kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۸۱۲۵
تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۱
تروریسم صهیونیستی-2

گروه‌های مسلح تروریستی در «کـاخ»


جنبش كاخ
اين گروه در زمينه‏هاى نژادپرستى، خشونت و فعاليت‏هاى تروريستى، از اغلب گروه‏هاى تروريستى صهيونيستى، راست‏گراتر و متعصب‏تر است. اقدامات تروريستى اين گروه نه تنها عرب‏ها، بلكه يهوديان چپگرا را نيز در برمى‏گيرد.
بنيادگذار و نظريه‏پرداز اين جنبش، كه حق رأى منحصر به فردى در آن داشت، خاخام مائير كاهانا بود. او در سال 1969.م، دو سال پس از جنگ ژوئن 1967.م، از ايالات متحده‏ آمريكا وارد سرزمين اشغالى (فلسطين) شد. وى زندگى تروريستى خويش را از هنگامى كه در آمريكا به سر مى‏برد آغاز كرد، و در آنجا انجمن دفاع يهود را به وجود آورد، كه يك جنبش افراطى - تروريستى بود.
كاهانا به پدرخوانده‏ خشونت و فعاليت تروريستى در فلسطين اشغال‌شده معروف شد. مواضع افراطى و نژادگرايانه‏ وى برضد عرب‏ها مشهور بود. او در نخستين روزهاى اقامت خود در فلسطين اشغال شده، در رأس جنبشى قرار گرفت كه در ميان گروه‏هاى سياسى، نوبنياد بود. وى نام آن را دوف، به معناى «سركوب خائنان» گذاشت. يكى از نشان‏هاى اين گروه، مشت گره كرده‏اى در درون سپر داوود بود. اين نشان، يكى از نشان‏هاى سازمان دفاع يهود به شمار مى‏رفت، كه كاهانا آن را چندين سال پيش، در ايالات متحده آمريكا ايجاد كرده ‏بود.
مائير كاهانا در خلال مدت كوتاهى در عرصه‏ سياست رژيم صهيونيستى به شخصيت مشهورى تبديل شد. او جنبش خود را به يك حزب تبديل ساخت، تا بتواند به كنيست (پارلمان) راه يابد، و مواضع افراطى خود را عرضه نمايد. وى بعدها به دست يك عرب مصرى به قتل رسيد.
از سال 1972.م و پس از بنيادگذارى كاخ، شبكه‏ پيچيده‏اى از گروه‏هاى مسلح تروريستى در سطوح مختلف در درون آن رشد يافتند. اعضاى جنبش كاخ در حريم دانشگاه عبرى شهر قدس حضور مى‏يافتند، و به دانشجويان عرب حمله مى‏كردند.
بعدها عمليات خشونت‏آميز توسط اعضاى اين گروه گسترش يافت. آنان اغلب از فارغ‏التحصيلان انجمن دفاع از يهود بودند، كه به دنبال پيشواى خود از آمريكا به فلسطين اشغال شده مهاجرت كردند. عمليات تروريستى كاخ در سال‏هاى 1983 – 1982.م به اوج خود رسيد.
دان عومر، نويسنده‏ى مقاله‏ نئوفاشيسم در اسرائيل مى‏نويسد:
«تلاش براى چيرگى بر مسجدالاقصى؛ نقشه‏ منفجر كردن گنبد صخره؛ تيراندازى در نزديكى گنبد صخره، كشتن اميل گرينتشفايك در يك راهپيمايى گروه صلح اكنون، به هنگام تجاوز رژيم صهيونيستى به لبنان؛ حمله به يك اتوبوس عرب در نزديكى كوه هرتزل در قدس؛ يك رشته انفجار در قدس عربى؛ و آتش زدن خودروهاى مردم عرب در حمله‏ ابوالطور و نيز ده‏ها عمليات تروريستى عليه فلسطينيان، از جمله اقدامات تروريستى اين گروه مى‏باشد.»
سلسله اقدامات تروريستى اين گروه، دليل بسنده‏اى بر ماهيت جنبش كاخ و سردمدار و اعضاى آن، و نيز بيانگر سرشت هدف‏ها، ابعاد و برنامه‏هاى جنبش است. آماج محورى اين جنبش، بيرون راندن عرب‏ها از زمين‏هايشان بود. جاد سروتمان، منشى خاخام كاهانا، در يك مصاحبه‏ مطبوعاتى، آشكارا اين هدف را بر زبان رانده است:
«اين حق ماست كه عرب‏هاى زيادى را در اين جا نگه نداريم.»
يكى از اعضاى بسيار تندرو جنبش كاخ نيز گفته است:
«لازم است براى بيرون راندن عرب‏ها از كشور، با بهره‏جويى از شيوه‏هاى فورى خشونت‏آميز فعاليت كرد.»
