چشم طمع رژیم صهیونیستی به قاره سیاه
قاره آفریقا با وسعت بیش از 30 میلیون کیلومترمربع دومین قاره پهناور جهان است که بیش از 870 میلیون نفر در آن زندگی میکنند و با توجه به رشد بالای جمعیتی در این قاره، این میزان در سالهای آینده افزایش خواهد یافت. این قاره مجموعهای از 54 کشور در حال توسعه با درجات پیشرفت و توسعه متفاوت است و با توجه به معادن فراوان، بازار مصرف گسترده، منابع انرژی متنوع و سایر ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی اهمیت فراوانی دارد. از نظر مذهبی نیز اکثریت مردم آفریقا مسلمان هستند و رشد جمعیت مسلمانان در آفریقا از سایر قارهها و نقاط جهان سریعتر است.
پس از دوران جنگ سرد و با توجه به ظرفیتهای اقتصادی و غیراقتصادی ذکر شده، اهمیت قاره آفریقا برای سایر کشورها افزایش یافته و این قاره در کانون توجه بسیاری از کشورهای جهان قرارگرفته است، بهطوریکه بسیاری از قدرتهای بزرگ جهان پای در این قاره گذاشته و ضمن ارائه حداقل امکانات به ساکنان، از این کشورها در راستای حداکثر سازی منافع خویش استفاده میکنند. به عنوان مثال آمریکا و اروپا با حضور خود در قاره آفریقا به دنبال تسلط بر انرژی این قاره هستند و چین نیز توانسته است با گسترش تعاملات خود با کشورهای آفریقایی، حمایت آنها را در سازمان ملل بهدست آورد.
رژیم صهیونیستی نیز در دهههای اخیر و با بهانههای مختلفی همچون کمکهای بشردوستانه به مردم آفریقا و کمک به یهودیان ساکن این قاره، به گسترش فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی خویش پرداخته و درصدد نفوذ و بهرهبرداری از ظرفیتهای قاره آفریقا در پیشبرد اهداف خویش است که در این گزارش مورد توجه قرار میگیرد.
اهمیت قاره آفریقا و ظرفیتهای آن
همانطور که اشاره شد، قاره آفریقا دومین قاره وسیع جهان شامل یکپنجم خشکیهای زمین بوده و حدوداً یکپنجم جمعیت جهان را نیز درخود جای داده است. هرچند که معمولاً با شنیدن نام این قاره، فقر و قحطی در ذهن خوانندگان متبادر میشود اما بر اساس آمارهای منتشر شده توسط نهادهای بینالمللی، ۹۶ درصد الماس، ۹۰ درصد کروم، ۸۵ درصد پلاتین، ۵۰ درصد کبالت، ۵۵ درصد منگنز، ۴0 درصد بوکسیت، ۱۳ درصد مس، ۵۰ درصد فسفات، ۶۵ درصد طلا و ۳۰ درصد توریوم و اورانیوم جهان به صورت طبیعی در این قاره ذخیره شده است.
همچنین این قاره از نظر دارا بودن فلزات ارزشمندی چون آهن، قلع، روی، سرب، زغالسنگ، سنگهای قیمتی و نیکل در جایگاه ممتازی قرار دارد و ۱۰ کشور این قاره از صادرکنندگان نفت به سایر نقاط جهان هستند. آفریقا با توجه به وجود چهار تنگه استراتژیک دریایی (کانال سوئز، تنگه جبلالطارق، بابالمندب و دماغه امید نیک) و قرار گرفتن مابین قارههای اروپا و آسیا، از نظر موقعیت جغرافیایی نیز اهمیت ویژهای دارد.
قاره آفریقا از نظر حاصلخیزی نیز جایگاه ویژهای برای جهان دارد بهطوریکه بهدلیل بارانهای فراوان، بسیاری از زمینهای آفریقا حاصلخیز هستند و جنگلهای وسیع در کنار مزارع سرسبز ازجمله ویژگیهای آفریقا است. از طرفی با توجه به این مسئله مهم بینالمللی که مجموعه کشورهای آفریقایی حدود یکسوم اعضای سازمان ملل و دیگر نهادهای وابسته را تشکیل میدهند، بسیاری از کشورهای جهان برای پیشبرد هدفهای بینالمللی خود، به حمایت این کشورها نیازمند هستند.
