نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
تخممرغ و برنج از نظر دولتمردان کالای اساسی نیستند
سرویس سیاسی ـ
روزنامه بهار در گزارشی به اظهارات خلاف واقع محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت مبنی بر اینکه دولت تحت هیچ شرایطی آماده نیست کالایی را گران کند، اشاره کرد و نوشت: «این سخنان در حالی مطرح شد که مدتی است قیمت برخی کالاهای اساسی در بازار افزایش پیدا کرده و روند رشد قیمت این اقلام همچنان ادامه دارد؛ کالاهایی که در سبد هزینه خانوار نقش مهمی دارند.»
گرانی بیسر و صدای 20 تا 50 درصدی کالاهای اساسی
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «گزارشهاي میدانی حاکی است که اکثر برندهای لبنی، قیمت فرآورده خود را حدود ١۰ درصد افزایش داده اند؛ علاوهبر این طی هفتههاي اخیر قیمت برنج خارجی در بازار روند افزایشی به خود گرفته و گزارشهای میدانی نشان میدهد قیمت هر کیسه 10 کیلویی برنج هندی طی این مدت بین 7 تا 8 هزار تومان گران شده است...همچنین یکی دیگر از کالاهایی که طی هفتههای اخیر، قیمت آن دستخوش تغییرات زیادی بوده تخممرغ است به طوری که در حال حاضر قیمت هر شانه تخممرغ به حدود 15 تا 18 هزار تومان (که البته این رقم روز گذشته به 20 هزار تومان افرایش یافت) رسیده است.
روزنامه اصلاحطلب بهار نوشت: «به نظر میرسد مسئولان دولتی برنج، لبنیات و تخممرغ را جزو کالاهای اساسی بشمار نمیآورند یا اینکه از افزایش چشمگیر قیمت آنها در بازار بیاطلاع هستند و خبر ندارند که روند افزایش قیمت این اقلام همچنان ادامه دارد.»
فرافکنی شگفت انگیز مدعیان اصلاحات
ناکارآمدی دولت در حل معضلات معیشتی مردم و نابسامانیهای موجود، مدعیان اصلاحات را آنچنان نگران کرد که موجب شد یکی از روزنامههای اصلاحطلب به جهانگیری پیشنهاد خروج از دولت را بدهد تا ضمن فاصلهگذاری با روحانی، مشکلات دولت به پای وی نوشته نشود و بتواند در انتخابات 1400 حرفی برای گفتن داشته باشد! اما دیروز همین روزنامه با فرافکنی، طرح این پیشنهاد را به منتقدان دولت نسبت داد!
پیشنهاد خروج جهانگیری از دولت را منتقدان دادند!
روزنامه آرمان دیروز در گفتوگویی نوشت: «برای بنده هنوز منشأ این طرح مبهم است و جای سؤال دارد و معتقدم این طرح یک طرح نسنجیده، خام و البته مشکوک است... برخی گروههای مخالف دولت تلاش میکنند وجهه آقای جهانگیری را خراب کنند و یا اینکه ایشان را یکی از عناصر ایجادکننده انشقاق در دولت معرفی کنند. به همین دلیل نیز در هفتههای اخیر موضوع اختلاف در نهاد ریاستجمهوری و طرح خروج جهانگیری از دولت را مطرح کردهاند.»
باید به روزنامه آرمان گزارشی را که چند روز پیش منتشر کرده بود، یادآوری کرد؛ چراکه مطرحکننده موضوع اختلاف در نهاد ریاستجمهوری و پیشنهاددهنده طرح خروج جهانگیری از دولت و همین روزنامه و شماری از مدعیان اصلاحات بودند.
آرمان روز پنجشنبه 23 آذرماه سال جاری گزارشی را با عنوان «جهانگیری برود میماند» را منتشر کرد و زیر تیتر زد: «کنارهگیری معاون اول او را در سیاست و 1400 مانا میکند.»
این روزنامه در گزارش مذکور نوشت: «صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر میگوید: «به نظرم جهانگیری باید کنار بکشد و خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند.» این واقعیت ماجراست که اگر جهانگیری تا پایان در دولت بماند بد و خوب دولت در همه عرصهها به پای او نیز نوشته خواهد شد. از این رو با وجود برخی مشکلات مثل باقی بودن رکود، بیکاری، مشکلات موسسات مالی و اعتباری، صندوقهای بازنشستگی و چالش وعدههای بیسرانجام، جهانگیری باید به فکر آینده سیاسی خود و اصلاحطلبان باشد و راه مطلوبی برگزیند.
