kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۳۴۶۵
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۴

اخبار ویژه


آژانس بتن‌ریزی را تائید می‌کند زنجیره‌ای‌ها توهم می‌دانند!
چند روز قبل،سازمان انرژی اتمی‌جمعی از اصحاب رسانه را به تور سیاحتی بازدید از نیروگاه نطنز برد. بعد از این مهمانی‌، رسانه‌های زنجیره‌ای به نمک شناسی پرداخته و از فعالیت خیره‌کننده نیروگاه نطنز، داستان‌ها ساخته و منتشر‌کردند!
در تازه‌ترین نمونه، روزنامه زرد آفتاب یزد که گویا بیش از دیگران نمک‌گیر شده، بتن‌ریزی در نیروگاه اراک را توهم دانسته و بازدید از آن مرکز را «پایان توهم‌» اعلام‌کرده است!
بعد هم در گزارشی اعلام کرده ما رفتیم و نیروگاه را دیدیم، هیچ خبری نبود و همه باید توبه‌کنند!
اینکه نویسنده آفتاب یزد چه توهمی داشته و با بازدید چه چیزی بر او آشکار شده، اهمیتی ندارد، آنچه اهمیت دارد این است که واقعیت‌های موجود در صنعت هسته‌ای، چیزی نیست که با یک تور‌سیاحتی‌تغییر‌کند!
کودکانی که هنوز خواندن و نوشتن را یاد نگرفته‌اند، معمولا با دیدن تصاویر، به قدر فهم خود متوجه معنا می‌شوند در حالی‌که بزرگترها، متن را می‌خوانند و گاهی اصلا به تصاویر نگاه هم نمی‌کنند.
اینکه کسی با دیدن یک حوض پر از آب تصور کند همه آنچه درباره بتن‌ریزی راکتور اراک گفته شده بود، دروغ است، دقیقا مانند همان نگاه کردن به تصاویر کتاب است. زیرا براساس متن برجام‌، بتن ریزی در راکتور اراک،تعهد قطعی مذاکره‌کنندگان بوده و براساس اظهارات دکتر صالحی، تماما انجام شده است و پس از آن، بازرسان آژانس از مراحل آن بازدید و بتن‌ریزی را تایید کرده‌اند.
در ماده دو (B) از پیوست نخست برجام (ترجمه وزارت خارجه) آمده است: «‌ایران به ساخت‌‌و‌ساز راکتور ناتمام موجود بر مبنای طرح اولیه ادامه نخواهد داد و کالندریای (calandria) موجود را خارج کرده و آن را در ایران نگهداری می‌کند. تمام کانال‌های کالندریا با بتن به‌گونه‌ای پر می‌شوند که برای کاربرد هسته‌ای غیرقابل استفاده باشد و آژانس بتواند غیرقابل استفاده بودن آن را راستی‌آزمایی کند.‌»
البته بعید است نویسنده آفتاب‌یزد این بخش را خوانده باشد و به نظر می‌رسد صرفا به دیدن عکس‌ها بسنده کرده است!
اما خوب است بدانیم آژانس تا‌کنون 8 بار انجام تعهدات ایران- که تنها یکی از آنها بتن‌ریزی در کانال‌های قلب راکتور بوده را – تایید کرده است و معلوم نیست حالا چه چیزی انکار می‌شود!؟
البته این سخن، مربوط به روزنامه مذکور نیست و فقط بازنویسی مطالب دیگران است. واقعیت این است که رئیس‌سازمان انرژی اتمی، پس از گذشت حدود دوسال از خارج کردن قلب راکتور و بتن‌ریزی در کانال‌ها، به تازگی به انکار این امر بدیهی روی آورده و در مصاحبه‌هایی آن را رد می‌کند! در آخرین تلاش‌ها هم تور برخی رسانه‌ها برای بازدید از اراک در دستور کار قرار گرفته است.
هرچند نفس توجه به رسانه‌ها، محترم و ارزشمند است، اما خوب است به جای ادامه حرکات نمایشی، پرسش‌های شفاف و روشن منتقدان پاسخ داده شود و از مردم ایران به خاطر خلاف‌گویی‌ها و اجرای یک‌طرفه تعهدات بدون هیچ دستاوردی عذر‌خواهی شود.
