اصرار بر افسرده نشان دادن جامعه ایرانی!(اخبار ادبی و هنری)
یکی از روزنامههای زنجیره ای، در ویژه نامه آخر هفته خود طی پروندهای تحت عنوان «در جستجوی شادی گمشده»، به مقوله شادی و نشاط در ایران پرداخته و جامعه ایران را جامعهای افسرده و غمگین معرفی نمود! و یکی از نویسندگان این ویژه نامه با عنوان «روانشناس و مشاور خانواده»، در مطلب اول تحت عنوان «عامل مهم افسردگی در ایران»، نوشت:
«...ما باید بپذیریم که در جامعهای افسرده و عصبانی زندگی میکنیم...»!
سالهاست که محافل صهیونیستی و رسانههای وابسته به آنها تلاش دارند جامعه پس از انقلاب اسلامی ایران را جامعهای افسرده و غمگین نشان دهند. نشریات زنجیرهای و شبه روشنفکری نیز بالتبع رسانههای فوق و البته ویژگی طبقه مرفه و طبع غربگرای خویش، همواره چنین خطی را دنبال نمودهاند. اما این بار ویژه نامه فوق، بخشی از تقصیر غم و افسردگی و نبود شادی در جامعه را متوجه تلویزیون و به پخش اخبار «بحرانهای جهانی و ناامن نشان دادن جهان» و «تاکید بر ارزشهای خبری خشونت آمیز و تنشزا» (لابد اخبار مقاومت رزمندگان مدافع حرم در سوریه و عراق و انتشار گزارشها و تصاویر شهادت آنها!) مربوط دانسته اند! همه اینها در حالی است که براساس آمارهای جهانی، علیرغم همه مشکلات و معضلاتی که عمدتا با جنگها و ترورها و تحریمهای تحمیلی از سوی نظام سلطه جهانی در کشور ما بوجود آمد، شاخصهای «توسعه انسانی» و «امید به زندگی» که نشانههای اصلی نشاط در یک جامعه است،در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی به شدت رشد کرد. چنانچه براساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، ایران که همواره در سالهای پیش از انقلاب در ردیف کشورهای با توسعه انسانی متوسط قرار داشت، در سال 2010 برای نخستین بار در ردیف کشورهای با توسعه انسانی بالا قرار گرفت. گزارشها و آمارهای متعدد دیگری طی سالهای اخیر از سوی مجامع معتبر بینالمللی انتشار یافته که نشانگر افزایش چشمگیر نشاط و امید در جامعه ایرانی است، از جمله گزارش بانک جهانی در سال 2011 که در آن ضمن بیان نقاط قوت و ضعف اقتصاد ایران، تصریح شده بود که «ایران از لحاظ استانداردهای منطقهای دارای شاخصهای بالایی در زمینه اجتماعی است.» ضمن اینکه نمیتوان مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی جامعه به خصوص در 4-5 سال اخیر را نادیده گرفت، اما علیرغم این عوامل اغلب کارشناسان اجتماعی براین باورند که امید و نشاط دریک جامعه از برخی شاخصها از جمله پیشرفتهای علمی و ورزشی مشخص میشود و این دسته از پیشرفتها در حد چشمگیر، موضوعی است که حتی از سوی دشمنان تاریخی این ملت نیز بارها به آن اعتراف شده است. علاوه براین، بعضی جامعه شناسان نیز افزایش چشمگیر تمایل به گردش و تفریح از جمله مسافرتهای اقشار مختلف به بهانههای گوناگون، خیل عظیم پیامکهای طنز حتی در موقعیتهای بسیار جدی و برگزاری مراسم و جشنهای متعدد را از جمله دیگر نقاط قابل ذکر روحیه با نشاط در جامعه ایرانی میدانند. ضمن اینکه به طور سنتی و دیرپا، رواج جمعهای خانوادگی و دید و بازدیدها و صله رحمها و گعدههای دوستانه در مناسبتهای گوناگون مذهبی و ملی از دیگر نقاط قابل ذکر برای جستجوی روحیه شادی و نشاط در جامعه است. اگرچه بنا به باورها و اعتقادات ما ایرانیها، بهجت و سرور تنها به جشنها و اعیاد منحصر نبوده بلکه عمل به تکالیف دینی، اجرای مناسک و مراسم مذهبی و حتی شرکت در آیینهای سوگواری و به خصوص فرهنگ جهاد و شهادت، در نهایت نوعی آرامش خاطر و تسکین روح و جسم را به همراه آورده که جامعه را از هرگونه افسردگی و یاس دور میسازد. اما به نظر میآید آنچه در نهایت به عنوان نشاط و شادی مد نظر رسانههای بیگانه و اعوان و انصار داخلی شان است، رواج سبک زندگی بیبند و بارانه و لاابالیگرایانه غربی و الگوهای مخربی مانند زیست شبانه و کارناوالهای مختلط خیابانی همراه انواع و اقسام حرکات ناموزون سبکسرانه و ساختارشکنانه باشد که در همان غرب موجب ایجاد ناهنجاریهای مختلف اجتماعی و روانی شده که از جمله میتوان به گزارش سال گذشته رادیو سوئد درباره افزایش شدید تعرضات و تجاوزات جنسی طی جشنهای تابستانی در این کشور اشاره نمود.