صف دبهها(نگاه)
علی اکبری
آن زمان که یکی از دولتمردان و اعضای تیم مذاکرهکننده کشورمان از دبه کردن طرف آمریکایی بعد از مذاکرات برجام و عدم انجام تعهدات از سوی طرف آمریکایی سخن گفت شاهد استیضاح وی از سوی ریاست محترم جمهور بودیم اما اکنون سخن آن مسئول محترم، از زبان دیگر افراد تیم مذاکرهکننده شنیده میشود با این تفاوت که این بار طرفی که دبه کرده است، فقط آمریکا نیست بلکه به تعبیری باید گفت شاهد صفی از دبهها هستیم که طرف غربی، ردیف کرده است. رئیسجمهور گاوچران آمریکا که ادبیاتی سزاوار قمارخانهها و مراکز فساد غربی دارد مذاکره مجدد در موضوع برجام و اخذ امتیازات بیشتر از ایران را در دستور کار خود قرار داده است و به انحاء مختلف تلاش دارد این امر را عملیاتی نماید. کنگره و سنای آمریکا نیز که برخی خوشخیالان داخلی آنها را به جناح تندرو و جناح معتدل تقسیمبندی میکردند در صفی واحد و تقریباً صددرصدی هر چند روز، قانون و مصوبهای جدید در تشدید تحریمها و مانعتراشی در اجرای برجام تصویب میکنند تا از زبان آقایانی که در روزهای اول بعد از امضای برجام از پایبندی همه طرفین به برجام سخن میگفتند، بشنویم که آمریکا نه به روح برجام بلکه به جسم برجام نیز پایبند نبوده است.
اما این تمام ماجرا نمیباشد. فرانسه که در مذاکرات برجام، نقش پلیسِ بد را بازی میکرد و با تمام بدعملیهایی که در این مذاکرات و قبل از آن داشت، پاداش دریافت کرد و شرکتهای خودروساز فرانسوی موفق به کسب درآمد از بازار ایران شدند، با رئیسجمهور جوان خود سخن از امکان مذاکره درخصوص برجام گفت تا موضع طرف آمریکایی در این خصوص را تقویت کرده باشد. امانوئل مکرون که کشورش سابقه سیاهی در ارتباط با ایران داشته و دارد و تاکنون نیز هیچ برخورد مناسبی را مشاهده نکرده است، دلیلی نمیبیند که این بار نیز ایران بخواهد با این سخنان گزافه وی برخورد سلبی داشته باشد و بنابراین جرئت میکند که چنین سخن بگوید و در توافقی که امضا شده، دبه کند.
ماجرا اما همچنان ادامه دارد. بعد از فشار آمریکا بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخصوص اعلام عدم پایبندی ایران به برجام و تقاضای دسترسی به اماکن نظامی ایران، این آژانس در رویکردی که میتوان آن را تأیید نظر آمریکا درخصوص لزوم مذاکره مجدد درخصوص برجام دانست اعلام کرد که با توجه به ابهاماتی که در برخی از بندهای برجام درخصوص چگونگی راستیآزمایی از اقدامات ایران وجود دارد لازم است که در این خصوص شفافسازی شود و مشخص شود که آژانس چگونه میتواند این موضوع را پیگیری نماید. بندهایی که مورد توجه آژانس قرار گرفته است به گونهای تفسیرپذیر است که به این بهانه میتوان تمام مراکز علمی، تحقیقاتی، نظامی و... کشور را مورد بازدید قرار داد. قبلاً گفته شده بود که اگر به طرف غربی اجازه داده شود، از تدریس درس فیزیک در دانشگاههای ایران ممانعت به عمل خواهد آورد و بهانه جدید آژانس چیزی در همین حدود است. آژانس اگر بخواهد از موضع فنی خود به موضع سیاسی تنزل کند که معمولاً نیز در قبال ایران اینگونه بوده است میتواند هر چیزی را مستمسکی برای اعلام عدم پایبندی ایران قرار دهد و با این بهانهها میتواند فعالیت تمام دانشگاههای صنعتی کشور را با اخلال مواجه سازد و دامنه نظارت خود را نه به دانشکدههای فیزیک که به دیگر دانشکدههای فنی و پایه نیز تعمیم دهد به این بهانه که برای شبیهسازی یک آزمایش هستهای مجازی، بسیاری از علوم پایه و فنی باید به کمک یکدیگر بیایند و برای اینکه آژانس مطمئن شود که چنین رویدادی اتفاق نخواهد افتاد باید بر تمام این مراکز نظارت داشته باشد. درخصوص موضوع چاشنیهای انفجاری نیز پذیرفتن منطق باطل آژانس توسط ایران، باز کردن درب تمام مراکز نظامی کشور بر روی بازرسان آژانس خواهد بود. البته این نگاه خوشبینانه است وگرنه از این پس میتوان اینگونه فرض کرد که هر انفجاری که در پروژههای راهسازی، معادن و... اتفاق میافتد باید از قبل با آژانس انرژی اتمی هماهنگ شود چرا که ممکن است ایران بدون اطلاع به آژانس از این چاشنیها در انفجارات استفاده کند.
