استکبارستیزی در ستایشگری، حماسهخوانی با فضای مقاومت و دفاع ازحرم در گفتوگوی کیهان با مهدی رسولی
باید از اقامه عزا به اقامه حق برسیم
مجتبی برزگر
روضهها را حاج اصغر زنجانی میخواند؛ خانواده شهداء از خواندن ایشان بسیار استقبال میکردند؛ مهدی رسولی میگوید؛ «مادرم هم دست مرا گرفت و پای من به این مجلس خصوصی باز شد. مجالسی که شاید شور و حال عزاداریهایش دیگر در هیئات امروز کمتر دیده شود. حقیقتاً رنگ و بوی خاصی داشت. طولی نکشید که این توفیق را پیدا کردم بیشتر در محضر حاج اصغر زنجانی باشد.» رفته رفته خدمت حاج ولیالله کلامی رسید. مهدی تا توانست چیزهایی را هرچند اندک از این دریای بیکران معرفت اهلبیت آموخت. در فتنه 88 ستایشگریهای انقلابی باز هم اوج گرفت. نام مهدی رسولی بیشتر به میان آمد و هیئت ثارالله حوزه فعالیتهایش را گستردهتر کرد. بیشترین مخاطب هیئت ثارالله را دانشجویان، دانشآموزان و طلاب تشکیل میدهند اما کسبه بازار و مردم هم رفته رفته به این هیئت آمدند؛ به طوری که امسال در آنتن تلویزیون نام ایشان بیشتر شنیده میشد. در این گفت وگو، ادبیات دفاع از حرم، مداحی انقلابی، روحیه استکبارستیزی در ستایشگری و برخی مسائل دیگر را با این مداح نخبه جوان، هدف بررسی قراردادیم. مشروح این مصاحبه در ادامه از نظرتان میگذرد:
* حسینیه اعظم، مهد ستایشگران بزرگ و صاحب نام زنجان است و هیئت ثارالله را نیز جملگی جوانان با نشاط و هیئتی فعال تشکیل میدهد؛ در این بین مداح نخبهای با زبان جدیدی به نام استکبارستیزی، انقلابیگری و ادبیات جدیدی تحت عنوان مدافع حرم بروز و ظهور پیدا میکند؛ به عنوان مقدمه از همین چگونگی حضور و فعالیتتان در این هیئات بفرمایید.
جریان محبتی سیدالشهداء(ع) به تبع، روز بهروز در حال تکامل است و بعد از انقلاب اسلامی به لطف خدا سرعت این تکامل بسیار بیشتر شد؛ هم از لحاظ وسعت و هم از لحاظ عمق! البته این اتفاق چندان جدیدی نیست. این همان جریانی است که در قالب هیئتهای مؤتلفه مطرح شدند و بعد از آن هم جریانی با راهبری اساتیدی همچون حاج منصور ارضی و دیگر مداحان فعالیت داشتند. مداحان آذری هم مثل استاد کلامی زنجانی و حاج اصغر زنجانی نیز در این میدان ستایشگری میکردند. ما هم چون در مکتب این بزرگواران پرورش پیدا کردیم؛ این هدف با تغییراتی به سبک و شیوه امروزی در دستور کار قرار گرفت. به فرموده حضرت امیر(ع) که فرزند زمان خود باشید، ما همان فضای گفتمانی خودمان را مطرح کردیم. بحمدالله با عنایت حضرت سیدالشهداء(ع) این راه باز شد.
* آیا بین این دو هیئت که یکی مستمعین بااصالتتر و دیگری مخاطبین جوانتر دارند حتماً تفاوتی قائل میشوید...؟
مخاطبهایشان با هم تفاوت دارند، اما این باعث میشود نه در حوزه اندیشه بلکه از حیث اجرا تفاوتهایی کنند. اما در پشت صحنه تفکرات، فرقی ندارد. چراکه وقتی با مخاطب عامتری برخورد میکنید قطعاً باید نوع گفتمان هم متفاوت باشد. یعنی باید مخاطبشناسی داشته باشیم.
* یعنی میطلبد در هیئت ثارالله پرشور بخوانیم و در حسینیه اعظم حتماً روضهخوانی واشعار با اصالتتر...؟
در حسینیه اعظم ما قائل به مخمسخوانی هستیم. البته یک تفاوتهایی را لحاظ کردیم اما همچنان از همان حال و هوای سابق برخوردار است. در هیئت ثارالله هم اگر در دهه امسال دیده باشید نوحههای بسیار قدیمی آذری را بازخوانی کردیم. اما در هر دو هیئت روحیه استکبارستیزی و انقلابیگری با ترفندها و روشهای مختلفی جریان دارد. تصورم بر این است که مداح انقلابی جزئی از مداحی اسلام ناب است. این جدا از آن نیست و دقیقاً نکتهای است که برخی اوقات دچاراشتباه میشویم. ما گاهی مداحی انقلابی را بیش از اینکه در حوزه اندیشه بدان نگاه کنیم در حوزه موضوع میبینیم.
