«روضهًًًْْْالشهداء» و آغاز تحریفها
شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی صفحه 87 مینویسد:
بر این تحریفها و مسخها و دروغها باید گریست! انسان وقتی که در تاریخ نگاه میکند میبیند که به سر حادثه عاشورا چهها آوردهاند! امروز اگر کسی بخواهد بر امام حسین(ع) بگرید، بر این مصیبتهایش باید بگرید، بر این تحریفها و دروغها باید بگرید. کتابی است معروف به نام «روضهًًًْْْ الشهداء» از ملاحسین کاشفی. داستانهای تحریف شده، اول بار در کتاب این مرد آمده است.
کتابی نوشته است به فارسی، اولین کتابی که در مرثیه به فارسی نوشته شده همین کتاب روضهًًًْْْ الشهداء است که پانصد سال پیش نوشته شده است. برای مثال شیخ مفید (رضوانالله علیه) کتاب ارشاد را نوشته است و چقدر متقن نوشته است. ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. من وقتی این کتاب روضهًْالشهداء را خواندم، دیدم حتی اسمها جعلی است، یعنی در میان اصحاب امام حسین(ع) اسمهائی را میآورد که اصلاً چنین آدمهایی وجود نداشتهاند، در میان دشمنها اسمهایی را میبرد که همه جعلی است، داستانها را به شکل افسانه درآورده است، چون این کتاب اولین کتابی بود که به زبان فارسی نوشته شد، (مرثیه خوانها) که اغلب بیسواد بودند و به کتابهای عربی مراجعه نمیکردند، همین کتاب را میگرفتند و در مجالس از رو میخواندند. این است که امروز مجلس عزاداری امام حسین(ع) را ما «روضهخوانی» میگوییم.
در زمان امام حسین(ع) روضهخوانی نمیگفتند، در زمان حضرت صادق(ع) هم روضهخوانی نمیگفتند، در زمان امام حسن عسکری(ع) هم روضهخوانی نمیگفتند، بعد در زمان سید مرتضی هم روضهخوانی نمیگفتند، درزمان خواجه نصیرالدین طوسی هم روضه خوانی نمیگفتند، از پانصد سال پیش به این طرف اسم این کار شده «روضه خوانی» روضهخوانی یعنی خواندن کتاب «روضهًًًْْْالشهداء»، همان کتاب دروغ.
از وقتی که این کتاب در دست و بالها افتاد، دیگر کسی تاریخ واقعی امام حسین(ع) را مطالعه نکرد و شد افسانهسازی روضهًًًْْْ الشهداء خواندن. ما شدیم روضهخوان، یعنی روضهًًًْْْالشهداء خوان، یعنی افسانهها را نقل کردن و به تاریخ امام حسین(ع) توجه نکردن.
در شصت هفتاد سال پیش هم مرحوم ملاآقای دربندی پیدا شد، تمام حرفهای روضهًًًْْْالشهداء را به اضافه یک چیزهای دیگر، همه را یکجا جمع کرد که دیگر واویلاست! واقعاً به (حال) اسلام باید گریست!