نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مدعیان اصلاحات از لیستی که با پول و رانت بستند چه انتظاری دارند؟!
سرویس سیاسی -
فراکسیون امید مجلس لابیهای گستردهای از روی سهمخواهی با وزیران پیشنهادی در جریان رأی اعتماد به وزرا داشت. تاجاییکه مدیرعامل بنیاد باران نسبت به جلسه مخفیانه برخی اعضای این فراکسیون با وزیر پیشنهادی نیرو دست به افشاگری زد و در توییتر نوشت: «باز هم گندمنماهای جوفروش! عدم رای اعتماد بیطرف نتیجه صداقت، سلامت و پاسخ منفی ایشان به خواستههای آقایان (ت،و،ح،ن) در جلسه میدان آرژانتین بود.»
روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی به چالش اخیر برای فراکسیون امید در رابطه با جلسه رای اعتماد به وزرای پیشنهادی رئیسجمهور پرداخت و به نقل از سخنگوی این فراکسیون از تنبیه و سلب عضویت برخی اعضای فراکسیون امید خبر داد.
تنبیه و سلب عضویت در انتظار لیست امیدیها!
در مقدمه گزارش شرق آمده است: «کارزار اخير مجلس براي فراکسيون اميديها رضايتبخش نبود؛ اينکه ببيند برخي اعضا در روز رأياعتماد به وزرا در صحن علني دنبال جذب آراي موافق براي آذريجهرمي هستند؛ وزيري که از قضا توافق شده بود تا از فراکسيون اميد مجلس رأي موافق نگيرد. بااينحال نه جنبوجوش یکی و نه تلاش توييتري دیگری هيچکدام از چشم تيز ناظران دور نماند. از اينها گذشته رمضانعلي سبحانيفر، نماينده سبزوار که گاهگداري يار فراکسيون اميديها ميشود و اغلب اوقات در فراکسيون مستقلين نشست و برخاست دارد نيز از جمله بهاصطلاح اصلاحطلباني است که براي رأيآوردن آذريجهرمي سنگتمام گذاشت. همه اينها محور سؤالهايي است که پيشروي بهرام پارسايي، سخنگوي فراکسيون اميد مجلس، قرار ميگيرد.»
شرق در ادامه به نقل از سخنگوی فراکسیون امید نوشت: «تصميم فراکسيون اميد براي عدم رأي اعتماد به جهرمي حسب اساسنامه فراکسيون لازمالاجرا بوده و با متخلفان بر اساس تصميم داخلي برخورد خواهد شد. اين برخورد ميتواند تا سلب عضويت فرد از فراکسيون پيش برود.»
بر اساس گزارش شرق «از اينها گذشته، پارسايي بيتعارف، عارف، رئيس فراکسيون اميد را مورد خطاب قرار داده که بهتر است در دوره جديد فعاليت فراکسيون، تعارفها را کنار گذاشته و جديتر با متخلفان برخورد شود. به گفته او: «٨٠ نماينده پايکار عضو فراکسيون داشته باشيم بهتر از ١٢٠ نفري است که برخيشان در موعدهاي سياسي و براي بهرهگيري شخصي به فراکسيون ميآيند و در بزنگاههاي پشت فراکسيون را خالي ميکنند.»
گفتنی است، پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی روزنامههای زنجیرهای از پیروزی قاطع خود و در اکثریت قرار داشتن فراکسیون امید در بهارستان سخن گفتند ولی در بزنگاهها مشخص شده است که اعضای ظاهری این فراکسیون نیز تابع نظرات آن نیستند و البته مدعیان اصلاحات از لیستی که به اعتراف خودشان با رانت و پول بسته شده نباید انتظار بیشتری هم داشته باشند.
فرصتهای از دست رفته در دولت یازدهم
روزنامه اعتماد در شماره پنجشنبه در گزارشی با عنوان «روایت تلخ طیبنیا از ناهماهنگیها»، به فرصتهایی پرداخت که دولت یازدهم از دست داد. اعتماد در گزارش خود از قول وزیر پیشین اقتصاد نوشت: «سال ۱۳۹۲ فرصت مناسبي براي اصلاح وضعيت هزينههاي دولت و هدفمندي يارانهها وجود داشت ولي فرصت را از دست داديم.»
افزایش و میزان بسیار بالای هزینههای دولت، یکی از انتقادها و ایرادها به دولت یازدهم بود. در گزارش اعتماد نیز از قول وزیر اقتصاد دولت یازدهم که در جلسه تودیع خود سخن گفته آمده است: «بهكارگيري اين ابزار براي ساماندهي بدهي دولت در دستور وزارت اقتصاد قرار داشت، اما تن ندادن به اين رويه سبب شد تا جاي خود را به تامين مالي بودجه دولت دهد و به نرخ سود نظام بانكي آسيب رساند، سودآوري بنگاهها را تحت تاثير قرار داده و حتي شاخص بورس را نيز تحت تاثير قرار داد. ميتوانستيم به جاي تامين مالي مستقيم امور عمراني، آن را صرف افزايش سرمايه بانكها كنيم تا قدرت تسهيلاتدهي بانكها تقويت و ترازنامه بانكها سامان يابد. ولي چنين نشد و اين فرصتي بود كه از دست رفت.»
