kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۵۹۲۹
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۱
نیمه پنهان روزنامه آیندگان- ۵

به‌کارگیری نام مجعول برای «خلیج فارس» توسط روزنامه مورد حمایت پهلوی پسر


سیدعلی ‌ابراهیمی
آیندگان که گویی مُصر بود از این واژه استفاده نماید چندی بعد وقتی وضعیت آب و هوای کشور را به شکل مصور روی نقشه ایران چاپ کرد باز هم از انتشار نام خلیج‌فارس خودداری و تنها به انتشار نام دریای مازندران اکتفا کرد. در همان زمان، گزارش این اقدام مزورانه که از چشمان ساواک دور نمانده بود به وزارت اطلاعات و جهانگردی ارسال شد. بعضی از نویسندگانی که در روزنامه آیندگان حضور داشتند عبارتند از عمید آقاحسینی نایینی، کاوه گلستان، فیروز گوران، مسعود بهنود و محمد(هوشنگ)وزیری و هوشنگ گلمکانی که بهنود و وزیری در سال‌های 1353 و 1354 تا سردبیری روزنامه نیز پیش رفتند.  
در 22 دی ماه 1355 حمید همایون پسرعموی داریوش همایون به ساواک اظهار داشت دولت اسرائیل مخارج روزنامه آیندگان را می‌پردازد و داریوش، عضو سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا CIA در ایران و تحت‌الحمایه‌ی برادر همسرش اردشیر زاهدی است؛ در ضمن سازمان سیا تلاش می‌کند تا زمینه‌ی نخست‌وزیری اردشیر زاهدی را در ایران فراهم سازد.
جالب است که در اسناد به جا مانده از ساواک در ذیل این گزارش ارائه شده توسط حمید همایون، تأییدیه امنیت داخلی ساواک و حتی رئیس‌سازمان اطلاعات و امنیت رژیم نیز به چشم می‌خورد.
با نخست‌وزیری جمشید آموزگار در 16 مرداد 1356 کابینه جدید به شاه معرفی و وزات اطلاعات و جهانگردی سهم داریوش همایون ‌شد.چهار روز بعد، مدیرعامل روزنامه آیندگان و قائم‌مقام حزب رستاخیز ردای سخنگویی دولت را نیز به تن ‌کرد.کابینه‌ی آموزگار در حالی کار خود را آغاز می‌کرد که محمدرضا پهلوی معتقد بود نخست‌وزیر جدید و وزیر اطلاعات و جهانگردی زیاد از حد طرفدار آمریکا هستند.
در این حیص و بیص اداره‌کل ثبت شرکت‌ها و مالکیت صنعتی به تاریخ 13 شهریور 1356 طی نامه‌‌ای انحلال شرکت سهامی انتشارات آیندگان را اعلام کرد:
چون طبق محتویات پرونده در ظرف مهلت قانونی نسبت به تبدیل شرکت از سهامی به سهامی خاص یا عام یا نوع دیگر شرکت‌ها اقدام نشده لذا به شرح ماده 284 قانون اصلاحی قانون تجارت، شرکت‌ مذکور از نظر این اداره منحل محسوب می‌گردد.
با این حال انتشار روزنامه آیندگان بدون هیچ وقفه‌ای کماکان ادامه یافت. چاپ مقاله‌ی گستاخانه‌ی «ایران و استعمار سرخ و سیاه» علیه امام خمینی که در شماره 17 دی 1356 روزنامه اطلاعات با امضای فرد مجهول‌الهویه‌ای‌ به نام احمد رشیدی مطلق همراه بود، بلوای گسترده‌ای را در سراسر کشور علیه شاه به راه انداخت. به خاک و خون کشیدن مردم، پاسخ دربار به اعتراضات بود. در پي اين اقدام انتحاري که مؤید بی‌کفایتی آشکار دستگاه سلطنت بود، شمارش معکوس آغاز شد. هيچ کس تصور نمی‌کرد از تاریخ چاپ این مقاله تا انقراض رژيم پادشاهي در ايران فقط 400 روز باقي مانده باشد.
حواشی تمام نشدنی همایون و آیندگان این بار صاحب امتیاز روزنامه ‌آیندگان را نشانه رفت. دکتر حسین اهری که دامنه‌ی اختلافاتش با داریوش همایون بالا گرفته بود در 12 بهمن 1356 با نماینده رئیس‌ساواک دیدار کرد:
در سال 2526چون در نظر بود روزنامه آیندگان تحت سرپرستی دولت انتشار یابد به علت خدماتی که به اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر نموده و مورد اعتماد معظم‌له بوده‌ام، طبق اوامر همایونی و دستور آقای هویدا نخست‌وزیر وقت ترتیب کار را فراهم کرده و شرکت آیندگان به وجود آمد. دو سال پس از اصلاح قانون تجارت که شرکت‌های موجود را موظف می‌کند به صورت عام یا خاص باشند و در غیر این صورت منحله خواهند بود، قرار شد که شرکت آیندگان نیز به شرکت[سهامی] خاص تبدیل گردد ولی چون امتیاز و بیشتر سهام آن به نام اینجانب بود آقای داریوش همایون با این امر مخالفت ورزید و در نتیجه به علت عدم انطباق با قانون تجارت این شرکت منحله تلقی گردید. به همین جهت در آن سال جلسه‌ای با حضور آقای هویدا، آقای غلامرضا کیانپور وزیر اطلاعات و جهانگردی وقت، آقای همایون و اینجانب تشکیل و پس از طرح مشکلات موجود قرار شد آقای همایون نسبت به احیای مجدد شرکت و بوجود آوردن هیئت‌مدیره اقدام نماید و اینجانب که از خودخواهی‌های ایشان به تنگ آمده بودم در همان جلسه طی نامه‌ای عنوان کردم که امتیاز روزنامه را نمی‌خواهم و به هر کسی که می‌خواهند بدهند و سهام خود را نیز بلاعوض به دولت واگذار می‌کنم.
