نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مگر چند ماه از ریاست جمهوری روحانی میگذردکه انتظار حل مشکلات را دارید؟!
سرویس سیاسی-
حسین مرعشی عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی در گفتوگو با روزنامه زنجیرهای شرق ضمن حمایت شدید از دولت و شخص رئیسجمهور تصریح کرد روحانی هم یادش برود رئیسجمهور خوبی است ما یادمان نمیرود!
شرق در ابتدای این گزارش آورده است: قرار بود درباره «پشیمان» بودن یا نبودن از رأیدادن به روحانی با او صحبت کنیم. زبانش معمولا به شوخی باز است و گاهی جدیهایی را در بین همین شوخیها مطرح میکند. آنجا که میگوید: «حتی اگر آقای روحانی آلزایمر بگیرد و همه اینها را یادش برود، ما یادمان نمیرود که آقای روحانی از آقای جلیلی بهتر است، روحانی از آقای رئیسی بهتر است». سیدحسین مرعشی، عضو شورای مرکزی کارگزاران، یکپارچه دفاع بود و من سعی داشتم تا نقدهای وارد به روحانی را
مطرح کنم.»
جالب آنکه مرعشی در پاسخ به سؤال شرق که چه کسی مشکلات کشور را بایستی حل کند میگوید: «ما خودمان دولتی را روی کار آوردهایم، مگر چند ماه از استقرار دولت گذشته است؟»
گویی مرعشی یادش رفته و یا نمیخواهد متوجه شود که امروز نزدیک 5 سال است که روحانی عهدهدار ریاست قوه مجریه بوده و دیگر نمیتوان با گفتن این جمله که تنها چند ماه است که دولت را به دست گرفتهایم و زمان لازم است حل مشکلات را به آینده محول کرد!
از سوی دیگر مرعشی در جای دیگری از این گفتوگو با فراموشی حمایتهای خود در این مصاحبه از عملکرد دولت میگوید: «مردم چهار سال را با رکود سپری کردند. در سیاست داخلی اتفاقی نیفتاده، آن هم با این توجیه که من ویرانه تحویل گرفتم. در چهار سال دوم هر قدر هم که آثار ویرانهها باقی مانده باشد، مردم دیگر نمیپذیرند.»
فارغ از اینکه دفاع افرادی چون مرعشی که عضو مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به عنوان یکی از تشکلهایی که سهم عمدهای در کابینه و هیئت دولت دارد از روحانی طبیعی است سخن وی مبنی بر اینکه حتی روحانی یادش رفته باشد و دچار فراموشی شود ما یادمان نرفته است یادآور یک طنز جالب است!
به یکی از مریدان فردی که داعیه پیامبری و اعجاز او را داشت گفتند او خود میگوید من معجزه ندارم، پیامبر نیستم و کاری نمیتوانم انجام دهم، این فرد گفت «مراد ما پیر شده و حافظهاش را از دست داده است، او معجزه دارد و اگر هم خود قبول نکند ما به اعجاز او ایمان داریم!»
روحانی هم تنشزدایی کرد، هم تورم را کنترل کرد!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «روحانی در دور اول ریاستجمهوریاش شعار اصلی را تلاش برای تنشزدایی در سیاست خارجی قرار داد که به آن عمل کرد. وعده کنترل در تورم و توقف رشد منفی اقتصاد را داد که به آن جامه عمل پوشانید.»
مقامات ارشد دولت از برجام به عنوان یکی از مصادیق اصلی تنشزدایی با جهان نام میبرند. این در حالی است که برخلاف تصور غلط دولتمردان، برجام نه تنها منجر به تنشزدایی نشد، بلکه آغاز زنجیرهای از چالشهای طراحیشده توسط دشمن در قبال نفوذ منطقهای و قدرت نظامی و اقتدار ایران بود.
در ماههای اخیر مقامات کشورهای اروپایی عضو 1+5 بارها با لحنی گستاخانه درخصوص توان موشکی و قدرت منطقهای ایران موضعگیری کردهاند. علاوه بر این پس از امضای برجام سطح خصومت عربستان علیه ایران بالا رفت و از سوی دیگر دولت ایران با مسامحه با اعمال ضدایرانی سعودیها رفتار کرد که در چند مرحله با راهاندازی جنگ نفت علیه کشورمان و توهین و اتهامپراکنی به مقامات ایرانی همراه بود و بعد از آن به تهییج کشورهای میکروسکوپی از جمله کومور و جیبوتی برای قطع رابطه با ایران انجامید.