* برخی میگویند چرا جهت هیئتها سیاسی است و چرا روضه خوانده نمیشود. به نظر میرسد که با این ترفندها قصد دارند روحیه استکبارستیزی، انقلابیگری و به قولی بصیرتافزایی را از بین ببرند. برخی مواقع هم به امثال شما برچسب مداح درباری میزنند؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
در جلسات ما مواقعی قائل به شور همراه با حماسه هستیم که طبیعی است؛ هیجان مربوط به حماسه باید باشد. این نیست که ما روضه نمیخوانیم و فقط شعرهای استکبارستیزی و انقلابی میخوانیم. برخی مواقع میبینیم کسی نام حضرت آقا را نمیبرد اما مسائل و نکاتی که در منویات مقام معظم رهبری است را رعایت میکند. یک مواقعی هم لازم است که مصداقها را فریاد بزنیم؛ چون حضرت آقا فرمودند نترسید از ابراز نگاهها و گفتمانهایتان! از طرف دیگر کاملاً به این نکته واقف هستم که ما در سر سفره محبت حسینی خیلی از این معارف حسینی را باید بگوییم و نباید کمرنگ شود. همه اینها باید در کنار هم باشد. در کنار این روضهها میتوان روضه انقلابی هم خواند. ما در بین این روضهها میتوانیم شهیدپروری و سبک زندگی را بررسی کنیم.
* برخی کارشناسان معارف ما اعتقاد دارند نتوانستیم وجهه بینالمللی حضرت سید الشهدا(ع) را نهادینه کنیم.
واقعاً نتوانستیم! یک نویسنده مسیحی میگفت که اگر حسین برای ما بود، آنقدر درباره او صحبت میکردیم تا همه عالم را مسیحی شد. با این حال، ما نتوانستیم...
* ارزیابیتان از فضای شعر دفاع از حرم چیست؛اشعاری که توسط مداحان خوانده میشود را چگونه میبینید؛ باید در این مسیر ادبیات مدافع حرم را چگونه رعایت کنیم؟
خود مدافعان حرم موضوعی عمیقتر در طراز جریان هویت عاشورایی دارند. در این زمینه گاهی مداحان نمیدانند چگونه باید اولویت قائل شوند. یعنی در واقع به آن هویت عاشورایی وصل نمیشوند. عاطفه باید باشد؛ چه کسی میتواند عاطفه را نفی کند؟ چرا کلیپ «ارغوان» با این استقبال مواجه شد؟! چون سازندگان آن میآیند و دست فرزند شهید را میگیرند و از خانه او را بیرون میبرند؛ در بیرون از خانه او علم دست میگیرد و مخاطب این حقیقت را بیشتر میپذیرد تا یکسری کارهای مصنوعی و غیرقابل درک و فهم را! بعضی مواقع هم شعرهایی خوانده میشود که با واقعیتها و حقیقتها سنخیت و سازگاری ندارد. این کارها انقلابی نیست و انحراف در مسائل انقلابی است. ما باید جریان تکفیری را تهدید کنیم؛ حضرات معصومین چگونه دشمن را تهدید میکردند ما هم همان کار را انجام میدهیم. در این راستا خودم هم نوحهای دارم: «لباس خاکیمو بیار مادر/ جبهه علمدار و علم میخواد/ بذار برم که عمه سادات/ بازم مدافع حرم میخواد/ تموم همسنای من رفتند/ تا برسند به ظهر عاشورا/ تو رو خدا بذار برم تو رو خدا بذار برم مادر/ حیفه که من جا بمونم اینجا»
* وقتی که این ادبیات خوب پیاده شود کارکرد آنچه خواهد بود؟
آن وقت منشأ اثر خواهد بود. هنر به تعبیر حضرت آقا باید خواصپسند و عوامفهم باشد. ما بعضی از مواقع کارهایمان خیلی خواصپسند و عوام فهم نیست یا خیلی مواقع فقط عوامفهم است.
* تا به حال شده کسی بگوید چرا هیئتتان آنقدر سیاسی است؟
بله. طبیعتاً ما همیشه زیر پاتک این حرف و حدیثها هستیم. گوشهای از این مسائل را میپذیریم، چون انتقادها به همه اتفاقات و مسائل در حوزه اجرایی وارد است اما یک نکتهای وجود دارد که باید اولویتبندی کنیم؛ واقعاً ما تاکنون در هیچکدام از مسائل و رویدادهای انتخاباتی و سیاسیصرف ورود نکردیم. نمیگویم این کار درست است یا غلط! ما فقط از گفتمان انقلاب اسلامی حرف میزنیم. از گفتمان ناب عاشورا همان مصداقهای معروف أَلا إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ که حضرت سیدالشهداء(ع) میفرمودند. ما همینها را گفتیم. ما باید از اقامه عزا به اقامه حق برسیم. روضه باید این طور باشد. ما که نمیتوانیم ظالم را نبینیم. هر زمانی یک ظالمی دارد؛ آن شهید حرف خوبی زد وقتی حسین در مذبحه است یا تو با حسینی یا با یزیدی! خواه بر سفره شراب و خواه بر نماز شب. ما همین امروز ظالم و مظلوم داریم. ما در هیئت خودمان ظالم را تحقیر و مظلوم را حمایت میکنیم. مسیر باید به همینگونه طی شود.