پيدايش جنبش گوش‏آمونيم در نخستين سال‏هاى پس از جنگ رمضان 1973.م، به تدريج خاخام كاهانا را به حاشيه‏ عرصه‏ راست‏گرايان كشاند. همچنين چيرگى جنبش گوش‏آمونيم بر رسانه‏هاى گروهى، اعضاى جنبش كاخ را واداشت تا در محدوده‏ اين جنبش، كه در ابتداى كار خود چندين هزار تن را در برمى‏گرفت، فعاليت كند. كاخ اين عمل را به نيت بهره‏بردارى از شهرت عمومى جنبش گوش‏آمونيم؛ و استفاده از نيروى انسانى اين جنبش به‏عنوان ذخيره‏ى جنبش، به عنوان كاخ انجام داد.
در مقابل، عوامل كاخ تلاش كردند تا شهرك يهودى‏نشين كريات اربع را به يكى از مراكز عمده‏ فعاليت خويش تبديل كنند. در اين مرحله، اعضاى جنبش كاخ، اغلب از اعضاى پيشين سازمان دفاع يهود بودند كه پس از حاخام خود مائير كاهانا، از ايالات متحده آمريكا به فلسطين اشغال شده كوچ كردند.
تلاش جنبش كاخ براى چيرگى بر شهرك يهودى‏نشين كريات اربع به يك رشته رويارويى ميان اين جنبش، و خاخام موشه ليفنگر و عوامل وى انجاميد.
نبرد مردمى، كه توسط شاخه‏اى از جنبش گوش‏آمونيم به نام كميته‏ متوقف كردن عقب‏نشينى از سينا، عليه قرارداد صلح با مصر، و عقب‏نشينى از شبه‏جزيره‏ سينا انجام گرفت؛ بر تندروى خاخام كاهانا و دار و دسته‏ وى كه در دو انتخابات شكست خورده بودند، افزود.
كاهانا سعى كرد جنبش كاخ را به عنوان يك حزب سياسى، و به منظور موفقيت در انتخابات كنيست سازماندهى كند، تا در آن جا مواضع تندرو خويش را ارائه دهد. وى حتى ليست كانديداهاى كاخ را به كميسيون انتخابات كنيست عرضه داشت. اما دكتر موشى عتسيونى، قاضى پيشين ديوان عالى به سبب نژادپرستى بسيار افراطى‏اش، از پذيرفتن فهرست نامزدها خوددارى ورزيد. اين امر باعث رنجش ساير دوستان دكتر عتسيونى نماينده (اعضاى فراكسيون‏هاى ليكود و كارگر) در كميسيون شد.
وجه مشخص كاخ نسبت به ساير گروه‏هاى تروريستى در فلسطين اشغالى، آن است كه شمار فراوانى از اعضايش در سن پايين‏تر از بيست سال قرار دارند. شايد دليل اين امر آن باشد كه عضويت در اين گروه، نياز به پرداختن حق عضويت نياز ندارد.
در اين جا لازم است به منابع مالى اين جنبش، كه مطبوعات صهيونيستى ادعا دارند سرى است، اشاره كنيم. منابع درآمد كاخ بسيار محرمانه است. حاخام كاهانا ادعا مى‏كرد كه جنبش وى متكى بر كمك‏هايى است كه از هوادارانش در ايالات متحده آمريكا مى‏رسد. اما از نام بردن افراد و مؤسسه‏هايى كه كمك‏هاى مالى مى‏كردند، خوددارى مى‏ورزيد.
برخى بر اين باورند كه به سبب همكارى كاهانا با سازمان سيا، بخشى از كمك‏هاى مالى به صندوق جنبش را، اين سازمان تأمين مى‏كند. برخى اعتقاد دارند كه يك ميليونر يهودى ساكن بيت‏المقدس، سهم بزرگى را در كمك مالى به جنبش كاخ ايفا مى‏كند.
در زمينه‏ پيوند كاخ با رژيم صهيونيستى، در ظاهر هم پيوندى آشكارى ميان دو طرف - چنان كه در مورد گوش‏آمونيم وجود دارد - موجود نيست. اما مسأله‏ آن هم پيوندى غيرمستقيم را نمى‏توان ناديده گرفت. كارى كه در زمينه‏ شيوه‏هاى پيگرد و محاكمه‏ انجام‏دهندگان عمليات تروريستى كاخ، و ديگر سازمان‏هاى تروريستى ديده مى‏شود. آنان با سهل‏انگارى فراوان مقام‏هاى رژيم صهيونيستى روبه‏رو مى‏شوند.