سیری در مقامات حضرت زینب (س)
آیتالله مکارمشیرازی
در سالروز میلاد با سعادت حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) می توان گفت آن حضرت بزرگ بانویی است که با تحمل و بردباری در کربلا عهدهدار پرستاری از بیمارانی همچون امام سجاد(ع) بود و پرستاران باید ایشان را الگو و سرمشق خود قرار دهند[1] بنابراین باید اذعان کرد در پيشرفت اسلام، زنان بزرگ و با شخصيتى همچون خديجه و بانوى اسلام فاطمه زهرا و و دخترش زينبكبرى(س) شركت داشته اند و براى پيشرفت اسلام و اجراى حق و عدالت بزرگترين فداكارى را به خرج داده اند و با ايمانى محكم و تفكرى عالى، مردان خود را با تمام وجود در اين مسير حمايت مى كردند و على(ع) نيز براى آنها احترام فوقالعاده قائل بود.[2]
این ادعا دارای دلیل و تحلیل منطقی است، زیرا اگر مرکب قلم دانشمندان نبود، خونهای شهیدان فراموش میشد، لذا حضرت زینب(س) در گام نخست زمینه جاودانگی خون شهیدان را به وجود آورد.[3] از این رو برای تبیین مقام و منزلت حضرت زینبکبری(س) باید این پرسشها را مطرح کرد که بر آن حضرت چه گذشت؟ او كه پس از شهادت امام حسين (ع) رهبرى كاروان اسيران را به همراه امام سجاد (ع) به عهده داشت و همه جا از جان او و زنان و كودكان مراقبت مىكرد و گاه خود را سپر بلاى آنها قرار مى داد و در كوفه و شام با افشاگرىهايش ظالمان را رسوا ساخت، بذر انقلاب را در همه جا پاشيد و پيام خونين كربلا را به گوش مردم رساند، خاطرات بودنش با برادر، همراهى او در مسير مدينه به مكه و از مكه تا كربلا، سفارشهاى برادر به او، رنج هاى حسين(ع) در شهادت ياران و برادران و فرزندان، بدنهاى قطعه قطعه شهيدان و سرهاى جدا شده عزيزان،[4] همه و همه حاکی از شأن منزلت و مقام والای حضرت زینب کبری(س) است که در ادامه به مهمترین شاخصههای آناشاره میشود.
پرستاری نمونه
تقارن میلاد پرخیر و برکت حضرت زینب(س) با عنوان روز پرستار ما را بر این نکته رهنمون میسازد که نسبت سیرۀ حضرت زینب با مقولۀ پرستاری غیر قابل انکار است، به عنوان نمونه على بن الحسين(ع) مىگويد: «شبى كه پدرم فرداى آن به شهادت رسيد، بيمار بودم و عمهام زينب از من پرستارى مىكرد.[5]
در روايتى دیگر آمده است: هنگامى كه امام حسين (ع) تنها شد،به خيمه هاى برادرانش سر كشيد... آنگاه به سوی خيمههاى زنان روانه شد و به خيمه فرزندش امام زين العابدين(ع) رفت.او را ديد كه بر روى پوست خشنى خوابيده و عمهاش زينب (س) از او پرستارى مىكند. چون حضرتعلى بن الحسين نگاهش به پدر افتاد خواست از جا برخيزد، ولى از شدت بيمارى نتوانست، پس به عمه اش زينب گفت: «كمكم كن تا بنشينم چرا كه پسر پيامبر(ص) آمده است» زينب (س) وى را به خود تكيه داد و امام حسين از حال فرزندش پرسيد[6]. در فراز دیگر نیز میتوان به خطاب امام حسین(ع) نسبت به خواهرش زینب(س) مبنی بر نگهداری و مراقبت از كوچكترين فرزند امام حسن مجتبىاشاره کرد و فرمود؛ خواهرم! او را نگهدار[7]... حال با این تفاسیر میتوان نسبت نامگذاری تولد آن حضرت با روز پرستار را بیش از پیش دریافت که همۀ این موارد حاکی از عمق ایثار وفداکاری و اوج مقام پرستاری آن حضرت است.
