اهمیت و ضرورت مطالعه تاریخ و عبرتآموزی از رویدادهای تاریخی - بخش نخست
روشنای تاریخ و بازشناسی هویت خویش
گالیا توانگر
یک کارشناس ارشد تاریخ:
تاریخ گامی واقعی برای اطلاع
از موفقیتهای گذشته بشر است. دامنه تنوع
و پیچیدگی تاریخ وابسته به نوع آن است،
اما به هر حال با مطالعه بخشی از تاریخ
امكان روشنبینی و سنجش و مقایسه
زندگی خود با دیگران وجود دارد.
مطالعه تاریخ ما را از سطوح نامریی
كه از لحظه تولد ما را احاطه
كرده است، جدا میسازد.
جوانهای ما باید این خاطرات را فراموش نکنند؛ یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده بهکار است، وسط میدان است، انقلابی است، به تدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد؛ این کمکاری ما است، کمکاری دستگاههای مسئول است؛ این حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه تاریخی یک ملت نباید ضعیف بشود. اگر جوانهای ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمقیابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را درست بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتفاق افتاد، چه کسی بود؛ اینها را باید جوانها بفهمند.
(بیانات در دیدار پرشور هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، 17/6/94)
یکی از توصیههایی که بزرگان اهل علم و فضل همواره برای طالبان راه حق داشتهاند، مطالعه تاریخ و آشنایی با حوادث گذشته است. گذشته به مثابه چراغ راه آینده، دارای درسها و عبرتهایی است که میتواند هدایتگر امروز ما باشد. کسی که از تجربیات پیشینیان درس نیاموزد، به واقع خطاها و اشتباهات گذشته را تکرار خواهد کرد. و چه زیبا گفتهاند که: «هرکه نآموخت از گذشتِ روزگار/ هیچ نآموزد زهیچ آموزگار»
شیوه درسآموزی از پیشینیان، شیوهای است که آخرین کتاب آسمانی و پیامبر اعظم(ص) و خاندان مطهرش(ع) بدان تمسک جسته اند. خداوند متعال در سوره یوسف، آیه 111میفرمایند: «درسرگذشت آنان درس عبرتی برای صاحبان اندیشه بود.»
امیرالمومنین(ع) در وصیتی که در نهج البلاغه به امام حسن(ع) میکنند میفرمایند: «پسرم!احوال امم و ملل و تواریخ را به دقت مطالعه کن و از آنها درس بیاموز!» بعد چنین تعبیری دارند: «پسرکم! اگر چه عمر محدودی دارم و با امتهای گذشته نبودهام که از نزدیک وضع و حال آنها را مطالعه کرده باشم، اما در آثارشان سیر کردم و در اخبارشان فکر کردم تا آنجا که مانند یکی از خود آنها شدم، آنچنان شدهام که گویی با همه آن جوامع از نزدیک زندگی کردهام.» (نهج البلاغه/31)
جنبه عبرتآموزی تاریخ را
جدی بگیرید
سیامک مختاری یک پژوهشگر تاریخ برایمان توضیح میدهد: «کسی که تاریخ نداند، هرچند در رشتههای علمی مورد علاقه و تحصیل خودش صاحب نظر باشد، ولی انسان مطلعی محسوب نمیشود. مطالعه تاریخ یک بلوغ و پختگی به انسان میدهد و موجب میشود چند فاز آن طرفتر را هم ببیند. تاریخ بینش و بصیرت به انسان میدهد. کسی که تاریخ میخواند و میداند با الفاظ و عبارات یا با وعدههای فریبنده اغوا نمیشود. مطالعه تاریخ آدمی را به تفکر و تأمل سوق میدهد.»
وی ادامه میدهد: «پارهای از مورخان نیز در نگارشهای تاریخی بیشتر به جنبه عبرتآموزی تاریخ پرداخته و تمرکز نمودهاند. مثلاً مورخ وجامعهشناس معروف مسلمان «عبدالرحمن بن خلدون» کتاب تاریخ خود را «العِبر» نام نهاده و رهاورد مهم تاریخ را عبرتآموزی از گذشتگان برمیشمارد. نوعا عبرتها همواره بوده و هستند، ولی عبرت گرفتن کم است.»