نگاه رژیم صهیونیستی به آفریقا
در زمانی که تصمیم برای تشکیل یک دولت یهودی گرفته شد، در ابتدا سه منطقه فلسطین، آرژانتین و اوگاندا را برای تأسیس این رژیم پیشنهاد کردند. هرچند درنهایت این فلسطین بود که برای تشکیل کشور جعلی اسرائیل توسط اشغالگران غصب شد اما اسرائیل هیچگاه از اهمیت قاره آفریقا برای پیشبرد اهداف خود غافل نشده و همواره درصدد گسترش نفوذ خود به این قاره و استفاده از ظرفیتهای آن در راستای تأمین منافع اقتصادی و امنیتی خویش است.
اهمیت قاره آفریقا برای اسرائیل بهقدری حیاتی است که یکی از روزنامهنگارانی که از چند کشور آفریقایی دیدن کرده است درباره کارشناسان اسرائیلی میگوید: «درحالیکه مهندسان آمریکایی و اروپایی دنبال دفاتر کولردار بودند و جز با لباسهای شیک و پیراهنهای سفید دیده نمیشدند و برای نمونه گاهی به کشاورزان آفریقایی روش استفاده از ابزارهای جدید تولید را آموزش میدادند، کارشناسان اسرائیلی را میدیدی که با لباسهای مندرس در بین مزارع با کشاورزان مشغول کار و گفتوگو هستند».
در اوایل تأسیس رژیم صهیونیستی، «دیوید بن گورین» (اولین نخستوزیر رژیم جعلی اسرائیل) آفریقا را بهعنوان یک وزنه متعادلکننده در مقابل جهان اسلام میدانست و به همین دلیل کمکهای اسرائیل به آفریقا از همان دهههای 1950 و 1960 در مقیاس گستردهای آغاز شد. اما این کمکها پس از روی کار آمدن «گولدا مایر»، اولین نخستوزیر زن رژیم صهیونیستی، شدت گرفت بهطوریکه در اواخر دهه 1960، سازمانی به اسم «ماشاو» زیر نظر وزارت خارجه این رژیم تأسیس گشت که وظیفه خود را کمک به توسعه پایدار جهانی تعریف کرده بود. این سازمان در قالب سیاستهایی با عنوان «تیکون عولم» کمکهای زیادی را به کشورهای آفریقایی کرده و سیاستهای صهیونیستها در آفریقا را یکپارچه کرده است.
ماشاو در زمان فعالیت خود (دهه 1960 و اوایل دهه 1970) بیش از 100 متخصص را برای انجام پروژههای بلندمدت به آفریقا فرستاد. این سازمان در زامبیا، برنامههای کشاورزی و معدنی متعددی را توسعه داد و در غنا یک کشتی اقیانوسپیما با عنوان «ستاره سیاه» ساخت که اولین کشتی اقیانوسپیمای آفریقایی بود. همچنین این سازمان در دوران فعالیت خود، برنامههای آموزشی و تحصیلی فراوانی را برای 250/000 نفر از آفریقاییها فراهم کرد. کمکهای رژیم صهیونیستی به کشورهای آفریقایی هنوز هم با شدتی بیشازپیش ادامه دارد بهطوریکه این رژیم در زمینههای تصفیه آب، آبیاری قطرهای، دستگاههای پزشکی با تکنولوژی بالا و دانش فنی پیشرفته، به کشورهای آفریقایی کمک کرده و برای مقابله با کمآبی در آفریقا، فعالیتهای گستردهای را انجام میدهد.
در طول سالهای اخیر نیز نهاد اسرائیلی- یهودی JNF با کاشت بالغبر 240 هزار درخت در آفریقا، ساخت تمامی سدها و مخازن آبی مورد نیاز در این قاره و تأسیس حدود 1000 پارک تفریحی، به اجرای سیاستهای رژیم صهیونیستی در قاره آفریقا پرداخته است. شرکت اسرائیلی «انرجیا گلوبال» نیز در سال 2017، قراردادی به ارزش یک میلیارد دلار برای ساخت نیروگاههای حرارتی خورشیدی در آفریقا امضا کرد. این شرکت در سال 2015 نیز پروژه مشابهی را در روآندا کلید زده بود که هماکنون قسمت اعظمی از برق لازم این کشور را تأمین میکند.
