kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۲۵۵
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۰
بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب در کفه ترازوی قضاوت مردم و ناشران (بخش نخست)

سرسبزی بهار کتاب گم‌شده در لابه‌لای بیداد گرانی (گزارش روز)


صدیقه توانا

بار دیگر اردیبهشت ماه، بهار کتابخوان‌ها، نویسندگان، دانشجویان و سایر اهالی صنعت نشر فرا رسیده و ناشرانی که در کار کتاب و کلمه‌اند با تصویر غرفه‌هایشان رو در روی هم قرار گرفته‌اند. اردیبهشت هر سال در مصلی، محل نمایشگاه کتاب تهران، کتابها با چشمان عابران خوش‌ذوق و پراحساس پیوند می‌خورد. البته این رسم پایدار اردیبهشت پایتخت است تا برای 10 روز دوستداران کتاب را از اقصی نقاط ایران به نمایشگاه کتاب دعوت کند. نمایشگاهی که یکی از بزرگ ترین جشنواره‌های فرهنگی کشور و منطقه به شمار می‌آید.
نصیب ما هم مثل همه بازدیدکنندگان از نمایشگاه و راهروهای آن، غرفه‌ها و رفت و آمدها در این نمایشگاه، کتابهایی است که کلماتشان می‌درخشد و در برابر چشم‌ها اوج می‌گیرند، کلمات این کتابها روی تصویر کاغذهایی که در برابر دید مشتاقان قرار دارند به حرکت درمی‌آیند و بازدیدکنندگان را با خود به سرزمین‌های دور، به درون جان و جهان غریب، به سرزمین فتح نشده به رویاهای پیچیده و کشف رازهای سر به مهر دعوت می‌کنند.
از غرفه‌های تو در تو به میانجی‌گری کلماتی که برای توصیف فضای نمایشگاه در ذهن دارم، بگذریم. به میان جمعیتی می‌رویم که سالن‌ها و راهروهای مختلف را برای یافتن کتابهای مورد علاقه‌شان بالا وپایین می‌روند، می‌گذرند، برمی‌گردند، گاهی در بعضی روزها هجوم می‌آورند، و گاه از سرخستگی آرام می‌شوند و نشان خود را چون ردپا بر کاغذ، بر زمین، بر کلمات جا مانده روی دیوار و پارچه و کاغذ و آسمان جا می‌گذارند.
هیجان نمایشگاه همه را جوگیر کرده است!
از این غرفه به آن غرفه، از این سالن به آن سالن، از خط مترو نمی‌دانم از کجا تا نمایشگاه از جنوب شهر تا مصلی، از شرق و شمال شرق به مصلی از ایستگاه تاکسی و اتوبوس و ترافیک شهر تا نمایشگاه از سقز و بانه و کردستان تا نمایشگاه، از غرفه‌های تو در تو، از قدم‌های کودکان و نوجوانان شهر و خلاصه از شهرهای دور و نزدیک و سفر تا نمایشگاه همه آمده‌اند و هیجان بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران همه را گرفته است هیجان این نمایشگاه را در لحظاتی که چشم‌ها به جلد کتاب‌ها و البته قیمت‌ها خیره شده باید جست و البته براحتی می‌توان دید. وقتی قدم در اولین ورودی نمایشگاه گذاشتم یاد یار مهربان در ذهن من هم مثل خیلی از بازدیدکنندگان برجسته شد و با دیدن اولین غرفه خاطرات خوب اولین سال بازدید از نمایشگاه در وجودم جان گرفت.
گشت و گذاری در میان کتاب‌ها
جست‌وجویم برای شنیدن حرفها، گله‌ها و نقطه‌نظرات مردم و کاوش در میان جمعیتی که حرکت خود را از ضلع شمالی از غرفه‌های متعدد کتاب کودکان آغاز کرده و تا شبستان و غرفه‌های ناشران عمومی آمده‌اند ادامه می‌دهم. امسال بنا به اعتقاد اغلب بازدیدکنندگان و ناشران، تقسیم‌بندی غرفه‌ها منظم‌تر از سال‌های پیش به نظر می‌رسد و بخش کودکان با انبوه ناشرانی که در این حوزه مشغول به کار هستند یکی از نکات دیدنی نمایشگاه است.
