آن زلزله و این عبرت(نگاه)
محمدهادی صحرایی
قال هذا رحمهًْ من ربی فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء و کان وعد ربی حقا(1)
یکشنبه 21 آبانماه جاری زلزلهای به بزرگی 7/3 ریشتر کرمانشاه را لرزاند که در تاریخ این منطقه بینظیر بوده و حتی از زلزله مهیب 700 سال پیش این شهر نیز بزرگتر بود. آمار تکاندهنده حدود 500 کشته و 10هزار مجروح به جا مانده و تخریب 1900 روستا چیز کمی نیست. در هوای سرد و سوزدار کرمانشاه، مردم قهرمان و شهیدپرور و مصیبتزده سرپلذهاب، قصرشیرین، گیلانغرب، اسلامآبادغرب و ... علاوهبر اینکه سرمای استخوانسوز را با زن و فرزندان خود به سختی تحمل میکنند، داغ عزیزان را نیز بر دل دارند و عزادار عزیزان و قوم و خویش خویشند. کرمانشاه سربلند که سالیان نهچندان دور دفاع مقدس را با استواری و استقامت پشت سر گذارده، امروز گرفتار بلیهای طبیعی و خسارتی سختند که انصافا تحمل آن جز با ایمان محکم به خدا و صبر و رضا به کار او و اتکاء به عزم و اراده خویش، میسور نیست.مردمان این شهرها عمدتا از خانوادههای شهدا و جانبازان و آزادگانند و همگی چشم و چراغ این ملت و ولینعمتانند. ایثارشان در استانی که سینه ستبر ایران است، مدافع ایمان و آب و خاک هموطنان بود، ولی امروز بادلی پرخون و چشمی پراشک، از زیر خروارها آوار، عزیزانشان را بیرون میآورند و داغ داغ است و کم نیست. کم نیستند کسانیکه در 15 ثانیه، عزیزانشان را از دست دادند. 10 نفر، یازده نفر، پانزده نفر و ... و دختربچهای که امروز در یکی از بیمارستانهای کرمانشاه بیهوش افتاده و فقط میدانیم که نامش زهراست. نه پدری برایش مانده و نه مادری. نه برادری و نه خواهر و نه کسیکه بتواند او را بشناسد. پناه بر خدا از ابتلائات و آزمایشهایی که در کمین همه ماست و هرکدام از نوع بشر به گونهای باید آن را از سر بگذراند تا مشخص شود چه کسانی صبورتر و ممتازتر و درنهایت سربلندترند.
خدای مهربان فرمود: «ما به طور حتم و بدون استثناء همگی شما را با خوف یا گرسنگی یا نقص اموال و جانها و میوهها میآزماییم و تو ای پیامبر، صابران را بشارت ده. آنهایی که وقتی مصیبتی به ایشان میرسد میگویند: انا لله و انا الیه راجعون. ما ملک خداییم و به سوی او بازخواهیم گشت».(2) و این دنیا دار ابتلاء است و محل سختی و نمیشود در آن توقع آسایش و راحتی مدام داشت. چراکه منزلی گذرا و ملکی بیدوام است و حیات ابدی و زندگی جاوید، پس از این زندگی فانی و در آخرت است. در آنجاست که برای بندگان خوب خدا، نه مصیبت و اندوهی است و نه ملال و رنجی که عیش را منقص کند. هموطن! ما مرغ باغ ملکوتیم و از عالم خاک نیستیم و درنهایت باید به سوی او برویم و در جوار رحمتش آرام گیریم. اینها مختصات و مشخصات نوع بشر است که برای همه هست ولی ظاهرش مختلف است. همه انسانها در ابتلاء به مشکلات مشترکند که گاهی دیدنی و گاهی نادیدنی است.
گروهی از مردمان با بلایای طبیعی جان میدهند و گروهی با بلایای غیرطبیعی و با عامل انسانی. مثلا گرفتاری اکثر مردم آمریکا به سلاح و خشونت و انواع بیماریهای کمیاب، نوعی ابتلاء است که مسببش بشر است و این علاوه بر توفانها و سیلابهای آنجاست. نهاد فروپاشیده خانواده در اروپا و ناامنی مفرط و سردرگمی اعتقادی و افسردگیهای اجتماعی، نوعی بلا به غیر از بلایای طبیعی آنجاست. زلزلههای منظم و مزمن جنوب شرق آسیا و ژاپن و سونامیها و گرفتاری آنها به بلیه طاقتفرسای آمریکا از دیگر بلایاست. در آفریقا به گونهای دیگر و آسیا و ... در هر کجای جهان بلا هست بدون استثنا. خدایی که فرمود: «انسان را در رنج آفریدهایم» 3 منظورش همه انسان است که دنیا محل سختی است.