اینکه با کلمات بازی شود و یک روز از قلب، روز دیگر از کالندریا و روز بعد از لوله‌های قلب راکتور سخن گفته شود، چیزی را تغییر نمی‌دهد زیرا واقعیت ثابت و غیر قابل تغییر آن است که دولت یازدهم براساس برجام، قلب راکتور اراک را خارج کرد و به حیات آن پایان داد‌، به امید آنکه آمریکایی‌ها به تحریم‌ها پایان بدهند!

نفاق ملی- مذهبی بیرون زد /نشد سلطنت را حفظ کنیم!
عضو متواری مرکزیت گروهک ملی-مذهبی، هویت واقعی این طیف در پیوند با سلطنت‌طلبان را برملا کرد.
تقی رحمانی که در پاریس پناهندگی گرفته، در سایت این گروهک به بهانه درگذشت ابراهیم یزدی، نوشت: ابراهیم یزدی آزادی را انتخاب کرد؛ اگر طرف خمینی می‌رفت مقام ریاست‌جمهوری در مشتش بود.
وی‌ می‌افزاید: بازرگان معیار اصلاح‌طلبی ایرانی است در سال 1357 یزدی و دوستانش او را درک نکردند. اما یزدی و سحابی زودتر از بسیاری به بازرگان رسیدند. اصلاح‌طلبی بازرگان آن بود که ساختار دولت اسقاط نشود اشتباه یزدی و سحابی و دیگران این بود که این درک را نداشتند یا نمی‌دانستند که اسقاط ساختار دولت خطرناک است. بختیار و سنجابی مانند بازرگان چنین می‌اندیشیدند. اما بختیار لج‌بازی و جاه‌طلبی‌اش به اسقاط دولت در 22 بهمن کمک کرد. سنجابی در دوره وزارت امور خارجه تحت فشار قرار گرفت تا استعفا داد.
بازرگان به دنبال نام و عنوان و این که انقلاب کنیم یا ادعای اسلامی یا شعار انقلابی بدهیم نبود او می‌دانست که محتوا مهم است. آن دوره همه علیه بازرگان بودند یزدی زود به بازرگان رسید.
تقی رحمانی با لحنی همدلانه با سلطنت‌طلبان می‌نویسد:  شاه، رهبر منفی انقلاب بود، او بختیار را دیر آورد و فرماندهی کل قوا را به بختیار نداد.
درباره این اظهارات باید گفت: اولا چگونه می‌شود مدعی «آزادی»  بود و در عین حال از لزوم ابقای سلطنت حمایت کرد؟!  تمام مدعیان روشنفکری به ویژه مرتبطین با سفارت‌های انگلیس و آمریکا، در ظاهر آزادیخواه بودند اما در باطن با رژیم پهلوی بسته بودند. آنهایی هم که دلبسته نبودند، به علت همین تناقض، عقیم ماندند و نهضت‌هایی مانند مشروطه و نهضت را هم عقیم گذاشتند.
ثانیا اگر یزدی و امثال او در نهضت آزادی انقلابی واقعی نبودند، چرا خود را «انقلابی» جا زدند؟ آیا همین نشانه نفاق نیست؟  طبق اسناد لانه‌ جاسوسی و اظهارات برخی سران نهضت آزادی که با سفارت آمریکا مرتبط بوده‌اند، این انقلابی‌نمایی برای مهار حرکت انقلاب در خدمت اهداف آمریکا بوده است. این هم با بی‌صداقتی و خیانت به ملتی است که همه راه‌ها را در سده گذشته به ویژه 37 ساله منتهی به انقلاب اسلامی رفته بود اما در حوزه آزادی و استقلال و حاکمیت احکام اسلامی، به سد و سرکوب رژیم وابسته پهلوی رسیده بود و تنها چاره را در انقلاب می‌یافت.
ثالثا امثال یزدی در نهضت آزادی مسیر شاه را انتخاب نکردند؛ بلکه انتشار اسناد لانه جاسوسی،  پرده نفاق نهضت آزادی را کنار زد و معلوم شد آنها در نقطه مقابل امام و انقلاب هستند. اما حتی اگر به فرض محال یزدی رئیس‌جمهور شده بود، سرنوشت بهتری از بنی‌صدر نمی‌یافت؛ ضمن اینکه گروه‌ وی، درس خود را در ماجرای دولت موقت و نخست‌وزیری بازرگان پس داده بودند و اسناد لانه جاسوسی نیز کار آنها را تمام کرده بود.