عرشیا یگانه 14 ساله است که به اتفاق خاله خود خانم معصومه حسین‌زاده که معلولیت دارد و ویلچرنشین است، سومین سال است که به نمایشگاه آمده‌اند. آنها از غرفه‌هایی که تخفیف 50 درصدی داشته بیشترین کتابها را خریده‌اند و معتقدند که برخی از کتابها خیلی گران است ولی در مجموع فضای نمایشگاه امسال را منهای گرانی کتاب، بهتر از پارسال و سالهای قبل می‌دانند.
فاطمه و زهرا قاسمی دوقلوهای 6 ساله هستند که به اتفاق مادرشان به این غرفه آمده‌اند. چند نایلون کتاب در دست دارند و آن قدر شوق و ذوق دارند که مادرشان را کلافه کرده‌اند. اصرار دارند که از اسباب‌بازی‌های موجود در این غرفه و حاشیه آن هم خریدی کنند ولی به اعتقاد خانم قاسمی که از این وضعیت اصلا راضی نیست، نمایشگاه کتاب محل عرضه کتاب باید باشد نه لوازم اسباب‌بازی، چون اسباب‌بازی را هر موقع از سال هم می‌توان خرید ولی نمایشگاه کتاب سالی یک بار برگزار می‌شود.
او می‌گوید: «البته من دوست دارم بچه‌ها را تشویق به مطالعه کتاب و حضور در چنین فضاهای فرهنگی کنم. بنابراین بیشترین وقتم را در این غرفه‌ها و لابه‌لای اسباب‌بازی‌ها می‌گذرانم و خرید هم می‌کنم.»
چادرهای اسباب‌بازی در نمایشگاه کتاب
ولی حضور چادرهای اسباب‌بازی نارضایتی ناشران سالن کودک و نوجوان را به همراه دارد. نمایشگاه اسباب‌بازی و سرگرمی در ضلع جنوبی خیابان شهید بهشتی در حال برگزاری است، اما متأسفانه برخی از شرکت‌های خصوصی ساخت عروسک یا واردکنندگان اسباب‌بازی و سرگرمی به نمایشگاه کتاب آمده و در بزرگ ترین رویداد بزرگ فرهنگی به فروش عروسک و اسباب‌بازی می‌پردازند.
یکی دیگر از غرفه‌هایی که به نظر می‌رسد جای آن در نمایشگاه کتاب نیست و مورد نقد است چادر بازی‌های فکری کودکان و بازی‌سازان اندیشه کودک است که در آن عروسک‌های پلیشی، بازی فکری با تصاویر« انگری‌برد» و بسیاری بازی‌های فکری وارداتی به کودکان و نوجوانان نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می‌شود که همین امر باعث ناراحتی بسیاری از ناشران شده است.
عبدالعظیم فریدون مسئول سالن کودک و نوجوان بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب در این خصوص با اشاره به اینکه طی این دوره‌ها، امسال اولین بار است که غرفه اسباب‌بازی، انگشتر و گردنبند و بازی‌های فکری و فروش آنها به نمایشگاه کتاب رسیده است می‌گوید: «اینجا نمایشگاه بین المللی کتاب است. در سال‌های قبل وجود سی‌دی‌ها و بازی‌های فکری و هر چیزی غیر از کتاب تخلف محسوب می‌شد مگر اینکه ناشران کتاب، سی‌دی هم با آثارشان تولید کرده باشند ولی امسال این نظارت‌ها بر عرضه لوازم دیگری غیر از کتاب وجود ندارد.»
وی می‌گوید: «امسال در نمایشگاه کتاب، فروشگاه تشکیل شده است یعنی انواع و اقسام برندها و بازی‌ها آمده است به گونه‌ای که در سالن 26 و 27 چیزهایی مشاهده می‌شود که به دور از شأن اخلاقی و انسانی است.»
