نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
علنی شدن اشتراک جریان انحرافی و مدعیان اصلاحات؛ ما هم مثل شما با شورای نگهبان مخالف هستیم!
سرویس سیاسی -
روزنامه زنجیرهای قانون در یادداشتی به نوشته یکی از حامیان جریان انحرافی مبنی بر این که جریان اصلاحات از رد صلاحیت بقایی و احمدی نژاد در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری حمایت کرده است واکنش نشان داده و نوشت: «شهریور سال 95 حتی قبل از نهی احمدینژاد، نوشتم، «به اعتقاد من، تفكر اصلاحطلبي كه نسبت به نظارت استصوابي معترض است،نميتواند از رد صلاحيت احمدينژاد حمايت كند.»
نویسنده در بخش دیگری از این یادداشت آورده است:« درآغاز انتخابات سال 92 آقاي تاجزاده از تاييد صلاحيت مشايي حمايت كرده و نوشته بود: «انتخابات حماسي و 50 ميليوني مستلزم تاييد صلاحيت همه كساني است كه حاضرند در چارچوب قانون اساسي فعاليت كنند. گروه احمدينژاد نيز حق دارند رايآورترين نامزد خود را به صحنه بفرستند و شوراي نگهبان نبايد صلاحيت مشايي را رد كند.»
گفتنی است جریان انحرافی و مدعیان اصلاحات علیرغم ادعای آن که با هم اختلافات فراوانی دارند و حتی در ظاهر بر روی هم تیغ نیز کشیدهاند نقاط اشتراکشان بسیار بیشتر از اختلافات طبیعی ناشی از قدرت دوستی است.
مخالفت با نهادهای قانونی کشور از جمله شورای نگهبان و حمله به وظیفه نظارتی آن از سوی دو جریان فوقالاشاره یکی از نقاط اشتراکی است که مدتها است علنی شده است.
نکته دیگر این که سخن گفتن افرادی چون تاجزاده و مدعیان اصلاحات از قانون اساسی عجیب و خندهدار به نظر میرسد، آنان در سال 88 بر قانون اساسی و نهادهای رسمی کشور شوریدند و با بهرسمیت نشناختن نتیجه قانونی انتخابات با اردوکشی خیابانی قصد ابطال انتخابات را داشتند که با ایستادگی رهبر معظم انقلاب بر روی قانون و حضور میلیونی مردم در یومالله نه دی در رسیدن به هدف خود ناکام ماندند. جریان انحرافی نیز در ماههای گذشته علیه نهادهای قانونی کشور دست به جریانسازی زده و خواستار تعطیلی همه این نهادها و برگشت این جریان به قدرت شده است و این نیز از اشتراکات جریان انحرافی با مدعیان اصلاحات است که قانون را تنها زمانی میپذیرند و به رسمیت میشناسند که به نفع آنان باشد.
سعودی به دنبال توطئه علیه ایران، زنجیرهایها به فکر تنشزدایی!
در حالی که عربستان و حکام سعودی از هیچ توطئهای علیه کشورمان فروگذاری نکرده و بر رفت و آمدهای دیپلماتیک و خریدهای نظامی به منظور مقابله با ایران افزودهاند روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به تنشزدایی با سعودی با استفاده از ابزار نفت پرداخت.
در بخشی از یادداشت شرق آمده است : در حالحاضر نفت و اوپک مهمترين و مؤثرترين کانال ارتباطي ايران و عربستان بهشمار ميآيند. همکاري و تعامل نفتي ايران و عربستان ميتوانست و ميتواند آغازي براي کاهش تنشهاي سياسي دو کشور باشد؛ ظرفيت و فرصتي که متأسفانه از آن تاکنون بهرهبرداري نشده و بيم آن نيز ميرود که همچنان بلااستفاده باقي بماند.
