مسئولیت رسانه ملی و فعالان رسانه در سال 97
صداوسیما و مستندسازان در پیچی تاریخی
تهیه و تنظیم: کامران پورعباس
سال 1397 از یکسو چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران است و از سوی دیگر با نامِ «حمایت از کالای ایرانی» از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مزین شده است. با توجه به این حقایق، صداوسیما و مستندسازان به عنوان بخش بزرگی از فرهنگسازان جامعه، وظایف و رسالات سنگین و سرنوشتسازی دارند. به گونهای که میتوان این گونه تعبیر نمود که امسال در پیچی تاریخی و موقعیتی حساس برای خدمت به انقلاب و نظام و تحقق منویات رهبر انقلاب قرار دارند.
پیشنهادهایی برای نقشآفرینی بهتر و مؤثرتر در این عرصه ارائه میشود:
کار تخصصی روی نقشه راه سال 97
سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب در آغاز هر سال به نقشه راه آن سال معروف است، چرا که رهبری هر سال در سخنرانی نوروزی کارنامه نظام را ارائه فرموده، چشمانداز سال جاری را ترسیم و انتظارات برای رسیدن به آن را برشمرده، اشکالات و نارساییها را آسیبشناسی نموده و معمولاً اصول، شاخصها، دستاوردها، اهداف و آرمانهای انقلاب و نظام را در سطحی گسترده تبیین و تشریح میفرمایند.
از صداوسیما و مستندسازان انتظار میرود درباره محورهای مهم نقشه راه 97 که در این سخنرانی ارائه گردیده تمرکز نموده و به صورت تخصی و روشنگرانه محورها را تجزیه و تحلیل و آگاهیبخشی نمایند.
درباره هر کدام از سرفصلها هزاران سخن وجود دارد که امید است مستندسازان در جهت روشنگری و افشاگریِ هر چه بیشتر تلاش نموده و مصادیق این سرفصلها را به تصویر کشیده و البته راهکارهای رفع موانع را نیز ارائه نمایند.
پرهیز از کارهای مقطعی
و مناسبتیِ صرف
معمولاً روال کار این گونه است که صداوسیما و برخی رسانهها روی موضوعات مختلف صرفاً مقطعی و مناسبتی کار میکنند و خارج از این محدوده کمتر به موضوع ورود میکنند مثلاً درباره امام خمینی(ره) در ایام نزدیک به سالگرد ارتحال میپردازند یا درباره پیروزی انقلاب، دهه فجر کار میشود و...
با توجه به حساس بودن و عظیم بودنِ چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران انتظار است بدون وقفه و خستگیناپذیر در عرصه تبیین معارف و تشریح دستاوردهای انقلاب اسلامی تلاش شود و از کارهای مقطعی و مناسبتیِ صرف اجتناب گردد. امید به مستندسازان بیشتر است به دلیل آنکه معمولاً کارشان مناسبتی و مقطعی نیست و تولیداتشان در خارج از مناسبت هم پخش و منتشر میشود.
البته ناگفته نماند که قصد ما زیر سؤال بردنِ کارهای مقطعی و مناسبتی نیست چرا که این کارها هم به جای خود ارزشمند هستند اما انتظارات در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فراتر از این اقدامات است و امید است امسال شاهد شکلگیری نهضتی فراگیر و همهجانبه در زمینه روشنگری انقلابی باشیم.
تحقق انتظارات رهبری از فرهنگسازان
رهبر انقلاب در سخنرانیهای مختلف انتظاراتشان از قشرهای مختلف در عرصه حمایت از تولید ملی را تبیین فرمودهاند که از جمله مخاطبان فرهنگسازان هستند.
برخی از انتظارات معظمله از این قشر عبارتند از:
- تحقیق در مورد راه مبارزه با ترجيحِ كالاى خارجى بر كالاى ساخت داخل در دانشگاه، 18/08/1385
- اهتمام جدی در زمینه فرهنگسازی برای مصرف كالاهای ساخت داخل از جانب صداوسیما و دیگر دستگاههای تبلیغاتی، 15/01/1391
- فرهنگسازی برای مصرف تولید داخلی، 10/02/1391
- در خدمتِ تولید ملی قرار گرفتنِ فرهنگسازان جامعه و تبلیغاتِ صداوسیما، 10/02/1391
مورد اول را صداوسیما و مستندسازان میتوانند با دانشگاهیان تعامل نموده و نتایج تحقیقاتشان را تشریح نموده، بازتاب داده و درونمایه تهیه برنامه و مستند قرار دهند.
موارد بعدی نیز به صورت مستقیم به صداوسیما و فرهنگسازان مربوط میشود که امید است اهتمام جدی داشته باشند.
