kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۰۶۲۸
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

نوبت بزک به روباه پیر رسید/آدرس غلط درباره هدف سفر جانسون



سرویس سیاسی ـ
با وجود عیان بودن هدف وزیر خارجه انگلیس از سفر به ایران، ارگان دولت دیروز در مطلبی با عنوان «دو هدف «جانسون» از سفر به تهران» تلاش کرد بدون ‌اشاره به نیت زیاده‌خواهانه جانسون و با پیش کشیدن همکاری‌های تجاری و اقتصادی و وضعیت برجام، واقعیت امر را از افکار عمومی پنهان کند.
ایران نوشت: «وزیر خارجه انگلیس در شرایط حساسی از تحولات بین‌المللی به ایران سفر می‌کند. شرایطی که بر پایه آن مقام‌های آمریکا در زمینه اجرای توافق هسته‌ای با واگذاری مسئولیت تصمیم‌گیری درباره پرونده هسته‌ای به کنگره و درخواست اصلاح برجام، ابهاماتی را پیرامون آینده آن به‌وجود آورده‌اند. رویکردی که باعث شده اروپا به جد با آن به مخالفت بی‌سابقه برخیزد. در چنین فضایی انگلیس برای تحقق بخشیدن به دو هدف می‌کوشد روابط خود را با تهران حفظ کند.»
در بخش دیگری از این یادداشت در تشریح این دو هدف ادعایی، آمده است: «...مقام‌های لندن به دنبال آن هستند تا در زمینه تجارت و مراودات اقتصادی با ایران به جایگاه مهمی دست یابند و از قافله رقابت با دیگر اعضای کشورهای اتحادیه اروپا عقب نمانند... مقام‌های بریتانیایی حساب ویژه‌ای برای گسترده کردن روابط تجاری خود با ایران باز کرده‌اند و نمی‌خواهند با از میان رفتن برجام، از منافعی که در زمینه اقتصادی برای خود در نظر گرفته‌اند بی‌بهره بمانند.»
ایران ادامه داد: «دومین هدف از سفر وزیر خارجه انگلیس را می‌توان در راستای حفظ و تقویت رابطه سطح بالای دیپلماتیک با تهران تحلیل کرد. می‌خواهند با حفظ رایزنی‌های منطقه‌ای با ایران، از دایره گفت وگوهای منطقه‌ای برای حل بحران‌های جاری و حفظ منافع سنتی خود در خاورمیانه خارج نشوند و مسیر گفت وگوها را پیرامون آینده منطقه باز نگه دارند.»
گفتنی است، ناظران، تحلیل‌‌گران و رسانه‌های انگلیسی، آشکارا و متفق‌القول هدف از این سفر را فشار و رایزنی برای آزادی نازنین زاغری، محکوم سیاسی ـ امنیتی اعلام کرده‌اند. علاوه‌بر این، رخدادهای اخیر و تکاپوی ویژه انگلیس در این مسئله، به وضوح آشکارکننده همین هدف است. اقداماتی نظیر گفت‌وگوی تلفنی وزیر خارجه انگلیس با ظریف و اظهار نگرانی از وضعیت نازنین زاغری و دیدار جانسون با همسر این شخص محکوم شده از همین قرار است. همسر نازنین زاغری با مثبت و سازنده توصیف کردن این دیدار گفته بود که وزیر خارجه انگلیس مشتاق است وی به همراه او به ایران سفر کند.
بُعد دیگر ماجرا، آنجا بود که بوریس جانسون چهارشنبه ۱۰ آبان ماه سال جاری و در جریان نشست کمیته امور خارجی پارلمان این کشور درباره این محکوم جرائم امنیتی در ایران گفته بود: زمانی که «نازنین زاغری» بازداشت شد، وی در حال آموزش روزنامه‌نگاران در ایران بود. این گاف بزرگ سبب شد تا وی دوشنبه ۲۲ آبان ماه سال جاری سخنان خود درباره فعالیت نازنین زاغری حین بازداشت وی در ایران را بگیرد و از این بابت مجبور به عذرخواهی شود. بر این اساس، بزک انگلیس و مخفی کردن هدف این سفر با توجه به امنیتی بودن جرم زاغری و مشارکت وی در فعالیت‌های براندازی نرم از سوی ارگان دولت، اقدامی خلاف رسالت اطلاع‌رسانی و روشنگری مطبوعات به حساب می‌آید. البته چندان دور از انتظار هم نیست چراکه همین رسانه و افراطیون مدعی اصلاحات و اعتدال و روزنامه‌های زنجیره‌ای پیش از این مشغول بزک آمریکا بودند اما پس از بدعهدی شیطان بزرگ، به اروپایی خوشبین شده‌اند که به دنبال فشار بر ایران بر سر توانمندی موشکی و نقش‌آفرینی منطقه‌ای است!

