نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
قلمفرسایی جاده صافکنهای نظام سلطه در ستایش تجزیهطلبی!
سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی ضمن حمایت از تجزیه عراق به صورتی بیشرمانه و غیرقابل باور مقصر جنایات رژیم صدام در بمباران شیمیایی حلبچه را ایران دانست!
در بخشی از این یادداشت آمده است «به نظر من همه قدرتهای منطقه بالاخره باید بپذیرند واقعیت انکارناپذیری وجود دارد و مردمانی هستند رنجدیده و مبارز با تفکر و اقتصاد و فرهنگی متفاوت؛ مردمی صلحطلب که به هیچ کشوری حمله و دستدرازی نمیکنند و فقط میخواهند آب و خاک و لباس و فرهنگ و زبانشان را حفظ کنند.»
نویسنده افزوده است «ما بهعنوان ایرانی واقعا باید بتوانیم پشتیبان قلبی و فکری و روحی آنها باشیم. این یک فرصت تاریخی در توسعه فرهنگ و سیاست و (توان) سرزمین خودمان است که نباید آن را از دست بدهیم.»
توجیه جنایات صدام!
اما حیرتآورتر آنجاست که روزنامه زنجیرهای شرق در بخش دیگری از این نوشتار مقصر جنایات صدام را نیز ایران خوانده و نوشته است: «به خاطر همکاری با نیروهای ایرانی در جنگ بود که ١٨٢ هزار نفر را زنده بهگور کردند. بمباران شیمیایی حلبچه اتفاق افتاد برای آنکه نیروهای ایرانی در آنموقع در شهر حلبچه بودند. آنها برای همکاری و همفکری و همدلی با ایرانیها تاوان سنگینی دادند. سؤال این است با این پشتوانه تاریخی ایرانیها چگونه میتوانند به آنها کمک کنند؟»
در باره این نوشتار بایستی نکاتی را متذکر شد، نخست آنکه نویسنده به تصریح از تجزیه عراق حمایت کرده است و این رویکرد روزنامه زنجیرهای شرق در مغایرت با امنیت ملی کشور و امنیت منطقه است، روزنامه شرق تجزیه عراق را اولین گام در تجزیه دیگر کشورهای منطقه از سوریه تا ترکیه خوانده است! که این نوع سخن گفتن پرده از چهره آنانی میافکند که در دیگر اوقات صدای وطنپرستی شان گوش فلک را پر میکند، همچنانی که دیدیم در دوره دفاع مقدس اغلب جوانان بیادعای جنوب شهرها و روستاها برای دفاع از وطن شتافتند و آنها که در پایان مجالس خویش میایستادند و کراواتشان را مرتب میکردند و سرود «ای ایرانای مرز پر گهر میخواندند» یا از وطنگریختند یا به آرامش ییلاقها خزیدند!
نکته دیگر آنکه ایران در جنگ تحمیلی از تمامیت ارضی خود دفاع میکرد و جنایت صدام علیه مردم مظلوم حلبچه ریشه در سالهای قبل دارد. نویسنده شرق آنقدر نا آگاه بوده که ریشه این تقابل میان حزب بعث و پان عربیستهای عراق را با کردهای این کشور نمیدانسته و تنها سالهای دفاع مقدس را مدنظر قرار داده است. ضمن آنکه هر آنچه در حلبچه رخ داده توجیه مناسبی برای نسل کشی، آن هم با بمباران شیمیایی نیست که روزنامه زنجیرهای شرق به توجیه جنایت صدام پرداخته است!
نه مردم حلبچه و نه ملت مظلوم ایران مسئول جنایات صدام نیستند، حال روزنامه زنجیرهای شرق وکیل مدافع شیطان شده و جنایات صدام را با این بهانه که ایران وارد خاک عراق شده بود و در حلبچه حضور داشت توجیه میکند بیآنکه بنویسد ایران در دفاعی مقدس به سر میبرد و اگر دفاع نمیکرد چه میشد؟!