استقامت و پایداری
مرحوم محمد مهدى نراقى در جامع السعادات صبر را چنين تعريف مىكند: «صبر، استقامت و پايدارى نفس و عدم تشويش در سختيها و مصيبتها است، به نحوى كه مقاومت كنى در برابر آن سختيها و بلاها و خارج نكنى نفس خود را از سعه صدر و از آن حالت سرور و آرامشى كه بر آن حاكم بود.[8]،[9] باید اذعان کرد ایستادگی و پایداری زینب کبری(س) در مقابل یزید، تحسین برانگیز است، لذا وقتی بانوی سرافراز عاشورا، حضرتزینب در مقابل یزید میایستد و میگوید:ای یزید فکر نکن که من مثل یک اسیر مقابل تو ایستادهام بلکه برای من ننگ است با همچون تویی، هم سخن و رودرو شدهام؛ پیام آن این است که در هیچ شرایطی، نباید تن به ذلت داد و این جزو درسهای عاشوراست.[10]
مقام پیامرسانی عاشورا
بی تردید عاشورا با مفاهیمی چون آزادگی و مبارزه با ظلم گره خورده است که نه تنها کهنه نمیشوند بلکه روز به روز توسعه بیشتری مییابد، لیکن پیامهای عاشورا را میتوان در خطبههای حضرت زینب(س) در کوفه و شام مشاهده کرد.[11] حال در سوی دیگر حضرت زينب (س) كه گويا سخنگوى آن صحنه عجيب(شهادت امام حسین ع) بود چنين گفت: پدرم فداى آن كسى باد كه (خيمه گاه) سپاهش روز دوشنبه غارت شد.[12] پدرم فداى آن كس باد كه طنابهاى خيمه اش بريده و بر زمين افتاد...پدرم فداى آن كس كه با دل پرغصه جان سپرد، پدرم فداى آن كس كه با لب تشنه شهيد شد، پدرم فداى آن كس كه از محاسنش خون مىچكد.[13]
مقام عفت
از جمله شاخصههای کلیدی در امر مقام شناسی آن حضرت باید به اهتمام ویژه آن حضرت به رعایت حدود عفاف و حجاب اشاره کرد، لذا آن حضرت در مواجهه با لشکر دشمن فرمود: به سپاهت بگو شتاب نكنند، مگذار دست نامحرمان به سوى خانواده پيامبر(ص)دراز شود. زينب کبری(س) خود لباس مندرس پوشيده بود و به زنان فرمان داد هر چه وسايل و زيورآلات داشتند در گوشه اى جمع كنند، گوشوارهها را از گوشهايشان درآورند، حتى فاطمه دختر امام حسين (ع)كه نوعروس بود و دوست داشت گوشوارههايش را كه يادگار پدر مظلومش بود نگه دارد، عمه اش زينب از ترس آنكه مبادا دست نامحرمى به سويش دراز شود، اجازه نداد. زنان و كودكان در گوشهاى جمع شدند، آنگاه زينب فرياد زد: هر كس مى خواهد اسباب و وسايل دختران على (ع) و فاطمه(س) را به يغما ببرد بيايد. عده اى از سپاه آمدند و هر چه بود را به غارت بردند.[14]،[15]
مقام سخنوری
مقام سخنوری و خطابه از جمله خصایص برجستۀ حضرت زینب کبری(س) است، خطبههای عقیله بنیهاشم پس از واقعه عاشورا با خطبههای بلیغ، رسا و بیدارگرانه به گونهای عمل کرد که آن را شبیه خطبههای امیرالمومنین علی(ع) دانستهاند.[16] حذيم بن شريك اسدى[17] مىگويد: در آن روز به زينب دختر على نگريستم كه خطبه مىخواند و هرگز زنى را سخنورتر و زبانآورتر از او نديدم. گويا (زبان على در كام اوست و) با زبان اميرمؤمنان على (ع) سخن مىگويد. به سوى مردماشاره كرد كه «ساكت شويد!» ناگاه نفسها در سينهها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد.[18]
مقام تبیین و روشنگری