آرمان همچنین نوشته بود: «...یک فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با کنش سیاسی معاون اول رئیسجمهور در آینده اظهار داشت: من نخستین کسی بودم که پیشنهاد خروج آقای جهانگیری از دولت را دادم. فیاض زاهد به «آرمان» گفت: معتقدم که این اقدامی درست است چون اولا آقای جهانگیری به نسبت دولت گذشته نقش بازیگردانی و صحنه گردانی را برعهده ندارد و دفتر رئیسجمهور و معاونت اقتصادی و شاید تاحدی خود رئیسجمهور حوزه مانور عملیاتی او را محدود کردهاند.»
این یادآوری برای تصریح بر ناشایست بودن این سبک روزنامه نگاری بجا بود، گرچه بعید است که آرمان گزارش منتشر شده خود را فراموش کرده باشد؛ در این صورت است که مرزهای فرافکنی جا به جا میشود!
تعطیلی هزاران واحد تولیدی در چهار ماهه منتهی به دی ماه
روزنامه اصلاحطلب جامعه فردا دیروز در گزارشی به پیشبینی درآمد مالیاتی 128 هزار میلیارد تومانی دولت در بودجه 97 در شرایط تعطیلی 18772 واحد صنفی طی چهار ماهاشاره کرد و نوشت: «سهم درآمدهای نفتی در لایحه بودجه سال 97 کاهش قابل توجهی پیدا کرده درحالی که درآمدهای مالیاتی نسبت به سال جاری 12 هزار میلیارد تومان افزایش داشته است. در سال 97 قرار است از راه مالیات 128 هزار میلیارد تومان درآمد برای کشور کسب شود. اما آیا کشور زیرساختهای لازم را برای جذب این هدف مالیاتی دارد؟ آیا اجرای این سیاست با زیرساختهای فعلی کشور در زمینه پرداخت مالیات باعث آسیب به تولید ملی، کاهشاشتغال و تعطیلی واحدهای تولیدی نخواهد شد؟»
این روزنامه در ادامه نوشت: «متاسفانه در شرایط رکود، اصناف تولیدی بهجای اینکه حامی تولید باشند در حال تعطیل شدن یا تولید با حداقل ظرفیت هستند. حتی بخش اعظم تسهیلاتی که سال گذشته برای احیای کسب و کارهای کوچک و متوسط در نظر گرفته شده بودند، صرف پرداخت معوقات تولیدکنندگان به بانکها شده و آنچنانکه باید و شاید باعث بهبود این کسب و کارها نشدهاند... اگر صنف تولیدی وجود نداشته باشد، تولیدی نیز وجود ندارد که بابت آن مالیاتی پرداخته شود. بنابراین دولت از کدام راه میخواهد به درآمدهای مالیاتی بیشتر برسد.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «از طرفی آمارهای رسمی ارائه شده از سوی دبیرخانه هیئت عالی نظارت بر سازمانهای صنفی کشور خبر از تعطیلی 18772 واحد صنفی تولیدی در چهار ماهه منتهی به دیماه سالجاری میدهد. اگر این آمار را به کل سال تعمیم دهیم باید شاهد تعطیلی 75088 واحد صنفی تولیدی در یک سال باشیم. علاوهبر این اگر طبق برآوردهای این دبیرخانه فرض کنیم بهازای هر واحد صنفی در کشور، دو و نیم نفراشتغال ایجاد میشود. باید گفت که در طول این سه ماه با تعطیلی 18773 واحد تولیدی، 46930 نفر به تعداد بیکاران اضافه شده است.»
جامعه فردا در پایان نتیجهگیری کرد: «تعطیلی این تعداد واحد در طول سه ماه اتفاق خوبی نبوده و تأثیر بسزایی در افزایش نرخ بیکاری خواهد داشت. حال دولت برای مقابله با این نرخ بیکاری در شرایطی که یکی از مهمترین نهادهای جذب نیروی کار با کاهش اعضا مواجه است چه راهکارهایی اندیشیده و با کدام پشتوانه تولیدی درآمدهای مالیاتی خود را برای سال آینده افزایش داده است.»