نکته حائز اهمیت در این میان آنکه همان گونه که ملاحظه میشود. این سرفصلها مربوط به سالها قبل هستند و اصرار مکرر رهبری بر حمایت از تولید ملی در سالهای اخیر احتمالاً حکایت از آن دارد که فرهنگسازی کافی و قانعکننده هنوز در این عرصه انجام نشده است و نیاز به تقویت تولید ملی در عرصه گسترده بیش از پیش وجود دارد.
ناگفته نماند که کارهای ارزندهای نیز تا به حال انجام شده است. مثلاً چند کار تبلیغی ساخته شده که در خلال پیامهای بازرگانی پخش میشود و یا تلویزیون شب عید امسال تصاویری را پخش کرد که اقبال عمومی به جنس داخلی را نشان میداد، به این صورت که پیش فروشندگانی میرفت که کالای ایرانی میفروختند و ابراز میداشتند امسال تنوع و قیمت تولید داخلی و اقبال مردم به آن خوب بوده است. ما منکر این حرکات خوب نیستیم اما برای رسیدن به وضعیت مطلوب نیازمند برنامههای پررنگتر و عمیقتر و همهجانبهتر همراه با تکرار بیشتر در کل سال هستیم.
درباره تبلیغات و پیامهای بازرگانی نکته دیگر آنکه تخفیفهای ویژه در تبلیغات برای کالاهای ایرانی در صداوسیما راهکار دیگری است که امید است در دستورکار قرار گیرد. چرا که شنیدهها حاکی از آن است که هزینه تبلیغات نفسگیر و سرسامآور است، لذا اغلب کارخانههای بزرگ و برندهای معروف توانایی پرداخت آن را دارند و همین امر باعث شده تا تبلیغاتی که پخش میگردد منحصر به آنها باشد.
استفاده از سوژههای بکر و جذاب
انتظار دیگر استفاده از سوژههای بکر، جذاب، منحصر به فرد و کمتر شنیده شده است که مخاطب و اثرگذاری بیشتری دارند.
به عنوان نمونه دو مورد از این سوژهها که در رهنمودهای رهبری بیان شدهاند نقل میگردد.
معظمله در 08/02/1395 فرمودند: «من اطّلاع پیدا کردم که در تهران - حالا شاید در شهرستانها هم هست - بعضی از فروشگاهها مقیّد شدهاند که جز تولید داخلی را نفروشند؛ تابلو هم زدهاند؛ عکسش را گرفتند برای من آوردند و من دیدم. تابلو زدهاند، تابلوی بزرگ، که در این فروشگاه فقط تولید داخلی فروش میرود. بارکالله! آفرین بر این انسان باغیرت، بر این انسان مصلح! هرچه در این فروشگاه هست، تولید داخلی است.»
و در 01/01/1397 فرمودند: «ما بایستی تعصّب داشته باشیم نسبت به مصرف داخلی و جنس داخلی و اقتصاد ملّیمان. جوانهای ما تعصّب دارند نسبت به فلان تیم فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز است، یکی طرفدار تیم آبی است، [آن هم] با تعصّب؛ و حتّی [تعصّب به] تیمهای خارجی؛ یکی طرفدار تیم رئال است، یکی طرفدار تیم [دیگر]؛ اینها تعصّب نسبت به این تیمها دارند؛ اگر همین مقدار و همین اندازه تعصّب را نسبت به اقتصاد ملّی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد.»
پیوست فرهنگی
رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در1392/9/19 مطالب مهم و راهگشایی درباره مقوله پیوست فرهنگی فرمودند. از جمله: «ما گفتیم مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون مهم، پیوست فرهنگی داشته باشد، معنای آن همین است؛ معنای آن این است که یک حرکت اساسی که در زمینه اقتصاد، در زمینه سیاست، در زمینه سازندگی، در زمینه فناوری، تولید، پیشرفت علم میخواهیم انجام بدهیم، ملتفت لوازم فرهنگی آن باشیم. گاهی اوقات انسان در یک کاری وارد میشود، یک کار اقتصادی انجام میدهد، [اما] لوازم آن و تبعات فرهنگی آن را توجه ندارد.»
ایشان در این دیدار مثالی هم برای مقوله پیوست فرهنگی ذکر فرمودند: «دوستان ما آمدند در یکی از دستگاههای فعال و مسئول، عروسکهای خوبی درست کردند؛ خوب هم بود؛ اول هم حساسیت طرف مقابل را - یعنی مخالفین را، خارجیها را - برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربی و مانند اینها، این [عروسکها] را درست کردند؛ ولی نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسری را، یک دختری را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچه ما اصلاً نمیشناسد - ببینید، پیوست فرهنگی که میگوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالی که مرد عنکبوتی را بچه ما میشناسد، بتمن را بچه ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کردهاند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکی که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را برای من بخرید؛ عروسک را میشناسد؛ این پیوست فرهنگی [است]. شما بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید برای اینکه این عروسک معرفی بشود پیش بچهها؛ بعد که معرفی شد، آنوقت خودشان میخرند، [ولی] وقتی معرفی نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود.»
