نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
استقبال مدعیان اصلاحات از جنجالآفرینی دولت و فراموشی عمل به وظایف و وعدهها
سرویس سیاسی-
با گذشت چند روز از اظهارات خلاف وحدت ملی و عجیب رئیسجمهور در راهپیمایی باشکوه 22 بهمن و کوک کردن بیمناسبت و بیمورد رفراندوم که توانست رسانههای معاند و اپوزوسیون ضد انقلاب را
ذوق زده کند، رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب نیز همصدا با جریان خارج نشین، همچنان در صدر اخبار خود به این موضوع انحرافی میپردازند در حالی که شکی نیست پرداختن زنجیرهای به رفراندوم توسط این جریان لیبرال غربگرا از سر دلسوزی برای مردم و دخالت دادن ملت در مسائل عمومی کشور نیست، بلکه این جریان قصد دارد تا با سوءاستفاده از موضوعات بیربط با زندگی مردم، اهداف سیاسی خود را دنبال کند. استقبال مدعیان اصلاحات از جنجالآفرینی دولت و فراموش کردن وعدهها و عمل به وظایف خود در این راستا قابل ارزیابی است.
بازگشت روحانی؟
روزنامه زنجیرهای بهار در مطلبی با عنوان«بازگشت روحانی؟» ضمن تمجید از روحانی به خاطر طرح چنین موضوعی ، جنس سخنان وی در راهپیمایی 22 بهمن را از جنس سخنان ساختار شکنانه وی در ایام تبلیغات انتخاباتی در حمله به نهادهای انقلابی و اتهام زدن به نظام اسلامی دانست و نوشت : « روال همیشگی مراسمهایی از جنس بزرگداشتهاي انقلابی به خوبی نشان ميداده است که نميتوان انتظاری جز تایید رفتارهای حاکمیتی را در ذهن پرورش داد.اما این بار و برای نخستین مرتبه پس از اعتراضات اخیر، بلندمرتبهترین مسند دار اجرایی کشور خط قرمزی در حاکمیت را جا به جا کرده که تا پیش از این مسبوق به سابقه نبوده است. اعلان عمومی حق برگزاری رفراندوم آن هم از طرف رئيس دولت قانونی در کشور، طی سالهای اخیر بیسابقه بوده است.ورود حسن روحانی به حیطههاي دور از دسترس فعالان سیاسی جامعه را ميتوان به بازگشت شخص رئيسجمهور به دوران پیش از انتخابات قلمداد نمود.»
جنجالِ رفراندوم و شانه خالی کردن از پاسخگویی
روزنامه آرمان نیز در مطلبی در همین رابطه نوشت: «در کشور ما راهی برای خشونت وجود ندارد. آقای رئیسجمهور در سخنان خود به این موضوع اشاره کردند که راه پایان دادن به تمام سازوکارهای خشونتی همهپرسی است و همهپرسی میتواند راه خشونت را برای همیشه ببندد یا حل مشکلات را به راهی آرامتر و مسالمتآمیزتر بکشاند».
گفتنی است در روزهای گذشته مرکز دولتی ایسپا یک نظرسنجی برگزار کرد. بر طبق این نظرسنجی فقط ۲ درصد مردم خواستار رفع حصر (سران فتنه) هستند. ۶۹ درصد، بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار، ۳۰ درصد اعتراض به فساد مالی، 20/6 درصد بیعدالتی، 13/5 درصد قطع حمایت از سوریه و فلسطین، 9/7 درصد آزادی بیان و 2/3 درصد رفع حصر را خواسته اصلی شرکتکنندگان در تجمعات اعلام کردند. پاسخ 74/8 درصد به این پرسش که آیا از شرایط اقتصادی رضایت دارید، منفی بوده است.آنچه بدیهی است اینکه مطالبه اصلی مردم در شرایط فعلی مسائل معیشتی و رفع مشکلات اقتصادی است. اما برخی دولتمردان و رسانههای زنجیرهای همواره در پی به حاشیه رفتن مطالبات اصلی مردم و شانه خالی کردن از پاسخگویی هستند.
همهپرسی قبیلهای!
از سوی دیگر روزنامه ایران ارگان دولت نیز سرمقاله خود را به این موضوع حاشیهای اختصاص داد و نوشت: «سؤال این است که رئیسجمهوری بهعنوان حافظ و مجری قسم خورده قانون اساسی وقتی یک بند از قانون اساسی را برای مردم بازخوانی میکند و خود را مسئول اجرای قانون اساسی میخواند، چرا عدهای از این موضوع عصبانی میشوند؟»
ارگان دولت همچنین در مطلب دیگری نوشت: «آقای روحانی راهحل رفع مشکلات یا حداقل بخش زیادی از معضلات موجود را در اجرای کامل قانون میداند. اگر چه برخی ازاشاره رئیسجمهوری به اصل رفراندوم برافروخته شدند اما نباید فراموش کرد که تدوین کنندگان قانون اساسی این اصول را به صورت نمادین نگذاشتهاند بلکه نگاه راهبردی داشتهاند و بر اساس رویکردهای بنیادی این اصول به قانون اساسی راه یافته است.»
