نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دیپلماسی خوب یعنی پذیرش تحقیر!
سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیرهای بهار در یادداشت سرمقاله خود با عنوان «جای خالی نگاه ظریف» نوشت: «به مرحلهای رسیده ایم که پروندههای باز موجود میان ایران و غرب در حال تحتالشعاع قرار دادن دستاوردهای برجام است. نگاهِ ظریف به بحرانها که راه مواجهه با آنها را در گرو توجه به دیپلماسی میداند امروز و در بحران منطقه بیش از پیش احساس میشود. امروز و در زمانی که هر لحظه شاهد اتفاق تنشآفرین تازهای در کشورهای خاورمیانه هستیم فرصتی برای ماجراجویی و تصمیمگیریهای احساسی نیست. در نتیجه میبایست از تجارب گذشته - مثلا از وقایعی که به تهاجم رژیم بعث به ایران ختم شد - درس گرفت و دست دیپلماتهای میانهرو را در تصمیمگیری در این بخش بیش از پیش بازگذاشت. مطلب آخر آنکه گاهی جای خالی نگاهِ ظریف در اقدامات و اظهارات رئیسجمهور روحانی و حتی شخصِ ظریف هم دیده میشود که چنین امری چندان قابل فهم نیست. صلحدوستان و میانهروهای ایرانی امیدِ امروزشان به دستان توانمند ظریف و روحانی است تا با همان الگویی که سایه جنگ را با برجام از کشور دور کردند این بار هم با همان الگوی موفق نگرانیهای موجود در جامعه را رفع کنند.»
انتشار چنین اباطیلی این روزها، تقریبا خط ثابت روزنامههای زنجیرهای شده و البته از مدتها پیش از جریان مدعی اصلاحطلبی و منورالفکران وطنی قابل پیشبینی بود و میتوان آن را به خوبی در پروژه برجامهای چندگانه جای داد اما در این میان چند نکته قابلاشاره است.
نکته اول در این رابطه است که چگونه در فضایی که عامل بازدارنده ما در مقابل محورهای عربی- صهیونیستی منطقه همین توان موشکی و شمار زیاد موشکهای ایرانی است که بر روی پاشنه آشیلهای آمریکا در خاورمیانه زوم کردهاند و در روزهایی که دائما کشورهای عربی، غرب و رژیم صهیونیستی ایران به حمله نظامی تهدید میکنند و در این راه حتی دست به دامان گروهکهایی مانند داعش میشوند تا شاید با عملیاتهای خرابکارانه قدری از اقتدار امنیتی ایران را در هم بشکنند و رهبر معظم انقلاب با صراحت مخالفت خود را با مذاکره در رابطه با بحث موشکی اعلام میکنند؛ آقایان ناظر بر مطبوعات در مقابل این سرمقالههایی که بوی وطن فروشی و زمان ناشناسی از آنها به خوبی استشمام میشود، سکوت میکنند.
شباهت مدعیان اصلاحطلبی و قاجاریه
نکته بعدی اینکه آقایان اصلاحطلب باید پاسخگو باشند که ادعای پنج ساله آنها در مذاکره با غرب و رفع تحریمهای ظالمانه علیه ایران در چه مرحلهای قرار دارد؛ این غربزدگان به جای پاسخگو بودن نسبت به حیف و میل سرمایههای ملی در اثر مذاکرات هستهای در طول پنج سال گذشته و معطل نگه داشتن اقتصاد و سرمایههای اجتماعی کشور در طول این مدت، با فرار روبه جلو بحث مذاکرات موشکی را طرح میکنند؛ حال نمیخواهند بگویند چه چیزی از بتن ریختن در قلب راکتورهای بومی خود به دست آوردیم؟
نکته سوم اینکه ما در زمینه مذاکرات هستهای یک بار این دور باطل را به خوبی طی کردهایم، در بحث مذاکرات سعد آباد تا مرحله تعلیق کامل رفتیم و در انتها با دبه اروپاییها مبنی بر لزوم وجود آمریکا در مذاکرات مواجه شدیم و زمانی که در دولت یازدهم و دوازدهم با آمریکا وارد مذاکره شدیم به خوبی بدعهدی آنها را چشیدیم و به قول رئیسجمهور با پوست و گوشت خود حس کردیم که مذاکره با آمریکا دیوانگی است، حال شما که دوباره برگشت به اروپا در زمینه هستهای را مطرح میکنید و قرار است این چرخه باطل دو دهه دیگر از انرژی و توان جمهوری اسلامی را هدر دهد؛ آیا قرار است بر سر توان موشکی و دفاعی کشور نیز همین بلا بیاید و ما چندین دهه از توانمندیهای دفاعی دور باشیم.
