گروه‏ها و سازمان‏هاى تروريستىصهيونيستى پيش از تشكيل اسرائيل
مهم‏ترين گروه‏ها و سازمان‏هاى تروريستى صهيونيستى كه از اوايل قرن بيستم توسط جنبش صهيونيسم شكل گرفت، و در فلسطين دست به عمليات تروريستى زدند، عبارت‏اند از:
سازمان هاشومِر
اين واژه در زبان عبرى به معناى «نگهبان و محافظ» مى‏باشد. اين گروه از ابتدايى‏ترين و مهم‏ترين سازمان‏هاى تروريستى صهيونيستى، پيش از بنيادگذارى رژيم صهيونيستى است؛ كه فعاليت آن دفاع و پاسدارى از مستعمره‏هاى يهودى‏نشين در فلسطين بود. عاموس پرلمتر
 در كتاب نظامى‏گرى و سياست در اسرائيل مى‏نويسد:
«اولين واحدهاى دفاع يهودى در آوارگى، در اواخر قرن نوزدهم، در اروپاى شرقى تشكيل شد. در سال 1905.م، حزب پوعالى صهيون كه پيش از جنبش سوسياليستى صهيونيستى تشكيل شده بود، بر تشكيل دسته‏هاى پاسداران در فلسطين نظارت داشت. در سال 1909.م، جاى آن‏ها را دسته‏هاى پاسدارى مشهور هاشومر گرفت.
در ابتداى امر، هاشومر مجموعه‏ همبسته‏اى از صهيونيست‏ها را در بر نمى‏گرفت؛ بلكه تركيبى از صهيونيست‏هاى شرق اروپا و اوكراينى و قفقازى در آن فعال بودند. سپس، يهوديان ماركسيست روسى به آن پيوستند، و روح نظامى‏گرى را در آن ايجاد كردند.»
لئونارد مُزلى مى‏نويسد:
«اين مهاجران صهيونيست در سال 1907.م يك سازمان نظامى به نام بارگيورا (جمعيت سرى يهودى) تشكيل دادند. مأموريت جمع‏آورى اطلاعات سرى، از جمله مأموريت‏هايى بود كه برعهده‏ اين سازمان گذاشته شد. سپس سازماندهى آن پس از دو سال تجديد شد و نام آن به هاشومر يا پاسدار (نگهبان) تغيير يافت.»
مهاجران يهودى كه بارگيورا را تشكيل دادند، عبارت بودند از: اسحاق بن تزوى، الكساندر زيد و اسرائيل شوحط. هر چند سازمان هاشومر در ابتدا با هدف حراست و نگهبانى از مستعمره‏هاى يهودى‏نشين به وجود آمد؛ اما بعدها به يك سازمان تروريستى و توطئه‏گر - پرلمتر نيز اين عنوان را به كار برده است - و نظامى و جاسوسى تبديل شد. هاشومر در بيشتر سازمان‏هاى سوسياليستى صهيونيستى نفوذ كرد، و عليه فلسطينى‏ها به فعاليت تروريستى پرداخت.
هاشومر علاوه بر فعاليت پاسدارى و حراست از مستعمره‏هاى صهيونيستى در فلسطين، تعدادى مستعمره‏ يهودى‏نشين احداث كرد، تا يهوديان مهاجر اروپاى شرقى در اين مستعمره‏ها اسكان دهد.
اولين مستعمره‏اى كه هاشومر آن را احداث كرد، مستعمره‏ مرجابيا در دره‏ بيسان بود. پس از آن دو مستعمره‏ ديگر نيز احداث كرد. يكى به نام تل حدشيم دره‏ بيسان؛ و ديگرى به نام كفر جلعادى در روستاى مطله در منطقه‏ الجليل.
در ابتداى جنگ جهانى اول، هاشومر تحت تعقيب ترك‏ها قرار گرفت. به ويژه پس از دستگيرى ليسانسكى، يكى از اعضاى گروه جاسوسى صهيونيستى موسوم به نيلى، اسرار سازمانى و تشكيلاتى هاشومر كشف شد. اين امر منجر به دستگيرى 12 تن از اعضاى اين سازمان شد.
با اين وجود ترك‏ها نتوانستند اطلاعات كاملى را از فعاليت اعضاى اين سازمان در شبكه‏ جاسوسى صهيونيستى به دست آورند. به همين لحاظ:
«هاشومر از تعقيب مقامات ترك جان سالم بدر برد؛ ولى نتوانست از عواقب جاسوسى آن، كه كوتاه شدن عمر فعاليت و انحلال آن بود، رهايى يابد. پس از سقوط فلسطين به دست نيروهاى بريتانيايى، مشخص شد كه تعدادى از رهبران هاشومر عملاً در يك شبكه‏ جاسوسى كار مى‏كردند؛ و به صورت حلقه‏ اتصال بين آن و كميته‏ سياسى ييشوف يهودى فعاليت مى‏كردند. يكى از مأموريت‏هاى آن‏ها، انتقال مبالغ مالى زيادى به كميته‏ مزبور بود. هر چند بعدها معلوم شد كه بعضى از كمك‏هاى مالى دريافتى هرگز به كميته نرسيد، و در جيب‏هاى تعدادى از مسئولان هاشومر جاى گرفت.»
در طى دوران قيموميت انگليس بر فلسطين، هاشومر فعاليت‏هاى تروريستى و نظامى خودش را بر ضد فلسطينى‏ها و انگليسى‏ها شدت بخشيد.
در ابتداى دهه‏ 20، هنگامى كه صهيونيست‏ها براى تأسيس يك نيروى نظامى و جنگجوى بزرگ واحد احساس نياز كردند، هاشومر راه‏حل پيشنهادى خود را مبنى بر تشكيل سازمان هاگانا ارايه كرد، و به تأسيس اين نيرو مبادرت ورزيد. اما تعدادى از اعضاى هاشومر پيشنهاد پيوستن به هاگانا را رد كردند، و يك گروه جنگى كوچك به نام گردان‏هاى پيكار تشكيل دادند. اين گروه تا انقلاب 1929.م فلسطينى‏ها به همين شكل باقى بود، اما پس از آن، از روى ناچارى به هاگانا پيوستند.
اسحاق بن تزوى يكى از مسئولان سازمان هاشومر بعدها رئيس‌جمهور اسرائيل شد؛ و بنگورين (اولين نخست‏وزير رژيم صهيونيستى)، در ميان طرفداران سرشناس آن قرار داشت.