گفتنی است سعودی و ولیعهد تازهکار و سرسپرده آن در ماههای گذشته به تشدید روابط با رژیم صهیونیستی پرداخته و همزمان با آن ایران را دشمن درجه یک و این رژیم خواندهاند، ولیعهد سعودی در مصاحبه با نشریه تایم، ایران را دشمن مشترک عربستان و اسرائیل توصیف کرده و گفت میتوانند با رژیم صهیونیستی در زمینههای بسیاری همکاری داشته باشند.
در شرایطی که سعودی از هیچ توطئهای علیه کشورمان دریغ نکرده و همزمان نیز با دشمنان ملت ایران همکاری نزدیکی را آغاز کرده است سخن گفتن از تنش زدایی با سعودی چه معنایی جز جهالت و یا خیانت میتواند داشته باشد؟!
همه مقصرند جز دولت
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود درباره بحران ارزی چند ماه و چند روز گذشته در تحلیلی آشفته و گنگ تلاش کرد، مقصر وضعیت پیش آمده در اقتصاد کشور را هر کسی به جز دولت معرفی کند. این روزنامه حامی دولت نوشت: «تحلیلهای مختلف از دلایل و پیشبینی آینده این بازار نشان میدهد که تحلیلگران از ظن خود یار ماجرا شدهاند و همچنان از بازار آشفته ارز، اسرار دلار را نجستهاند. به همین دلیل یکی از دلایل سکوت دولت در این زمینه را نداشتن تحلیل درست از دلایل این آشفتهبازار ارزی میدانند. در سوی دیگر اما میتوان آنتیتزی هم داشت و آن این که دولت از دلایل گرانی لجامگسیخته دلار آگاه است، اما به دلیلی از بازگویی آن خودداری میکند. این دلیل میتواند مصلحتاندیشی، انفعال، ناتوانی یا نیاز به اقدام متقابل در سکوت باشد. در این صورت این سؤال مطرح میشود که آیا سود سکوت درباره وضعیت روز بازار ارز، با هر دلیلی، با هزینههای آن تطابق دارد؟ به نظر میرسد این هزینهها چه در حوزه نگرانی و ناامیدی عمومی، چه طرح ناکارآمدی نظام و دولت و چه طرح موضوعاتی مثل «کودتای ارزی» علیه دولت اصلا با نتایج قابل انتظار همخوانی ندارند.»
این روزنامه در ادامه نوشت : «طبیعی است که این روند چه از سوی سودجویان به راه افتاده باشد و چه سودجویان بر موج آن سوار شده و تشدیدش کنند، چه توطئه خارجی درباره جنگ اقتصادی علیه نظام به حساب رود، چه حاصل نفت ریختن منتقدان دولت بر آتش جرقههای گرانی دلار به منظور ناکارآمد نشان دادن روحانی و کابینهاش در دولت دوازدهم (علیرغم دستاوردهای انکارناپذیرش در دولت یازدهم) باشد، نتیجهاش در درجه اول افزایش فشار اقتصادی به جامعه از طریق تاثیرگذاری بر نرخهایی چون تورم و رکود است.»
این در حالی است که چندی قبل فرشاد مومنی اقتصاددان در گفتوگو با روزنامه همدلی ضمن انتقاد شدید از سیاستهای اقتصادی دولت روحانی گفته بود که دولت عامدانه دست به افزایش نرخ دلار زده است، این اتفاق به روشنی در بررسی نرخ ارز در بودجه سال 97 قابل درک است. وی این اظهار نظر را در پاسخ به کسانی میگوید که باور دارند دولت هم مخالف افزایش نرخ است اما شرایط اقتصادی چنین افزایش را به بار آورده است.»
تاثیر بحران ارز بر قیمت داروهای بیماران صعبالعلاج
روزنامه قانون در شماره دیروز خود از منظری دیگر به بحران ارزی در کشور نگاه کرد و با اشاره به افزایش قیمت داروهای بیماران صعبالعلاج نوشت: داروهای خارجی را انبار میکنند تا افزایش قیمت دلار رویش بنشیند.