اما مهمتر از همه این است که از نظر روزنامههای زنجیرهای مانند بهار دیپلماسی خوب آن است که در برابر تحقیر و زیادهخواهی و عربدههای دیگران سرمان را پایین بیندازیم و لبخند بزنیم و تحقیر را بپذیریم. شباهت میان این روحیه مدعیان اصلاحطلبی و برخی سران و درباریان قاجاریه شگفتانگیز است.
منافع ملی بازیچه دست مدعیان
در شرایطی که برجام به اهرم اصلی و ابزاری کارآمد برای فشار و اعمال سیاستهای خصمانه و زیادهخواهانه علیه ایران تبدیل شده، کوبیدن بر طبل این توافق یکطرفه و خسارت بار از سوی مدعیان اصلاحات و حامیان دولت، به وضوح از برخورد باندی و جناحی با منافع ملی و تلاش برای انحراف افکار عمومی از ضرر مطلق برجام حکایت دارد.
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت: «قریب به دو سال از آغاز اجرای برجام به عنوان کلید قفل تحریمهای همهجانبهای که بر اقتصاد کشور نشسته بود، میگذرد و در این فاصله کارشناسان بسیاری درباره شیوههای بهرهبرداری از این توافق که متقابلا به تضمین آن منجر خواهد شد، سخن گفتهاند.»
ایران ادامه داد:«بر همین اساس تقویت همکاریهای اقتصادی به ویژه با طرفهای اروپایی و شرکتهای چندملیتی که بعضاً دارای شرکای آمریکایی هستند و دعوت از آنها برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد ایران هدفی بوده است که در این مدت پیگیری شده و تاکنون به وقوع قراردادهای قابل اعتنایی چون بازگشت شرکت چندملیتی توتال به گردونه سرمایهگذاری صنعت نفت ایران در قراردادی به ارزش تقریبی 5 میلیارد دلار و نیز قراردادهای سرمایهگذاری که پس از برجام با شرکتهایی از کشورهایی چون چین، روسیه، دانمارک، کرهجنوبی، اتریش و هند با مجموع ارزش 25/68 میلیارد دلار منتهی شده است.»
شایان ذکر است که توتال به تازگی دفتری در واشنگتن برای هماهنگی بیشتر با سیاستهای تحریمی آمریکا در قبال ایران تاسیس کرده است! همچنین، طی ماههای اخیر بسیاری از شرکتها و بانکهای اروپایی از ترس جریمههای آمریکا از همکاری اقتصادی با ایران پرهیز کردهاند. همینطور، ظریف تأکید کرد که هنوز نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم. روزنامه اعتماد هم روز یکشنبه از قول رئيس اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي تهران نوشت: «با وجود جهش قابل توجه در حجم تجارت دو طرف، همچنان مشكلات بانكي گرهي سخت در روابط اقتصادي ايران و كشورهاي عضو اتحاديه اروپاست.»
جریانی اقلیت در واشنگتن!