روزنامه دولت در عین حال پاسخ نداد که اگر رئیسجمهور رفع مشکلات را در اجرای کامل قانون میداند، باید مشخص شود که سؤال از رئیسجمهور در چارچوب قانون و وظایف نمایندگان مجلس محسوب نمیشود که معاونان پارلمانی دستگاهها برای توقف روند آن فعال شدهاند؟ اگر اجرای قانون اولویت دارد، چرا روحانی موضوع همهپرسی را پنهان نگه میدارد و مقصود خود را منقح و روشن نمیکند؟ آیا چنین رویکردی نتیجهای جز غبارآلود کردن فضای جامعه و گم شدن مطالبات اصلی مردم و انحراف اذهان دارد؟ آیا برای رئیسجمهور مشهود و معلوم نیست که جامعهای که درگیر بیکاری، رکود، گرانی و تورم شده، خواستهاشاشتغال و رونق فضای کسب و کار است؟ البته که این موضوع عیان و آشکار است؛ پس هدف چیست؟ واضح است که مقصود از طرح همهپرسی، موضوعی است که مطالبه باند و قبیله و جناح است نه توده مردم.
توهین بیشرمانه به حماسهآفرینان ۲۲ بهمن
روزنامه زنجیرهای ابتکار که ظاهرا مانند رسانههای ضدانقلاب از حضور باشکوه مردم در راهپیمایی تماشایی ۲۲ بهمن، عصبی و ناراحت شده است در سرمقاله دیروز خود در اقدامی تاملبرانگیز نوشت: «در راهپیماییهای آن دوران (دهه 60) هیچ اثری از برنامههای تفریحی و سرگرمکننده، بادکنکهای رنگی، پرچمهای جذاب، شعارهای سطحی و... نبود. به طور معمول مردم پلاکاردهایی با گزیده گفتارهایی از علی شریعتی، محمود طالقانی، محمدحسین بهشتی، مرتضی مطهری و... را با خود حمل میکردند. اما در ایران امروز.. دیگر هیچ رد و نشانی از بهشتی و مطهری و طالقانی و شریعتی در این راهپیماییها نیست. بلکه جای آنها را شومنهای تلویزیونی و مجریان نامآشنای برنامههای بزرگسال و کودک گرفتهاند. در تمام مسیر راهپیمایی انواع موارد سرگرمکننده در نظر گرفته شده است. در برخی نقاط راهپیمایی هیچ تفاوتی میان تظاهرکنندگان ۲۲ بهمن و تیفوسیهای طرفدار فوتبال وجود ندارد. عکسنوشتهها و پلاکاردهای دست حاضران عمدتاً با جملات طنز و گاهی هجو، تزئین شده است. خطری هم تظاهرکنندگان را تهدید نمیکنند. فضایی آرام و نشاطآور که میتواند به یک سرگرمی کم هزینه برای بعضی تبدیل شود».
چشمپوشی برخی از روزنامههای اصلاحطلب از زیباییهای حضور مردم کشورمان در راهپیمایی ۲۲ بهمن و توهین، تمسخر و کماهمیت نشان دادن این حضور باشکوه و همصدایی با رسانههای ضدانقلاب، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد.
ادامه فضاسازی زنجیرهایها برای مشکوک خواندن خودکشی یک متهم
روزنامههای زنجیرهای در شمارههای دیروز خود علیرغم توضیحات مبسوط دادستان کل تهران دست به وارونهنمایی خودکشی یک متهم به جاسوسی زده و در یادداشتهایی دستگاه قضا را متهم به نادیده گرفتن حقوق متهمین کردند!
روزنامه شرق در یادداشتی با ارتباط دادن پروندههای مختلف به هم نوشته است: «به نظر حقوقدانان، اگر محاکمه و مجازات بزهکار، مطلوب جامعه و منطبق با عدالت است، اين عدالت اقتضا ميکند متهم نيز از حقوق دفاعي، از جمله سازوکارهاي لازم براي اثبات برائت خود و دفاع از امنيت جاني خويش برخوردار باشد. اين کار امکانپذير نيست مگر اينکه متهم در همه مراحل دادرسي، از جمله در مرحله تحقيق، بتواند به وکيل منتخب خود دسترسي داشته باشد، زيرا حضور وکيل در کنار متهم آرامشي براي او ايجاد ميکند و خود را تنها نميبيند.»