اهداف رژیم صهیونیستی
-کسب حمایت سیاسی و مشروعیت بینالمللی:
یکی از هدفهای رژیم صهیونیستی از این کمکها و پروژهها، جلب حمایت کشورهای آفریقایی در سازمان ملل است؛ چراکه کشورهای آفریقایی 54 عدد از کرسیهای مجمع عمومی سازمان ملل را در دست دارند و اسرائیل میتواند با به دست آوردن رأی آنان، رأی اکثریت سازمان ملل را از آن خود کند. اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی (بن گورین) در یکی از سخنانش در کنست (سال 1960) درباره این موضوع گفته است: «دولتهای آفریقایی قوی نیستند اما صدایشان در جهان شنیده میشود.» هرچند این کمکها در سرتاسر قاره آفریقا اعمال میشوند اما برخی کشورها اهمیت بیشتری برای سران تلآویو دارند. به عنوان مثال، آفریقای جنوبی اهمیت ویژهای برای صهیونیستها دارد؛ چراکه دارای موقعیت بینالمللی حساسی است و در تصمیمگیریهای جنبش عدم تعهد و اتحادیه آفریقا نقش مهمی را ایفا میکند. به همین دلیل، حمایتهای رژیم صهیونیستی در بخشهای کشاورزی و صنعتی آفریقای جنوبی بسیار گستردهتر از سایر کشورهای آفریقایی است. در نتیجه همین سیاستهای حمایتی رژیم اسرائیل در آفریقای جنوبی، SAFI و DEISI دو نهاد مهمی هستند که ساکنان آفریقای جنوبی برای حمایت از سیاستهای رژیم صهیونیستی در جهان تأسیس کردهاند.
رژیم اسرائیل تا سال 2002 بهعنوان عضو ناظر در سازمان وحدت آفریقا حضور داشت، اما پس از انحلال این سازمان نتوانست این جایگاه را در اتحادیه آفریقا کسب نماید. با این حال، در سال اخیر «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی، توانسته است از سران برخی دولتهای آفریقایی همچون کنیا، روآندا، سودان جنوبی، زامبیا و مالاوی تعهد بگیرد که در آینده بهعنوان یک عضو ناظر در اتحادیه آفریقا پذیرفته شود تا علاوهبر گسترش نفوذ خود در این قاره، با سیاستهای ضد اسرائیلی مقابله نماید.
- کسب محبوبیت و نفوذ فرهنگی:
با توجه به اکثریت مسلمان جمعیت قاره آفریقا، تفکرات ضد اسرائیلی در برخی از کشورهای این قاره وجود دارد. اما، فعالیتهای گسترده رژیم صهیونیستی، منجر به افزایش محبوبیت نسبت به رژیم جعلی اسرائیل در میان برخی از اقشار ناآگاه این قاره گشته است؛ طوریکه در زمان سفر یک مقام صهیونیست در نوامبر سال 2013 به آفریقا، مردم برخی از کشورهای این قاره با در دست داشتن پرچم رژیم اسرائیل، شعار «ما به اسرائیل عشق میورزیم» سر میدادند. یکی از نمایندگان مجلس آفریقای جنوبی نیز در سخنرانی اخیر خود گفته است: «مردم آفریقای جنوبی عاشق اسرائیل هستند»! همچنین نهاد AFICC، دیگر نهاد صهیونیست فعال در این منطقه، توانسته است اعتماد بسیاری از مسلمانان نیجریه، کنگو، اوگاندا، بوروندی، کنیا وتانزانیا را جلب نماید.
هماکنون بیش از 140.000 نفر از مردم اتیوپی ساکن فلسطین اشغالی هستند و تمایل به مهاجرت به سرزمینهای اشغالی در بین مردم آفریقا رو به افزایش است. هرچند رژیم صهیونیستی سعی میکند از گسترش مهاجرت آفریقاییها به سرزمینهای اشغالی جلوگیری نماید اما جمعیت بالایی از آفریقاییها به رژیم اسرائیل بهعنوان کشور آرزوهای خود مینگرند و ازنظر فرهنگی تحت نفوذ صهیونیستها هستند.
