ردّ خون - ۱1
ترور میانجی سازمان ملل توسط صهیونیست ها
ابراهام اشترن در فوريه1942.م توسط نيروهاى بريتانيا به قتل رسيد. مزدوران سازمان لحى، در تاريخ 6 نوامبر 1994.م، لرد موين وزير بريتانيا در امور خاورميانه را به ازاى انتقام قتل اشترن، در قاهره ترور كردند.
سازمان لحى با همكارى گروههاى تروريستى ديگر، عمليات خرابكارانه وسيعى برضد اعراب و پادگانهاى بريتانيا انجام دادند. از بين اين عمليات، نابودى دستههاى يافا در نوامبر 1947.م را مىتوان نام برد.
در ماه مه 1948.م، نيروهاى لحى به ارتش دفاع اسرائيل پيوستند؛ ولى شاخه فعال آن در بيتالمقدس همچنان در حالت تمرد باقى ماند، و نام خود را جبهه ميهن نهاد. همين گروه، با هماهنگى گروههاى تروريست ديگر، عمليات ترور كنت برنادوت ميانجى سازمان ملل را در 17 سپتامبر 1948.م، طراحى و اجرا كردند.
اين حادثه كه خشم جهانيان را نسبت به اسرائيل برانگيخت، دولت اسرائيل را وادار كرد تا ضمن تعقيب نيروهاى اين سازمان، رهبران آن را دستگير كند، و براى دو نفر از آنان حكم زندان به مدت 8 و 5 سال صادر شد. ولى بلافاصله با عفو ويژه آزاد شدند.
«پس از پيروزى نتان فريدمان (يكى از محكومين در ترور برنادوت)، كانديداى مبارزين در انتخابات كنيست، سازمان به سه گروه منشعب شد. گروه اول، به رهبرى نتان فريدمان؛ كه بعدها به هستدورت پيوست. گروه دوم، به جنبشهاى چپ تندرو پيوست. و گروه سوم به رهبرى پير جمعيت مبارزان پيشگام را تشكيل داد.
دولت اسرائيل بعدها، مدت زمان خدمت كسانى را كه در سازمان لحى فعاليت نظامى داشتند بهعنوان خدمت سربازى آنها محسوب كرد، و آنها مشمول دريافت حق بازنشستگى شدند. رژيم صهيونيستى، ضمن تعيين حقوق بازنشستگى براى آنها به بعضى از ايشان، نشان (مدال) جنگجويان كشور را اعطا كرد.»
بهترين راه براى معرفى كردن سازمان تروريستى لحى (اشترن) كتابهاى زير است كه دو عنوان از آنها را افرادى از اين گروه نوشتهاند:
1. يادداشتهاى يك قاتل؛ اعترافهاى يك جنايتكار از دسته اشترن، به قلم اِونِر كه يك نام مستعار است.
2. زنى از پيروان خشونت؛ خاطرات يك دختر تروريست طى سالهاى 1943- 1948، به قلم گيولا كوهن، كه عضو پارلمان اسرائيل بود. وى در اين كتاب تأكيد كرده است كه همكارى گروههاى تروريستى نزديك و هماهنگ بود، و گاهى نيروهاى هاگانا، پالماخ، ايرگون و اشترن (لحى)، مىتوانستند با هم و در يك زمان ضربه وارد كنند. به اين ترتيب، يك نيروى جنگنده صهيونيستى متحد، به نام جبهه رزمنده تشكيل مىشد.
3. كار بزرگ؛ به قلم يك روزنامهنگار آمريكايى به نام ژيراله فرانك. موضوع اين كتاب ترور لرد موين وزير بريتانيايى در قاهره، توسط دو جوان يهودى است، كه پس از آن به دار آويخته شدند.
فعاليتهاى اين گروه تروريستى، از قبيل غارت بانكها، كشتن افراد، و منفجر كردن خانهها، كشتن نگهبانان، و ساير فعاليتهاى مشابه و تروريستى؛ دليلى است بر تروريسم و خشونتى كه اين گروه از راههاى گوناگون اعمال كرده است.
تيمهاى عمليات (دفاع از اردوگاههاى مهاجرنشين يهود در جليله سفلى)
«اين گروه تروريستى را يوسف ترمپلدور تشكيل داد. تيمهاى عمليات كار خود را با جنگيدن در صفوف متفقين در جنگ جهانى اول همراه ژابوتنسكى و وايزمن شروع كرد. اين تيمها عملاً تشكيل شد و به صورت پايگاهى براى يك سازمان سياسى و تروريستى درآمد، كه چندين حزب صهيونيستى در اواخر جنگ جهانى اول، براى جذب آن رقابت مىكردند.
اين تيمها نخستين مرحله ايجاد و تكميل يك ارتش يهودى در فلسطين بودند، تا به عنوان پيشگامان ارتش اشغالگر يهودى در فلسطين عمل كنند.»
پس از اين كه رژيم صهيونيستى در سال 1948.م در سرزمينهاى اشغالى فلسطين تشكيل شد؛ «دولت اسرائيل (نه تنها) رهبران گروههاى ايرگون و اشترن را محاكمه نكرد، بلكه برعكس، ارتش اسرائيل اعضاى آن را جذب كرد، و در واحدهاى ويژه سازمان داد، و رهبران آن دو به عنوان نمايندگان پارلمان برگزيده شدند. هنگامى كه مناخيم بگين به نخستوزيرى رسيد، در كارت پستالى كه براى ابراهام اشترن فرستاد، از او تشكر كرد. همان كسى كه همراه با گروهش او را در حمله به (روستاى) ديرياسين يارى داد، و طراح ترور ميانجى بينالملل متحد، كنت فولك برنادت بود.»
سازمانهاى فاشيستى و تروريستی در سرزمينهاى اشغالى فلسطين به دنبال تشكيل رژيم صهيونيستى، و در چارچوب ايدئولوژى صهيونيستى، چندين گروه و سازمان فاشيستى با ويژگى آشكار نژادگرايى و تروريستى در سرزمينهاى اشغالى فلسطين رشد يافت. شالوده و آرمان اين گروهها به همان ايدئولوژى نژادپرستانه صهيونيستى باز مىگردد. اين ايدئولوژى، در گذشته و حال، براى ترغيب يهوديان فلسطين اشغالى به گرايشهاى تجاوزكارانه عليه عربها مورد بهرهبردارى قرار گرفته است، تا نقشههاى رژيم صهيونيستى و هدفهاى توسعهطلبانه آن در سرزمينهاى عربى را تسهيل كند.