نقش منتقدان در فشلسازی دولت!
سرمقاله روزنامه اعتماد در شماره دیروز در راستای توجیه ناکارآمدی دولت و عدم تحقق شعارهای انتخاباتی به تخریب منتقدان دولت پرداخت.
در این نوشتار آمده است: «هر وقت دولت توفيق پيدا كرده و حتي بدنه مايل به اصولگرايان به دولت نظر مثبت پيدا ميكنند؛ چند وزير را استيضاح يا تخريب ميكند. اين جناح اكنون نيز در همين راستا ميكوشد. وزرا را زير سؤال برده و ميخواهد كه دولت را فشل كند.»در ادامه این نوشتار آمده است: «يكي از اهداف مخالفان مستاصل كردن دولت بود و براي رسيدن به اهدافشان حوزه سياست خارجي را به عنوان محور انتخاب كردند... استراتژي مخالفان روحاني اين بود كه از ابتداي دولت دوازدهم ساز ناكارآمد بودن دولت را كوك كنند و اجازه ندهند كه اصلاحات آغاز شده در دولت يازدهم به نتيجه برسد.»نویسنده سرمقاله اعتماد در دوره اصلاحات وزیر راه و ترابری بود که توسط نمایندگان ملت در مجلس استیضاح شد. در کوتاهترین حالت این سرمقاله میخواهد به مخاطب القا کند که آنچه منتقدان دولت گفتهاند و میگویند مشتی حرف نادرست است که هدفی جز تخریب دولت ندارند!
نویسنده با هدف سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی دولت به دشمن سازی فرضی روی آورده است. چرا که اگر انصاف در کار بود و ملاک سنجش قرار میگرفت و معیار قلم صداقت بود، این متن چنین تقریر نمیشد. دولت تدبیر و امید دولتی بود که بیشترین همراهی را از جانب مجلس با خود شاهد بود. در مجلس نهم برجام را در 20دقیقه تصویب کردند و در مجلس دهم وزرای پیشنهادی با کمترین میزان مخالفت بر مسند وزراتخانه نشستند. آنچه از این متن برمیآید این است که از نگاه نویسنده مجلس خوب و ایده آل مجلسی است که هرگاه دولت اصلاحطلب یا همسو با اصلاحطلبان در راس کار قرار گرفت، نمایندگان ملت به «بله قربان گوهای دولت» بدل شوند و هر روزشان را در بهارستان به مدح دولت اختصاص دهند؛ از نظارت بر عملکرد دولت چشم پوشیده و هیچ انتقاد نداشته باشند.
در فقره تخریب هم ایشان کافی بود تا به زمان دولتهای نهم و دهم بازگردد و ببیند که هم قطاران او مرزهای تخریب را درنوردیده و برای رئیسجمهور از واژههایی ناشایست (که بیشتر به فحش و ناسزا شبیه بود) استفاده کردند. کار به آنجا رسید که حتی به تمسخر چهره نیز پرداختند. لازم به ذکر است که کیهان خود در سالهای آخر دولت دهم در شمار منتقدان رئیسجمهور وقت درآمد اما اینکه رسانههای اصلاحطلب به جای نقد به فحاشی روی آوردند کاری ناپسند و ناشایست بود.
به جای هیاهو دستاوردها را بنویسید
دیگر اینکه نویسنده مدعی شده منتقدان میخواهند دولت را فشل کنند یا فشل معرفی نمایند!ای کاش ایشان به جای برچسب زدن و دشمن سازی فرضی دست به قلم برده و دستاوردهای چهار و نیم سال گذشته دولت را نام میبردند. یا اینکه تنها در وزارتخانهای که خود ایشان نیز زمانی در مسند ریاستش تکیه زده بود ـ یعنی وزارتخانه راه و شهرسازی ـ دستاوردهای دولت را شمارش میکردند. جالب آن است که دولت محترم تدبیر و امید پروژههای نیمه کاره قبلی را نیز تعطیل کرد. قابل توجه است که در مجموع 16سال دولتهای سازندگی و اصلاحات تقریبا 370 هزار خانه ساخته شد. حال این را با مسکن مهر مقایسه کنید که به واسطه آن قریب به 4میلیون خانه در 8 سال یا ساخته و یا نوسازی شد.