مسئول سالن کودک و نوجوان نمایشگاه بیست و هفتم می‌گوید: «سالن و غرفه‌های بازی‌های فکری شلوغ‌تر از سالن کودک و نوجوان است یعنی اصلا رمقی نمی‌ماند که والدین و فرزندانشان از سالن اسباب‌بازی به سالن کتاب بیایند آن هم با وضعیت اقتصادی مردم که به سهولت نمی‌توانند به خرید کتاب بپردازند.
البته ناگفته نماند که برخی از فروشندگان فعالیت‌های جنبی کودک و نوجوان آن قدر حجاب و پوششان بد است که برخی از خانواده‌ها آنها را ترویج‌کننده فرهنگ غربی می‌دانند.
تبلیغات کمک‌درسی‌ها گوش فلک را کر کرد!
بخش دیگری از فضای نمایشگاه به کتاب‌های دانشگاهی اختصاص دارد که البته تبلیغاتی که بیرون از شبستان و در فضای باز نمایشگاه در مورد کتاب‌های کمک‌آموزشی و دانشگاهی وجود دارد، گوش بازدیدکنندگان را نوازش که نه به گمانم می‌آزارد. ولی در هر حال عرضه کتاب‌های دانشگاهی با تبلیغاتی رنگارنگ و علاقه‌مندانی که برای عبور از سد کنکور و رسیدن به مراکز علمی بالاتر به دنبال آثار آموزشی لازم به غرفه‌هایشان سرک می‌کشند، وجه دیگری از نمایشگاه است که شکلی پررنگ دارد.
ناصر ریاحی، مصطفی دولتی، ایرج عادلی، عرفان افتخاری همگی دوستانی هستند که در یکی از دبیرستان‌های دولتی در سال سوم دبیرستان تحصیل می‌کنند. گشت و گذارشان از نمایشگاه تمام شده و خسته زیر عکس بزرگی از مقام معظم رهبری که در مورد مطالعه و کتابخوانی به جوانان توصیه فرموده‌اند نشسته‌اند. بچه‌ها متفق‌القول از فضای نمایشگاه راضی‌اند ولی از گرانی کتاب‌ها گله‌مند هستند. افتخاری یکی از بچه زرنگ های مدرسه است که دوستش او را معرفی می‌کند و می‌گوید: «کلی کتاب کمک‌آموزشی خریده است ولی افتخاری خودش از اینکه در کتابخانه مدرسه هیچ کتاب جدید و کمک‌درسی برای مطالعه وجود ندارد خیلی ناراحت است. او نمایشگاه را فرصت خوبی برای خرید کتاب‌های مورد علاقه نوجوانان و جوانان می‌داند و از مسئولان می‌خواهد که فضای بهتری برای دسترسی آسان به کتاب در کل سال برای دانش‌آموزان فراهم کنند.»
مهدی کریم‌پور و قادری دو دوست دانشجو در رشته معماری و مترجمی هستند که از شهر سقز در استان کردستان برای اولین بار است که به نمایشگاه آمده‌اند. نایلون‌های متعدد کتاب را کنارشان گذاشته و روی پله‌های شبستان در غرفه ناشران عمومی نشسته‌اند. نظرشان را در مورد حال و هوای نمایشگاه می‌پرسم، قادری می‌گوید: «برخی ناشران که تخفیف 40 تا 60 درصدی داشتند خیلی خوب بود. ولی متأسفانه برخی از غرفه‌داران برخورد خوبی با مراجعه‌کنندگان نداشتند و به نظرم برخی از آنها اطلاعات کافی در مورد کتاب‌های زبان نداشتند. بین ما و یکی از آنها بگو و مگویی رخ داد و این شایسته یک فروشنده نیست.
