ابهاماتی که در انتخاب خبرگان ورزشی برای انتخابات کمیته ملی المپیک مطرح شد
جولان غریبه های پرمدعا، خانه نشینی اهالی اصیل ورزش
محمود محمدی
هفتاد و پنجمين نشست هيات اجرايي كميته ملي المپيك با حضور كيومرث هاشمي رئیس، عليرضا دبير و خانم شهريان؛ نواب رئیس كميته، محمد پولادگر، رسول خادم، علي كفاشيان، محمود مشحون و فضلالله باقرزاده در محل كميته ملي المپيك برگزار شد كه طي آن اعضا ابتدا به بررسي و اصلاح آييننامه انتخاباتي كميته ملي المپيك پرداختند و مقرر شد پس از ويرايش نهايي طي هفته آينده از طريق سايت كميته ملي المپيك منتشر
شود.
اعضاي هيئت اجرايي كميته ملي المپيك در ادامه نشست خود به بحث و بررسي درخصوص معرفي كارشناسان خبره براي حضور در مجمع انتخاباتي كميته ملي المپيك پرداختند كه در کمال تعجب آقایان محمود مشحون، علي كفاشيان و رضا صالحياميري و همچنين خانمها طاهره طاهريان و عاطفه اسلاميان انتخاب و معرفي شدند.
خبرگان ورزشی از افراد دارای حق رای در مجمع کمیته ملی المپیک هستند که میتوانند کاندیدا هم شوند، با این اوصاف به نظر میرسد انتخاب و معرفی این افراد در راستای مهرهچینی هدفمندی انجام شده تا برخی از این افراد در انتخابات کمیته ملی المپیک که 15 دی ماه برگزار میشود، شرکت کنند.
آشی که هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک برای ورزش پخت، به اندازهای شور بود که صدای بسیاری از افراد را بلند کرد و دنیایی از ابهامات را مطرح ساخت. نخستین و بزرگترین ابهام این بود که بر چه اساسی صالحی امیری با 70 روز حضور در ورزش به عنوان خبره ورزشی انتخاب میشود، آن هم در ورزشی که نزدیک به 80 سال از تاسیس سازمان تربیت بدنیاش (وزارت ورزش فعلی) میگذرد؟!
صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیسسازمان اسناد و کتابخانه ملی در دولت یازدهم بود، وی در ابتدای همان دولت و به مدت 70 روز به عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان معرفی شد. 70 روز حضور در ساختمان سئول تمام کارنامه صالحی امیری در ورزش بود!
جالب اینکه صالحی امیری حامیانی نیز در ورزش دارد که مستقیم و غیر مستقیم از او حمایت میکنند. از داورزنی معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش گرفته تا کیومرث هاشمی و علی کفاشیان نایبرئیس فدراسیون فوتبال. کفاشیان که تقریبا بسیاری از پستهای کلیدی ورزش را با حداقل خروجی مثبت ، برای دورهای برعهده داشته، دیروز در گفتوگویی با خبرگزاری فارس حضور صالحی امیری را مثبت توصیف کرد و گفت: بهترین گزینه برای ریاست در کمیته ملی المپیک سلطانیفر بود ولی اگر او نیاید بهترین فرد صالحی امیری است.
البته این روش مدیریت کفاشیان در تمام این سالهاست، او در هر دورهای رئیسوقت را بهترین گزینه میداند، روزگاری تلاش کرد محمد علیآبادی رئیسکمیته ملی المپیک شود و دورهای دیگر برای نایبرئیسی سعیدلو در کنفدراسیون فوتبال آسیا آستین همت بالا زد که ناکام هم بود.
از بحث صالحی امیری که بگذریم میرسیم به اعلام اسامی آقایان مشحون و کفاشیان. مشخص نیست این دو بزرگوار تا چه اندازه تواضع و فروتنی به خرج دادند که توانستند با انتخاب خودشان، نامهایشان را به عنوان خبره ورزشی اعلام کنند؟! احترام آنها به عنوان مدیران استخوان خرد کرده ورزش سر جای خود، ولی یادمان نرفته همین چند روز قبل مشحون به دلیل بازنشستگی مجبور به ترک فدراسیون بسکتبال شد یا آقای کفاشیان کارنامهاش در فوتبال به اندازهای ضعیف بود که مجبور شد در آخرین انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت نکند.
عاطفه اسلامیان نام دیگری بود که به عنوان خبره ورزشی مطرح شد. وی نام شناخته شدهای در ورزش نیست و تنها سابقه فعالیتش به حضور در بخش بینالملل کمیته ملی المپیک برمی گردد. البته اسلامیان دیروز از حضور در جمع خبرگان ورزشی انصراف داد تا میترا نوری جایگزین او شود. نوری پیش از این در فدراسیونهای اسکی و هندبال بوده ولی در حضور بزرگان ورزش به هیچ عنوان نمیتوان او را خبره ورزشی به حساب آورد.
بررسی اتفاقات اخیر نشان میدهد تعامل خوبی میان افراد بانفوذ ورزش در پشت پرده صورت گرفته است تا نتیجه انتخابات به گونهای باشد که هم وزارت ورزش راضی باشد، هم مدیران کمیته ملی المپیک. در ورزش ما، خیلی از اتفاقات – از جمله همین انتخابات کمیته ملی المپیک - در صورت استفاده صحیح میتواند به حال ورزش مفید باشد ولی اغلب این گونه نیست.
متأسفانه به علت وجود افرادی که در هر صورت «منافع شخصی» خود را به همهچیز از جمله سرنوشت ورزش ترجیح میدهند، اتفاقاتی چون انتخابات به جای اینکه در فضایی سالم و سازنده به نفع ورزش جریان پیدا کند، اغلب به «هیاهو» و «جنجال» و کشمکشهایی مبدل میشود و طبیعتا به جای خدمت و کمک به حال و روز ورزش موجب «وهن» ورزش و کسالت و ناراحتی اهالی اصیل ورزش میشود.
دلیل اصلی این گونه اتفاقات و تغییر یافتن ماهیت پدیدهها در ورزش ما، جولان دادن نااهلان پرمدعایی است که نهتنها به آنچه که به ناروا به دست آوردهاند، قانع نیستند، بلکه در سر خیالات بلندپروازانه میپرورانند و با وجود افراد اصیل و باشخصیت ورزش که قهرمانان دیروز و چهرههای نامدار ورزش و محبوب مردم و دوستداران ورزش بودهاند، این جماعت با گستاخی به مناصب بالا و باز هم بالاتر میاندیشند و در نتیجه صحنه ورزش را به صحنه باندبازی و درگیریهای بیپرده تبدیل میکنند.