نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
وزیر راه؛ انتقادگر و ایرادگیر یا مسئول و مکلف
سرویس سیاسی ـ
روزنامه ایران دیروز گزارشی را از سفر هفته گذشته وزیر راه و شهرسازی به مشهد با عنوان «یک سوم جمعیت کشور «بد مسکن» هستند» منتشر کرد و در زیر تیتری نوشت: «پیشنهاد آخوندی به رئیسجمهوری: میزان اعطای تسهیلات مسکن از هر 6 ماه یک برابر به هر 5 ماه یک برابر تغییر کند.»
در این گزارش از قول عباس آخوندی در حاشیه بهرهبرداری از مرکز کنترل ترافیک و مانیتورینگ راهآهن خراسان رضوی آمده است: «آمارها نشان میدهد ۲۷ میلیون واحد مسکونی در کشور وجود دارد در حالی که تعداد خانوارها ۲۴ میلیون نفر است یعنی ۲ میلیون و ۶۰۰ هزارخانه خالی در کشور وجود دارد و در مقابل ۱۹ میلیون جمعیت شهری ایران در بدمسکنی زندگی میکنند و اینها نشان میدهد توزیع بسیار نامناسبی از جهت امکانات صورت گرفته است.»
وزیر راه و شهرسازی همچنین اظهار داشت: «... متأسفانه مسئله بدمسکنی، مسئله تمامی شهرهای ایران است... به رغم آنکه هزاران میلیارد تومان برای اجرای برنامههای توسعه هزینه شده است در ایران ۱۹میلیون نفر در وضعیت بدمسکنی به سر میبرند که یک سوم جمعیت کشور را شامل میشود و این نشان میدهد که یک جای کار ایرادات اساسی دارد.»
وزیر راه طوری سخن میگوید که تصور میشود شخص دیگری غیر از آخوندی وزیر راه و شهرسازی است و این یک منتقد حوزه مسکن است که به انتقاد از سیاستهای شهرسازی میپردازد! در حالیکه مسئولیت اصلی در حل معضلات بخش مسکن به عهده وزارت راه و شهرسازی و شخص وزیر است. آخوندی پس از چهار سال تصدی وزارت راه به جای قرار گرفتن در جایگاه یک ایرادگیر و انتقادگر و معترض باید پاسخگوی این معضلات و مشکلات باشد و برنامه جامع و منسجمی برای آن ارائه کند اما تنها به یک پیشنهاد آن هم درباره وام مسکن به رئیسجمهور اکتفا میکند!
وی طی چهار سال اخیر در حوزه مسکن سیاست فحاشی به مسکن مهر را در پیش گرفت و بدون ارائه یک طرح جایگزین مناسب، تنها شعار مسکن اجتماعی سرداد. ناکارآمدی این وزیر آنجایی کاملا عیان شد که روحانی در جلسه رأی اعتماد به وزرا گفت: «آقای آخوندی وزیر بسیار فعالی بودند البته در بخش مسکن ما نتوانستیم به توافق نهایی با یکدیگر برسیم و در دولت دوازدهم اولین چیزی که از ایشان به جد خواهم خواست مسئله مسکن است.» در این صورت، انتخاب مجدد آخوندی به سمت وزارت راه و شهرسازی شائبه برانگیز است.
ایران در بخش دیگری از این گزارش به صحبتهای آخوندی درباره توسعه حرم مطهر رضوی پرداخت و نوشت: «او با استفاده از عبارت صریح «اشتهای تخریب» در انتهای صحبتهایش گفت: «آنچه در بافت پیرامون حرم ایجاد شده است در خور امام رضا(ع) نبوده و به نظرم به هیچعنوان قابل دفاع نیست.اشتهای به تخریب را کاهش دهیم.»
با وجود اینکه سالیانه میلیونها نفر از سراسر جهان به قصد زیارت به مشهد مقدس میآیند و توسعه امکنه و فضاهای حرم مطهر رضوی برای سهولت حضور زائران امری بدیهی است، استفاده عنوان «اشتهای تخریب» از وزیر راه در این زمینه جای ابهام و سؤال دارد.
تحریف آیتالله طالقانی در سالگرد وفات
روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی به زندگی و مبارزات آیتالله طالقانی به مناسبت سالگرد وفات وی پرداخت.
در جای جای این گزارش زندگی و شخصیت آیتالله طالقانی تحریف شده و نویسنده تلاش کرده است که آن مرحوم را در برابر دیگر بزرگان و فعالین انقلاب قرار دهد!
در بخشی از این گزارش به اختلافات آیتالله طالقانی با فدائیان اسلام اشاره شده و آمده است: «همیشه اهل مدارا بود و جوانمردی، به مخالفان خود هم کمک میکرد؛ مثلا با تندروی فدائیان اسلام و نوابصفوی موافق نبود و رویهای که آنها در برابر دکتر مصدق داشتند، اما بعد از کودتای ٢٨ مرداد نواب را در طالقان پناه داد.»
