به منزل فرستادند.
در هر حال ، به ادعای تروریستها، حمله شیمیایی دمشق، جان 150 غیرنظامی را گرفته بود. اما اکنون علاوه بر شبکه العالم، «رابرت فیسک» روزنامهنگار انگلیسی، یک گزارشگر آمریکایی نیز به نام «پیرسون شارب» اعلام کرد، در جریان بازدید از شهر دوما، هیچ اثری از حمله شیمیایی مشاهده نکرده است. شارب همچنین گفت، ساکنان محلی که وی با آنها ملاقات داشته، چیزی درباره این حادثه نشنیده و ندیدهاند.
وی به نقل از یک پزشک که در بیمارستان دوما در روز حمله ادعایی شیمیایی کار میکرده گفت که یک گروه ناشناس هفتم آوریل (18 فروردین) به زور وارد بیمارستان شده و اعلام کرده بودند که حمله شیمیایی رخ داده است.
این پزشک ادامه داد: این افراد بر روی کسانی که با خود به بیمارستان آورده بودند، آب میریختند و با دوربین از این صحنهها فیلمبرداری میکردند و سپس، از بیمارستان خارج شدند.
«رابرت فیسک» روزنامهنگار مشهور انگلیسی نیز پس از اینکه با ساکنان محلی دوما سخن گفت، در خصوص حمله شیمیایی اظهار شک و تردید کرد.
روزنامه الوطن سوریه هم اعلام کرد که ارتش سوریه در دوما آزمایشگاهی متعلق به تروریستها را کشف کرده که حاوی مواد لازم برای تولید سلاح شیمیایی است.
با این اطلاعات و دادههای جدید، کاملا مشخص شد که کل ماجرای شیمیایی در دوما، یک نمایش «انگلیسی» بوده است، چرا که کلاه سفیدها وابسته به دستگاه جاسوسی انگلیس موسوم به «ام.آی-6» هستند. کلاه سفیدها که تحت پوشش ارائه کمکهای بشردوستانه، در مناطق تحت اشغال تروریستها حضور دارند، حقوقبگیر انگلیس هستند و پیوند آنها با تروریستها نیز بارها برملا شده است.
در هر حال، روزنامههای زنجیرهای با این سکوت غیرحرفهای و معنیدار خود، یکبار دیگر به همه فهماندند که دوست ندارند خدشهای به قامت بت و اسطوره آنها، یعنی آمریکای جنایتکار وارد شود.
به عبارت دیگر، وقتی پای حیثیت آمریکا در میان باشد و وقتی قرار باشد نسبت به فرانسه و انگلیس به عنوان مهد آزادی و دموکراسی و قانونگرایی، تردید پیش بیاید، در اینجا دیگر، دانستن حق مردم نیست و نگفتن بهتر از گفتن است.
البته، این روزها شرایط برای روزنامههای زنجیرهای، سختتر از قبل شده است، چون تشت رسوایی آمریکا افتاده و دیگر نمیتوان با هر باطلالسحری، چهره زشت آن را لطیف نشان داد و هر کس با این لات بیآبرو همراه شود، آبروی خود را برده است.