* امروز موسیقی به اعتقاد برخی توانسته توجه بسیاری از مخاطبان را به خودش جلب کند؛ حتی برخی از مداحان هم وارد این عرصه شدهاند. اگر یک روزی به شما بگویند در این عرصه آن دغدغه وجودیتان که انقلابیگری و استکبارستیزی باشد را به این میدان بیاورید، در این ظرف هم میخوانید؟
من اصلاً کار کسی را نقد نمیکنم اما خودم اعتقاد دارم حداقل تا الان بنده در این مورد به نتیجه نرسیدهام. اعتقاد دارم باید به اصل مستند وفادار بود. مستند کار مداح با مستمع و داخل هیئت است نه بیرون! من خودم قائل به این هستم که در داخل هیئت بخوانم. قائل به این هستم که با مستمع بخوانم. اعتقاد دارم مداح باید به مستند که چارچوبهای هیئت باشد، ابراز وفاداری کنند.
* نکته دیگر بحث استقبال است؛ چطور توانستید این همه مستمع و مخاطب را جذب کنید؟
ما جلسه هفتگیمان شاید جزء شلوغترین هیئتها باشد. ما بالای دو هزار مستمع جلسه هفتگی داریم. اصل موضوع ما به خاطر همان گلزار شهدا بودن که برکت عجیب و غریبی دارد. وقتی شما بتوانید کار را یک طوری بگیرید که همه بتوانند با خانوادهشان بیایند بیشتر میآیند. طوری جلسه را اجرا میکنم که همه بتوانند بیایند و اصول تربیتی و اخلاقی و عمومی را پیاده میکنیم تا همه بتوانند استفاده کنند. ما اولویتبندی کردیم تا همه قشری از ستایشگری و روضهخوانی بهره ببرند. این گونه نیست که فقط شور بخوانیم و برای جوان کاربرد داشته باشد و یک فرد میانسال که دلداده روضه است بهرهای نبرد.
* به نظرشما چه شد این همه استقبال از پیادهروی اربعین شد؛ سالگذشته 20 میلیون و امسال به مراتب این آمار افزایش خواهد یافت؛ البته در کنار این اتفاق خوب یکسری انحرافهایی را هم با تبلیغات علیه تشیع انجام میدهند؛ باید چگونه در این مسیر خاصه مبلغان ما قدم بردارند تا بر شکوه این اقدام بیفزایند؟
این اتفاق از آن روزیهای لایحتسب است. واقعا خیلی حساب شده نبود. البته انقلاب اسلامی یکی از زمینهسازهای این جریان است. حالا اگر این نعمت بزرگ خدایی ناکرده کفران نعمت شود نقمت بیرون میآید. حوزه اندیشه را باید جدی گرفت. اهل فن باید بیایند شروع کنند نسبت به این جریان و بحثها مطالعه کنند؛ چطوری میتوان این جریان را عمیق کرد؟ 30 میلیون زائر در پیادهروی داریم باید 200 میلیون بشود. آنقدر باید برویم و تبلیغ کنیم تا پیام اربعین به گوش همه جهان برسد. عدهای میخواهند این حرکت دیده نشود. باید نسبت به توسعه و تعمق آن کار ویژه کنیم. اما این اهلفن، علما و آشنایان به این جریانها باید در حوزه اندیشه کار ویژه کنند. کار دیگری هم انجام دهیم؛ اربعین را در طول سال جاری و ساری کنیم. یعنی آن ذخیرهای که آنجا هست یک زندگی مهدوی است. به عبارت بهتر وقتی در این تونل محبت حسینی قرار میگیرید از نجف تا کربلا زندگیها زندگی ایثار است. همه تلاش میکنند که بیشتر ثواب ببرند. اگر سال گذشته برای 100 نفر طعام میدادم این تعداد به دوهزار نفر برسد. این سبک زندگی و عدم تعلق به خیلی از مسائل و خاکی بودن و مهاجرت الیالله همه اینها را به زندگیها اضافه کنیم.
* چرا این پیادهروی در اربعین انجام میشود و در مناسبتهای دیگری مثل عاشورا انجام نشود؟
این برمیگردد به آن نگاههای نقلی ما که اهلبیت توضیح دادند و توصیه کردند. امام حسن عسکری فرمودند یکی از نشانههای مومن این است که روز اربعین، کربلا باشد. یعنی اهلبیت خودشان توصیه کردند که در این روز همه به زیارت حضرت سیدالشهداء بروند و در روز عاشورا در شهرهای خودشان اقامه عزا کنند. اما اربعین سالی یک بار باید همه جمع شوند و جامعه ایمانی یک جا گردهم آیند. این جمع شدن مومنین چنان اثراتی در ملکوت این عالم دارد و زمینهسازی ظهور دارد که جای دیگری نمیتوان آن را پیدا کرد.
* حرف آخر؛ شعری که در اربعین خواندهاید و خیلی برای شما جذاب بوده است...
غزلی فاضل نظری دارد که خیلی به دل من نشسته است:
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروختهام را
بگذار که بمیرم که بمیرم که بمیرم