روزنامه قانون نیز در گزارشی با به کار بردن کلمات و تعابیری خاص که حاوی تشکیک در نوع مرگ متهم پرونده میباشد نوشت: برخی باور دارند که مسئولیت حفظ جان زندانیان بر عهده سازمان زندانهاست و این نهاد باید از مرگ غیرطبیعی متهمان و مجرمان جلوگیری کند. شاید یکی از دلایل کنترل همهجانبه بندهای زندانها توسط دوربینهای مداربسته همین موضوع باشد. به هر روی قوه قضائیه علت مرگ سیدامامی را خودکشی دانسته و هرگونه احتمال دیگر را رد کرده است.
«کیهان» در شماره دیروز خود طی گزارشی به این موضوع و وارونهنمایی زنجیرهایها و برخی افراد پرداخته است، نکته مهم اظهارات و تحرکات برخی افراد از جمله تعدادی از نمایندگان مجلس، روزنامهها و... در پی اعلام خبر دستگیری متهمان این پرونده و همچنین خبر خودکشی یکی از آنها در بازداشتگاه بود که طبق معمول در فضایی یک جانبه و دور از توجه به شواهد و قرائن و در راستای زیر سؤال بردن برخی نهادهای امنیتی و دستگاه قضا مطرح شد. البته با روشن شدن ابعاد بیشتری از این پرونده و مشاهده تصاویر مرتبط با خودکشی کاووس سیدامامی در زندان توسط تعدادی از نمایندگان، به نظر میرسد این افراد باید سنجیدهتر و در راستای مصلحت کشور سخن بگویند.
البته از تحرکات پرحجم رسانههای خارجی و معلومالحال از جمله بیبیسی فارسی در ماجرای دستگیری این افراد و خودکشی یکی از آنها جای تعجب نیست و هرچه این تحرکات بیشتر باشد نشاندهنده سنگینی ضربه وارده نهادهای امنیتی کشور و دستگاه قضا به بدخواهان کشور و انقلاب است.
اصلا یک واگن اختصاصی برای شما!
روزنامه اعتماد در سرمقاله شماره دیروز خود به بهانه بررسی مواضع روزنامههای غیراصلاحطلب! در رابطه بخشی از سخنان رئیسجمهور به نحوی ناشایست به تحریف دیدگاه کیهان پرداخت و نوشت : «٢٢ بهمن فراميرسد، رئيسجمهور در ميان همهكساني كه براي جشن انقلاب به خيابان رفتهاند سخنراني ميكند و ميگويد ميتوانستيم برخي افراد را از قطار انقلاب پياده نكنيم. جمعيت خوشحال ميشود و عكس رئيسجمهور فرداي آن روز در روزنامههاي اصلاحطلب منتشر ميشود. اما اصولگرايان از اين حرف برداشتي يكسر متفاوت ميكنند. كيهان براي مخاطبش مينويسد «گفتارها و رفتارهاي آقاي رئيسجمهور مانند انسانهاي دوشخصيتي شده است. يك روز دستاوردهاي ٣٩ ساله انقلاب را در زندان و اعدام ميبيند روز ديگر انقلابيتر از هر انقلابي ميشود». سرمقالهنويس همان روزنامه هم برخلاف نظر رئيسجمهور معتقد است در خود قطار دولت ليبرالهايي نفوذ كردهاند كه مامور به «پيشبرد پروژه براندازياند» و آنچه اكنون از نان شب هم واجبتر است «زدن ريشه اين ليبرالها و پاكسازي مراكز مهم دولتي از وجود آنهاست.»
این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب در ادامه مظلومنمایی را به اوج رسانده است: «در اين آشفتهبازار، اصلاحطلب بودن سختترين كار است چرا كه بايد هم از كيهان تهران فحش بخوريد هم از كيهان لندن. در گوشه رينگي گرفتار ميشوي كه اگر در مقابل برانداز بايستي با آنكسي كه معتقد است در قطار جايي براي تو نيست همكاسه ميشوي و اگر انتقادي كني پيادهنظام آنهايي ميشوي كه در خارج نشستهاند و جز با ويراني هرچه تو ساختهاي به هيچچيز راضي نميشوند.»
نخست آنکه اگر نویسندگان اعتماد کمی به خود زحمت میدادند و کیهان را کامل میخواندند حتما به این جملات هم بر میخوردند که «بنا به تاکید رهبر انقلاب آغوش نظام همواره باز است. اما کمترین چیز آن است که آنهایی که به قولی از قطار پیاده شدهاند اگر مرتکب عمل یا اعمالی علیه ملت و نظام گشتهاند از آن اعمال پشیمان شده باشند و این کمترین چیزی است که حتی عقل نیز بر آن حکم میکند.»
دیگر اینکه یادداشت اعتماد به گونهای است که مخاطب تصور میکند با نامهای رسمی به ایشان ابلاغ شده که در قطار مورد اشاره برای آنها جایی نیست!