البته رسانه ملی و مستندسازان نمیتوانند به صورت مصداقی برای مصنوعات داخلی پیوست فرهنگی تهیه کنند و تبلیغات کالا در برنامههایشان انجام دهند اما میتوانند مقوله گرایش به مصرف داخلی و کالای ایرانی را دستمایه تهیه برنامه و ساخت پیوست فرهنگی قرار دهند.
رعایت منشور مستندسازی
در پی دیدار شیرین جمعی از مستندسازان جوان با رهبر انقلاب در ۲۱ دی ۹۶، معظمله فردای آن روز در پیامی خطاب به مستندسازان جوان، پنج نکته را توصیه فرمودند. این پیام به منشور مستندسازی شهرت یافت.
محورهای پیام عبارتند از:
- حفظ جهت انقلابی با دقّت تمام
- بیاثر کردنِ جنگ نرم دشمن
- سرچشمه امید و شوق و حرکت بودن
- استفاده صحیح از انتقاد به همراه طنز
- در نظر گرفتنِ رضای خدای در کارها و کمک خواستن از او
مستندسازان با نصبالعین قرار دادنِ این محورها و تلاش برای تطبیق کارهای خود با آنها میتوانند آثار بیبدیل و فاخری در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی خلق نمایند و روشنگریهای عظیم و کمنظیری درباره انقلاب اسلامی انجام دهند.
بدون شک سرفصلهایی همچون حفظ جهت انقلابی، بیاثر کردنِ جنگ نرم دشمن و سرچشمه امید و شوق و حرکت بودن، یکی از مهمترین مصادیقش کار بر روی معارف و دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
در بند دوم این پیام آمده است: «جنگ نرم دشمن، برپایه دروغ و تحریف و شایعه و سانسور و بایکوت بنا شده است؛ هنر شما میتواند با سند، کار دشمن را بیاثر کند. تاریخ چهل ساله، لبریز از سندها بر حقانیت جمهوری اسلامی و کجروی و گمراهی دشمنان است.»
جمعآوری و ارائه سندهای محکم و متقن درباره تاریخ انقلاب، ضرورتی مهم است که اگر مستندسازان بخواهند روی آن کار کنند منابع بسیار متنوع و گستردهای هم در این زمینه موجود است که میتوانند از آنها بهرهبرداری نمایند. فقط کافی است بخواهند و در این مسیر قدم بردارند و با پژوهشگران و نخبگانِ این عرصه ارتباط و تعامل داشته باشند.
در بند سوم تصریح شده است: «یک هدف اساسی دشمن، ترویج بدبینی و نومیدی است؛ دستمایههای امید درکشور بیشمار است. هنر شما قادر است با استناد به واقعیّات، سرچشمه امید و شوق و حرکت باشد.»
واقعاً نیز چنین است و دستمایههای امید در کشور بیشمار است. متعدد کارهای امیدبخش با اثرگذاری بالا توسط نیروهای گمنام و جهادی و انقلابی انجام شده که کمتر به آن پرداخته شده و اگر هم پرداخته شده واکاوی عمیق نگردیده است مثل ابعاد و زوایای کارهایی که در اردوهای راهیان نور و اردوهای جهادی انجام میگیرد یا مثل اقدامات ابتکاری متعدد که افراد مؤمن و جهادی با دست خالی و بدون امکانات رسانهای کردن در گوشهای از کشور در مساجد، تکایا، هیاتها، حوزههای علمیه، انجمنهای اسلامی، پایگاههای بسیج و... انجام میدهند.
در زمینه دستاوردهای نظام دست ما پر است و در گوشه و کنار مملکت کارهای ارزشمندی با کیفیت و بازدهی بسیار بالا و استثنایی و شگفتانگیز توسط نیروهای مخلص و جهادی و انقلابی همهروزه انجام میگردد که گاهی اصلاً به تصویر کشیده نمیشود و گاهی هم رسانهای میگردد اما بسیار ناقص و عظمت و عمق آن به درستی نشان داده نمیشود.
در بند چهارم آمده است: «مستند انتقادی، مفید و لازم است. لحن اثر باید ناصحانه و چارهجویانه باشد. در انتقاد، لحن خصمانه و یأسآلود و هرجومرجطلبانه، فایده آن را تبدیل به زیان میکند. زبان طنز به رسایی و سودمندی اثر کمک میکند.»