تردیدی نیست خطبههای حضرت زینب(س) در شام و کربلا حاوی مطالب و نکات بسیار ارزشمندی برای جامعه است که باید در سطح وسیعی منتشر شود. [19] زیرا عقب نشينى مصلحتى يزيد و تغيير موضع سياسى بر اثر خطبه هاى افشاگرانه حضرت زينب در شام و بيدارى مردم به نوبۀ خود حاکی از مقام بیبدیل آن حضرت در مقولۀ روشنگری است![20] به عنوان نمونه یکی از مصادیق مهم روشنگری آن حضرت در برابر حکومت خودکامه یزید محقق گردید؛ در خطبه اى كه بانوى شجاع اسلام در شام در برابر حكومت خودكامه جبار ايراد كرد، فرمود:[21]«تو امروز شادى مى كنى و چنين مى پندارى كه چون فراخناى جهان را بر ما تنگ كرده اى....اشتباه ميكنى، اين فرصت و آزادى را خداوند بخاطر اين به تو داده تا پشتت از بار گناه، سنگين شود و عذاب دردناك در انتظار تو است...»[22]
مقام شجاعت
در حالات این بانوی شجاع میخوانیم: زينب كبرى (س) در كنار پيكر خونين برادر زانو زد و پيكر خونين را با دو دست خود از زمين بلند كرد و گفت: «خداوندا اين قربانى را از ما، (خاندان پيامبرت) قبول فرما!».[23] همچنین در وصف مقام شجاعت حضرت زینب باید به خطبههای ایشاناشاره کرد که در كوفه و شام بیان گردید كه پشت دشمنان را به لرزه درآورد و پايه هاى كاخ آنها را متزلزل ساخت.[24] از شجاعت حضرتزينب در تاریخ کربلا این است که در مواجهه با ابن زیاد و هنگامى كه مىخواست او را سرزنش كند با تعبير «يابن مرجانة» او را مخاطب ساخت. لذا در خطبه آتشين شير زن ميدان كربلا در كوفه، با صراحت آمده است: «گريه مىكنيد و ناله سر مىدهيد، به خدا ! بسيار بگرييد و كمتر بخنديد، لكه ننگى بر دامان شما نشست كه با هيچ آبى پاك نمىشود. شما چگونه اجازه داديد سلاله پيغمبر اكرم (ص) و پناهگاه شما در مشكلات كشته شود و چراغ فروزان جامعه شما را خاموش كنند؟!» [25] آن حضرت در پاسخ ابن زياد، آن مرد سفاك بىرحم و خطرناك، با يك دنيا شجاعت فرمود:«ما رأيت إلا جميلا؛ جز خوبى (و شجاعت و عظمت) در كربلا نديدم». [26]
همچنین در خطبه معروف حضرت زينب شير زن كربلا كه در شام در مقابل يزيد ايراد فرمود نيز میتوان به مقام شجاعت بینظیر آن حضرت اذعان کرد که فرمودند:«اگر حوادث سخت روزگار، مرا در شرايطى قرار داد كه مجبور شوم با تو صحبت كنم، من تو را موجودى كوچك و بى مقدار مى دانم و در خور هرگونه توبيخ و سرزنش.... آنچه در توان دارى انجام ده؛ ولى هرگز نمىتوانى نور ما را خاموش كنى و آثار ما را محو نمايى!» [27]
پیشگویی شگفت
در خاتمه باید به یکی از مهمترین فرازها و پیشگوییهای مهم واقعۀ کربلا در کلام حضرت زینب(س) اشاره کرد که فرمودند:خداوند از جماعتى از اين امت كه گردن كشان زمين آنها را نمىشناسند ولى فرشتگان آسمان آنان را مىشناسند، عهد گرفته است كه اين پيكرهاى پاره پاره و پراكنده را جمع كنند و به خاك بسپارند، در آينده در اين سرزمين بر مرقد پدرت حسين(ع) پرچمى به اهتزاز در مى آيد كه هيچگاه كهنه نشود و در گذر زمان گزندى به آن نرسد و سردمداران كفر هرچه در محو آن تلاش كنند، روز به روز بر عظمت آن افزوده شود.[28] ، لذا زينب دختر شجاع اميرمؤمنان با اين پيشگويى عجيب و شگفت آورش، فرزند برادر خود را تسلى بخشيد و آينده كربلا و عاشورا را آنگونه كه ما امروز بعد از حدود 14 قرن مشاهده میکنیم دقيقا ترسيم کرد، آرى قلب نازنين زينب (س) مى دانست كه اين آغاز كار است هر چند تاريك دلان بنىاميه و منافقان آن را پايان كار مى پنداشتند[29].