رابعا سخنان عضو مرکزیت گروهک ملی-مذهبی از عمق پیوند این طیف با جریان ضدانقلاب و ارتجاع آنها در حد گرایش به امثال بختیار (عامل جنایت‌ها و کودتا پس از انقلاب) حکایت می‌کند.

آلمان‌: آماده‌ایم همراه فرانسه، بریتانیا و آمریکا تهران را تحت فشار بگذاریم
زیگمار گابریل وزیر خارجه آلمان در جریان سفر به واشنگتن و در دیدار با رکس تیلرسون همتای آمریکایی خود هر چند می‌گوید که آلمان خواستار حفظ توافق هسته‌ای با ایران است اما در بیانی که اکثر رسانه‌های داخلی آن را ندیده و یا شاید نخواستند که ببینند می‌گوید: اما (آلمان) در عین حال آمادگی دارد که به همراه فرانسه، بریتانیا و آمریکا تهران را تحت فشار بگذارند تا تمامی جزئیات توافق را اجرایی کند!
 رجا نیوز با طرح موضوع فوق نوشت :
در جریان اولین گزارش آنتونیو گوترش از اجرای قطعنامه 2231 نمایندگان فرانسه و انگلستان و آلمان با تمام توان علیه آزمایش‌های موشکی ایران- که ذیل قطعنامه با شرایطی مجاز شمرده می‌شد- موضع گرفتند؛ حتی سفر حاج قاسم سلیمانی را نیز نقض قطعنامه دانستند؛ عباس عراقچی بعدتر اینگونه توضیح داد که اروپایی‌ها برخلاف ترامپ پشت سر برجام ایستاده‌اند اما در زمینه موشکی ما با آنها اختلاف نظر داریم. این سایت خبری می‌نویسد ; این دست اظهار نظرها تنها محدود به آلمان نمی‌شود، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز چهارشنبه هفته گذشته در کنفرانس خبری خود به نقل از ماکرون از «برجام مکمل» سخن به میان آورد و گفت: «رئیس‌‌جمهور [امانوئل ماکرون] روز ۲۹ آگوست خاطرنشان کرد که توافق وین را می‌توان با همکاری برای دوران پس از سال ۲۰۲۵ و همکاری‌های ضروری درباره استفاده [ایران] از موشک ‌های بالستیک تکمیل کرد.»
رجا نیوز در ادامه می‌افزاید؛
اگر کمی دقت کنیم متوجه می‌شویم که این سخنان آشنا است! تحت فشار گذاشتن ایران، اجرای تمامی جزئیات توافق، برجام مکمل و ورود به مسئله موشک‌های بالستیک همان رویه دونالد ترامپ است؛ ترامپ در بحبوحه رقابت‌های انتخاباتی و در جمع صهیونیست‌های لابی آیپک قول داده بود که: «ما برجام را طوری اجرا می‌کنیم که تاکنون اجرای هیچ توافقی را به این شکل ندیده‌اید.» و می‌پرسد؛ آیا همانطور که عراقچی گفته بود اروپایی‌ها پشت سر برجام ایستاده‌اند؟! آیا اروپا خلاف آمریکا عمل کرده است؟! اقدامات ترامپ علیه برجام باعث انزوای آمریکا شده یا اروپا نیز مجبور به پیروی از کدخدا شده است؟!
 روشن است که اظهارات و اقدامات اروپا در قالب برجام و قطعنامه 2231 هیچ‌گاه باب میل وزارت خارجه و دولت مردان نبوده است و باید آن را پایانی بر افسانه اروپای خوب آمریکای بد دانست؛
با این اوصاف مشخص نیست که دولتمردان چه اصراری است به این همه اعتماد و دل‌بستن به دشمنان قسم خورده کشور دارند؛ به‌راستی شاید هم باید منتظر جدیدترین توجیه دولتمردان از اقدام کشورهای اروپایی در همراهی با ترامپ بود!