آینده معلق برجام
روزنامه اصلاحطلب ابتکار در گزارشی در صفحه اول خود با عنوان «آیا توافق هستهای ایران آیندهای دارد؟» به نقل از یک نشریه آمریکایی به معلق بودن آینده توافق هستهایاشاره کرد و نوشت: «زمان روی کار آمدنش به این توافق پایبند مانده است، با این حال نگفته است که به تعهد آمریکا ادامه میدهد و با این رویکرد، آینده توافق را معلق نگه داشته و مانع از این شده که ایران قراردادهای ریسکپذیر جذب کند. به علاوه، سرمایهگذاران نیز که ایران برای احیای اقتصاد خود به آنها نیازمند است برای ورود به ایران احتیاط میکنند.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «ایران به همین دلیل تلاش کرده است تا روابطش با اروپا را هر چه عمیقتر کند تا هزینههای اروپا را در صورت پیروی از آمریکا بیشتر کند. اما اتحادیه اروپا به سختی در عرصه سیاست خارجیاش یکپارچه است... این شرایط نامشخص با پیچیدگیهای بسیار همراه است که اروپا باید آن را ارزیابی و برای ادامه اجرای توافق پس از خروج آمریکا برنامهریزی کند.»
گفتنی است روزنامههای زنجیرهای که مامور بزک برجام و چهره آمریکا بودند تا خسارت محض این توافق را به ملت ایران تحمیل کنند، با تیترهایی نظیر «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریمها»، «پیروزی تدبیر بر تحریم»، «تحریم تمام شد» ، «فتح الفتوح برجام »، «توافق قرن»، «آفتاب تابان برجام» و... بدون واقعیت بیرونی سخن میگفتند و در واقع آرزوی خود را تیتر کرده و به مردم رویا فروختند تا امروز تشت رسواییشان از پشتبام بیفتد و به ناچار قبول کنند که عهد بدعهدی آمریکاست. البته هدف روزنامههای زنجیرهای از این نوع تیتر زدن بیشتر از آنکه انتشار رویدادها و واقعیات پیرامون کشورمان بوده باشد، تبلیغات سیاسی برای دولت بود. همین روند تبلیغاتی متاسفانه در طی اجرایی شدن برجام تا به امروز ادامه داشت و شاید همین نوع برخورد با بدعهدی آمریکاییها باعث جریتر شدن و نقض بیشتر برجام و خنثیسازی آن شد.
مواضع اصولی ایران در قبال تجزیهطلبی
روزنامه اعتماد نیز در شماره دیروز دو مطلب را در صفحه نخست خود به موضوع کردستان عراق اختصاص داد. در یکی از این مطالب که یادداشتی است با عنوان «رفراندوم استقلال در کردستان، دغدغهها و مسئولیت ها»، به برگزاری این رفراندوم تجزیهطلبانه و مواضع ایران پرداخته شده است.
در این نوشتار آمده است: «ايران نيز به عنوان همسايه عراق طبعا مواضع و دغدغههاي خاص خود را دارد. اما واضح است كه نگراني دولت ايران از وجود كردستان بهخودي خود نيست. ايران كشور قدرتمندي است. وقتي نيروهاي ايراني قادر هستند هزاران كيلومتر دورتر از سرزمين مادري به عملياتهاي موثر نظامي دست بزنند به طريق اولي قادر خواهند بود تماميت ارضي خود را حفظ و مرزهاي خود را پايدار كنند. بهنظر ميرسد مواضع ايران بيشتر براي پيشگيري از ايجاد وضعيتي است كه مجبور به بهكارگيري مشت آهنين خود شود.»
این یادداشت در ادامه افزوده است: «ايران به عنوان كشوري كه متشكل از قوميتها و مذاهب مختلف است و همواره مراقب توطئه دشمنان خود در اين زمينه است به لحاظ اصولي با جداييطلبي و تجزيه كشورها مخالف است. اين يك موضع اصولي ايران است كه صرفا به كردستان هم اختصاص ندارد. كشور ما در هر جاي جهان با تجزيه كشورها مخالفت كرده است. نمونه بارز اين موضع اصولي نظر جمهوري اسلامي ايران در مخالفت با استقلال كوزوو در سال ٢٠١٠ ميلادي در رابطه با راي مشورتي ديوان بينالمللي دادگستري است كه اين موضع در ديوان مذكور نيز به ثبت رسيده است. موضع اصولي ديگر ايران اين است كه اصولا استقلال «يكجانبه» مناطق يك كشور نقض موازين بينالمللي و حقوق بينالملل است كه نهايتا چنين عملي در صورت رويه شدن ميتواند به همه مناطق جهان سرايت كند و... بنيان همه كشورها و در نتيجه كل نظام جهاني تضعيف كرده و خطر جنگ و خونريزي را افزايش دهد.»