انتقاد و طنز ابزارهای سازنده و تأثیرگذار با درجه بسیار بالا هستند منتها به شرطی که در جایگاه صحیح خود قرار گیرند و با الزامات و احتیاطهای لازم به کار گرفته شوند وگرنه دقیقاً نتیجه معکوس به دنبال خواهند داشت. در مورد انتقاد الزامات مورد نیاز در این بند ذکر شده و دیگر بینیاز از توضیح اضافه است.
درباره طنز باید گفت که تجربه نشان داده اقبال عمومی به طنز بیشتر است و در سالهای اخیر برنامههای طنز پربینندهترین برنامهها بوده است به گونهای که شاید بتوان این گونه تعبیر کرد که پای ثابت تلویزیون در سالهای اخیر به پایتخت و دورهمی و خندوانه که برنامههای صددرصد طنز هستند محدود گردیده است.
طنز، هنر بسیار بزرگی است به شرط آنکه قدر شناخته شود و استفاده از طنز فاخر با محدودیتها و الزامات آن در دستورکار قرار گیرد.
رهبر انقلاب طرفدار طنز فاخر هستند و حد و حدود آن را مشخّص نمودهاند.
ایشان الزمات و خط قرمزهای طنز و طنّازی را تعیین و تبیین فرمودهاند که عبارتند از: حفظ جهتگیری ارزشهای اسلام و انقلاب(1370/11/29)، پرهیز از لودگی و ابتذال(1383/9/11) و رعایت متانت و پرهیز از کارهای سبک(1371/10/1)
این خط قرمزها بسیار مهم و اساسی هستند که متأسفانه کمتر در سالهای اخیر در برنامههای طنز معروف رعایت گردیدهاند. معمولاً هر برنامه طنزی هم که پخش شده از این آفات مبرّا نبوده است و خواسته یا ناخواسته پرتو یا پرتوهایی از توهین، سیاهنمایی و مسخرهگری و بدتر از آن هنجارشکنی و یأسآفرینی بر آن تابیده است.
به عنوان نمونه چنین به نظر میرسد که برنامههای پرطرفداری مثل خندوانه و دورهمی و پایتخت آنقدر بزرگ شدهاند و آنقدر برنامههای پرمخاطب صداوسیما به همینها در طول سالهای اخیر محدود شده است که صداوسیما در برابر عبور از خط قرمزها یا سکوت کرده یا احتمالاً به یک تذکر شفاهی بسنده کرده است. این برنامهها در سریهای اولیه بهتر و وزینتر بودند اما بعد از طولانی شدن و ساخت مجموعههای مکرر به نظر میرسد با مشکل کمبود سوژه مواجه شده و به طنز جلف و مبتذل و سبک روی آورده و شوخی با همه چیز و همه کس را در دستور کار قرار دادهاند. شوخی غیراخلاقی، شوخی با مرگ و میر و مسائل مربوط به آن، نمایش رقص، پخش صوت خواننده ترکیهایِ معلومالحال، پرداختن افراطی به روابط نامتعارف زن و مرد و عشق و عاشقیهای هنجارشکنانه و... از جمله موارد موجود در قسمتهای اخیر این مجموعهها است.
مستندسازان باید بکوشند به صورت ظریف و هنرمندانه از تکنیک طنز بهره ببرند و در دام آفات و مضرات تخریبگرانه آن نیفتند.
از مستندسازان انتظار میرود با رعایت دقیق بندهای منشور مستندسازی، مستندهای جذاب و انقلابی و اثرگذار بسازند و با استفاده از درونمایههای متقن و مستدل و جلوههای چشمنواز و دلنواز یادگاری ارزنده در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از خود باقی گذارند.
تجربه نشان داده در عرصه برنامههای مستند، چشمانداز روشن و امیدوارکننده است چرا که هر گاه برنامه مستند قوی ساخته شده با اقبال عمومی و استقبال مخاطبان مواجه شده است. به عنوان نمونه برخی مستندهایی که در پایان برنامههای اخبار سراسری مانند شاخص پخش شده تحسین همگان را برانگیخته است. برنامه مستند ایرانگرد هم آنقدر پرطرفدار است که با آنکه همزمان با برنامه پرمخاطب دورهمی پخش میشده باز بسیاری تماشای ایرانگرد را ترجیح دادهاند.
به امید حماسهای شکوهمند
و خدمتی عظیم
به امید آنکه صداوسیما و مستندسازان با توجه به حساسیتهای موجود و با عنایت به تهاجم همهجانبه فرهنگی و جنگ نرمِ پرحجم و پردامنه دشمنان، در سال جاری حماسهای شکوهمند و بزرگ خلق نمایند و با تلاش بیوقفه و شبانهروزی در جهت تحقق منویات رهنمودهای رهبری و روشنگری در زمینه معارف، اصول، دستاوردها و آرمانهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران گام بردارند و خدمات عظیم و بیبدیلی در این عرصه به ثبت رسانند.