اقساط نجومی وام مسکن حقوق نجومی می‌خواهد!
روزنامه آفتاب یزد دیروز گزارشی را با عنوان «وام بانک مسکن و اقساط نجومی‌اش» منتشر کرد و روتیتر زد: «تنها دو دهک توان پرداخت اقساط بانک مسکن را دارند.»
این روزنامه با‌ اشاره به مدل‌های مختلف این تسهیلات، نوشت: «زوجین متقاضی دریافت این تسهیلات باید جمعا ۲۸۰ برگه تسهیلات مسکن خریداری کنند که اگر میانگین قیمت هر برگه تسهیلات را ۷۵ هزار تومان در نظر بگیریم، می‌بایست ۲۱ میلیون تومان اوراق تسهیلات مسکن بخرند. دقت داشته باشید که این مبلغ ۲۱ میلیون تومان، فقط برای خرید اوراق است. بنابراین زوجینی که به صورت اسمی ۱۴۰ میلیون تومان ولی در واقع، ۱۱۹ میلیون تومان وام گرفته‌اند (چرا که ۲۱ میلیون تومان را صرف خرید اوراق کرده‌اند)، باید تا پایان سال پنجم ماهیانه ۲ میلیون و ۶۷۵ هزار و ۶۰۰ تومان به عنوان اقساط بپردازند که در مجموع در پایان ۵ سال، ۱۶۰ میلیون و ۵۳۶ هزار تومان خواهد بود. در ادامه نیز طی ۷ سال ۱۳۹ میلیون و ۸۹۳ هزار تومان باید به بانک مسکن بازپرداخت کنند.»
آفتاب یزد همچنین نوشت: «در حال حاضر رسما دریافت حقوق نجومی (در مقایسه با درآمد دهک‌های پایین) پیش شرط برخوردار شدن از تسهیلات این بانک تلقی می‌شود. چند نفر توان پرداخت ماهانه 2 میلیون و ششصد هزار تومان قسط را دارند؟ چرا این بانک در کنار دریافت وثیقه ملکی از مراجعه‌کنندگان طلب ضامن هم می‌نماید، در حالی که چنین اقدامی مغایر قانون است.»

نماینده‌ای که جای سؤال پرسیدن را نمی‌داند!
روزنامه اعتماد دو صفحه از شماره دیروز خود را به مصاحبه‌ای با نماینده پرحاشیه مجلس دهم اختصاص داده است. در واکاوی این گفت‌و‌گو نکات قابل توجهی به چشم می‌آید.
محمود صادقی به اعتماد گفته است: «يكي از نقش‌‌هايي كه انجام مي‌دهم و در انجام آن تعمد دارم عقب راندن خط‌قرمز‌ها است.» البته ایشان به این نکته توجه نکرده‌اند که لزوما هر خط قرمزی نه تنها بد نیست بلکه بدون خطوط قرمز جامعه چه خواهد شد؟ برای نمونه برخی خطوط قرمز عرفی و اخلاقی وجود دارند که ما به واسطه آنها ممکن است در شیوه گفتارها و اظهارات خویش بازنگری کنیم.
اگرچه این نماینده مدعی اصلاح‌طلبی گفته است که «سعي كرده‌ام مرزهاي اخلاقي را رعايت كنم! به‌دليل پايبندي به مرزهاي اخلاقي است كه گاهي احساس مي‌كنم نياز به پوزش‌طلبي است.» البته قضاوت در این باره را به مخاطبان محترم واگذار می‌کنیم که به‌کارگیری الفاظ زشت و موهن و بیان ادعاهای دروغ در فضای مجازی در مرزهای اخلاقی قرار می‌گیرد و یا اینکه در شان نماینده مجلس است؟! صادقی انتقاد به عملکردش را با تعابیری ناشایست پاسخ داده است و از قضا در همین مصاحبه روش مواجهه او با منتقدانش این‌گونه است که «بخشي از سر و صداي ايجاد شده به دليل ظرفيت نداشتن طرف مقابل است» یا در جای دیگری از مصاحبه به اقرار خودش به انتقاد مردم در توئیترش چنین پاسخ داده است: «اگر من توئيت نكنم شما چگونه نان مي‌خوريد؟» مردم باید شعارهای تزیینی را باور کنند یا عملکرد متناقض را؟!
روزنامه اعتماد در این گفت‌وگو ضمن سؤالی صادقی را «ظرفيت تندتر فراكسيون امید» یا به عبارتی ظرفیت افراطی این فراکسیون خوانده است و در سؤالی دیگر به این ‌اشاره می‌کند که برخي معتقدند صادقی بگم بگم‌ را در جريان اصلاحات به‌راه انداخته است.

