kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۳۰۹۳
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۷
ردّ خون - ۷

همکاری انگلیسی‌ها با صهيونيست‌ها برای سرکوب مردم فلسطین



هاگانا همكارى زياد و منسجمى با نيروهاى انگليسى بر ضد انقلاب 1939.م ملت فلسطين داشت. به همين لحاظ، حكومت قيموميت انگليس يك افسر انگليسى به نام اورت وينگت را مأمور تشكيل گردان‏هايى متشكل از صهيونيست‏ها كرد، تا
 بر ضد انقلاب ملت فلسطين فعاليت كنند. همچنين به هاگانا اجازه داد تا يك نيروى پليس به نام نوطريم را تشكيل دهد. اين نيرو شامل 22 هزار جنگجو، همراه با سلاح‏ها و تجهيزات نظامى لازم بود.
«در سال 1937.م، دستگاهى ويژه براى هاگانا به نام موساد لعليا بت، به منظور نظارت بر عمليات قاچاق انتقال يهوديان تشكيل شد. در همان زمان از سوى آن‏ها دستگاه ديگرى براى دستيابى به اسلحه، تحت نام رمز ريخشن به وجود آمد. در همان سال نيز، دستگاه مركزى جديدى براى اطلاعات هاگانا، به نام شيروت يديعوت يا شاى ايجاد شد.
هاگانا بيشتر عمليات لعليا بت و ريخشن را بر عهده داشت؛ و دستگاه شاى نقش مهمى را براى تضمين موفقيت اين عمليات بازى مى‏كرد. به عنوان نمونه، اطلاعاتى را از محموله‏هاى اسلحه كه براى نيروهاى انگليسى در فلسطين وارد مى‏شد، در اختيار مسئولين ريخشن قرار مى‏داد، و در بسيارى از موارد، اين سلاح‏ها در دست نيروهاى هاگانا قرار مى‏گرفت.
موساد لعليا بت با قرارداد ويژه‏اى كه با اداره‏ عمليات ويژه‏ انگليس منعقد نمود، اقدام به اداره‏ عمليات فرود چتربازان هاگانا در كشورهاى بالكان تحت اشغال نازى‏ها كرد.
با اين كه بهانه‏ رسمى و اهداف اعلام شده و تبليغاتى اين عمليات، تشويق يهوديان منطقه‏ بالكان به مقاومت در برابر نازى‏ها بود؛ ولى چتربازان هاگانا هيچ فعاليتى در اين مورد انجام ندادند. صرفاً تلاش آن‏ها در تماس با سازمان‏هاى صهيونيستى آن‏جا براى سازماندهى عمليات انتقال يهوديان به فلسطين متمركز بود. به اين طريق، آن‏ها توانستند در حدود 10000 نفر از يهوديان بالكان را به فلسطين انتقال دهند.»
«هاگاناه، همچنين در خلال جنگ جهانى دوم، تعداد زيادى از افراد خود را به سرزمين اروپا، كه در آن زمان تحت اشغال ارتش آلمان نازى بود فرستاد، تا از جنبش‏هاى مقاومت يهودى حمايت كرده، يهوديان اروپا را نيز به فلسطين انتقال دهند.»
علاوه بر آن:
هاگانا در طول جنگ تلاش كرد تا از سه منبع اصلى، يعنى: نيروهاى فرانسوى در سوريه، به ويژه پس از شكست آن؛ و انبارهاى سلاح نيروهاى انگليسى در فلسطين، كه افراد هاگانا توانستند مقدار زيادى از سلاح‏هاى آن را سرقت كنند؛ و از صحنه‏هاى نبرد در جنگ جهانى دوم، به ويژه شمال آفريقا و ايتاليا، سلاح مورد نياز خود را به دست آورد.
به اين ترتيب:
عمليات دستيابى به سلاح‏ها به طور غيرقانونى، تا سال 1948.م توسط هاگانا ادامه داشت. به عنوان نمونه، هنگامى كه نيروهاى انگليسى در سال‏هاى 1947.م و 1948.م از فلسطين عقب‏نشينى كردند، دستگاه شاى اطلاعات دقيقى را از زمان مراحل عقب‏نشينى در اختيار هاگانا قرار داد. اين اطلاعات باعث شد تا نيروهاى آن بتوانند مراكز و مواضع نيروهاى انگليسى را اشغال كرده، و بر آن‏ها تسلط يافته، و به محض تخليه‏ اين مكان‏ها توسط نيروهاى انگليسى پس از چند دقيقه به سلاح‏هاى آن‏ها دست يابند.
اين امر ادامه داشت تا اين كه:
هنگامى كه اعلان تشكيل اسرائيل در تاريخ 15 مى 1948.م فرا رسيد، هاگانا به لحاظ سازماندهى نيرو و تسليحات به حدى آماده بود كه به آن اجازه داده شد به ارتش اسرائيل تبديل شود. اين اقدام را بنگورين نخست وزير و وزير دفاع آن زمان رژيم صهيونيستى انجام داد؛ و به محض تشكيل رژيم صهيونيستى، دستورى صادر كرد تا هاگانا و ديگر گروه‏هاى نظامى و تروريستى صهيونيستى در ارتش اسرائيل ادغام شوند.
هاگانا در اشغال فلسطين و استعمار آن، و نيز تشكيل رژيم صهيونيستى نقش كليدى و اساسى به عهده داشت. پس از تشكيل ارتش اسرائيل نيز تعدادى از افسران هاگانا در زمينه‏هاى مختلف، به مناصب فرماندهى در اسرائيل رسيدند.
سازمان پالماخ
پالماخ كلمه‏اى است كه از دو لفظ عبرى پلوگوت ماهاتزو گرفته شده و معناى آن «سرباز تندباد» مى‏باشد.
سازمان پالماخ يك تشكيلات نظامى است، كه در پى نارضايتى جوانان در كيبوتص (مستعمره‏هاى كشاورزى)، هنگامى كه نيروهاى متفقين به فلسطين نزديك مى‏شدند، در تاريخ 19 مى 1941.م تشكيل شد. اين سازمان متشكل از واحدهايى است كه افراد آن، از آموزش‏هاى سنگين ويژه‏اى در زمينه‏هاى تخريب و جنگ‏هاى چريكى برخوردار بودند. برخى از اعضاى اين سازمان اعتقاد داشتند كه هاگانا و به طور كلى يهوديان فلسطين، با مقامات قيموميت همكارى مى‏كنند، و در برابر اعراب حالت تهاجمى نمى‏گيرند.
بهترين منبع درباره‏ سازمان تروريستى پالماخ كتاب سفر پالماخ است، كه در سال 1953.م، در دو جلد، به زبان عبرى در تل‌آويو منتشر شد. بر اساس مندرجات اين كتاب، تشكيل گروه تروريستى پالماخ مديون تلاش‏هاى اسحاق ساره است، كه پس از آن رهبرى اين گروه را به عهده گرفت.