نویسنده در بیان دلایل مخالفت ایران با هرگونه تجزیهطلبی نوشته است: «يكي از دغدغههاي امنيتي ايران اين است كه چنين اقدامي منبع الهام تندروهاي نژادي و دشمنان خارجي شده تا تلاش كنند در ايران و ساير كشورهاي همسايه از احساسات قومي و نژادي سوءاستفاده كرده و ضد امنيت ملي و آرامش مردم از آن بهرهبرداري كنند. دومين موضوع سوءاستفاده بعضي بازيگران بينالمللي است كه منفعت و سعادت خود را در تفرقه و ناآرامي منطقه ما ميبينند و از اين وضعيتها به دنبال نيات شيطاني خويش هستند. رژيم صهيونيستي در راس اين بازيگران قرار دارد. سومين دغدغه ايران مسئوليتي است كه ايران در رابطه با تماميت و آرامش كشور همسايه خود، عراق احساس ميكند. و نهايتا ميتوان گفت كه ايران ناامني همسايگان خود را ناامني خود ميداند.»
تشییع شهید حججی در روزنامههای زنجیرهای
دیروز، یعنی روز چهارشنبه استقبال باشکوه مردم تهران از شهید حججی برگزار شد که حتی رسانههای خارجی نیز به انعکاس آن پرداختند. روز قبل از آن، یعنی روز سه شنبه مراسم تشییع شهید حججی در مشهد برگزار شده بود. یعنی یک خیر و یک پیش خبر برای روز گذشته در مورد شهید حججی وجود داشته است. خبری که میتوان گفت داغترین موضوع دو روز اخیر کشورمان بوده و تمام مسایل را تحتالشعاع خویش قرار داده است.
با این حال صفحات نخست روزنامههای زنجیرهای را که نگاه میکردی خبری از آن نبود. در میان روزنامههای زنجیرهای تنها روزنامه اعتماد در صفحه نخست خود در بالای ستون سمت چپ ضمن تیتری به آماده شدن پایتخت برای مراسم استقبال از شهید حججیاشاره کرده بود و ذیل آن عکسی از مراسم مشهد قرار داده بود.
نکته جالب توجه اما در صفحه نخست روزنامه زنجیرهای بهار دیده میشد. این روزنامه تصویر چهره شهید حججی را به همراه کت و پیراهن تقریبا به رنگ بنفش! منتشر کرده بود. این در حالی است که همین روزنامه زنجیرهای در یادداشتی نوشته بود که جریانی در تلاش هستند که شهدا را به نفع خود مصادره کنند!
طرح بیموقع از رئیسفراکسیون امید
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در شماره دیروز طی مصاحبهای با یکی از فعالان طیف موسوم به اصلاحات به موضوع عدم ائتلاف برای انتخابات آینده مجلس پرداخت. این موضوع در روزهای گذشته توسط محمدرضا عارف رئیسفراکسیون امید مطرح شده بود.
این فعال مدعی اصلاحطلبی چنانکه به این روزنامه گفته بر این عقیده است که طرح این موضوع از جانب عارف بیموقع بوده است: «اولا طرح چنین موضوعی از سوی هر کسی که مطرح گردیده طرح نابهنگامی است. زیرا تحولات دو سال آینده و تغییراتی که در بافت سیاسی احتمالا ممکن است اتفاق بیفتد را ما از هم اکنون نمیدانیم. آنچه که کاملا روشن است و نیاز به استدلال ندارد آن است که ائتلاف مفهومی است که در هنگام مواجه شدن با رقیبی که امکان هماوردی با او به دلایل مختلف وجود ندارد، صورت میگیرد... اگر احتمال عدم هماهنگی و ائتلاف با اعتدالیون، امکان شکست را برای اصلاحطلبان فراهم کند حتما باید در کارزار انتخاباتی از گزینه ائتلاف برای موفقیت استقبال کرد. در نتیجه از هم اکنون نمیتوان گفت آرایش سیاسی ما در دو سال آینده به چه شکلی است. البته هر گروه و جناح سیاسی و در سطح پایینتر هر حزب سیاسی سعی میکند با شعارها و برنامهها و کاندیداهای خودش، خودش را معرفی کند اما اقتضای شرایط و مقدمات پیروزی بعضا جریانات و جناحهای سیاسی را مجبور به ائتلاف با هم خواهد کرد.»