سال 1397 از یکسو چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران است و از سوی دیگر با نامِ «حمایت از کالای ایرانی» از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مزین شده است. با توجه به این حقایق، صداوسیما و مستندسازان به عنوان بخش بزرگی از فرهنگسازان جامعه، وظایف و رسالات سنگین و سرنوشتسازی دارند. به گونهای که میتوان این گونه تعبیر نمود که امسال در پیچی تاریخی و موقعیتی حساس برای خدمت به انقلاب و نظام و تحقق منویات رهبر انقلاب قرار دارند.
پیشنهادهایی برای نقشآفرینی بهتر و مؤثرتر در این عرصه ارائه میشود:
کار تخصصی روی نقشه راه سال 97
سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب در آغاز هر سال به نقشه راه آن سال معروف است، چرا که رهبری هر سال در سخنرانی نوروزی کارنامه نظام را ارائه فرموده، چشمانداز سال جاری را ترسیم و انتظارات برای رسیدن به آن را برشمرده، اشکالات و نارساییها را آسیبشناسی نموده و معمولاً اصول، شاخصها، دستاوردها، اهداف و آرمانهای انقلاب و نظام را در سطحی گسترده تبیین و تشریح میفرمایند.
از صداوسیما و مستندسازان انتظار میرود درباره محورهای مهم نقشه راه 97 که در این سخنرانی ارائه گردیده تمرکز نموده و به صورت تخصی و روشنگرانه محورها را تجزیه و تحلیل و آگاهیبخشی نمایند.
درباره هر کدام از سرفصلها هزاران سخن وجود دارد که امید است مستندسازان در جهت روشنگری و افشاگریِ هر چه بیشتر تلاش نموده و مصادیق این سرفصلها را به تصویر کشیده و البته راهکارهای رفع موانع را نیز ارائه نمایند.
پرهیز از کارهای مقطعی
و مناسبتیِ صرف
معمولاً روال کار این گونه است که صداوسیما و برخی رسانهها روی موضوعات مختلف صرفاً مقطعی و مناسبتی کار میکنند و خارج از این محدوده کمتر به موضوع ورود میکنند مثلاً درباره امام خمینی(ره) در ایام نزدیک به سالگرد ارتحال میپردازند یا درباره پیروزی انقلاب، دهه فجر کار میشود و...
با توجه به حساس بودن و عظیم بودنِ چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران انتظار است بدون وقفه و خستگیناپذیر در عرصه تبیین معارف و تشریح دستاوردهای انقلاب اسلامی تلاش شود و از کارهای مقطعی و مناسبتیِ صرف اجتناب گردد. امید به مستندسازان بیشتر است به دلیل آنکه معمولاً کارشان مناسبتی و مقطعی نیست و تولیداتشان در خارج از مناسبت هم پخش و منتشر میشود.
البته ناگفته نماند که قصد ما زیر سؤال بردنِ کارهای مقطعی و مناسبتی نیست چرا که این کارها هم به جای خود ارزشمند هستند اما انتظارات در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فراتر از این اقدامات است و امید است امسال شاهد شکلگیری نهضتی فراگیر و همهجانبه در زمینه روشنگری انقلابی باشیم.
تحقق انتظارات رهبری از فرهنگسازان
رهبر انقلاب در سخنرانیهای مختلف انتظاراتشان از قشرهای مختلف در عرصه حمایت از تولید ملی را تبیین فرمودهاند که از جمله مخاطبان فرهنگسازان هستند.
برخی از انتظارات معظمله از این قشر عبارتند از:
- تحقیق در مورد راه مبارزه با ترجيحِ كالاى خارجى بر كالاى ساخت داخل در دانشگاه، 18/08/1385
- اهتمام جدی در زمینه فرهنگسازی برای مصرف كالاهای ساخت داخل از جانب صداوسیما و دیگر دستگاههای تبلیغاتی، 15/01/1391
- فرهنگسازی برای مصرف تولید داخلی، 10/02/1391
- در خدمتِ تولید ملی قرار گرفتنِ فرهنگسازان جامعه و تبلیغاتِ صداوسیما، 10/02/1391
مورد اول را صداوسیما و مستندسازان میتوانند با دانشگاهیان تعامل نموده و نتایج تحقیقاتشان را تشریح نموده، بازتاب داده و درونمایه تهیه برنامه و مستند قرار دهند.
موارد بعدی نیز به صورت مستقیم به صداوسیما و فرهنگسازان مربوط میشود که امید است اهتمام جدی داشته باشند.