آکتوری سینما از تماشاچی بودن بهتر است!
تناقض‌هایی که در این گفت‌وگو دیده می‌شود به واقع حیرت‌آور و تاسف بار است. وی در بخشی مدعی می‌شود که «در موضوعات مختلف من ابتدا تحقيق مي‌كنم!» اما در جای دیگری از این مصاحبه در‌باره توئیتش خطاب به آیت‌الله مکارم شیرازی به صراحت یادآور شده که «من توئيت كردم و از ايشان توضيح خواستم، خبر ندادم! درخواست توضيح كردم. اين گزاره مي‌تواند موهن يك ارتباط باشد...» چگونه می‌توان این را پذیرفت که شخصی آن هم در مقام نمایندگی مجلس حدس و گمانش را پیش از تحقیق درباره صحت آن منتشر کند؟! چقدر آبرو و شان و حیثیت افراد برای این نماینده اصلاح‌طلب بی‌اهمیت است که هر نسبتی را به دیگران بدهد و سپس بگوید که سؤال پرسیده است؟ کسی که جای پرسیدن سؤالی این چنین را نمی‌داند لایق نمایندگی است؟!
یکی از دیگر ایرادهایی که مردم به محمود صادقی وارد می‌دانند، این است که مجلس را با آکتوری سینما ‌اشتباه گرفته است. چنانکه اعتماد نیز از وی می‌پرسد: «برخي معتقدند ميل به ديده شدن داريد» و جای دیگری اعتماد به صادقی می‌گوید: «همه جاي دنيا اين اتفاق توسط رسانه‌ها رخ مي‌دهد. چرا شما به عنوان نماينده مجلس اين شفاف‌سازي را انجام مي‌دهيد؟ برخي معتقد هستند شما براي بيشتر ديده شدن اين كارها را انجام مي‌دهيد.» چرا که مثلا در موضوعاتی از قبیل بانک سرمایه کار نمایندگان استفاده از افشاگری‌های رسانه‌ها یا افراد مختلف است تا آنها را پیگیری کند اما در مورد صادقی این موضوع کاملا برعکس است و او مانند خبرنگاری تازه‌کار و هیجان‌زده عمل می‌کند.
کار نماینده پیگیری است چنان‌که اعتماد هم از او پرسیده «راه ديگري در راستاي انجام وظايف نمايندگي نبود؟» و در بخش دیگری اعتماد به صادقی یادآور می‌شود که «فكر نمي‌كنيد اين افشاگري كار رسانه‌ها است؟» و این دردناک است که مقدمات وظایف نمایندگی و چگونگی انجام آن را خبرنگاری به نماینده مجلس تذکر می‌دهد.