اگر این مدعی اصلاحطلبی تنها شمارههای گذشته همین روزنامه اعتماد را ورق میزد، این گزارش را حتما میدید که با این عنوان منتشر شد: «قصه هزار و يك شب طرح «اختصاصي» عباس آخوندي/ مسكن اجتماعي رويايي كه تعبير نشد» یا اینکه سرمقاله 25 آذرماه اعتماد را میدید که در آن یکی از هم مسلکان او به صراحت بیان کرده بود: «برنامه اقتصادي آقاي روحاني به گونهاي نبود كه اميد داشته باشيم تا در انتهاي تونل بعد از چهار سال نوري دميده خواهد شد.»
درآمد حاصل از افزایش نرخ بنزین چه میشود؟
آرمان در یادداشتی به لزوم شفافسازی درباره هزینهکرد درآمد حاصل از افزایش نرخ بنزین پرداخت و نوشت: «در صحبتهای اخیر رئیسجمهور عنوان شد که ما میخواهیم درآمد ناشی از افزایش قیمت بنزین و گازوئیل را برای رفاه عمومی و ایجاداشتغال به کار ببریم. این یک مطلب کلی است، دولت به طور مشخص بگوید که با این پول چه کاری میخواهد انجام دهد؟ چه تعداد تخت بیمارستانی قرار است احداث شود؟ چه تعداد مدرسه میخواهد ساخته شود؟ چه تعداد خوابگاه دانشجویی میخواهد ساخته شود؟ چند کیلومتر آزادراه و راهآهن قرار است ساخته شود؟
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «درخواستم از رئیسجمهور این است که... به طور مشخص بگویند که اگر قیمت بنزین به 1500 تومان در هر لیتر رسید با این درآمد مازاد، چه کاری قرار است در کشور انجام شود؟... اینکه قیمت بنزین و گازوئیل را گران کند و پول آن به ناکجاآبادها برود و تنها تورم آن توسط مردم تحمل شود، این چیزی نیست جز پاشنه آشیلی که دولت از آن آسیب خواهد دید.»
بازی با کارت پاریس یا با منافع و امنیت ملی؟
آفتاب یزد دیروز گزارشی را با عنوان «بازی با کارت پاریس» منتشر کرد و رو تیتر زد: «چرا باید از سفر قریبالوقوع وزیر خارجه فرانسه به ایران استقبال کنیم؟»
این روزنامه نوشت: «واقعیت محیط بینالملل امروز از ترامپی میگوید که مقابل ایران ترمز بریده و هر روز از یکسو بهدنبال اقدام علیه تهران است. اتهاماتی چون حمایت از تروریسم، نقض برجام و ارسال موشک بالستیک به یمن، روی میز رئیسجمهور آمریکاست تا بتواند همان اجماعی که پیش از برجام علیه ایران در عرصه بینالملل ایجاد شده بود را بار دیگر خلق کند، اما آمریکا مانند سابق به اروپا نیاز دارد... در این میان نقش فرانسه چشمگیر است. این کشور بعد از برجام بیشترین تبادلات اقتصادی را با ایران داشته و همین نشان میدهد ما شانس بازی با کارت فرانسه را داریم.»
امید بستن به فرانسه برای کاهش فشار بر ایران در حالی است که رئیسجمهور و وزیر خارجه این کشور در اقدامی وقیحانه، مداخلهجویانه و بیشرمانه، تا به حال بارها بر لزوم فشار بر ایران بر سر توانمندی موشکی تأکید کردهاند و در این مسیر با آمریکا کاملا هماهنگاند و وحدت نظر دارند.
البته از مدعیان اصلاحات که مذاکره با قدرتهای استکباری را نسخه معجزهآسای مشکلات جا زدند و توافق خسارت بار و یک طرفه هستهای را معجزه قرن و فتحالفتوح خواندند، عجب نیست که اکنون هم بدون کمترین توجهی به عبرتهای برجام، مسیر شیفتگی خود به تمدن غرب را ادامه دهند و برای غالب کردن راهکارهای عقیم غربگرایانه خود تلاش کنند.