در بخشی از این گزارش آمده است: چشمهای وحشتزده، به طور آرام و بیصدا به شمارههای قرمزرنگ کامپیوتری دوخته شده که شماره بیماران را یکی بعد از دیگری به پشت دخل داروخانه فرامیخواند. منتظران فیشهای شمارههایشان را در دست گرفتهاند و گوشهایشان را تیز کردهاند. تمام صندلیهای فلزی و خاکستری رنگ داروخانه مرکزی هلالاحمر در تقاطع خیابان سپهبد قرنی و طالقانی اشغال شده و بیماران زیادی نسخه به دست در محوطه جلویی داروخانه ایستادهاند. یک چشمشان به تلگرام روی گوشیهایشان است که قیمت دلار را چقدر اعلام میکند و چشم دیگرشان به شمارههایی است که برای گرفتن دارو اعلام میشود. مهرداد، یکی از آنهاست. او کلاه کاسکت یشمیرنگش را میان دستهایش تاب میدهد و با چشمهای از حدقه بیرون آمده، آدمها و رفتوآمدشان به داروخانه را تماشا میکند. کاپشن کهنه آبی رنگ به تن دارد و ناخودآگاه خودش را با نسخهای که در دست گرفته باد میزند. او میگوید: « همسرم دو سال است که سرطان سینه دارد. دکتر گفت ارثی است. یک سال کنار مصرف دارو شیمی درمانی کرد و الان دیگر فقط آمپول باید تزریق کند. من هر هفته میآیم اینجا و آمپول یک میلیون و دویست هزارتومان داروی هرسپتین میخرم. امروز که آمدم، گفتند یک میلیون و ششصد هزارتومان شده».
روزنامه قانون همچنین در یادداشت دیگری به قلم محمد کاظمی نائب رئیسکمیسیون حقوقی و قضایی مجلس نوشت : اقتصاد كشور روزهاي پرالتهابي را سپري ميكند. نرخ ارز از پيش از سال نو روند صعودي پيدا كرده و به دنبال آن نيز قدرت خريد مردم كاهش پيدا كرده، بسياري از كسب و كارها با مشكلات جدي مواجه شدهاند. اما نكته مهمي كه نميتوان از نظر دور نگهداشت اين است كه نوسانات قيمت ارز تاثير مستقيمي بر افزايش فقر در جامعه دارد و البته افزايش فقر نيز عاملي مهم در افزايش جرم و جنايت در كشور است. به عبارت ديگر نوسانات شديد قيمت دلار ميتواند منجر به ورشكستگي تعداد زيادي از مردم و ركود كسب و كار و در نهايت نيز افزايش بيكاري و فقر در جامعه شود.
به نظر میرسد دولتمردان به جای آن که تقصیر بحران ارزی را به اموری جز مدیریت خود مرتبط کنند باید فکری به حال مردمی کنند که نسخه به دست و وحشت زده نگران افت و خیز نرخ دلار هستند.
سیاهنمایی زنجیرهای!
روزنامه اعتماد دیروز در یادداشتی نوشت: «هرچند ٧ ماه زمان زيادي براي ارزيابي عملكرد يك مدير، آن هم در ايران نيست چرا كه در اينجا موانع زيادي براي اتخاذ و اجراي تصميمات درست و قانوني وجود دارد و فقط مديران بيمحابا هستند كه پشت آنان به جايي گرم است و ميتوانند هر اقدامي كنند و البته اقدامات آنان جز اينكه در بيشتر موارد اثرات زيانباري داشته باشد واجد خير و منفعت بلندمدت نيست.»
نویسنده افزوده است: «بنابراين آقاي نجفي نيز از اين قاعده مستثني نيستند و بايد زمان بيشتري را در شهرداري باشد تا كارهايي كه در اين چند ماه انجام داد يا ميخواست انجام دهد، قابلارزيابي باشد. به ويژه پس از يك دوره طولاني از مديريت به نسبت شبهنظامي بر شهرداري، تغيير اين نوع مديريت، بسيار زمانبر و حتي سخت است.»
