مقابله با فرهنگ عاشورا در جمهوری آذربایجان /باز هم دست صهیونیستها در کار است
گسترش تعاملات و همکاریهای دوجانبه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در ابعاد مختلف و عزم راسخ طرفین برای افزایش مبادلات اقتصادی و ایجاد کریدور شمال – جنوب و خط آهن آستارا-آستارا و همچنین استفاده از پتانسیلهای گسترده فرهنگی و تاریخی میان دو کشور، زمینه را برای نزدیکی هرچه بیشتر دو همسایه هموارتر میسازد. گذشته از این و صرفنظر از کمکهای گسترده جمهوری اسلامی ایران به جمهوری آذربایجان در طول جنگ قره باغ و حمایت و اسکان آوارگان این جنگ خانمانسوز، امروزه نیز جمهوری اسلامی ایران از هیچ کمک و حمایتی از جمهوری آذربایجان در صحنههای بینالمللی و احترام به تمامیت ارضی این کشور و تلاشی جمعی برای ایجاد تعاملی سازنده و داشتن روابط حسنه با این کشور دریغ نمیکند.
ولی متأسفانه آنچه امروزه مشهود است؛ ناراحتی و عصبانیت محافل صهیونیستی داخلی و خارجی در این کشور از گسترش تعاملات با ایران میباشد. بهطوریکه هر از چندگاهی و به بهانههای مختلف، عوامل رژیم صهیونیستی با لجنپراکنی و سخنان ناشیانه، سخیف و غیردیپلماتیک سعی در تخریب اذهان عمومی و ایجاد فضاسازی رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران میکنند. همه این اقدامات درحالی انجام میپذیرد که از طرف محافل رسمی و غیررسمی جمهوری اسلامی ایران، هیچ واکنشی علیه کشور دوست و برادر جمهوری آذربایجان صورت نمیگیرد.در پي برگزاري پرشکوه مراسم روز عاشورا در جمهوری آذربایجان که برغم تمامي محدوديتها، بهطور معجزهآسایی با عظمت خاصي برگزار شد، همچنان محافل سکولار و شيعهستيز در این کشور در اينباره اظهار نگراني ميکنند و اين اظهار نگرانيها در آستانه اربعين حسيني با مصاديق جديدتري پيگيري مي شود تا از حضور گستردهتر شيعيان جمهوري آذربايجان در راهپيمايي عظيم اربعين جلوگيري شود.
يکي از این سخنگويان جريان ضدعاشورا در جمهوری آذربایجان؛ فاضل مصطفي، نماينده مجلس جمهوري آذربايجان و از پرورشيافتگان جريان نورچيهاي ترکيه در اين کشور میباشد که ظاهرا به علت توانايياش در ايراد جملاتي سبک و به ظاهر علمي و ترکگرايانه و روشنفکرمآبانه، موضعگيري عليه تشيع و در واقع لجنپراکني موذيانه عليه تشيع و ايران به وي محول شده است. فاضل مصطفي که در طول زندگي سياسي خود بارها ميان جريانهاي رقيب در جمهوری آذربایجان جاي عوض کرده و آلت دست بودن وي براي جريانهاي سياسي رقيب در این کشور روشن است، اينبار در کسوت نماينده مجلس جمهوري آذربايجان عليه تشيع، يعني مذهب اکثريت مطلق مردم جمهوري آذربايجان موضعگيري ميکند. اين فرد، در جواني به عنوان يکي از افراطيترين طرفداران ابوالفضل ائلچيبيگ که با موجسواري بر روي احساسات عمومي پس از فروپاشي شوروي و البته با تقلب و کسب حمايت غرب و ترکيه، قدرت سياسي را در باکو به دست گرفته بود، در دولت ائلچيبيگ فعال بود و به همين علت نيز در دوره به قدرت رسيدن حيدرعلياف، تحت فشار مقامات دولتي بود و به توهین عليه حيدرعلياف و ستايش ائلچيبيگ و آتاتورک ميپرداخت، تا آنکه براساس قوانين و بازيهاي سياسي خاص جمهوري آذربايجان، مجددا به نظام وظيفه فراخوانده شد و در همين دوران، براساس طرحهاي ويژه سازمانهای امنيتی جمهوري آذربايجان دچار شستشوي مغزي و «تحول روحي» شد و اين بار پس از بازگشت از خدمت نظام به عرصه سياست، «حزب تاسيس بزرگ» را تشکيل داد و آرام آرام به گذشته خود پشت کرد و نهايتا، در دوره الهام علياف، يکي از کرسيهاي نمايندگي مجلس جمهوري آذربايجان را به عنوان جايزه خيانت به افکار پيشين خود دريافت کرد و در اين دوره جديد، با توجه به افزايش نفوذ و تاثيرگذاري صهيونيسم بر ارکان فکري نظام لائيک جمهوري آذربايجان، به يکي از عناصر محلي صهيونيسم در جمهوری آذربایجان تبديل شد و بهطور مستمر عليه تشيع و آئينهاي شيعي و بخصوص همه ساله در ايام محرم و صفر به موضعگيريهاي سياسي و انتشار مقالات عليه تشيع و عاشورا و شرکتکنندگان در مراسم عزاداري حسيني و جاهل و نادان خواندن مردم جمهوري آذربايجان به خاطر عزاداري براي امام حسين(ع) و نيز به فحاشي عليه جمهوری اسلامی ايران بخاطر حضور مردم جمهوري آذربايجان در مراسم عاشورا ميپردازد.