در بخش دیگری از این گزارش نیز تصریح شده است: «آیتالله طالقانی که از سوی امام و انقلابیون به عنوان ابوذر انقلاب نامیده میشد، عمری در میان زندان تا مسجد هدایت، میان تشکلهای سیاسی و مذهبی سر میکند و جز تعامل و مدارا راهی در پیش نمیگیرد.»
درباره ادعای اختلاف میان آیتالله طالقانی و فدائیان اسلام گفتنیهای فراوانی است از جمله اینکه آیتالله طالقانی درباره شهید نواب صفوی گفته است: «من پیش نواب صفوی رفتم و گفتم که چرا با آقای دکتر مصدق اختلاف دارید؟» ایشان در پاسخ گفتند: «اگر آقای دکتر مصدق به وعدهای که داده است عمل کند و احکام اسلام را اجرا کند ما هیچ اختلافی با هم نداریم. من حتی رفتگر حکومت اسلامی میشوم.» پیش دکتر مصدق رفتم. او گفت: «درخواست حکومت اسلامی را بگذارند برای دولتهای پس از من. من دولت ابدی نخواهم بود.»
از این خاطره به وضوح مشخص است که اختلاف فدائیان اسلام و مصدق بر سر اسلام بوده و طبیعی است که آیتالله طالقانی در این مورد طرفدار فدائیان اسلام بوده است، محمد مهدی عبد خدایی از یاران شهید نواب صفوی نیز در خاطرات خود به این ارتباطاشاره کرده و میگوید «نزد آیتالله طالقانی رفتیم و ایشان قول دادند برای رهایی فدائیان اسلام تلاش کنند، سالها بعد از مرحوم عزتالله سحابی شنیدم که آیتالله طالقانی در جلسهای به مهندس حسیبی اعتراض کرده بودند که این چه رفتاری است با فداییان اسلام میکنید؟»
شهید نواب صفوی برای شرکت در مؤتمر اسلامی به مصر میرود و پس از بازگشت از مصر در سال 1333 مورد استقبال آیتالله طالقانی در فرودگاه قرار میگیرد. در سالهای 29-1328 هنگامی فدائیان اسلام مجبور شدند از دست رژیم فرار کنند، آیتالله طالقانی در طالقان به آنها پناه داد و فدائیان با نام مستعار مدتها در آنجا زندگی کردند. در این رابطه گفتنیهای فراوانی است که به یک نکته بسنده میکنیم، اختلاف دو انسان در اموری چون اولویتهای مبارزه امری طبیعی است ولی تلاش روزنامه زنجیرهای برای اثبات این گزاره مجعول که آیتالله طالقانی با فدائیان اسلام اختلافات مبنایی داشته است با اسناد منطبق نیست.
از سوی دیگر روزنامه زنجیرهای شرق تلاش دارد نشان دهد که آیتالله طالقانی با همه گروهها و جریانها حتی ضد اسلامی و انقلابی تعامل داشته است که این موضوع با رویه آن مرحوم و اظهاراتشان قبل از وفات سازگار نیست، آیتالله طالقانی بهار 1358 طی یک سخنرانی در مدرسه فیضیه قم تاکید میکند «نه دولت میتواند مقابل امر ایشان که امر معتبر و مرجعی است و مردم به مرجعیت قبولش دارند مخالفت کند و نه هیچ کس دیگر، مخالفت با رهبری و شخص ایشان مخالفت با دین اسلام است.»
آیتالله طالقانی در خطبههای 9 شهریور 1358 نیز بر مبارزه با فتنه گران تاکید میکند و میگوید «ما این انقلاب را مفت بهدست نیاوردیم که بازیچه یک مشت بازیگر بینالمللی باشیم. هزاران نفر از بهترین جوانهای ما کشته شدند، خیال میکنند مفتی؟... این ملت تحمل نمیکند. قرآن هم تحمل نمیکند. قرآن میگوید: «قاتلوهم حتی لاتکون فتنه» هرجا فتنه شد باید بجنگید. فتنه را قرآن و دین ما تحمل نمیکند...»
با توجه به این اظهارات صریح چگونه میتوان مدعی شد که آیتالله طالقانی با همه از سر تعامل و مدارا رفتار میکرده است؟!
گزارشی از زندگی بخشی از شهروندان در اتوبانها!
روزنامه قانون در گزارشی به زندگی بخشی از شهروندان در اتوبانها پرداخت و نوشت: «وسط اين شهر درندشت كه هر كس پي كار خودش است و شب زير سقفي پر از اميد و آرزو آرام ميگيرد، جايي هست كه آدمهايش ميان آسمان و زمين شب را صبح ميكنند به اميد لقمه ناني كه آنها را از مرگ نجات دهد. آدمهايي كه از ميان اين همه زمين و ملك خدا چند متر سرپناه بيدر و پنجره نصيبشان شده با همخانههايي كه معلوم نيست روز بعد زنده باشند يا نه!»