سیاهنمایی و ترور شخصیت دو شیوهای است که در میان طیف موسوم به اصلاحطلب بسیار بهکار گرفته میشود. در همین سطرهای بالا ببینید؛ «در ایران موانع زيادي براي اتخاذ و اجراي تصميمات درست و قانوني وجود دارد» یعنی مطابق نظر آقایان اجرای تصمیمات درست و قانونی در ایران بعید است! این سخنان چرا بیان میشود؟! نخست آنکه طیف موسوم به اصلاحطلب همیشه با سخنانی از این دست کمکاریهای خود را پوشانده است. طیفی که عمدتا با اقدام و عمل جهادی یا تولید و ارج نهادن به همت ایرانی چندان میانه خوبی ندارد اقتصاد مطلوب این عده بیشتر آن چیزی است که هضم شدن ایران و اقتصادش را تحت سلطه تجارت جهانی به دنبال دارد. دوم آنکه مرادشان از «تصمیمهای درست» تنها و تنها آن چیزی است که جماعت موسوم به اصلاحطلب به آن اندیشیده و آن را درست میداند. اگر به ویترین شعارهای زیبای اینها نگاه کنید و سپس به عملکردشان فاصله بسیار است.
نکته دیگر اینکه در این متن نویسنده تمام همتش را بهکار بسته تا به مدد بافت جملات زیبا و البته استدلالهای کوچه بازاری، رقیب را (به اصطلاح) ترور شخصیت کرده و مقصود خویش حاصل کند.
واقعیت دیگر این که وقتی یک مدیر خود تاکید میکند به دلیل بیماری نمیتواند به وظایف محوله عمل کند و بقای او در سمت شهرداری تهران خیانت در امانتی است که مردم به شورای شهر سپردهاند آیا تاکید روزنامههای زنجیرهای بر این که نجفی در این سمت باقی بماند و یا این که شورای شهر نباید استعفای او را بپذیرد - چنانچه دیروز این استعفا پذیرفته شد – جز خیانت معنای دیگری میتواند داشته باشد؟!
روزنامه زنجیرهای قانون در یادداشتی به نوشته یکی از حامیان جریان انحرافی مبنی بر این که جریان اصلاحات از رد صلاحیت بقایی و احمدی نژاد در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری حمایت کرده است واکنش نشان داده و نوشت: «شهریور سال 95 حتی قبل از نهی احمدینژاد، نوشتم، «به اعتقاد من، تفكر اصلاحطلبي كه نسبت به نظارت استصوابي معترض است،نميتواند از رد صلاحيت احمدينژاد حمايت كند.»
نویسنده در بخش دیگری از این یادداشت آورده است:« درآغاز انتخابات سال 92 آقاي تاجزاده از تاييد صلاحيت مشايي حمايت كرده و نوشته بود: «انتخابات حماسي و 50 ميليوني مستلزم تاييد صلاحيت همه كساني است كه حاضرند در چارچوب قانون اساسي فعاليت كنند. گروه احمدينژاد نيز حق دارند رايآورترين نامزد خود را به صحنه بفرستند و شوراي نگهبان نبايد صلاحيت مشايي را رد كند.»
گفتنی است جریان انحرافی و مدعیان اصلاحات علیرغم ادعای آن که با هم اختلافات فراوانی دارند و حتی در ظاهر بر روی هم تیغ نیز کشیدهاند نقاط اشتراکشان بسیار بیشتر از اختلافات طبیعی ناشی از قدرت دوستی است.
مخالفت با نهادهای قانونی کشور از جمله شورای نگهبان و حمله به وظیفه نظارتی آن از سوی دو جریان فوقالاشاره یکی از نقاط اشتراکی است که مدتها است علنی شده است.