وی در تکمیل صحبتهایش درباره احتمال وجود خطایا و غرضورزیها در نقل رویدادهای تاریخی توضیح میدهد: «تاریخ در مورد گزارههایی صحبت میکند که واقع شدهاند و محال نیست که در گزارش و نقل آنها غرضورزیهایی صورت گرفته، ولی موارد عدیده و پرشماری یک اتفاق از طرف چند نفر به گونهای همسان بدون اینکه ذرهای شائبه تبانی و تبادل اطلاعات احتمال داده شود، نقل شده و این میتواند واقعه را قطعی و روی داده معرفی نماید. همچنین کسی که سالیان متمادی به گونهای روشمند و تعریف شده در تاریخ مطالعه داشته باشد از شامّه و بینشی برخوردار میگردد که تا حد زیادی صلاحیت ارزش داوری در مورد وقایع داشته باشد. و به اصطلاح «مذاق تاریخی» پیدا میکند. همچنین تبعات منفی تاریخ را - نه علم تاریخ- که تاریخ نگاران مغرض و طمع ورز موجب شدهاند، میتوان واکاوی کرد. علم تاریخ را در این عرصه تقصیری نیست.»
بینش تاریخی مدرن قرآن کریم
قرآن با بازگو کردن داستانهای تاریخی البته به اختصار مسلمانان را به عبرتگیری و توجه به جنبههای کیفی موضوع، تحلیل و تفسیر واقعیتهای مذکور، اندیشهورزی و درسآموزی دعوت کرده است. پیوسته مفهوم عبرت را به عنوان فایدهمندی تاریخ و وجه کاربردی آن به کار میگیرد. مسلمانان آن قدر بر جنبه عبرتآموزی تاریخ تاکید دارند که بزرگترین مورخ، جامعهشناس و فیلسوف اسلامی «ابن خلدون» نام کتاب خود را العبر که از کلمه عبرت میآید، گذاشت.
دکتر سید ابوالفضل رضوی استاد دانشگاه و نویسنده کتاب فلسفه انتقادی تاریخ برایمان درباره بینش تاریخی مسلمانان و نقش فعال انسان در تاریخ سازی توضیح میدهد: «انسان برخوردار از موهبت اختیار و عقل خدادادی بوده و فعل و عملش تاریخساز است.انسان در بستر طبیعت به اندیشهورزی خوانده میشود و اندیشیدن نوعی عبادت است؛ چرا که در سایه اندیشیدن است که انسان میتواند با برخورداری از اراده خویش تاریخ را آگاهانه رقم بزند.»
وی در باره نگرش تاریخی پیشرفته قرآن کریم که از ایدههای فلاسفه تاریخی قرن بیستم چیزی کم ندارد، میگوید: «رهنمودهای تاریخی قرآن کریم با عبارات استفهامی تکمیل شده و با تاریخ نگاری تحلیلی که واقع گرایی، عقلگرایی و رهیافت انتقادی را در خود دارد، برابری میکند. اندیشهمحوری را به عنوان بنیان علم تاریخ بدانسان که ایدهآلیستهای قرن بیستمی بدان قائل بودند، در خود دارد و با رهیافت تاریخی فلاسفه نظری قرون جدید که بر سیر تدریجی و استعلایی تاریخ تاکید دارند، قابلیت انطباق دارد.به این ترتیب نگرش تاریخی قرآن کریم مبتنی بر فلسفه خطی تاریخ است که اعتقاد دارد تاریخ به سمت هدفی در حال تکوین است. قرآن تاریخ را به قوم و ملت خاصی محدود نکرده و تاریخ را در پهنهای به وسعت هستی و جهان مینگرد. این نوع نگرش ضمن نشان دادن رهنمودها و بر شمردن الگوها چگونگی عبرتآموزی و فایده بردن از تاریخ را بر عهده مخاطب میگذارد. اندیشه تاریخی مورد نظر قرآن انسانگرایی و اخلاق محوری را در خود دارد و مسیر اندیشیدن را تا بینهایت برای انسان هموار نموده است.»
این استاد دانشگاه در تکمیل صحبتهایش درباره قدرت تاریخسازی انسان با تکیه بر نگرش تاریخی قران کریم میگوید: «تحول و تداوم تاریخ در نگاه قرآنی با سعی و تلاش انسان حاصل میشود، لذا موضوع و مفهوم تاریخ هر دو را در خود دارد. در واقع حوادث تاریخی عالم تحت مشیت الهی البته با پیروی از قوانین خاص طبیعی رقم میخورند. سعی و کامیابی، ضعف و ناکامی، آزمایش و حسابگری، خوب و بد، فقر و غنا، آزادی و انفعال، مضرات و برکات همه توسط خداوند در دایره ای از پیش مقدر شده و حال این انسان است که با اختیارش کدام وجوه دایره را اتخاذ کند؟ جایگاه والای انسان در پرتو آزادی اراده او برای رسیدن به شناخت و اتخاذ بهترینهاست.»