در ادامه این گزارش آمده است: «از معتاداني خواهم گفت كه راهي پيدا كرده بودند به محفظه خالي پلهاي بزرگراه شيخ فضلالله و زندگيشان ميان آسمان و زمين ميگذشت بدون آنكه كسي بداند. حتي رانندگاني كه از روي اين پلها ميگذشتند، شايد هيچگاه تصور نميكردند كساني هم هستند كه زير چرخهاي ماشينشان اتراق كردهاند!»
رسیدگی به مشکلات کارتن خوابها و به گزارش روزنامه حامی دولت قانون «پل خوابها» از وظایف دولت است، دولتی که در این باره یعنی برطرف کردن فقر مطلق وعدههای فراوانی در دوره انتخابات داده است و اینک وقت عمل به وعدهها است.
مقایسه مضحک مذاکرات اخیر حزبالله با برجام!
روزنامه زنجیرهای بهار در مقایسهای غلط و مضحک، نوشت که چرا منتقدان برجام در برابر مذاکرات حزبالله با داعش روزه سکوت گرفتهاند. این روزنامه اصلاحطلب در سرمقاله خود با عنوان «کدامیک جای دلواپسی دارد؟» نوشت: «در این هفتهها شاهد آن هستیم که چهرههای سیاسی و رسانههایی که نسبت به سیاست خارجی دولت اعتدال و توافق هستهای نگاهی دلواپسانه داشته و دارند درخصوص توافق حزبالله با یک گروه تروریستی روزه سکوت گرفتهاند و حتی در تمجید آن سخن میگویند. به واقع آدمی حیرت میکند که این جماعت «دلواپس» توافقی بر خلاف نظرات کارشناسی و منطق سیاست را که محتمل است تبعاتی دلواپسیبرانگیز برای منطقه داشته باشد، آن هم در زمانی که طرف مقابل نیروهای مقاومت لبنان یک گروهتروریستی به نام داعش است شایسته تقدیر میدانند اما توافقی با جامعه جهانی که بخش عمده خطوط قرمز نظام در آن رعایت شده است مایه ذلت و بدتر از ترکمانچای میخوانند!»
طرح چنین ادعایی که در خوشبینانهترین حالت ناشی از جهل و عدم آگاهی و مطالعه کافی نویسنده یا نویسندگان آن است، در حالی مطرح میشود که اولا حزب الله از موضع اقتدار و قدرت با این گروهک تروریستی وارد مذاکره شد و از یک منظر کاملا انسانی و اسلامی بهصورتی مشروط با انتقال خانوادههای عناصر داعش از مناطق جرود عرسال به سمت ادلب سوریه موافقت کرد و ثانیا این مذاکره درحالی صورت گرفت که گروهکهای تروریستی تکفیری پس از شکست فضاحت بار در میدان نبرد خواستار مذاکره شده و در مذاکرات هم به شروط جبهه مقاومت تن دادند که یکی از شروط حزبالله، روشن شدن سرنوشت نظامیان اسیر جبهه مقاومت و بازگرداندن اجساد مطهر شهدا بوده است، حال آنکه تیم مذاکرهکننده هستهای مجموعهای از دستاوردهای هستهای به علاوه پذیرفتن سنگینترین محدودیتها را با اندک وعدههای نسیه دشمن بد عهد معاوضه کرد و دستاورد آن پس از تحمیل هزینهای سنگین و هنگفت به مردم و کشور «تقریبا هیچ» است.
سوژهیابی زرد برای عبور از مشکلات!
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در شماره دیروز خود خطاب به رئیسجمهور نوشت: آقای روحانی... در حضور وکلای ملت در مجلس شورای اسلامی اذعان کرد «خیلی دلم میخواست حداقل سه وزیر زن داشته باشیم و گزینههای آن نیز انتخاب شده بود اما نشد». در چنین شرایطی که «نشد....»، میتوان حسن روحانی رئیسجمهوری کشور را مورد خطاب قرارداد و عنوان کرد که دستکم برای نشان دادن حمایت خود از زنان کشورش و همینطور به تصویر کشیدن تمایلش به حضور آنان در بطن جامعه، از اهل بیت خود شروع کند و از آنها برای حضور پررنگ و چشمگیر در جامعه، دعوت به عمل بیاورد.
روزنامه زنجیرهای مدعی اصلاحات در میانه مشکلات فراوان اقتصادی و معیشتی موجود به موضوع «احیای بانوی اول » پرداخته است که به نظر میرسد برای فراری دادن دولتمردان از زیر مطالبات مردم
طراحی شده است.