 طبق قانون مطبوعات مصوب مرداد 1334 در هر شماره از روزنامه و مجله می‌باید نام و نام‌خانوادگی صاحب امتیاز و سردبیر، مدیر و چاپخانه‌ایی که نشریه در آن به طبع می‌‌رسد؛ قید شود و چنانچه صاحب امتیاز، خلاف موارد قانونی مبادرت به انتشار نماید به پرداخت ده هزار تا پنجاه هزار ریال محکوم و در صورت عدم توان مالی برای پرداخت با نظر دادگاه به حبس تأدیبی از پانزده روز تا دو ماه محکوم می‌شد. روزنامه آیندگان بیش از دو سال متمادی بدون آنکه به نام صاحب امتیاز و مدیرمسؤل خود‌اشاره کند راهی کیوسک روزنامه‌ فروشی‌ها شد که این امر، نقض آشکار قانون بود.
داریوش همایون بعد از یک سال و نوزده روز که در وزارت اطلاعات و جهانگردی ماند و حکم راند، شنبه 4 شهریور 1357 با برکناری جمشید آموزگار، از مسند وزارت عزل و رهسپار دفتر سابق خود در روزنامه آیندگان شد.
اشک‌ها و لبخندها
سال 1357 ایام التهاب بود و اعتصاب. حکومت نظامی و تظاهرات اوضاع کشور را دست‌خوش حوادث گوناگونی ساخته بود. سربازان بسیاری به دستور امام خمینی از پادگان‌ها‌گریختند و آنهایی که ماندند روبروی مردم قرار گرفتند. خیابان‌های شهر محل تردد‌تانک‌ها و نفربرها بود و صفیر گلوله‌ تا ساعت‌ها شنیده می‌شد. بسیاری از مردم قم، تهران، تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز،کرمانشاه و اهواز در تظاهرات شهید شدند. صادرات نفت مختل گشت و بسیاری اهالی بازار، دانشجویان و دانش‌آموزان، کارکنان ادارات و مطبوعات دست از کار کشیده یا به صف انقلابیون پیوستند. رژیم 2500 ساله‌ شاهنشاهی تا سقوط فاصله‌ی چندانی نداشت. در کمتر از پنج ماه، چهار نخست‌وزیر تغییر کرد تا درنهایت، صدای انقلاب به گوش محمدرضا پهلوی رسید. اندکی بعد از پخش نطق ملتمسانه پادشاه، رادیو و تلوزیون نیز به دست مردم افتاد. 16 دی ماه بعد از 61 روز اعتصاب، روزنامه‌های کیهان، اطلاعات و آیندگان آغاز به کار کردند. امام خمینی در 22 دی 1357 شورای انقلاب را تشکیل داد
و چهار روز بعد، شاه برای همیشه از ایران رفت. ساواک در گزارش‌های خود علت اعتصاب کارکنان روزنامه آیندگان را چنین ذکر کرده است:
نویسندگان و خبرنگاران اعتصابی در روزنامه آیندگان انگیزه اعتصاب را وجود سانسور داخلی و خودکامگی اعلام کردند. پیش از شروع اعتصاب چند تن از نویسندگان در یک جلسه که با حضور سردبیر و همه اعضای تحریریه تشکیل شده بود، از وجود سانسور داخلی سخت انتقاد کردند و سردبیر روزنامه را از ادامه این شیوه که مغایر با کوشش‌های جمعی مطبوعات در جهت لغو سانسور بود برحذر داشتند ولی سردبیر گفت من تصمیم گیرنده هستم و برای هر کس این وضع قابل تحمل نیست از روزنامه برود.
سندیکای کارگران چاپخانه کیهان با صدور بیانیه‌ای از اقدام کارکنان آیندگان برای اعتصاب پشتیبانی کرد. در ادامه، سندیکای نویسندگان و خبرنگاران طی فراخوانی در 17 آبان ماه 1357 به تمام اعضای خود گفت:
اگر دولت فعلی همان قراردادی که دولت سابق امضا کرد و آزادی قلم را تضمین کرده، امضا و تضمین کند به کار خود ادامه خواهیم داد در غیر این صورت هیچ‌گونه همکاری با آنان نمی‌کنیم.