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «در حالی که برخی رسانههای خارجی در اخبار خود احتمال وقوع یک درگیری منطقهای را پررنگ جلوه میدهند و معدودی از جریانهای سیاسی- رسانهای ناکوک داخلی در رویکردی ناهمگون با سیاستهای کلیت نظام جمهوری اسلامی «هَل مِن مُبارز» میطلبند و در شرایطی که جریانهای اقلیتی در واشنگتن و حتی در تهران برای بر باد رفتن حاصل سالها مذاکره و ابتر شدن برجام ناخن بههم میسایند؛ این سفر نشان از آن دارد که میتوان و باید به روند گشایش پسابرجام بهعنوان قفل بازشده ای که بستن دوبارهاش سهل و ممتنع نیست همچنان امیدوار بود.»
جالب توجه است این ادعای روزنامه دولت! آنگونه که این روزنامه نوشته گویا دولتمردان و کنگرهنشینان آمریکایی با برجام موافق هستند و تنها اقلیتی در آمریکا در مسیر دولت این کشور در راه اجرای برجام سنگاندازی میکنند.
ادعای دروغین تلاش جریانهای اقلیتی در واشنگتن برای نقض برجام، در حالی است که مجلس نمایندگان آمریکا چند روز پیش، طرح تحریمی موسوم به «قانون موشکهای بالستیک ایران و اجرای تحریمهای بینالمللی» را با 423 رأی موافق و تنها 2 رأی مخالف تصویب کرد.
به آمارهای دیگری که خلاف واقع بودن ادعای یادداشت فوق را اثبات میکند، توجه کنید:
ـ تصویب تحریم (S722 مادر تحریمها و یا همان سیاهچاله تحریم) در مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۱۹ رأی موافق و ۳ رأی مخالف (که هر ۳ نفر هم جمهوریخواه بودند). (مرداد 96)
ـ تصویب تحریم S722(مادر تحریمها و یا همان سیاهچاله تحریم) در سنای آمریکا با 98 رای موافق و 3 رای مخالف.
ـ تصویب طرح تمدید 10 ساله قانون تحریمهای ایران(قانون آیسا) در مجلس نمایندگان آمریکا با 419 رأی موافق و یک رأی مخالف.(آذر 95)
ـ تصویب طرح تمدید 10 ساله قانون تحریمهای ایران(قانون آیسا) در سنای آمریکا با 99 رأی مثبت و بدون هیچ رأی مخالف.
نکته قابل توجه و تأمل دیگر آن است که خسارات عدیده برجام در عرصههای مختلف از جمله تعمیق رکود در پسابرجام، گرانی، بیکاری، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی، تعلیق فعالیتها و دستاوردهای ارزشمند هستهای و در مقابل بدعهدی حریف در اجرای تعهداتش و نقض مکرر توافق هستهای، آنقدر واضح و عیان است که سنگ برجام را به سینه زدن و حمایت از آن، دیگر نمیتواند از روی سادهلوحی باشد بلکه به وضوح بیانگر فرار از پذیرش مسئولیت و پیگیری منافع نامشروع باندی مدعیان اصلاحات است که با توجه به عملکردشان در عبور از اصول و خطوط قرمزها موضوع عجیبی نیست. طیفی که تأکید میکرد در روز اجرای توافق همه تحریمها برداشته میشود، در چنین شرایطی هنوز هم به برجام امیدوار است. در کویر برجام آنقدر بمانید تا زیر پایتان علف سبز شود!
البته منظور این یادداشت از رسانههایی که ناکوکند و با سیاستهای کلیت نظام جمهوری اسلامی رویکرد ناهمگون دارند! همان روزنامهها و خبرگزاریهای انقلابی است که چهار سال پیش، بر اساس شواهد و قرائن عهدشکن بودن آمریکا و بیفایده بودن مذاکره را هشدار دادند. موضوعی که مقامات بلندپایه دولت این روزها به آن معترفند و مذاکره با آمریکا را دیوانگی میخوانند.