نکته دیگر این که سخن گفتن افرادی چون تاجزاده و مدعیان اصلاحات از قانون اساسی عجیب و خندهدار به نظر میرسد، آنان در سال 88 بر قانون اساسی و نهادهای رسمی کشور شوریدند و با بهرسمیت نشناختن نتیجه قانونی انتخابات با اردوکشی خیابانی قصد ابطال انتخابات را داشتند که با ایستادگی رهبر معظم انقلاب بر روی قانون و حضور میلیونی مردم در یومالله نه دی در رسیدن به هدف خود ناکام ماندند. جریان انحرافی نیز در ماههای گذشته علیه نهادهای قانونی کشور دست به جریانسازی زده و خواستار تعطیلی همه این نهادها و برگشت این جریان به قدرت شده است و این نیز از اشتراکات جریان انحرافی با مدعیان اصلاحات است که قانون را تنها زمانی میپذیرند و به رسمیت میشناسند که به نفع آنان باشد.
سعودی به دنبال توطئه علیه ایران، زنجیرهایها به فکر تنشزدایی!
در حالی که عربستان و حکام سعودی از هیچ توطئهای علیه کشورمان فروگذاری نکرده و بر رفت و آمدهای دیپلماتیک و خریدهای نظامی به منظور مقابله با ایران افزودهاند روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به تنشزدایی با سعودی با استفاده از ابزار نفت پرداخت.
در بخشی از یادداشت شرق آمده است : در حالحاضر نفت و اوپک مهمترين و مؤثرترين کانال ارتباطي ايران و عربستان بهشمار ميآيند. همکاري و تعامل نفتي ايران و عربستان ميتوانست و ميتواند آغازي براي کاهش تنشهاي سياسي دو کشور باشد؛ ظرفيت و فرصتي که متأسفانه از آن تاکنون بهرهبرداري نشده و بيم آن نيز ميرود که همچنان بلااستفاده باقي بماند.
گفتنی است سعودی و ولیعهد تازهکار و سرسپرده آن در ماههای گذشته به تشدید روابط با رژیم صهیونیستی پرداخته و همزمان با آن ایران را دشمن درجه یک و این رژیم خواندهاند، ولیعهد سعودی در مصاحبه با نشریه تایم، ایران را دشمن مشترک عربستان و اسرائیل توصیف کرده و گفت میتوانند با رژیم صهیونیستی در زمینههای بسیاری همکاری داشته باشند.
در شرایطی که سعودی از هیچ توطئهای علیه کشورمان دریغ نکرده و همزمان نیز با دشمنان ملت ایران همکاری نزدیکی را آغاز کرده است سخن گفتن از تنش زدایی با سعودی چه معنایی جز جهالت و یا خیانت میتواند داشته باشد؟!
همه مقصرند جز دولت
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود درباره بحران ارزی چند ماه و چند روز گذشته در تحلیلی آشفته و گنگ تلاش کرد، مقصر وضعیت پیش آمده در اقتصاد کشور را هر کسی به جز دولت معرفی کند. این روزنامه حامی دولت نوشت: «تحلیلهای مختلف از دلایل و پیشبینی آینده این بازار نشان میدهد که تحلیلگران از ظن خود یار ماجرا شدهاند و همچنان از بازار آشفته ارز، اسرار دلار را نجستهاند. به همین دلیل یکی از دلایل سکوت دولت در این زمینه را نداشتن تحلیل درست از دلایل این آشفتهبازار ارزی میدانند. در سوی دیگر اما میتوان آنتیتزی هم داشت و آن این که دولت از دلایل گرانی لجامگسیخته دلار آگاه است، اما به دلیلی از بازگویی آن خودداری میکند. این دلیل میتواند مصلحتاندیشی، انفعال، ناتوانی یا نیاز به اقدام متقابل در سکوت باشد. در این صورت این سؤال مطرح میشود که آیا سود سکوت درباره وضعیت روز بازار ارز، با هر دلیلی، با هزینههای آن تطابق دارد؟ به نظر میرسد این هزینهها چه در حوزه نگرانی و ناامیدی عمومی، چه طرح ناکارآمدی نظام و دولت و چه طرح موضوعاتی مثل «کودتای ارزی» علیه دولت اصلا با نتایج قابل انتظار همخوانی ندارند.»
