از هراره تا تهران -47
قیام عمومی مردم تنها راه رهایی از سلطه
وقت کم است و مصاحبه بايد زود انجام شود. بچههاي گروه ميخواهند دوشاخة دوربين و نورافکن را به پريز بزنند، اما مانع ميشوند که: نميشود! باز آقاي خامنهاي دخالت ميکنند: «اجازه بدهيد کارشان را بکنند.» و با شوخي فضا را تلطيف ميکنند: «درست است که اينها مزاحمند، اما مزاحمِ مُجازند.» گروه با لبخند، دستگاه ها را روشن ميکنند و مصاحبهاي ده دقيقهاي را ضبط ميکنند تا امشب مردم ايران تصوير رئيسجمهورشان را از تلويزيون ببينند که از سفرشان به هراره گزارش ميدهند.
* * *
در سالن جنبي اجلاس، رئيسجمهور کنگو، و بعد از آن آقاي «اليور تامبو» دبيرکل کنگرة ملي آفريقا، با آقاي خامنهاي ديدار ميکنند. اين گروه يکي از سازمانهاي فعال در مبارزه با رژيم آفريقاي جنوبي و تامبو از ياران قديمي نلسون ماندلا است. اليور تامبو اول از آقاي خامنهاي تشکر ميکند که خيلي بيشتر از آفريقاييها، به فکر مبارزان آفريقاي جنوبي هستند؛ بعد هم از مبارزاتشان براي ايشان گزارش ميدهد. آقاي خامنهاي ميگويند: «موضوع آفريقاي جنوبي براي ما خيلي جدي است. ما در مجامع بينالمللي و در سياست خارجي خودمان، مسئلة آفريقاي جنوبي را در رديف اول کارهايمان ميگذاريم. براي مقابله با رژيم نژادپرست و نابودي آن، بايد مجموعة عظيمي از مردم، عليه او برانگيخته شوند و همة مساعي خود را عليه اين رژيم بهکار ببندند. تنها همين حرکت مردم است که رژيم را به زانو درخواهد آورد.»
آقاي خامنهاي اين راهکار اجرايي را قبل از اين، در ديدارهاي رسمي و در متن گفتگوها نگفتهاند، گرچه با اکثر مبارزان، دربارهاش صحبت کرده بودند. اليور تامبو کمي فکر ميکند تا به اصل اين پيام و راهکار پي ببرد. اين نسخة اجراشده در انقلاب اسلامي است. گروه هاي چريکي و مخفي مبارز، در ايرانِ قبل از انقلاب کم نبودند، خيليها هم در خارج از کشور، با روابط و موضعگيريها و مثل آن مبارزه ميکردند، اما آنچه حکومت شاهنشاهي را زمين زد، قيام عمومي مردم بود. حالا آقاي خامنهاي همين راهکار آزمونپسداده را به برادران سياهپوست خود پيشنهاد ميدهند. آنها ميدانند که بيانيهها و قطعنامهها، حتي اگر عملي بشوند، و مبارزات گروههاي محدود حرفهاي و چريک، موفقيتآميز باشد، باز هم هيچکدام نميتوانند کار رژيم نژادپرست را تمام کند، مگر آنکه خود مردم، همه باهم قيام کنند و مقابل رژيم بايستند و کارش را يکسره کنند.
بعد از تمام شدن ديدار رسمي، تامبو از آقاي خامنهاي اجازه ميگيرد تا سازمان آنها دفتري در تهران داير کند، دفتري در قلب خاورميانه، براي مبارزه در جنوب قارة آفريقا؛ که آقاي خامنهاي هم موافقت ميکنند.
و ديدار آخر سفر با «کُنت کائوندا» رئيسجمهور زامبيا است؛ يکي از کشورهاي خط مقدم. كائوندا سال گذشته هم با آقاي خامنهاي ديدار داشت. او با شور و شعف، از خوشحالياش بابت اين ديدار مجدد و حلاوت سفر سال گذشته صحبت ميکند. آقاي خامنهاي ميگويند: «مبارزات مردم آفريقا خيلي براي ما مهم است. در هرجايِ دنيا، وقتي ما با مبارزين صحبت ميکنيم، نسبت به آنها احساس خويشاوندي داريم و حس ميکنيم که سرنوشت آنها شبيه به سرنوشت مبارزاتي ماست. البته بايد دقت کنيد، مبارزه براي پيروزي مشکل است؛ اما مشکلات مبارزه، بعد از پيروزي هم کمتر از قبلِ آن نيست.»
باز هم نکتهاي جديد و نغز که از حدود هشت سال تجربه برآمده. برخي فکر ميکردند با پيروزي انقلاب، دوران آرامش و راحتي شروع ميشود، اما سنتها به شکل ديگري است. روز پيروزي، روز هجوم مشکلات و سختيهاي جديد بود. مردان انقلابي و مبارز ايران، از 22 بهمن 57، يک روزِ آرام و بيدغدغه نداشتند. هر روز مشکلي وجود داشت و بحراني؛ تحريمها و فشارهاي خارجي، شورشهاي گروهکي در شهرها، بلواهاي جداييطلبها در نقاط مختلف مرزي، خيانتها، توطئهها، ترورها و بالاخره يک جنگ فرسايشي همه جانبه.