علاوه بر این، در چهار سال دولت یازدهم، آمارهایی درخصوص تورم و اشتغال از سوی دولت منتشر شد که متاسفانه از حیث محتوا با زندگی آحاد جامعه نسبت درستی نداشت و یا از نظر زمان و نحوه انتشار، دارای شائبه سیاسی کاری بود. رکود گستردهای که طی سالهای اخیر اقتصاد کشور را درگیر خود کرده، هر چند کاهش تورم را به دلیل افت قابل توجه تقاضا به دنبال داشته، ولی از جانب دیگر کسب و کارها را کسادتر کرده و موجب افت محسوس درآمدها شده و خانوادهها را با مشکلات معیشتی مواجه کرده است.
روزنامه حامی دولت قانون- شهریور 96- در مطلبی نوشته بود: «در اقتصادی که وضعیت کسب و کار نامناسب است و رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در سال ۹۵ منفی بوده و بخشهای کلیدی و پیشران اقتصاد ایران همچون بخش مسکن در رکود کامل قرار دارند، ایجاد ۶۰۰ هزار شغل خالص علامت سؤال دارد... با توجه به افزایش بیش از ۳۰-۴۰ درصدی اجاره بها در سال گذشته بهویژه در کلانشهرها و با عنایت به اینکه بخش مسکن حدود ۳۰ درصد وزن و اهمیت را در سبد مصرفی خانوارها و محاسبه شاخص نهایی تورم در برمیگیرد، بنابراین تورم تک رقمی در سال گذشته نیز جای پرسش دارد».
کاسبان آلودگی هوا
روزنامه بهار در گزارشی به بحران آلودگی هوا در تهران و سایر کلانشهرهای کشور پرداخت و نوشت: «تا چندی پیش هر وقت حرفی از آلودگی هوا ميشد پای بنزین پتروشیمی به میان ميآمد و مسئولان ذیربط همه مشکلات مربوط به آلودگی هوا را به بنزینهاي پتروشیمی نسبت ميدادند. در دولت دهم وقتی بحث خودکفایی و تولید بنزین در واحدهای پتروشیمی مطرح شد، مسئولان مختلفی که در حال حاضر یا در دولت قبل در پستهاي اجرایی حضور دارند دلیل معضل قدیمی آلودگی تهران را بنزینهای تولیدی در پتروشیمیها عنوان کردند و بهطوری که ميتوان گفت بنزین پتروشیمی را دلیل مطلق برای آلودگی هوا برشمردند. با همه این تفاسیر و بعد از هیاهوهاي چند سال گذشته در رابطه با بنزین پتروشیمی، امروز نکته قابل تامل این است که چرا اکنون که بنزین وارداتی شده، آلودگی هوا علاوه بر تهران و کلانشهرها، به شهری مانند عجب شیر هم کشیده شده است؟!»
گفتنی است در طی سالهای ابتدایی آغاز به کار دولت یازدهم، جریان خاصی(معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست) با فضاسازیهای منتقدانه نسبت به وجود بنزین تولیدی پتروشیمیها در سبد مصرف سوخت کشور، حذف بنزین پتروشیمیها و توجیه واردات بنزین را کلید زدند. اما با گذشت 5 سال بهرغم اینکه مسئولان وزارت نفت، اذعان دارند که بنزین ارائه شده در بسیاری از کلانشهرها از جمله اراک، اصفهان، تهران بنزین وارادتی یورو 4 و یورو 5 است، اما کمترین تاثیری در کاهش آلودگی هوا طی سالهای اخیر نداشته است.
اوایل سال جاری یکی از نمایندگان ادوار مجلس با تاکید بر اینکه جریانی وجود دارد که از سبد آلودگی هوا جیب خود را پر میکند، تصریح کرد: «نگاه این جریان به محیطزیست، یک نگاه اقتصادی است و این گروه به منافع اقتصادی هنگفتی دست پیدا کرده و با سلامت مردم بازی میکنند. متاسفانه بسیاری از مجموعههایی که مسئول رفع و یا مشخص کردن میزان آلودگی هوا هستند، با واسطه یا بیواسطه با بعضی از واردکنندگان بنزین ارتباط دارند و اسناد دقیقی وجود دارد که نشان میدهد در رابطه با واردات بنزین، یک سری افراد مرتبط با برخی سازمانها نقش داشتهاند؛ اینها همان کاسبان تحریمی هستند که دولت شعار آن را میداد.»
بیفتک ایتالیایی و آروغ پرولتاریایی!
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود مصاحبهای را با یکی از مدعیان اصلاحطلبی انجام داده است.