قرمزپوشان خوش‌برخورد راهنما
یکی دیگر از بخش‌های شلوغ و جذاب نمایشگاه بین‌المللی کتاب در شبستان بخش ناشران عمومی است که بیشترین غرفه در آن قرار دارد و ناشران متعددی از سراسر کشور ویترین و پیشخوان خود را با انبوه کتاب‌هایی آراسته‌اند که در حوزه‌های متعدد به نمایش درآمده است. برای یافتن ناشران می‌توان به بخش اطلاع‌رسانی مراجعه کرد. بخش ناشران عمومی جایی است که نبض اصلی کتاب در این سالن می‌تپد، ادبیات، دین و فرهنگ و هنر و علوم دیگر. البته شما به راحتی می‌توانید در این هیاهوی جمعیت ناشر و غرفه مورد نظرتان را پیدا کنید چرا که قرمزپوشانی امسال نقشه به دست در جای جای نمایشگاه حضور دارند. مردانی جوان و خوش‌رو که یک گوشی و میکروفن و بلندگوی کوچکی در دست دارند و اصلا نمی‌گذارند شما سرگردان دنبال آدرس غرفه‌ها و ناشران باشید و از این و آن بپرسید. شما خیلی راحت می‌توانید با راهنمایی آنها به مقصد مورد نظرتان در نمایشگاه برسید. این طوری اصلا دیگر در نمایشگاه گم نمی‌شوید.
خوشبختانه ما برای پیدا کردن انتشارات پیام آزادی و مصاحبه با آقای مصطفی زمانی مدیرعامل این انتشارات نیازی نداشتیم که از این راهنمایان قرمزپوش استفاده کنیم چون با هماهنگی قبلی قرار مصاحبه گذاشته بودیم.در طول نیم‌ ساعتی که در فضای شلوغ نمایشگاه در خدمت آقای زمانی بودیم پای درد دل‌های او به عنوان پیر صنعت نشر و کسی که 40سال در این زمینه تجربه و تخصص دارد نشستیم. وی در ابتدا با اشاره به اینکه در نمایشگاه امسال تغییراتی جزئی در بخش اجرا صورت گرفته ولی در زمینه مدیریت شاهد تفاوتی نیستیم و بحث آمار غیرشفاف است و اصلاً رضایت‌بخش نمی‌باشد می‌گوید: «در زمینه حضور مردم و خرید آنها از نمایشگاه آنچه که ناشران باتوجه به مستندات شاهد هستند و مدارک موجود آن را ثابت می‌کند، شاهد افت 30درصدی فروش کتاب در 5 روز اول می‌باشیم ولی مسئولان خلاف این رابه اطلاع عموم می‌رسانند و تا وقتی آمار شفافی ارائه نشود و مردم در جریان واقعیت قرار نگیرند، معضلات فرهنگی حل نمی‌شود جمعیت ملاک نیست، بلکه خرید وخروجی مهم است. در غیر این صورت نمایشگاه جنبه تکراری بودن پیدا می‌کند ضمن آنکه مشکلات بازار نشر ریشه در مسائل اقتصادی و فرهنگی و صنعت نشر دارد.
از آقای زمانی می‌خواهم باتوجه به فرصتی که در اختیار داریم توضیحاتی در این مورد ارائه دهد. می‌گوید: «اینکه چرا ما پس از 30سال که از انقلاب اسلامی می‌گذرد هنوز نتوانسته‌ایم مسئله توزیع را حل کنیم این جای نقد و بررسی دارد. مراجعانی از شهرستان به نمایشگاه کتاب می‌آیند و این برای آنها غنیمت است و نشان می‌دهد ناشران و متولیان نشر کشور در وزارت ارشاد نتوانسته‌اند کار اساسی در این زمینه انجام دهند که مردم از شهرستان‌های دور با مشکلات فراوان برای خرید کتاب به نمایشگاه می‌آیند.» آقای زمانی می‌گوید: «آیا مسئولان پاسخی دارند که چرا کتاب‌ها به نقاط دوردست ایران توزیع نمی‌شود که هم صرفه‌جویی در هزینه می‌کند و هم عدالت اجرا می‌شود؟! مسئله الان «توزیع فرهنگی» است که بسیار ناعادلانه است. و البته این مشکل راهکارهای زیادی دارد. متأسفانه فرهنگ در حوزه مسائل کشور، جزو مظلوم‌ترین و محروم‌ترین عناصر است که همیشه آخرین نگاه به آن می‌شود، چراکه فرهنگ مثل مسائلی همچون مسائل اقتصادی، غذایی تأثیرات مثبت و منفی بر کمبودها دارد ولی دیر دیده می‌شود.