پی نوشت:
[1]بیانات در حاشیه مراسم روز پرستار، شبستان حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س)؛ ٣١ /1/ ١٣٨٩.
[2] ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهجالبلاغه، متن و ترجمه(ج1)، ص: 390.
[3] بیانات در دیدار باجمعی از طلاب و خواهران آمر به معروف، 1394/11/01.
[4] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص639.
[5] همان؛ ص401.
[6] همان؛ ص502.
[7] همان؛ ص528.
[8] جامع السعادات، جلد 3، صفحه 280، چاپ مؤسسه اعلمى.
[9] اخلاق اسلامى در نهجالبلاغه (خطبه متقين)؛ ج1؛ ص362.
]10 و 11[بیانات در حرم کریمه اهل بیت؛ 1393/8/13.
[12]. با توجه به اينكه قول مشهور درباره حادثه عاشورا آن است كه در روز جمعه بوده است، تصريححضرت زينب به روز دوشنبه، شايداشاره به حادثه سقيفه باشد كه در روز دوشنبه اتفاق افتاده است و مقصود آن است كه حادثه كربلا محصول تصميم نسنجيدهاى است كه پنجاه سال پيش در سقيفه گرفته شد.
[13] بحارالانوار، ج 45، ص 58؛ اعيان الشيعة، ج 7، ص 138.
[14] رجوع شود به: انساب الاشراف، ج 3، ص 204.
[15] عاشورا ريشهها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 538.
[16] بیانات در دیدار جمعی از زوجهای جوان دانشگاه آزاد اسلامی کازرون، 1389/01/31
[17] در لهوف نام او« بشير بن خزيم اسدى» ذكر شده است.
[18] عاشورا ريشه ها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها؛ ص561.
[19] بیانات در دیدار اعضای ستاد ثبت ملی خطبه حضرت زهرا(س)؛ 1389/03/10.
[20] ابن كثير عالم متعصب اهل سنت- كه شيوه او غالبا توجيه خلافكارىهاى معاويه و يزيد است- در اين ارتباط مىنويسد:يزيد، ابن زياد را به سبب چنين جنايتى لعن كرد و به طور آشكارا وى را شماتت نمود، ولى نه او را از مقامش بركنار كرد و نه وى را مجازات نمود و نه حتى نامه و يا فرستادهاى را براى سرزنش وى فرستاد! البداية والنهاية، ج 8، ص 204.
[21] يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ؛ ص620.
[22] تفسير نمونه؛ ج3؛ ص184.
[23] مقتل الحسين مقرم، ص 307.
[24] پيام امام امير المومنين (ع)، ج13، ص: 785.
[25] رجوع كنيد به: بحارالانوار، ج 45، ص 109 و 165
[26]. عاشورا ريشهها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص25.
[27] همان ، ص 133- 135.
[28] كامل الزيارات، ص 274- 275؛ بحارالانوار، ج 28، ص 57 و ج 45، ص 179.
[29] عاشورا ريشهها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص550.
*پایگاه اطلاعرسانی آیتالله مکارم شیرازی