-نفوذ سیاسی
طی سالهای اخیر، گسترش تمایل سران کشورهای آفریقایی به رژیم صهیونیستی افزایشیافته است به طوریکه فرستاده دولت نیجریه در سفر خود به تلآویو، طی یک سخنرانی، اعلام کرد: «ما برای پیشرفت آفریقا نیازمند مدلی کارآمد هستیم و بهترین مدل برای پیشرفت آفریقا، مدل اسرائیل است.» به همین دلیل، میتوان گفت، نفوذ سیاسی، یکی دیگر از اهداف رژیم صهیونیستی در قاره آفریقا است. رئیسجمهور کنیا نیز در سخنان خود، از رژیم اسرائیل بهعنوان یک کشور الگو یادکرده و گفته است: «اگر میخواهی پیشرفت کنی باید به اسرائیل بنگری». علاوه بر آن، رژیم صهیونیستی از طریق سیاستهای حمایتی خود، به دنبال مقابله با حضور افراد مخالف اسرائیل در رأس کشورهای آفریقایی است. بهعنوانمثال، عوامل رژیم صهیونیستی در کنیا با از میان برداشتن گروههای اسلامی و شخصیتهای دینی این کشور که به ترویج افکار ضد صهیونیستی میپرداختند، نقش جدی در به روی کار آمدن افرادی با گرایشها صهیونیستی ایفا کردهاند.
دستیابی به منابع و معادن
همانطور که در قسمتهای قبلیاشاره شد، علیرغم فقر شدید مردم آفریقا، این قاره به لحاظ دارا بودن منابع سرشار معدنی و انرژی بسیار ثروتمند است بهطوریکه بسیاری از کشورهای جهان، چشم طمع به این قاره دوختهاند. رژیم صهیونیستی هم در حوزه انرژی بهصورت گستردهای به آفریقا وابسته است. به همین جهت است که با گسترش نفوذ خود در این قاره، میتواند امنیت انرژی و معدنی خود را تأمین نموده و از منابع و معادن سرشار این قاره در راستای تأمین اهداف خویش استفاده نماید.
- دسترسی به بازار مورد نیاز
همانطور کهاشاره شد، حدود 20 درصد مردم دنیا در قاره آفریقا زندگی میکنند و صهیونیستها نیز با توجه به پیشرفت اقتصادی کشورهای آفریقایی و نگاه به جمعیت بالای ساکنان این قاره، در نظر دارند آفریقا را به بازاری گسترده و آماده برای کالاهای اسرائیلی تبدیل نمایند. «الیزا بن نون» سفیر اسرائیل در فرانسه بااشاره به اینکه حجم تبادلات تجاری میان اسرائیل و قاره آفریقا حدود یک میلیارد و 200 میلیون دلار ارزیابی میشود، میگوید: شرکتهای اسرائیلی در بخشهای مختلفی چون انرژی قابل بازیافت، ارتباطات، کشاورزی و پزشکی در این قاره حضور دارند که این میزان بهصورت فزایندهای در حال رشد هست.
تسلط بر دریای سرخ:
با توجه به موقعیت جغرافیایی رژیم صهیونیستی، تسلط بر دریای سرخ برای این رژیم اهمیت بالایی دارد. به همین دلیل، صهیونیستها قصد دارند با نفوذ در منطقه بهاصطلاح شاخ آفریقا، قدرت کشورهای همسو با خود را افزایش دهند، چراکه اگر کشورهای همسو با تلآویو در شاخ آفریقا قدرت را در اختیار داشته باشند، میتوانند با سیطره بر دریای سرخ، امنیت رژیم نامشروع اسرائیل را ارتقاء دهند. از طرف دیگر، سیطره بر شاخ آفریقا به معنای کنترل و سیطره بر کشتیهای عبوری از تنگه باب المندب است، تنگهای که اهمیت آن ازلحاظ راهبردی و اقتصادی، کمتر از تنگه هرمز نیست. یکی از دیپلماتهای باسابقه رژیم صهیونیستی درباره اهمیت امنیتی آفریقا برای اسرائیل گفته است: روابط با کشورهای آفریقایی پشتیبان مهمی برای تلآویو در نهادهای بینالمللی است و میتواند پوشش امنیتی استراتژیک در قبال کشورهای متخاصم ایجاد کند. علاوه بر آن، موجب تقویت روابط اقتصادی با این قاره شود.
