kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۱۸۰۳
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۶

جایگاه برتر تولیدگران در نگاه امام علی(ع)(خوان حکمت)


نامه 53 نهج‌البلاغه همان نامه معروفي است كه حضرت امیر(ع) براي مالك‌اشتر مرقوم فرمودند. اين نامه خيلي مبسوط است، يك سري عناصر كليدي دارد كه يكي اين است كه وجود مبارك حضرت به مالك فرمود: پذيرفتن حكومت و ولايت و قبول امارت مسلمين توسط من براي آن بود كه من دين را آزاد كنم: «فَإِنَّ هذا الدِّيْنَ قَدْ كَانَ أَسِيْراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ يُعْمَلُ فِيْهِ بِالْهَوي وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا» فرمود در عصر حكومت قبل از من مخصوصاً در بخش قضا اين دين اسير بود، مردم نماز داشتند، روزه داشتند، حج و عمره داشتند اما در بند بود؛ من كه اين حكومت را قبول كردم اين بند را از دست و پاي دين باز كردم. اين از بحث‌هاي كليدي اين نامه پربركت است.

مردم؛ ستون دین در نظام اسلامی
بحث كليدي ديگر اين نامه هم اين است كه فرمود: مالك! سياست اسلامي ستوني دارد؛ دين در بخش شريعت، ستوني دارد به نام نماز كه «الصلاهًْ عمود الدين»(1) دين در بخش سياست، ستوني دارد به نام مردم كه فرمود: «إِنَّمَا عِمَادُ الدِّيْنِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِيْن وَالْعُدَّهًُْ للْأَعْدَاءِ الْعَامَّهًْ مِنَ الْأُمَّهًِْ» توجه به خواسته‌هاي مردم، فرهنگ مردم، آداب مردم، اخلاق مردم، دين مردم، دنياي مردم، كار مردم، ‌اشتغال مردم، ازدواج مردم، مسكن مردم اينها جزء ستون دين است. اينچنين نيست كه ما فقط بگوييم خدمت به مردم چيز خوبي است. يك وقت ما مي‌گوييم نماز چيز خوبي است، يك وقت باور كرديم نماز ستون دين است. يك وقت مي‌گوييم خدمت به مردم چيز خوبي است؛ بله، چيز خوبي است اما دين به ما مي‌گويد نه اين‌ كافي نيست بايد باور كنيد كه خدمت به مردم ستون دين است. اگر همين معصومين(عليهم السلام) كه عِدل قرآن كريمند فرمودند: «الصلاهًْ عمود الدين» همين‌ها هم فرمودند الناس عمود الدين، آن وقت ما خدمت به مردم را به عنوان اينكه مديريت برتر است و امثال اينها تلقّي نمي‌كنيم اگر ما پذيرفتيم مسلمانيم و پذيرفتيم نظام ما نظام اسلامي است، بايد بپذيريم كه اگر ـ خداي ناكرده ـ اين ستون آسيب ببيند نظام، آسيب مي‌بيند و خداي سبحان وعده نداد كه در هر صورتي ما را حفظ كند فرمود: وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُونُوا أَمْثَالَكُم؛ هر گاه سرپیچی کنید، خداوند گروه دیگری را جای شما می‌آورد، پس آنها مانند شما نخواهند بود.(2)

اهمیت نقش تولیدگران
در جريان حكومت و تفكيك قوا آنچه ابن‌خلدون در قرن هشتم گفت و قبل از ابن‌خلدون اخوان‌الصفا در قرن چهارم گفتند همه اينها محدود است، اما وجود مبارك حضرت امير جامع‌ترين بيان را درباره تفكيك قوا در اين نامه بيان كرده دستگاه قضا بايد جداي از دستگاه اجرا و دستگاه اجرا بايد جداي از دستگاه قضا باشد، تقنين هم كه به عهده رهبران الهي است كه جداست. تقنين داريم، قضا داريم، اجرا داريم، اينها را جداگانه ذكر فرمود، بعد فرمود اصناف گوناگون همه محترمند ولي آن‌كه توليد مي‌كند و بار مملكت به دوش اوست، او را بيشتر گرامي بدار، مبادا توليد از رونق بيفتد، مبادا كار آنها، كسب آنها مختل شود. دستور داد مصر را طوري اداره بكن كه كسي بيكار نباشد، كسي مديون نباشد، كسي گرفتار وامداري و امثال اينها نباشد. فرمود بار مملكت روي دوش توليد و درآمد است.فرمود اين توليد را، اين ‌اشتغال را، اين كار را كاملاً رعايت بكن. اين بيان نوراني حضرت امير در آن زمان براي جايي بود كه اين خاورميانه قطعه قطعه نشده بود الان تقريباً به صورت چندين كشور متعدد درآمده است، آن روز همه اينها در اختيار حكومت حضرت علي بود، يعني امپراطوري ايران در شرق و امپراطوري روم در غرب، و حجاز و عراق در وسط بود. اينها به همان عراق و حجاز متوجه شده بودند، حضرت دارد با اين بخشنامه، هم ايران را اداره مي‌كند، هم روم را اداره مي‌كند؛ ايران با همه وسعتي كه داشت چند استانداري بيشتر نداشت، حضرت براي بخش‌هايي از ايران استاندار معين مي‌كردند، از بصره تا اهواز تا كرمان يك استانداري داشت كه ابن‌عباس استاندار بود و ديگري هم معاونش بود. براي مصر كه اكنون كشور پهناوري است، يك استاندار معين كرده به نام مالك‌اشتر، براي بخش‌هاي ديگر هم همين‌طور. فرمود اگر به توليد مردم نرسي كشورتان پايدار نخواهد ماند، به كساني شغل بده كه ريشه‌دارند (يك) و هرگز به خودشان اجازه بيراهه رفتن يا راه كسي را بستن نمي‌دهند (دو) از تجارب گذشته طرفي بستند (سه) مديريت خوبي دارند كه هم فطرتاً مديرند، هم از تجارب گذشته استفاده كردند (چهار) به اينها سِمت بده به اينها كار بده، هر كسي كه لياقت بيشتري دارد مأموريت يا مديريت بيشتري به او بده، در عين حال كه همگان را محترم مي‌شماري.