مدیرعامل انتشارات پیام آزادی بر این باور است که در بحث نبود توزیع فرهنگی و اقتصاد نشر، درحال حاضر ناشران با تیراژهای بسیار پایین مثل هزار و 1100 یا در نشر دیجیتال با تیراژ 300-200 تا کار را شروع می‌کنند تا حداقل از نفس نیفتند.
وی می‌گوید: «کتاب خوب در تیراژ 1000 تا نه موج ایجاد می‌کند و نه خواننده برای خواندن و خریدن آن تشویق می‌شود. وقتی تیراژ کتابهای خوب کم باشد قطعاً اثرات فرهنگی آنها هم بر جامعه کم خواهد بود.»
توجه مسئولان جلب ممیزی شود!
غفلت مسئولان از نشر
مدیرعامل انتشارات پیام آزادی در ادامه به بحث ممیزی و بحران مالی در زمینه صنعت نشر و قانون کپی‌ رایت هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «موضوعات انحرافی ممیزی توجه مسئولان را جلب کرده و از موضوع اصلی یعنی نشر غافل شده‌اند. حال آنکه ممیزی قانون دارد و باید اجرا شود و جزو اصول نظام است نباید این مسئله کم‌رنگ شود و در بین اذهان جامعه این مسئله را بی‌تأثیر نشان دهیم و بگوییم ممیزی نیاز نیست، دقیقاً برعکس است اتفاقاً ممیزی نیاز است... آقای زمانی با تأکید بر اینکه اگر 5 ناشر می‌گویند ممیزی نباشد همه دنبال‌رو باشند می‌گوید: «این نگاه کاملاً غلط است و مسئولان نباید به مسائل انحرافی دامن بزنند.»از آقای زمانی درمورد تبلیغات وسیعی که در برخی از غرفه‌های بی‌محتوا از نظر ارزشی و فرهنگی صورت می‌گیرد و فقط با پول می‌خواهند جذب مشتری کنند سؤال می‌کنم، وی با ارجاع دادن به یکی از غرفه‌های نزدیک که رمان‌های غیراخلاقی را با تبلیغات زیاد در معرض فروش گذاشته در توضیح بیشتر این مسئله می‌گوید: «علی‌رغم آنکه تبلیغات خیلی کارآمدی ندارد ولی برخی مؤسسات تازه پا هستند که می‌خواهند خود را به نوعی مطرح کنند و خود را به مردم بشناسانند و این هزینه‌ها را صرف تبلیغات می‌کنند ولی این معضل مهمی نیست، ما معتقدیم هر نوع حمایت و بودجه‌ای که از بیت‌المال صرف کتاب خوب شود خوب است ولی کتابی که در راستای ارزشهای اسلام و نظام جمهوری اسلامی باشد.» آقای زمانی در ادامه با اظهار تأسف از اینکه انتشاراتی که قبل از انقلاب فعالیت می‌کردند هنوز شبکه توزیع دارند تصریح می‌کند: «در مقابل آنها ناشرانی که پس از انقلاب کار ارزشی می‌کنند از شبکه توزیع محروم هستند و این محرومیت باید بر طرف شود. همچنین برخی از کتاب‌هایی که به صورت زیرمیزی مجوز چاپ می‌گیرند یا نشرهای دیجیتالی که نظارتی بر کار آنها نیست، یکی از نقاط ضعف دستگاه فرهنگی محسوب می‌شود که امیدواریم در این دولت جدید شاهد تحولاتی در عرصه‌های فوق‌الذکر باشیم. احساس می‌کنم مسئولان خوابند و باید از خواب بیدار شوند.»