-فروش تسلیحات
در دهههای اخیر رژیم صهیونیستی با فروش تسلیحات نظامی خویش به برخی کشورهای آفریقایی و ارائه خدمات امنیتی به این کشورها توانسته است درآمدهای کلانی را برای خود به ارمغان آورد و میزان وابستگی نظامی این کشورها به خود را افزایش دهد. به گزارش روزنامه «هاآرتص» چاپ اراضیاشغالی، میزان صادرات سلاح اسرائیل به سودان جنوبی از 107 میلیون دلار در سال 2010 به 318 میلیون دلار در سال 2014 افزایشیافته است و مطابق گزارشهای موجود، در طول چند سال اخیر قراردادهایی به ارزش تقریباً یک میلیارد دلار در زمینه فروش تسلیحات رژیم صهیونیستی به کشورهای آفریقایی به امضا رسیده است.
- کاستن قدرت مصر
هرچند پس از پیمان کمپ دیوید، جایگاه مصر در افکار عمومی دنیای اسلام بسیار تنزل یافت، اما مصر همواره بهعنوان یکی از خطرناکترین کشورهای آفریقایی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود. رود نیل بهعنوان شریان اصلی اقتصاد مصر است. صهیونیستها با احداث سدهای متعدد در کشورهایی که آب نیل از آنها میگذرد و به مصر میرسد، درصدد ضربه زدن به اقتصاد مصر هستند.
-جلوگیری از نفوذ ایران
ایران بهعنوان یکی از کشورهای ناظر در اتحادیه آفریقا حضورداشته و روابط خوبی با بسیاری از کشورهای آفریقایی دارد. از طرفی با توجه به گفتمان استعمارستیز انقلاب اسلامی ایران، مردم بسیاری از کشورهای قاره آفریقا علاقهمند به گسترش روابط خود با جمهوری اسلامی ایران هستند. در برخی کشورهای آفریقایی نیز گروههایی در همسویی با انقلاب اسلامی تشکیلشدهاند که جنبش اسلامی شیعیان نیجریه به رهبری شیخ «ابراهیم زکزاکی» ازجمله این گروهها هست.
رژیم صهیونیستی تلاش میکند با اعمال سیاستهای حمایتی و فرهنگی، از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در آفریقا جلوگیری نماید چراکه اگر گفتمان انقلاب اسلامی در کشورهای آفریقایی رونق بگیرد، منافع اقتصادی و امنیتی اسرائیل در این قاره به خطر افتاده و حتی ممکن است تهدیدهای جدی علیه رژیم صهیونیستی رقم بخورد.
نتیجهگیری
قاره آفریقا به دلیل ظرفیتهای فراوان اقتصادی، سیاسی و امنیتی همواره موردتوجه قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای بوده است اما پس از پایان جنگ سرد، این اهمیت بسیار افزایش یافته و آفریقا به محل رقابت قدرتهای جهانی تبدیل گشته است بهطوریکه علاوهبر آمریکا، اروپا، روسیه و چین، کشورهایی نظیر ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی نیز در حال سرمایهگذاری در این قاره هستند تا از این طریق منافع اقتصادی و امنیتی خویش را تأمین نمایند. رژیم نامشروع اسرائیل هم از ابتدای تأسیس خود، همواره به آفریقا بهعنوان یک ظرفیت بزرگ اقتصادی، سیاسی و امنیتی نگریسته و در قالب کمکهای بشردوستانه و خیرخواهانه، نفوذ نسبتاً گستردهای در برخی کشورهای آفریقایی کسب کرده است.
با توجه به این مسئله، لازم است جمهوری اسلامی ایران ضمن برنامهریزی صحیح و سیاستگذاری هدفمند، به مقابله باسیاستهای رژیم صهیونیستی در قاره آفریقا پرداخته و از گسترش نفوذ این رژیم در آفریقا جلوگیری نماید. همچنین میتوان از ظرفیتهای اقتصادی کشورهای آفریقایی در راستای تأمین منافع اقتصادی کشور استفاده نمود.
منبع: سایت شمس