اعتراف به عبور از خط قرمزها!
روزنامه بهار دیروز با انتشار یادداشتی انتقادی از تئوریسین اصلاحات نسبت به وضعیت این جریان نوشت: «اصلاح‌طلبان تا همین امروز نتوانسته‌اند به‌صورت حرفه‌ای عمل کنند. به بیان ساده احزاب اصلاح‌طلب غالبا از جیب خورده‌اند و کادرهای حرفه‌ای نداشته‌اند؛.. در نتیجه این کاستی، احزاب بدل به ستاد انتخاباتی شدند که پس از هر انتخابات موتور محرک خود را به‌صورت استندبای درمی‌آوردند.»
وی همچنین در این یادداشت تصریح کرده است: «متأسفانه در مواقعی شاهد بوده‌ایم که اصلاح‌طلبان به‌خاطر فشارها، منافع، شرایط جهانی و ائتلاف از بعضی خطوط قرمز عبور کرده‌اند؛ خطوط قرمزی که متأسفانه نوشته نشده‌اند و نمی‌توان برپایه آنها کسی را بازخواست کرد ولی در وجدان مردم تصویری از آن‌ وجود دارد. به همین خاطر است که می‌بینیم در بعضی موارد مرز میان اصلاحات و سایر نیروهای اجتماعی کمرنگ می‌شود و در همین مرزها است که افراد بی‌پرنسیپ به ارتزاق و موج‌سواری مشغول‌ می‌شوند یعنی هم از برند اصلاح‌طلبی بهره می‌برند و هم از رانت استفاده می‌کنند.»
اذعان تئوریسین جریان اصلاحات مبنی بر عبور این جریان از خطوط قرمز نظام در حالی است که در تمام بحران‌سازی‌های دو دهه اخیر علیه نظام اسلامی نقش این جریان کاملا محسوس و محرز بوده است. غائله 18 تیر ماه 78 و فتنه 88 با تحمیل هزینه‌های بسیار سنگین برای کشور و نظام تنها نمونه‌ای از نوع و شیوه سیاست‌ورزی جریان افراطی مدعی اصلاحات است. همچنین جریان رسانه‌ای این طیف نیز در پروژه فریب افکار عمومی و با موکول کردن حل همه مشکلات به مذاکرات با آمریکا نقش مهمی در تحمیل خسارت محض برجام به کشور داشت. این جریان رسانه‌ای هم اکنون و با همان شیوه برجام منطقه‌ای و مذاکرات موشکی را با هدف قربانی کردن سایر حوزه‌های اقتدار کشور دنبال می‌کند.

متهمی با پرونده باز اقتصادی برای شهرداری تعیین تکلیف کرد!
روزنامه شرق بخش‌هایی از اظهارات کرباسچی شهردار اسبق تهران درباره عملکرد صد روزه نجفی شهردار جدید تهران را منتشر کرد.
کرباسچی که به دلیل مفاسد اقتصادی پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات محاکمه و محکوم نیز شد و پرونده وی مفتوح است، در این گفت‌و‌گو ضمن انتقاد از مدیریت سابق شهری برای مدیریت جدید تعیین تکلیف کرده است!
وی در این گفت‌و‌گو اظهار داشته است: باید تلاش کنیم شهر ارزان اداره شود. آقای نجفی و همه مدیرانشان باید شهرداری را تبدیل به محلی کنند که حقوق را به کار می‌دهد؛ نه به بی‌کاران. بزرگ‌ترین درآمد شهرداری می‌تواند از همین صرفه‌جویی‌ها حاصل شود.
اظهارات کرباسچی درباره مشکلات شهری و صرفه‌جویی برای حل مشکلات مالی موجود در شهرداری همانند ارائه راهکار از سوی شهرام جزایری کلان مفسد اقتصادی برای مشکلات کشور است!
مرداد ماه سال جاری روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در گزارشی تحت عنوان «نسخه شهرام جزایری برای اقتصاد کشور» مفسد اقتصادی نام آشنای دوره اصلاحات را «برند اقتصاد ایران» و «صاحب نظر بخش‌های مختلف اقتصادی» نامیده بود!
شهرام جزایری که نام او با فساد اقتصادی عجین شده است در گفت‌و‌گو با آفتاب یزد گفته بود: قطعا یکی از پایه‌های رسیدن به هدف رونق و توسعه پایدار را باید راه مقابله و مبارزه با فساد دولتی در نظر بگیریم!
امروز نیز ارائه راهکار از سوی فردی چون کرباسچی برای مشکلات شهری همان حکم «مبارزه شهرام جزایری با فساد» را دارد و بایستی از کرباسچی پرسید: «شما را با صرفه‌جویی چه‌کار؟»