نکته حائز اهمیت در این میان آنکه همان گونه که ملاحظه میشود. این سرفصلها مربوط به سالها قبل هستند و اصرار مکرر رهبری بر حمایت از تولید ملی در سالهای اخیر احتمالاً حکایت از آن دارد که فرهنگسازی کافی و قانعکننده هنوز در این عرصه انجام نشده است و نیاز به تقویت تولید ملی در عرصه گسترده بیش از پیش وجود دارد.
ناگفته نماند که کارهای ارزندهای نیز تا به حال انجام شده است. مثلاً چند کار تبلیغی ساخته شده که در خلال پیامهای بازرگانی پخش میشود و یا تلویزیون شب عید امسال تصاویری را پخش کرد که اقبال عمومی به جنس داخلی را نشان میداد، به این صورت که پیش فروشندگانی میرفت که کالای ایرانی میفروختند و ابراز میداشتند امسال تنوع و قیمت تولید داخلی و اقبال مردم به آن خوب بوده است. ما منکر این حرکات خوب نیستیم اما برای رسیدن به وضعیت مطلوب نیازمند برنامههای پررنگتر و عمیقتر و همهجانبهتر همراه با تکرار بیشتر در کل سال هستیم.
درباره تبلیغات و پیامهای بازرگانی نکته دیگر آنکه تخفیفهای ویژه در تبلیغات برای کالاهای ایرانی در صداوسیما راهکار دیگری است که امید است در دستورکار قرار گیرد. چرا که شنیدهها حاکی از آن است که هزینه تبلیغات نفسگیر و سرسامآور است، لذا اغلب کارخانههای بزرگ و برندهای معروف توانایی پرداخت آن را دارند و همین امر باعث شده تا تبلیغاتی که پخش میگردد منحصر به آنها باشد.
استفاده از سوژههای بکر و جذاب
انتظار دیگر استفاده از سوژههای بکر، جذاب، منحصر به فرد و کمتر شنیده شده است که مخاطب و اثرگذاری بیشتری دارند.
به عنوان نمونه دو مورد از این سوژهها که در رهنمودهای رهبری بیان شدهاند نقل میگردد.
معظمله در 08/02/1395 فرمودند: «من اطّلاع پیدا کردم که در تهران - حالا شاید در شهرستانها هم هست - بعضی از فروشگاهها مقیّد شدهاند که جز تولید داخلی را نفروشند؛ تابلو هم زدهاند؛ عکسش را گرفتند برای من آوردند و من دیدم. تابلو زدهاند، تابلوی بزرگ، که در این فروشگاه فقط تولید داخلی فروش میرود. بارکالله! آفرین بر این انسان باغیرت، بر این انسان مصلح! هرچه در این فروشگاه هست، تولید داخلی است.»
و در 01/01/1397 فرمودند: «ما بایستی تعصّب داشته باشیم نسبت به مصرف داخلی و جنس داخلی و اقتصاد ملّیمان. جوانهای ما تعصّب دارند نسبت به فلان تیم فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز است، یکی طرفدار تیم آبی است، [آن هم] با تعصّب؛ و حتّی [تعصّب به] تیمهای خارجی؛ یکی طرفدار تیم رئال است، یکی طرفدار تیم [دیگر]؛ اینها تعصّب نسبت به این تیمها دارند؛ اگر همین مقدار و همین اندازه تعصّب را نسبت به اقتصاد ملّی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد.»
پیوست فرهنگی
رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در1392/9/19 مطالب مهم و راهگشایی درباره مقوله پیوست فرهنگی فرمودند. از جمله: «ما گفتیم مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون مهم، پیوست فرهنگی داشته باشد، معنای آن همین است؛ معنای آن این است که یک حرکت اساسی که در زمینه اقتصاد، در زمینه سیاست، در زمینه سازندگی، در زمینه فناوری، تولید، پیشرفت علم میخواهیم انجام بدهیم، ملتفت لوازم فرهنگی آن باشیم. گاهی اوقات انسان در یک کاری وارد میشود، یک کار اقتصادی انجام میدهد، [اما] لوازم آن و تبعات فرهنگی آن را توجه ندارد.»
ایشان در این دیدار مثالی هم برای مقوله پیوست فرهنگی ذکر فرمودند: «دوستان ما آمدند در یکی از دستگاههای فعال و مسئول، عروسکهای خوبی درست کردند؛ خوب هم بود؛ اول هم حساسیت طرف مقابل را - یعنی مخالفین را، خارجیها را - برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربی و مانند اینها، این [عروسکها] را درست کردند؛ ولی نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسری را، یک دختری را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچه ما اصلاً نمیشناسد - ببینید، پیوست فرهنگی که میگوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالی که مرد عنکبوتی را بچه ما میشناسد، بتمن را بچه ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کردهاند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکی که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را برای من بخرید؛ عروسک را میشناسد؛ این پیوست فرهنگی [است]. شما بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید برای اینکه این عروسک معرفی بشود پیش بچهها؛ بعد که معرفی شد، آنوقت خودشان میخرند، [ولی] وقتی معرفی نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود.»