آشفتگی مدعیان اصلاحات از کارنامه قالیباف
روزنامه آرمان نیز در یادداشتی نوشت: «شورای شهر و شهردار متوجه باشند که پس از اتمام دوره قالیباف به شهرداری رسیدند. قالیباف نکات مثبتی نیز داشت که برجستهترین نکته معطوف به فعال بودن شهردار سابق است. اگر شهردار در انجام وظایف خود سست باشد، مردم مطالبه روی کار آمدن اشخاصی همچون قالیباف را مطرح خواهند کرد. بنابراین باید کارهای ماندگار بسیاری در 4سال آینده انجام شود.»
گفتنی است در چند ماه گذشته مدعیان اصلاحات حاضر نشدند حتی یک نقطه مثبت از کارنامه قالیباف را معرفی کنند، اما هزاران عبارت مبهم مانند شهرسوخته را به کار بردند.
محمدباقر قالیباف ۱۲ سال بر کرسی شهرداری تهران تکیه زد و در این مدت اقدامات قابل توجهی از خود بر جای گذاشت. در حال حاضر کارنامه قالیباف به مشکلی بزرگ پیش روی اصلاحطلبان تبدیل شده است.
الهام فخاری، منتخب شورای شهر پنجم تهران در هفتههای گذشته گفته بود: «ویرانهای به مدیریت جدید شهری سپرده میشود که اولین اقدام، آواربرداری از این خرابه است». ادعاهایی از این دست در حالی است که احمد حکیمیپور از فعالین اصلاحطلب در هفتههای گذشته ضمن نادرست خواندن این رویکرد به همفکرانش هشدار داد که چنین رویهای دیگر برای مردم چندان جذاب نیست.
مدعیان اصلاحات؛ مادر شورای شهر یا نامادری؟!
شورای شهر اول تهران متشکل از اصلاحطلبان بود که به دلیل غفلت و بیتوجهی نسبت به حل چالشها و معضلات شهری و کشمکشها و جدالهای فراوان حزبی، به باشگاهی سیاسی تبدیل شده بود و این وضعیت تا جایی پیش رفت که منتهی به انحلال این شورا شد.
روزنامه ایران دیروز در مطلبی با اشاره به شورای شهر اول تهران نوشت: «حال که پس از 14 سال حاکمیت بلامنازع اصولگرایان بر شوراها در تهران، بار دیگر اصلاحطلبان به شوراها بازگشتهاند و همانند مادری پساز سالها دوری، فرزند خود را در آغوش کشیدهاند آیا این بار قدر و منزلت جایگاه جدید را بهدرستی خواهند دانست یا باز به گونهای عمل خواهند کرد که فرزند را چون سالیانی که گذشت مجدد در اختیار نامادری قرار خواهند داد... اما عدم مراقبت از نوزاد، جامعه را بر آن داشت که طفل را از مادر گرفته و به دیگری بسپرد.»
ادعای روزنامه ایران در حالی است که غفلت شورای شهر اول و درگیریهای سیاسی آنها تا جایی پیش رفت که در نهایت به انحلال آن شورا منجر شد و صفت نامادری کاملا مناسب این طیف و دوستان آنهاست تا رقیب!
سیاهنمایی از تهران؛ بسترساز توجیه ناکارآمدیهای بعدی!
همین رویکرد موجب شده تا مدعیان اصلاحات، شهرداری و شورای شهر را لقمه چربی برای مقاصد جناحی خود تلقی کنند و برای جبران ناکارآمدی و کاستیهای ناشی از این رویه ناپسند، القاب ناروایی را به تهران و مدیریت شهری آن طی سالهای اخیر نسبت دهند. شهر سوخته نامیدن تهران نیز دقیقا در همین راستا بود.
ایران در این زمینه، با در پیش گرفتن روشی یکطرفه، تمام خدمات و اقدامات مدیریت شهری تهران در عرصههای مختلف مانند افزایش فضاهای فرهنگی، مذهبی، هنری و تفریحی و احداث دهها پل و تونل و بزرگراه را نادیده گرفت و نوشت: تنها «بسیاری از درهای تهران و شهرداری کهنه و قدیمی شدهاند. از تراکمفروشی و فقدان درآمدهای پایدار بگیرید تا بدهیهای چند ده هزار میلیاردی شهرداری تهران به پیمانکارها و سازمانها، از چالش آلودگی هوای شهر و ترافیک بگیرید تا خودرو محور شدن شهر و فاصله گرفتن از استانداردهای یک شهر انسانمحور، از تخلفات شهرداری در بلندمرتبهسازیهای بیقواره و از دست رفتن منظرهها و چشماندازهای شهری تا بدنه فربه و انباشت نیروها در شهرداری، از فقدان نشاط و رنگ در این شهر سیمانی و تیره تا بیتوجهی به تفریح کودکان و خانوادهها.»
این روزنامه پس از این سیاهنمایی، طی فراخوانی از مخاطبان خود خواسته است برای حل چالشهای تهران راهکار بدهند!