در حواشی فرهنگ و رسانه
علیرضا چخماقی
با آرزوی توفیق
* تعدادی از نشریات اجارهای، همزمان با توقیف کیهان، آرزو کرده بودند که ای کاش کیهان به جای دو روز، حداقل دو سال توقیف میشد، به اطلاع ایشان میرسانیم آرزوی شما برآورده شده است، چرا که اگر میزان تأثیر گذاری را ملاک قرار بدهیم، همین دو روز توقیف کیهان برابر با همان دو سالی است که روزنامههای شما فرضا توقیف شود. به عبارت سادهتر، تأثیر دو روز غیبت کیهان، معادل همان دو سال منتشر نشدن روزنامههای شماست، از درگاه الهی هدایت در مسیر مردم و انقلاب قرار گرفتن را میطلبد و «توفیق» برایشان آرزو میکند و نه «توقیف».
روزنامۀ دولتی و روزنامههای دولتیتر
در کشور ما، اگر چه در حقیقت امر، آن روزنامهای که از روز اول قرار شده ناشر افکار، سخنگو و تبلیغاتچی دولت باشد، روزنامهای است به نام «ایران»، اما در واقع تعداد زیاد دیگری از روزنامهها هم وجود دارند که بنا به ملاحظات خاص خودشان، ضمن ادعای مستقل بودن، از همان روزنامۀ «دولتی» ایران هم «دولتیترند.»
این روزنامهها البته با اسامی مختلف و متنوعی چاپ و منتشر میشوند مانند: شرق - اعتماد - همدلی - بهار - ابتکار - آرمان و......
دنیای وارونه
فرهنگ لغات، یا واژه نامهای که به طنزی تلخ، آن را فرهنگ لغات دنیای وارونه نیز میتوان نامید، در این سالها و این روزگار، روز به روز بر دامنۀ واژگانش افزوده میشود، اگر از دیدگاه ما ایرانیان تا دیروز اصطلاحاتی همچون حقوق بشر، سازمان ملل متحد، صلح و مانند اینها به دلیل کاربرد متضاد شان با مفهوم ذاتی و حقیقی، آن هم در سطح جهانی، مایۀ تعجب و موجب تأسف بود، اما اکنون تنها در محدودۀ رسانههای مکتوب و مجازی داخلی، اسامی و عناوینی را مشاهده میکنیم که صد و هشتاد درجه با مفهوم اولیۀ آنها، مغایرت دارند. چند نمونۀ دم دستی از این مفاهیم در دنیای وارونه و در عالم مطبوعات و رسانههای مجازی عبارتند از: انصاف، اعتماد، قانون، شرق.
واژههای غریب و مظلوم
واژههای غریب و مظلوم، در فرهنگ ما، فراوانند و از جهاتی با آنچه در بخش قبلی تحت عنوان دنیای وارونه به آنها اشاره شد، متفاوتند... این واژهها از آن رو غریبند که گروهی از افراد، آنها را به نحوی تکرار کرده و جاانداختهاند که در معنایی خارج از مقصود اولیه به کار میروند و بسیاری از افراد هم متوجه آن نمیشوند و مظلومند برای اینکه بزرگترین ظلمها به آنها میشود مفاهیمی خوب و مثبت، در عمل بد و منفی نشان داده میشوند؛ چند نمونه از این کلمات عبارتند از:
مهاجرت: مهاجرت واژهای است قرآنی، با مفهومی متعالی که ناخودآگاه ذهن ما را، یک راست میبرد به صدر اسلام و داستان هجرت پیامبر بزرگوار اسلام (ص ) و یاران ارجمند حضرتش از مکه به مدینه را به یادمان میآورد؛ در حالی که این روزها، هر کس را که از وطن فرار و یا دست کم از زیر بار انجام وظیفه و تعهدات ملی و انسانی جاخالی کند، مهاجر مینامند!...
اصلاحات : اصلاحات نیز واژهای است پربار و برازندۀ یک تلاش همیشگی و مبارزۀ مستمر در جهت بهبود و بهینه سازی امور دینی و دنیوی که متأسفانه اهل سیاست و دنیا طلبان، هر اندازه که توانستهاند، آن را از مفهوم و محتوای شایستهاش خالی کردهاند. در حالی که اصلاحات و اصلاحگری فیالنفسه حرمت دارند و حسابشان، از حساب بعضی مدعیان اصلاحات و در کنار آنها ضدانقلاب و بیگانگان، کاملا جداست.
روزنامهنگاری: روزنامهها و نشریات در کشور ما، متأسفانه در کمتر دورهای آن چنانکه باید و شاید، در خدمت اهداف ملی و آرمانهای مردمی بوده و هستند و به موازات آن، روزنامهنگاری نیز برای عدهای، قبل از آنکه امری فرهنگی باشد، پدیدهای تجاری و یک شغل به حساب آمده و میآید و حال آنکه نوشتن، صرف کلمات را بر صفحه جاری کردن و سطرها را از پی هم آوردن نیست، نوشتن حتی اگر به ظاهر شغل و ممر درآمد عدهای هم باشد، اما در ذات و ماهیت حقیقی آن، یک شغل و حرفه نیست بلکه مسؤلیتی وجدانی و پیشهای فرهنگی همچون معلمی است.
ضد انقلاب شاخ و دم ندارد
حالا یا واقعا و یا شاید هم برای رد گم کنی، ظاهرا به بعضیها برمیخورد که آنها را عامل نفوذی و دستنشاندۀ بیگانگان و یا مثلا بازیچۀ دشمنان بنامیم!... انگار که عوامل در خدمت دشمن، موجوداتی شاخ و دم دار هستند با علامتی روی پیشانی یا برچسبی روی سینه و مشخص و متمایز از دیگران...
خیر!... یک عامل دشمن و یک ضدانقلاب اتفاقا میتواند خیلی هم آراسته و شسته رفته، خوش برخورد و شیرین سخن و زیباکلام، در یک کلام، متین و موجه به نظر بیاید و آسمان و ریسمان را آن چنان به هم ببافد که صد وهشتاد درجه از من واقعی خودش فاصله بگیرد.
برای ما « تو » هنوز رئیسی !...
روزنامۀ بهار که در طول چند ماه اخیر، بارها و بارها اخبار و مقالات جانبدارانهای در حمایت از مسعود بارزانی و طرفداری از استقلال کردستان عراق چاپ کرده است، حالا هم که چند هفته از استعفاء یا برکناری مسعودبارزانی از ریاست اقلیم کردستان عراق میگذرد، هنوز هم او را رئیساقلیم میداند و به طرفداری از وی و استقلال کردستان صفحه سیاه میکند... تنها یک نمونهاش در صفحه یازده، بیست و یکم آبان ماه نود و شش آن روزنامه.