البته رسانه ملی و مستندسازان نمیتوانند به صورت مصداقی برای مصنوعات داخلی پیوست فرهنگی تهیه کنند و تبلیغات کالا در برنامههایشان انجام دهند اما میتوانند مقوله گرایش به مصرف داخلی و کالای ایرانی را دستمایه تهیه برنامه و ساخت پیوست فرهنگی قرار دهند.
رعایت منشور مستندسازی
در پی دیدار شیرین جمعی از مستندسازان جوان با رهبر انقلاب در ۲۱ دی ۹۶، معظمله فردای آن روز در پیامی خطاب به مستندسازان جوان، پنج نکته را توصیه فرمودند. این پیام به منشور مستندسازی شهرت یافت.
محورهای پیام عبارتند از:
- حفظ جهت انقلابی با دقّت تمام
- بیاثر کردنِ جنگ نرم دشمن
- سرچشمه امید و شوق و حرکت بودن
- استفاده صحیح از انتقاد به همراه طنز
- در نظر گرفتنِ رضای خدای در کارها و کمک خواستن از او
مستندسازان با نصبالعین قرار دادنِ این محورها و تلاش برای تطبیق کارهای خود با آنها میتوانند آثار بیبدیل و فاخری در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی خلق نمایند و روشنگریهای عظیم و کمنظیری درباره انقلاب اسلامی انجام دهند.
بدون شک سرفصلهایی همچون حفظ جهت انقلابی، بیاثر کردنِ جنگ نرم دشمن و سرچشمه امید و شوق و حرکت بودن، یکی از مهمترین مصادیقش کار بر روی معارف و دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
در بند دوم این پیام آمده است: «جنگ نرم دشمن، برپایه دروغ و تحریف و شایعه و سانسور و بایکوت بنا شده است؛ هنر شما میتواند با سند، کار دشمن را بیاثر کند. تاریخ چهل ساله، لبریز از سندها بر حقانیت جمهوری اسلامی و کجروی و گمراهی دشمنان است.»
جمعآوری و ارائه سندهای محکم و متقن درباره تاریخ انقلاب، ضرورتی مهم است که اگر مستندسازان بخواهند روی آن کار کنند منابع بسیار متنوع و گستردهای هم در این زمینه موجود است که میتوانند از آنها بهرهبرداری نمایند. فقط کافی است بخواهند و در این مسیر قدم بردارند و با پژوهشگران و نخبگانِ این عرصه ارتباط و تعامل داشته باشند.
در بند سوم تصریح شده است: «یک هدف اساسی دشمن، ترویج بدبینی و نومیدی است؛ دستمایههای امید درکشور بیشمار است. هنر شما قادر است با استناد به واقعیّات، سرچشمه امید و شوق و حرکت باشد.»
واقعاً نیز چنین است و دستمایههای امید در کشور بیشمار است. متعدد کارهای امیدبخش با اثرگذاری بالا توسط نیروهای گمنام و جهادی و انقلابی انجام شده که کمتر به آن پرداخته شده و اگر هم پرداخته شده واکاوی عمیق نگردیده است مثل ابعاد و زوایای کارهایی که در اردوهای راهیان نور و اردوهای جهادی انجام میگیرد یا مثل اقدامات ابتکاری متعدد که افراد مؤمن و جهادی با دست خالی و بدون امکانات رسانهای کردن در گوشهای از کشور در مساجد، تکایا، هیاتها، حوزههای علمیه، انجمنهای اسلامی، پایگاههای بسیج و... انجام میدهند.
در زمینه دستاوردهای نظام دست ما پر است و در گوشه و کنار مملکت کارهای ارزشمندی با کیفیت و بازدهی بسیار بالا و استثنایی و شگفتانگیز توسط نیروهای مخلص و جهادی و انقلابی همهروزه انجام میگردد که گاهی اصلاً به تصویر کشیده نمیشود و گاهی هم رسانهای میگردد اما بسیار ناقص و عظمت و عمق آن به درستی نشان داده نمیشود.
در بند چهارم آمده است: «مستند انتقادی، مفید و لازم است. لحن اثر باید ناصحانه و چارهجویانه باشد. در انتقاد، لحن خصمانه و یأسآلود و هرجومرجطلبانه، فایده آن را تبدیل به زیان میکند. زبان طنز به رسایی و سودمندی اثر کمک میکند.»