مشخص نبودن جایگاه عدل در قانون اساسی کشورها
غالب اين قوانين اساسي كشورها ابتر است يعني هر مملكتي بالأخره بايد از عناصر محوري سهمي ببرد تا قانونش پايدار باشد، يك مواد قانوني است كه جزئيات را در بر دارد كه آن را مجلس تصويب مي‌كند، اين مواد قانوني از مباني‌اي استنباط مي‌شود مثل عدالت، مثل مواسات، مثل مساوات، مثل حريّت، مثل استقلال، مثل امنيت، مثل امانت، مثل سلامت محيط زيست و مانند آن؛ اينها يك سلسله مباني است كه از اين مباني آن موادّ حقوقي استنباط مي‌شود. مهم‌ترين مبنا در بين اين مباني و به اصطلاح امّ‌المباني، عدل است.عدل چيزي است كه مشرق و مغرب عالم،هم آن را مي‌فهمند، هم به آن علاقه‌مندند. عدل يعني «وضع كلّ شيء في موضعه»؛ هر چيزي را در جاي خود قرار بدهيم، اين را مي‌فهمند اما اینکه جاي ‌اشيا كجاست، جاي ‌اشخاص كجاست، در اينجا آنها ابترند. آنهايي كه به وحي مستندند مي‌گويند جاي‌اشيا را، جاي ‌اشخاص را، ‌اشياآفرين و ‌اشخاص‌آفرين مي‌داند و آن خداست. آيا زن و مرد يكي‌اند؟ آيا گوسفند و خوك هر دو يكسانند؟هر دو حلالند؟ آيا شراب و سركه هر دو يك حكم دارند؟ عدل معنايش «وضع كلّ شي في موضعه»، قراردادن هر چیزی در جای خوداست، اما اینکه جاي ‌اشيا كجاست، جاي ‌اشخاص كجاست را منبع تعيين مي‌كند كه وحي است؛ دست آنها از منبع كوتاه است، وقتي منبع نداشته باشند، قانون اساسي‌شان مي‌شود ابتر. اينكه مي‌بينيد يك روز منافقين را در ليست تروريست‌ها قرار مي‌دهند، يك وقت از ليست تروريست‌ها خارج مي‌كنند، معلوم مي‌شود با قرارداد خودشان عدل را معنا مي‌كنند. اينكه كشوري را محور شرارت مي‌دانند، يك وقت نمي‌دانند، يك وقت كشوري را كه هيچ حقّي براي شهروندان خودش قائل نيست كه حتي انتخابات باشد، اميرنشين است، با رأي امير دارد كشور را اداره مي‌كند پيشرفته مي‌دانند؛ اين بحرين را اين‌طور سركوب مي‌كنند و كشورهاي ديگر را متهم مي‌كنند؛ غرض آن است كه عدل، امّ‌المباني است.

سنجش صدق با عدل
صدق ذاتاً خوب نيست، اقتضاي فضيلت در آن هست، اين صدق حتماً بايد با عدل و حق هماهنگ باشد؛ اگر هماهنگ بود، مي‌شود خوب وگرنه آن‌كه غيبت مي‌كند، راست مي‌گويد، دروغ كه نمي‌گويد. آن ‌كه نمامي مي‌كند، راست مي‌گويد، دروغ كه نمي‌گويد. صدق ذاتاً مثل عدل نيست كه حسن باشد، صدق ذاتاً مثل حق نيست كه حَسن باشد، صدق را بايد با حق و با عدل سنجيد. وجود مبارك حضرت امير در اين نامه فرمود آنچه چشم يك حكومت را روشن مي‌كند عدل است و عدل هم همين است كه ببينيم‌ اشياآفرين يعني خدا،‌اشخاص‌آفرين يعني خدا. فرمود: «وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّهًِْ عَيْنِ الْوُلاهًِْ اسْتِقَامَهًُْ الْعَدْلِ فِي الْبِلاَدِ وَ ظُهُوْرُ مَوَدَّهًِْ الرَّعِيّهًِْ» اگر بخواهيد كشورتان آرام باشد، بدون عدل نمي‌شود، عدل را هم تفسير به رأي نكنيد. فرمود اگر توليدتان كامل نبود، نيازمند به كشورهاي ديگر بوديد، در زحمت هستيد، كشور را توليد اداره مي‌كند و راه توليد هم اين است كه به افراد كارآزموده و كارآمد رسيدگي كنيد و آنچه نيازهاي اوّليه آنهاست را تأمين بكنيد تا خراج (مالیات) را به شما برسانند.
 بيانات حضرت آيت‌الله جوادي آملي (دامت برکاته) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از دانشجويان، طلاب و پرسنل نیروی انتظامی، قم؛ 9/3/92
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
___________________________
1. الامالي (شيخ طوسي)، ص529.
2. محمد/38.
خوان حکمت روزهای یک‌شنبه منتشر می‌شود.