کائوندا بحث را به اجلاس ميکشاند: «حضور اين مقامات در زيمبابوه، توقعات زيادي را در مردم آفريقاي جنوبي و کشورهاي خط مقدم و مبارزان ناميبيا بهوجود آورده و دشمن هم از نتايج اين اجلاس ترسيده. حالا اگر در اين اوضاع، اجلاس بدون نتيجه تمام شود، روحية مردم آفريقاي جنوبي و کشورهاي خط مقدم خراب ميشود و دشمن، خوشحال.» آقاي خامنهاي حال او و مردم جنوب آفريقا را درک ميکنند. راهکارهايي به کائوندا ميگويند تا بتوانند از اين اجلاس و سه سال ميزباني زيمبابوه حداکثر استفاده را بکنند. گرچه، اگر ضعفها و ترسها مانع نشود و پيشنهادات ايران ـ که در نطق آقاي خامنهاي آمده است ـ عملي شود، نتيجة اجلاس، با همکاري و مقاومت مردم، نابودي رژيم نژادپرست خواهد بود.
هر ديداري، بازتابهاي خبري خودش را در قسمتهاي مختلف دنيا دارد، پس فرصتي است تا حرفهاي حق گفته شوند. آقاي خامنهاي به کائوندا ميگويند: «همان حکمي که حملة آفريقاي جنوبي به زيمبابوه دارد، تجاوز عراق به ايران نيز دارد. اگر تجاوز يکجا محکوم ميشود، در مورد مشابه آنهم بايد محکوم شود. اين دو تفکيکناپذير است و اجلاس در اين مورد ضعيف و ناعادلانه برخورد ميکند.»
* * *
بيانية پاياني صادر و کار اجلاس تمام ميشود. قطعاً اين بيانيه با آرمانهاي بلندِ انقلاب اسلامي و آنچه مطلوب آقاي خامنهاي است، بسيار فاصله دارد و به همين دليل هيئت ايراني حاضر در اجلاس، بهدستور آقاي خامنهاي، رسماً به بيانية پاياني اعتراض ميکنند تا اين اعتراض در تاريخ ثبت شود؛ اما در واقع اين بيانيه در موضوع جنگ تحميلي نسبت به قبل و نسبت به آنچه در حالت عدم حضورِ قوي ايران، ميتوانست باشد، بهتر بود. بيشترين ناراحتي از موضع بيانيه نسبت به آفريقاي جنوبي بود. اگر آنچه آقاي خامنهاي براي نجات مردم مظلوم آفريقاي جنوبي پيشنهاد داده بودند، شجاعانه پذيرفته و تصويب ميشد، ميتوانست پيروزي و نجات اين مردم مظلوم را سرعت دهد. و اين توفيقي بود که جنبش عدم تعهد از دست داد. وگرنه باطل رفتني بود.
يکشنبه، 16 شهريور 1365
روز آخر، تمام گروهِ آمده از ايران، اعم از خدمه و خبرنگار و کارکنانِ بخش هاي مختلف، ناهار را مهمان رئيسجمهور هستند. خيلي از خبرنگارها که در اين روزها، از برخوردهاي مسئولان و اطرافيان رئيسجمهور اذيت شدهاند، در اين جلسة صميمي، متوجه ميشوند که آقاي خامنهاي مقصر نبودهاند. ايشان خيلي گرم از تيم خبري تشکر و از نقصها عذرخواهي ميکنند. تواضعِ مثالزدني رئيسجمهور در دلِ خبرنگارها مينشيند و از داشتن چنين نمايندة بزرگواري، بهعنوان سفير انقلاب اسلامي، در اين اجلاس مهم بين المللي، احساس افتخار و عزت ميکنند؛ مردي که قطعاً از اثرگذارترين و شاخصترين چهرههاي اجلاس هشتم بود و حضور او، فضاي اين اجلاس را تغيير داد.
همه مشغول جمع کردن کارهايشان ميشوند تا به ايران برگردند. روز قبل، آقاي خامنهاي به همة هم سفران پيغام دادهاند که در اين اوضاع حساس کشور و مشکلات اقتصادي، صلاح نيست کسي سوغاتي ببرد و با کارتنهاي خريد به ايران بازگردد. و همه با همان چمداني که آورده بودند، برميگردند؛ حالتي که درمقابلِ هيئتهاي کشورهاي نفتخيز ديگر، بهخصوص مرتجعين عرب، ديدني است. آنها که با محمولههاي عاج فيل و خريدهاي انبوه از اين سفر برميگردند، تنها اثر حضورشان در اجلاس، جلوگيري از بيانيههاي خطرناک براي ابرقدرتها و کمک به رونق اقتصادي فروشندگان هراره بوده است!