kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۰۳۶۱
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۰

تفسیر اختلاف در خلافت



اختلاف در دين با اختلاف از دين فرق دارد. حضرت علي(ع) در پاسخ شخص يهودي: ما اختلاف در دين نداشتيم، بلكه اختلافمان بر سر آن بود كه آيا از پيامبر درباره تعيين وصي چيزي رسيده است يا نه، وگرنه اصل دين و پیامبر را کاملا قبول داشتیم ولی شما در توحید و نبوت اختلاف کردید.

حکمت 317 نهج البلاغه به جریان قابل تأملی‌اشاره دارد:
بعد از ماجرای سقیفه، روزی یک یهودی، امام علی(ع) را دید و خواست طعنه‌ای به مسلمانان بزند به ایشان گفت: «ما دفنتم نبيّكم حتّي اختلفتم فيه»: هنوز کفن پیامبرتان خشک نشده بود که در او اختلاف کردید.
امام علی(ع) فرمودند: «إنّما اختلفنا عنه لا فيهو لكنّكم ما جفّت أرجلكم من البحر حتّي قلتم لنبيّكم: (إجعل لّنا إلهاً كما لهم ءالههًٌْ  قالَ اِنَّكُم قَومٌ تَجهَلون)»1 : ما درباره آنچه از او رسیده است اختلاف کردیم نه درباره خودش، ولی شما هنوز پایتان از تری دریا خشک نشده بود که به پیامبر خود گفتید، «برای ما خدایی بساز همان گونه که آنان را خدایانی است، و او گفت: همانا شما مردمی نادانید.»(اعراف- 138)
مفسران گفته اند: یهودیان از کنار قومی گذشتند که بتهایی به شکل گاو را می‌پرستیدند، از موسی خواستند که برای ایشان خدایی چون یکی از آنها بسازد، این هم پس از مشاهده نشانه‌ها و معجزات بسیار و خلاص شدن ایشان از قید بردگی و عبورشان از دریا و دیدن غرق شدن فرعون بوده است و این غایت نادانی است.
این حدیث به‌گونه دیگری هم نقل شده است که مردی یهودی به امام علی(ع) گفت: هنوز آب غسل پیامبرتان خشک نشده بود، اختلاف کردید، امام علی(ع) فرمود: شما هنوز آب پایتان خشک نشده بود که گفتید: برای ما خدایی بساز.(شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید، ترجمه دامغانی، ج8، حکمت 317)
اختلاف در دين با اختلاف از دين فرق دارد. حضرت علي(ع) در پاسخ شخص يهودي: ما اختلاف در دين نداشتيم، بلكه اختلافمان بر سر آن بود كه آيا از پيامبر درباره تعيين وصي چيزي رسيده است يا نه، وگرنه اصل دين وپیامبر را کاملا قبول داشتیم ولی شما در توحید و نبوت اختلاف کردید.(تسنیم، آیت‌الله جوادی آملی، ج10، ص481)
در این جریان امام علی(ع) با جدال احسن، (جدالی که مقدمه آن حق و مورد قبول طرف مقابل باشد) که دستور صریح قرآن است، پاسخ ایشان را دادند.
اولا گوئی با این پاسخ کنائی و موجز و کوتاه: «اختلفنا عنه لافیه»، به ایشان می‌فهمانند که اختلاف درونی مسلمانان به شما ربطی ندارد شما نباید دخالت کنید.
ثانیا توپ را به زمین آنها می‌اندازند و از اتحاد مسلمانان دفاع می‌کنند.
ثالثا با این بیان روشن می‌کنند که ما اختلاف در اصول و مبانی مانند اصل توحید و نبوت و معاد ،نداریم اختلاف مربوط به اجرای قوانین است اینکه چه کسی آنرا اجرا کند.
رابعا یادآوری می‌کنند که یهود سابقه دین ستیزی دارد حتی در زمان حضور پیامبرشان با دو اصل توحید و نبوت مخالفت می‌ورزیدند.
این کلام فصیح و بلیغ امام علی(ع) واقعیت و حقیقت را ترسیم می‌کند امام نه تعارف می‌کنند نه شوخی . این واقعیت اختلاف مسلمانان است . پیروان ایشان نباید از امامشان پیش بیفتند و حقایق را وارونه کنند و طوری موضع گیری کنند که گوئی اختلاف مسلمین در اصول است و به این ترتیب در دام مکر مستکبران عالم از مشرکین و یهود و نصاری که قرآن بر دشمنی آنها با اسلام صحه گذاشته، بیفتند و دشمنی آنها را فراموش کنند
امام علی(ع) در این زمینه می‌فرمایند:
«بهترین مردم نسبت به من، گروه میانه‌رو هستند. از آنها جدا نشوید. همواره با بزرگترین جمعیت‌ها باشید که دست خدا با جماعت است و از پراکندگی بپرهیزید که انسان تنها بهره شیطان است. آنگونه که گوسفند تنها، طعمه کرگ خواهد بود. آگاه باشید هر کس که مردم را به این شعار «تفرقه و جدایی» دعوت کند او را بکشید هر چند که زیر عمامه من باشد.(نهج‌البلاغه- خطبه 127)
مرضیه صوفیان