چرا باید تاریخ بخوانیم؟
افراد فاقد اطلاعات تاریخی همانند كسانی هستند كه داخل یك صندوق چوبی بستهبندی شده قرار گرفتهاند. اینان با تولد در زمان، مكان و جامعهای معین در داخل این جعبه قرار میگیرند. تختههای این جعبه مانع نگرش همهجانبه این افراد میشود. تختهها و سطوح این جعبه مواردی چون موقعیت اقتصادی خانواده، ظاهر فیزیكی، خون و گروه نژادی میباشد. علاوه بر این، عواملی چون تولد در جوامع شهری یا روستایی، تحصیلات در مدارس رسمی و بسیاری موارد دیگر از تختههای این جعبه به شمار میآیند.
برای شناخت كامل تواناییهای بالقوه و مقایسه تجربیات خود با دیگر جوامع بشری، باید حداقل تعدادی از این سطوح و تختهها كنار بروند تا زاویه دید بیشتری به «بیرون» داشته باشیم. در اینجا «بیرون» به معنای بخشهای معینی از تجربیات جمعی و قابل شناخت و در دسترس دیگر افراد بشر در زمان گذشته یا حال است.
سودابه حمیدی یک کارشناس ارشد تاریخ ضمن بیان مطالب بالا برایمان درباره اهمیت مطالعه تاریخ توضیح میدهد: «توجیه واقعی مطالعه تاریخ این است كه نگرش به بیرون از جعبه تولدمان امكانپذیر میشود و نیز از مجموعه متنوع و ارزشمند زندگی و اندیشههای دیگران آگاه میشویم. تاریخ گامی واقعی برای اطلاع از موفقیتهای گذشته بشر است. دامنه تنوع و پیچیدگی تاریخ وابسته به نوع آن است،اما به هر حال با مطالعه بخشی از تاریخ امكان روشنبینی و سنجش و مقایسه زندگی خود با دیگران وجود دارد. مطالعه تاریخ ما را از سطوح نامرئی كه از لحظه تولد ما را احاطه كرده است، جدا میسازد.»
فواید بیشمار مطالعه تاریخ
برای یک ملت
از فواید تاریخ این است که به انسان کمک میکند تا خود را بهتر بشناسد و از دیگران متمایز سازد و با مقایسه احوال خود و دیگران، انگیزهها و اسرار نهفته رفتار خویش را چنانچه هست و باید باشد، دریابد. انسان با مطالعه تاریخ و بررسی احوال کسانی که اهل نظر یا عمل بودهاند بهتر میتواند رسالت خود را ارزیابی کند و در ارتباط با دیگران حق و مسئولیت خویش را بشناسد. به علاوه تاریخ با آنچه در احوال نامآوران گذشته نقل میکند نه فقط تجربههای زنده برای مسائل زندگی در دسترس ما میگذارد بلکه دایره شناخت را وسیعتر میکند، ما را با کسانی که قدرت و ضعف آنها قابل توجه و حتی در خور تصدیق است، حتی اگر توسط مورخ عادلانه و صحیح توصیف نشده باشد، رو به رو میکند و از قدرت و ضعف آنها نمونههایی ارائه میدهد که انسان بعد از بررسی آنها میتواند بایدها و نبایدها را آسان تر درک کند. ملتی که از تاریخ خود خبر نداشته باشد مطمئنا همواره در پیچ و خمهای زندگی و حوادثی که برایش روی میدهد تجربهای نخواهد داشت و صددرصد شکست خواهد خورد.
عبرتآموزی از گذشته به عنوان چراغ راه آینده: یكی از ویژگیهای انسانهای آگاه، عبرت آموزی از وقایع و حوادث است. تاریخ جامعه بشری سرشار از حوادث و رویدادهایی است كه با مطالعه و مشاهده آنها میتوان در زندگی فردی و اجتماعی درسهای مفیدی آموخت و عبرت گرفت.
آشنایی با میراث گذشتگان: میراث گذشته هر قوم، سازنده هویت و بیان كننده ریشه تاریخی آن قوم است. بیتوجهی مردم یك سرزمین به میراث خود و نادیده گرفتن آن، بیهویتی، جذب شدن به فرهنگ ملل دیگر و ناتوانی ملی در حل مشكلات را به دنبال خواهد داشت.
شناخت علل عظمت و انحطاط جوامع و علم به قوانین و سنن حاكم بر زندگی بشر: تاریخ، آیینه ظهور تمدنها است. در صفحه زلال این آیینه میتوان مشاهده كرد كه از دیرباز، جوامع و ملتهایی برآمده، زندگی كرده و به عظمت و افتخار رسیدهاند و ملتهایی نیز آمدهاند كه به دلیل متعدد، نام و اثر پرافتخاری از آنها باقی مانده است. مطالعه تاریخ، ما را با علل این عظمتها و انحطاطها آشنا میسازد و در یك نگاه این آشنایی مقدمه شناخت قوانین و سنن حاكم بر زندگی بشر است.