وی در بخشی از این مصاحبه در پاسخ به این سؤال که «آيا نقدي به عملكرد اصلاحطلبان درون قدرت داريد؟» گفته است: «به اصلاحطلبان در درون قدرت و حتي در بيرون قدرت، به خصوص در مسئله مبارزه با فساد نقد دارم. اصلاحات بايد پرچمدار مبارزه با فساد باشد و اجازه ندهد كه نه اصلاحطلبان و نه موتلفان و نه مخالفانش از موقعيت خود و از بيتالمال به نفع خويش سوءاستفاده كنند. ما در اين زمينه كم كار كردهايم و اين انتقاد به ما وارد است. از سوي ديگر در جهت مبارزه با فقر و كاهش شكافهاي طبقاتي كه روز به روز بيشتر و نگرانكنندهتر ميشود، عكسالعمل ما چندان قاطع و روشن نبوده است.»
این در حالی است که اصلاحطلبان درون حکومت در فقرههایی مانند حقوقهای نجومی جانب نجومیبگیران را گرفتند و به رسانههای منتقد این ماجرا نظیر کیهان تاختند. ضمن آنکه فساد بیسابقه در صندوق ذخیره فرهنگیان که بالغ بر 15میلیارد ریال است در دورهای که دولت تدبیر و امید در راس کار بود شکل گرفت و در حالی این اختلاس رخ داد که شهاب الدین غندالی یکی از پدرخواندههای اصلاحطلبان که در دوره اصلاحات پست و مقام گرفته بود در راس این صندوق قرار داشت.
اما در مورد تاجزاده که در این مصاحبه عدم مقابله با فساد را نقطه ضعف اصلاحطلبان عنوان میکند باید گفت مصطفی مهذب معاون مالی و اداری وزارت ارشاد در دولت اصلاحات در مصاحبهای میگوید: «یکی از مشکلاتی که من در وزارت ارشاد داشتم مسئله ارز بود. ارز نهادهایی مانند تبلیغات اسلامی، روزنامهها، سازمان تبلیغات و... همه دست من بود یعنی به وسیله معاونت مالی و اداری وزارت ارشاد طبق یک برنامهریزی در شورای معاونین تصمیم میگرفتیم و تقسیم میشد. چند نفر از معاونان و نزدیکان خاتمی بودند که واقعاً با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی آمیخته نبودند. انوار معاون سینمایی، سیدمحمدعلی ابطحی، فیضالله عربسرخی، مصطفی تاجزاده، محسن آرمین و...، برخی از این افراد برای مأموریت به خارج از کشور میرفتند که دکترا بگیرند. برای مثال برای بورسیه میرفتند فرانسه و یک رستورانی آنجا بود به نام «خانه ایران»، آنجا میرفتند و میخوردند و ریختوپاش میکردند و میآمدند، مدرک دکترا را هم یا میگرفتند یا نمیگرفتند اما پول مأموریتشان را حتماً میگرفتند، تاجزاده هم یکی از اینها بود.»
وی در ادامه گفته بود: «تاجزاده تقریباً نورچشمی ایشان [رئیس دولت اصلاحات] بود و از هر جهت از 7 دولت آزاد بود. به قول معروف، کسی از او حساب و کتاب نمیکرد، هرجا میخواست میرفت، وضعیت خاص خودش را داشت. ابطحی هم به طور کلی اوضاعش همینگونه بود، معاونان دیگر هم تقریباً همینطور.»
خیز دولت به سمت گردابی متلاطم
روزنامه مردمسالاری در یادداشتی با اشاره به به بودجه سال 97 تصریح کرده است: «حتي اگر دولت افزايش حجم بودجه را ناشي از تورم بداند باز هم قابل قبول نيست. چرا كه در وضعيت فعلي اعمال افزايش بيشتر از ده درصدي بودجه و تامين منابع آن توسط مردم میتواند تورم بالایی را در سبد معيشت خانوارها ايجاد كند كه بس ناگوار و خطرناك است.»
این نوشتار سپس میافزاید: «دولت بايد بهصورت شفاف توضيح دهد چه اتفاقاتي در بودجه رخ داده كه با توجه به افزايش رقم بودجه (صرف نظر از نرخ محاسباتي دلار و سهم صندوق توسعه ملي) ميزان بودجه عمراني يا برخي موارد ضروري كاهش يافته است... آنچه از تكاپوي بودجهاي دولت به نظر میرسد خيز عجيب و غير قابل وصف آن به سمت گردابي متلاطم است كه اميدوارم جامعه را رهنمون سرنوشتي نامعلوم نسازد و در همين جا از دولت محترم و نمايندگان مجلس خواهش دارم نظر به حساستهاي موجود در جامعه نسبت به بررسي نوع و ميزان تخصيص بودجه در رديف و سطوح مختلف دقت نظر بيشتري
اعمال نمايند.»