این روزنامه در ادامه نوشت : «طبیعی است که این روند چه از سوی سودجویان به راه افتاده باشد و چه سودجویان بر موج آن سوار شده و تشدیدش کنند، چه توطئه خارجی درباره جنگ اقتصادی علیه نظام به حساب رود، چه حاصل نفت ریختن منتقدان دولت بر آتش جرقههای گرانی دلار به منظور ناکارآمد نشان دادن روحانی و کابینهاش در دولت دوازدهم (علیرغم دستاوردهای انکارناپذیرش در دولت یازدهم) باشد، نتیجهاش در درجه اول افزایش فشار اقتصادی به جامعه از طریق تاثیرگذاری بر نرخهایی چون تورم و رکود است.»
این در حالی است که چندی قبل فرشاد مومنی اقتصاددان در گفتوگو با روزنامه همدلی ضمن انتقاد شدید از سیاستهای اقتصادی دولت روحانی گفته بود که دولت عامدانه دست به افزایش نرخ دلار زده است، این اتفاق به روشنی در بررسی نرخ ارز در بودجه سال 97 قابل درک است. وی این اظهار نظر را در پاسخ به کسانی میگوید که باور دارند دولت هم مخالف افزایش نرخ است اما شرایط اقتصادی چنین افزایش را به بار آورده است.»
تاثیر بحران ارز بر قیمت داروهای بیماران صعبالعلاج
روزنامه قانون در شماره دیروز خود از منظری دیگر به بحران ارزی در کشور نگاه کرد و با اشاره به افزایش قیمت داروهای بیماران صعبالعلاج نوشت: داروهای خارجی را انبار میکنند تا افزایش قیمت دلار رویش بنشیند.
در بخشی از این گزارش آمده است: چشمهای وحشتزده، به طور آرام و بیصدا به شمارههای قرمزرنگ کامپیوتری دوخته شده که شماره بیماران را یکی بعد از دیگری به پشت دخل داروخانه فرامیخواند. منتظران فیشهای شمارههایشان را در دست گرفتهاند و گوشهایشان را تیز کردهاند. تمام صندلیهای فلزی و خاکستری رنگ داروخانه مرکزی هلالاحمر در تقاطع خیابان سپهبد قرنی و طالقانی اشغال شده و بیماران زیادی نسخه به دست در محوطه جلویی داروخانه ایستادهاند. یک چشمشان به تلگرام روی گوشیهایشان است که قیمت دلار را چقدر اعلام میکند و چشم دیگرشان به شمارههایی است که برای گرفتن دارو اعلام میشود. مهرداد، یکی از آنهاست. او کلاه کاسکت یشمیرنگش را میان دستهایش تاب میدهد و با چشمهای از حدقه بیرون آمده، آدمها و رفتوآمدشان به داروخانه را تماشا میکند. کاپشن کهنه آبی رنگ به تن دارد و ناخودآگاه خودش را با نسخهای که در دست گرفته باد میزند. او میگوید: « همسرم دو سال است که سرطان سینه دارد. دکتر گفت ارثی است. یک سال کنار مصرف دارو شیمی درمانی کرد و الان دیگر فقط آمپول باید تزریق کند. من هر هفته میآیم اینجا و آمپول یک میلیون و دویست هزارتومان داروی هرسپتین میخرم. امروز که آمدم، گفتند یک میلیون و ششصد هزارتومان شده».