انتقاد و طنز ابزارهای سازنده و تأثیرگذار با درجه بسیار بالا هستند منتها به شرطی که در جایگاه صحیح خود قرار گیرند و با الزامات و احتیاطهای لازم به کار گرفته شوند وگرنه دقیقاً نتیجه معکوس به دنبال خواهند داشت. در مورد انتقاد الزامات مورد نیاز در این بند ذکر شده و دیگر بینیاز از توضیح اضافه است.
درباره طنز باید گفت که تجربه نشان داده اقبال عمومی به طنز بیشتر است و در سالهای اخیر برنامههای طنز پربینندهترین برنامهها بوده است به گونهای که شاید بتوان این گونه تعبیر کرد که پای ثابت تلویزیون در سالهای اخیر به پایتخت و دورهمی و خندوانه که برنامههای صددرصد طنز هستند محدود گردیده است.
طنز، هنر بسیار بزرگی است به شرط آنکه قدر شناخته شود و استفاده از طنز فاخر با محدودیتها و الزامات آن در دستورکار قرار گیرد.
رهبر انقلاب طرفدار طنز فاخر هستند و حد و حدود آن را مشخّص نمودهاند.
ایشان الزمات و خط قرمزهای طنز و طنّازی را تعیین و تبیین فرمودهاند که عبارتند از: حفظ جهتگیری ارزشهای اسلام و انقلاب(1370/11/29)، پرهیز از لودگی و ابتذال(1383/9/11) و رعایت متانت و پرهیز از کارهای سبک(1371/10/1)
این خط قرمزها بسیار مهم و اساسی هستند که متأسفانه کمتر در سالهای اخیر در برنامههای طنز معروف رعایت گردیدهاند. معمولاً هر برنامه طنزی هم که پخش شده از این آفات مبرّا نبوده است و خواسته یا ناخواسته پرتو یا پرتوهایی از توهین، سیاهنمایی و مسخرهگری و بدتر از آن هنجارشکنی و یأسآفرینی بر آن تابیده است.
به عنوان نمونه چنین به نظر میرسد که برنامههای پرطرفداری مثل خندوانه و دورهمی و پایتخت آنقدر بزرگ شدهاند و آنقدر برنامههای پرمخاطب صداوسیما به همینها در طول سالهای اخیر محدود شده است که صداوسیما در برابر عبور از خط قرمزها یا سکوت کرده یا احتمالاً به یک تذکر شفاهی بسنده کرده است. این برنامهها در سریهای اولیه بهتر و وزینتر بودند اما بعد از طولانی شدن و ساخت مجموعههای مکرر به نظر میرسد با مشکل کمبود سوژه مواجه شده و به طنز جلف و مبتذل و سبک روی آورده و شوخی با همه چیز و همه کس را در دستور کار قرار دادهاند. شوخی غیراخلاقی، شوخی با مرگ و میر و مسائل مربوط به آن، نمایش رقص، پخش صوت خواننده ترکیهایِ معلومالحال، پرداختن افراطی به روابط نامتعارف زن و مرد و عشق و عاشقیهای هنجارشکنانه و... از جمله موارد موجود در قسمتهای اخیر این مجموعهها است.
مستندسازان باید بکوشند به صورت ظریف و هنرمندانه از تکنیک طنز بهره ببرند و در دام آفات و مضرات تخریبگرانه آن نیفتند.
از مستندسازان انتظار میرود با رعایت دقیق بندهای منشور مستندسازی، مستندهای جذاب و انقلابی و اثرگذار بسازند و با استفاده از درونمایههای متقن و مستدل و جلوههای چشمنواز و دلنواز یادگاری ارزنده در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از خود باقی گذارند.
تجربه نشان داده در عرصه برنامههای مستند، چشمانداز روشن و امیدوارکننده است چرا که هر گاه برنامه مستند قوی ساخته شده با اقبال عمومی و استقبال مخاطبان مواجه شده است. به عنوان نمونه برخی مستندهایی که در پایان برنامههای اخبار سراسری مانند شاخص پخش شده تحسین همگان را برانگیخته است. برنامه مستند ایرانگرد هم آنقدر پرطرفدار است که با آنکه همزمان با برنامه پرمخاطب دورهمی پخش میشده باز بسیاری تماشای ایرانگرد را ترجیح دادهاند.
به امید حماسهای شکوهمند
و خدمتی عظیم
به امید آنکه صداوسیما و مستندسازان با توجه به حساسیتهای موجود و با عنایت به تهاجم همهجانبه فرهنگی و جنگ نرمِ پرحجم و پردامنه دشمنان، در سال جاری حماسهای شکوهمند و بزرگ خلق نمایند و با تلاش بیوقفه و شبانهروزی در جهت تحقق منویات رهنمودهای رهبری و روشنگری در زمینه معارف، اصول، دستاوردها و آرمانهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران گام بردارند و خدمات عظیم و بیبدیلی در این عرصه به ثبت رسانند.