با این وجود به نظر میرسد کورسوی امیدی در طرف غربی وجود دارد که تلاش میکند پای ایران را به مذاکره مجدد بکشاند. برخی سخنان نه چندان دقیق از سوی برخی دولتمردان کشورمان در گذشته و حال این امید را در دشمن زنده کرده که بتوان امتیاز بیشتری از ایران گرفت. برخی سخنان مبنی بر اینکه ایرانیان نسبت به اهداف آمریکا دیرباور هستند ظاهراً با این پیشفرض مطرح شده که آمریکا هدف برقراری ارتباط دوستانه و از موضع برابر با ایران را در پیش گرفته اما ایرانیان به خاطر سابقه گذشته به این نیت و هدف آمریکا اعتماد ندارند در حالی که ماجرا به گونهای دیگر است. تجربه برجام تجربهای بود که در صورت وجود منطق و حکمت، میتواند کشور را تا همیشه از اعتماد به بیگانه و دشمن برحذر دارد. دشمنی آمریکا با ملت ایران ریشه در موضوع هستهای و امثالهم ندارد. دشمنی آمریکا با ایران از جنس دشمنی حق و باطل است که هیچگاه از بین نخواهد رفت. نزدیک شدن و مذاکره آمریکا با ایران با هدف بهبود روابط و از بین بردن خسارات فجایعی که آمریکا در حق این ملت روا داشته نبوده است بلکه از سر حیله و نیرنگ و به واسطه ناتوانی در غلبه بر ایران در میدان نظامی و تحریم بوده است. اگر ترامپ برجام را بدترین توافق آمریکا مینامد دلیل آن را باید در استکبار آمریکا جستوجو کرد. برجام حفرههای زیادی دارد که طرف آمریکایی هر غلطی میکند با این توجیه که برجام نقص نشده است، از تبعات آن فرار میکند اما با تمام این تفاسیر، یک موضوع را نمیتوان نادیده گرفت. رئیسجمهور مستأصل قبلی آمریکا که سخن از باز کردن پیچ و مهرههای تأسیسات هستهای ایران میگفت، با درماندگی و ناتوان از پیادهسازی این راهبرد، مجبور شد که از این خواسته خود تنزل کند- امری که البته اگر طرف ایرانی و دولتمردانی که تازه بر سرکار آمده بودند فرصت شناسی میکردند، در مذاکره عجله نمیکردند، به قولهای شفاهی دولتمردان آمریکایی بسنده نمیکردند، ناتوانی آنها در مقابل ایران را میدیدند و سخن از خالی بودن خزانه و نبودن مایحتاج مردم نمیگفتند، به توفیق حداکثری میانجامید- و البته این اولین بار نبوده که آمریکا در مواجهه با ایران موفق به تأمین و برآورده سازی اهداف خود نشده است و آخرین بار نیز نخواهد بود. برای آمریکا به عنوان مظهر اتمّ استکبار پذیرفتنی نیست که راهبردی را تعیین کند و در تأمین و عملیاتی نمودن آن ناموفق باشد. آنها که هنوز معتقد به لزوم امتیازدهی به آمریکا هستند باید بدانند مذاکره و امتیازدهی به آمریکا، حد یقفی جز دست کشیدن ایران اسلامی از تمامی آرمانها و اصولی که به آن پایبند است و بازگشت به گذشتهای که همهچیز کشور در دست آمریکاییها بود، ندارد.
در موضوع دبه کردن جدید طرف غربی نیز باید این باور در طرف غربی به وجود آید که ایران اسلامی گزینههای جایگزین فراوانی برای مقابله با رویکرد آمریکا دارد و ذوقزدگی برخی اذناب داخلی طرف آمریکایی برای امضا متمم برجام یا برجامهای بعدی، ره به جایی نخواهد برد. ارتجاعی که برخی از دلخوش به آن دارند، توهمی است که فقط در دنیای خیالی خودشان وجود دارد. ایران اسلامی در آستانه چهلسالگی خود درخت تنومند و استواری است که با امید به آینده و عبرتآموزی از گذشته، شاخ و برگ شجره طیبه خود را در اقصی نقاط عالم گسترش داده است. عاشورایی که گذشت گوشهای از نمایش مدافعان گفتمان «هیهات منا الذله» بود. آرمان جمهوری اسلامی ایران که توسط امام امت مطرح و توسط امام خامنهای بسط و توسعه داده شده است، همان آرمان سید آزادگان جهان و آرمان عاشورا و تلاش برای استقرار کلمه توحید و دستیابی ابناء بشر به عدالت، صلح، آزادگی و سعادت دنیا و آخرت است، در جایجای این عالم قابل مشاهده است و دیر نیست روزی که اسلام، تمام سنگرهای جهان را فتح کند. برخلاف برخی یاوهسرایان که سخن از بازگشت ایران با امپراتوری پارس میگویند ما به دنبال احیا گفتمان اصیل اسلامی و تشکیل مدینه النبی و تمدن بزرگ اسلامی هستیم و هر دستی که با ما در مسیر ترویج کلمه حق و نابودی باطل، تلاش کند، به گرمی میفشاریم.