روزنامه قانون همچنین در یادداشت دیگری به قلم محمد کاظمی نائب رئیسکمیسیون حقوقی و قضایی مجلس نوشت : اقتصاد كشور روزهاي پرالتهابي را سپري ميكند. نرخ ارز از پيش از سال نو روند صعودي پيدا كرده و به دنبال آن نيز قدرت خريد مردم كاهش پيدا كرده، بسياري از كسب و كارها با مشكلات جدي مواجه شدهاند. اما نكته مهمي كه نميتوان از نظر دور نگهداشت اين است كه نوسانات قيمت ارز تاثير مستقيمي بر افزايش فقر در جامعه دارد و البته افزايش فقر نيز عاملي مهم در افزايش جرم و جنايت در كشور است. به عبارت ديگر نوسانات شديد قيمت دلار ميتواند منجر به ورشكستگي تعداد زيادي از مردم و ركود كسب و كار و در نهايت نيز افزايش بيكاري و فقر در جامعه شود.
به نظر میرسد دولتمردان به جای آن که تقصیر بحران ارزی را به اموری جز مدیریت خود مرتبط کنند باید فکری به حال مردمی کنند که نسخه به دست و وحشت زده نگران افت و خیز نرخ دلار هستند.
سیاهنمایی زنجیرهای!
روزنامه اعتماد دیروز در یادداشتی نوشت: «هرچند ٧ ماه زمان زيادي براي ارزيابي عملكرد يك مدير، آن هم در ايران نيست چرا كه در اينجا موانع زيادي براي اتخاذ و اجراي تصميمات درست و قانوني وجود دارد و فقط مديران بيمحابا هستند كه پشت آنان به جايي گرم است و ميتوانند هر اقدامي كنند و البته اقدامات آنان جز اينكه در بيشتر موارد اثرات زيانباري داشته باشد واجد خير و منفعت بلندمدت نيست.»
نویسنده افزوده است: «بنابراين آقاي نجفي نيز از اين قاعده مستثني نيستند و بايد زمان بيشتري را در شهرداري باشد تا كارهايي كه در اين چند ماه انجام داد يا ميخواست انجام دهد، قابلارزيابي باشد. به ويژه پس از يك دوره طولاني از مديريت به نسبت شبهنظامي بر شهرداري، تغيير اين نوع مديريت، بسيار زمانبر و حتي سخت است.»
سیاهنمایی و ترور شخصیت دو شیوهای است که در میان طیف موسوم به اصلاحطلب بسیار بهکار گرفته میشود. در همین سطرهای بالا ببینید؛ «در ایران موانع زيادي براي اتخاذ و اجراي تصميمات درست و قانوني وجود دارد» یعنی مطابق نظر آقایان اجرای تصمیمات درست و قانونی در ایران بعید است! این سخنان چرا بیان میشود؟! نخست آنکه طیف موسوم به اصلاحطلب همیشه با سخنانی از این دست کمکاریهای خود را پوشانده است. طیفی که عمدتا با اقدام و عمل جهادی یا تولید و ارج نهادن به همت ایرانی چندان میانه خوبی ندارد اقتصاد مطلوب این عده بیشتر آن چیزی است که هضم شدن ایران و اقتصادش را تحت سلطه تجارت جهانی به دنبال دارد. دوم آنکه مرادشان از «تصمیمهای درست» تنها و تنها آن چیزی است که جماعت موسوم به اصلاحطلب به آن اندیشیده و آن را درست میداند. اگر به ویترین شعارهای زیبای اینها نگاه کنید و سپس به عملکردشان فاصله بسیار است.
نکته دیگر اینکه در این متن نویسنده تمام همتش را بهکار بسته تا به مدد بافت جملات زیبا و البته استدلالهای کوچه بازاری، رقیب را (به اصطلاح) ترور شخصیت کرده و مقصود خویش حاصل کند.
واقعیت دیگر این که وقتی یک مدیر خود تاکید میکند به دلیل بیماری نمیتواند به وظایف محوله عمل کند و بقای او در سمت شهرداری تهران خیانت در امانتی است که مردم به شورای شهر سپردهاند آیا تاکید روزنامههای زنجیرهای بر این که نجفی در این سمت باقی بماند و یا این که شورای شهر نباید استعفای او را بپذیرد - چنانچه دیروز این استعفا پذیرفته شد – جز خیانت معنای دیگری میتواند داشته باشد؟!