زلزله مهیب کرمانشاه، مقوله عجیب و خارج از عادتی نیست که مردم ایران با آن ناآشنا باشند. برای ایران که سرزمینی است نشسته بر کمربند زلزله و پر از گسل و زلزله بویینزهرا، طبس، منجیل، بم و... همگی را در خاطر دارد زلزله پدیدهای نامفهوم نیست همانگونه که سیل نیز برای مردم آشناست و مردم با این بلایا آشنایند و انصافا امثال پهلوان تختی که برای مردم مصیبتزدهاش پول و مایحتاج جمع میکند نیز کم نیستند ولی آنچه مهم است این است که با توجه به گستردگی بلایای طبیعی و ناگریزی از آنها، چرا تدبیر عاجلی برای کم کردن عوارض و پیامدها و نیز حفظ سلامت پایدار مردم نمیشود؟ و یا دستکم اهتمام کمتری به آن صورت میگیرد؟ چرا در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان که بیش از ما به عوارض طبیعی مبتلایند این اتفاقات کمتر آسیب میرساند ولی در میان ما نه؟و اصلا مسئول نابسامانیها چه دستگاههایی هستند؟و مردم نیز چه باید بکنند که نمیکنند؟
در روزگاری که پدافند غیرعامل و آمادگی برای اتفاقات غیرمترقبه به عنوان یکی از اصول مهم و سیاستهای کلی نظام مطرح میشود و هر سال همه دستگاهها موظف به شرکت در برنامهها، همایشها و بزرگداشت آن هستند، چرا هنوز این مسئله مهم به صورت شعاری مطرح میشود و گزارشهای دستگاهها هر ساله مملو از واژگان تکراری و اقدامات کاغذی است؟ چرا ناظری امین، پیگیر راستیآزمایی گزارشها نیست و با ادارات گندمنمای جوفروش برخورد قاطع نمیکند؟ چرا باید به فاصله کمتر از 5 دقیقه از زلزله برق تمام شهر قطع شود و دلهره مردم اضافه شود؟ زمان تولید برق از پیل و پنلهای خورشیدی و انرژی باد کی میرسد؟ چه کسی ناظر بر ساخت و سازهاست که هر کسی به میل خود بنا نسازد؟ آیا وقت آن نرسیده که به خطرناک بودن نمای سنگ و مدل رومی و... پی برده شود؟ چه کسی باید از قرار دادن مجسمه و بتها و گویهای سنگی چندصد کیلویی در تزیین برجها و آپارتمانها جلوگیری کند؟چرا باید بیمارستان امام خمینی اسلامآباد غرب کرمانشاه که فروردین امسال توسط وزیر بهداشت افتتاح شد، در زلزله ویران شود؟ بیمارستان سرپل ذهاب چرا؟ چرا نهاد قاطعی، مسئول رسیدگی به وضعیت و سازوکار ماده 100 شهرداری و خرید و فروش قانون در تایید ساختمان و نیز سازمان نظام مهندسی نیست؟ چرا ساختمانهای متمولینی که صاحب نفوذ هستند و باید قلع بنا گردند، با زد و بندهای شرمآور، معضل شهر و شهروندانند؟ چرا گزارش بسیاری از مدیران و روسای ادارات با ملاحظات میدانی و واقعیات تنافر دارد؟ زلزله کرمانشاه اگرچه وسیع بود و کمنظیر، ولی میشد پیامدهای آن را کنترل کرد. آیا هزاران میلیارد تومان خسارت را نمیشود و با چند میلیارد پیشبینی جابهجا کرد و ساخت سولههای چند منظوره و تجهیز آن را در سراسر کشور به صورت جدی پی گرفت تا مردم زلزلهزده کودکان خود را برای درامان ماندن از سرما در گونی و کیسه دستی نگذارند؟
چرا تنها در روزگار رنج مصیبتها به فکر بازخواست مسئولین و پیگیری وعدهها و وظایفشان میافتیم؟ چرا در کشور «نظام جامع ارزشیابی مدیریتی» نداریم تا بتوان مدیران واقعی را از خیل مدیران اتوبوسی فعال در ستاد انتخاباتی، مدیران وراثتی حاصل از توهم ژن برتر، آقازادگان مدیر و مدیران فرتوت و ضعیف جدا کنند؟ چرا سازمان مدیریت، بانک اطلاعاتی کاربردی از مدیران موفق و به دور از حاشیههای کودکانه و سیاسی ندارد که همه دولتها بتوانند از آن استفاده کنند؟ و چرا تراکم حضور مدیران و همراهانشان و حواشی امنیتی حضور آنان کمک موثری بر آلام زلزلهزدگان نیست.
بگذریم از روسای ارشدی که در تراکم انبوه مامورین امنیتی حتی حاضر به پیاده شدن از خودرو نشدند و برخی دیگر که طبق عادت، از آب گلآلود، ماهی کثیف سیاسی گرفتند و عقده گشودند و از مسکن مهری که تنها دو کشته داد، به شیوه دولتی تمسخر و توهین کردند و کسی نیست بگوید اگر میتوانستید خودتان بهترش را میساختید و اگر همین مسکن مهر 50 میلیونی که در استحکام مثل خانه چند میلیاردی وزیر و وکیل نیست نیز نبود تلفات مردم که بیش از این میشد.آیهای که در ابتدا آمد به ساخت سد توسط ذوالقرنین اشاره دارد که گفت: «این سد رحمتی از جانب خداست که امنیت را برای شما آورد و تا موقع وعده حق(قیامت) پابرجاست.» این اندیشه الهی کجا و بساز و بنداز موجود در جامعه کجا. ضربالمثل «تا قیامت کار میکند» برگرفته از این جمله قرآنی ذوالقرنین است که مورد غفلت ماست. در این روزگار، اگر خانهای میریزد و بیمارستان تازه افتتاح شدهای آوار میگردد به این دلیل است که بناها ساخته میشوند تا به فروش برسند و یا در سفر انتخاباتی افتتاح شوند. آنچه مهم است پول است و پز سیاسی و پر کردن رزومه و گزارش کاری که انجام نشده است. چاره کار تغییر در این نگاه مردم و مسئولین است. نبود آنچه که پیغمبر فرمود «خدا رحمت کند کسی که کار را استوار و کامل انجام میدهد» را میتوان در خرابیهای شهرمان دید و عبرت گرفت و به کار بست تا در آینده پس از حوادث طبیعی مجبور نباشیم به غیر از خسارت مالی، خسران فقدان اهل و عیال و عزیزانمان را به دوش کشیم.
______________________
1- سوره کهف آیه 98 2- سوره بقره آیات 155 و 156 3- سوره بلد آیه 4