اين پان ترکيست افراطي و عنصر صهيونيسم، امسال نيز بلافاصله پس از مراسم عاشورا، در گفتوگو با بخش آذري راديو آزادي آمريکا، مردم اين کشور را به خاطر شرکت در مراسم عزاداري حسيني در ايام محرم، به جهالت و وحشيگري و «تبليغ ايدئولوژي ايران» متهم کرد و افزود: « نتيجه اين ذهنيت آن است که کودکان در مراسمهاي ديني استثمار ميشوند. اين، خيلي خجالتآور و مايه روسياهي است. معنايش اين است که ما در جلوگيري از سوق يافتن کودکان به جهالت و خرافات و ناداني، عاجز هستيم. معنايش اين است که نظام آموزشي ما نميتواند کودکان را پرورش دهد و آنها در کنار «پدران نادان و مادران جاهل» خود در مراسمي که با ويژگيهاي اسلامي منطبق نيست و صرفا به عنوان عادت برگزار ميشود، حضور مييابند و با مشاهده مراسم وحشت و خشونت، دچار تنشهاي رواني ميشوند. تمامي اينها، نشانه سربرآوردن جهالت در کشور است. به همين علت، من طرفدار برخورد جدي با اين مسئله هستم. بايد نهادهاي انتظامي گامهاي جدي بردارند. والديني که کودکان خود را به اين مراسمها ميبرند، بايد مجازات شوند. حتي ممکن است در اينباره به مجلس ملي، تصويب قانون جديد پيشنهاد شود.» فاضل مصطفي حرکت عزاداران در شهر گنجه را به رغم ممنوعيت دولتي، آشوب ناميده و گفته بود: «آشوب در گنجه را ديديد. کسي نيست که از حسينخان و زيادخان که در زماناشغال گنجه، از جان خود گذشتند، يادي بکند. اما، کساني که به مزار آنها سر هم نميزنند، افسانه ميسازند و ايدئولوژي کشورهاي همسايه (ايران) را گسترش ميدهند. اين، تهديدي براي نظام لائيک (جمهوري) آذربايجان است. بايد عليه اين استثمار کودکان، مجازات جدي در نظر گرفته شود تا هيچ کس جسارت نکند آنها را به اين روند جذب کند»
در واقع، اين جوسازيها عليه تشيع در جمهوري آذربايجان، ابتکاري شخصي تلقي نميشود و در واقع، ماموريتي است که اجراي آن را برخي محافل صهیونیستی به عناصري همچون فاضل مصطفي و رسانههاي جمهوري آذربايجان محول کردهاند.
اخيرا، اياز مطلباف، رييس جمهوري پيشين آذربايجان، شرکتکنندگان در مراسم عظيم عاشوراي جمهوری آذربایجان را به «ارتشي منظم» تشبيه و همچنين تصريح نمود که حتي نظام کمونيستي شوروي نيز نتوانست اسلام را از قلوب مردم جمهوري آذربايجان بيرون کند. با توجه به اين واقعيت که سياستمداران مجربي همچون اياز مطلب که دوره حاکميت نظام کمونيستي شوروي و برهههاي حاکميتي پس از آن را تجربه کرد و به نقاط قوت و ضعف همه آنها واقف است، بر عبث بودن «مبارزه با خدا» و مقابله با عزاداري حسيني تاکيد ميکنند، اينکه برخي محافل دینستیز و صهیونیسم در جمهوری آذربایجان، حاضر به تکرار تجربههاي ناموفق رژيمهاي کمونيستي شوروي، کماليستي ترکيه و رژیم صهيونيستی در مقابله با دين و مذهب مردم ميشوند.امید است سفر اخیر الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان نویدی پایانبخش اظهارات نسنجیده و ثقیل مجلسنشینان جمهوری آذربایجان و گامی بزرگ در جهت حذف سیاستهای ضددینی و اقدامی اساسی در حرکت به سوی تعامل و همکاری صادقانه با جمهوری اسلامی ایران باشد. تردیدی نیست که ادامه روند شاخ و شانه کشیدن علیه جمهوری اسلامی ایران از تریبونهای مختلف و سعی در زیر سؤال بردن ارزشهای دینی و ایدئولوژی این کشور، علاوه بر انجام اقدامات متقابل، نتیجهای بهغیر از ایجاد بدبینی و گسترش سایه سرد بر احساسات دوستانه و برادرانه در ایران را خواهد داشت.