غیرت؛ جایگاه و انواع آن از دیدگاه آموزههای دینی-بخش دوم و پایانی
غیرت سیاسی از نگاه قرآن
علی پوریا
در نخستین بخش از مطلب حاضر، به بررسی ریشههای غیرت و دو نوع ارزشی و مثبت و غیرارزشی و منفی آن از نظرگاه قرآن پرداختیم. در ادامه نگاه آموزههای اسلامی به مقوله غیرت و اهمیت غیرت سیاسی در قرآن مورد کنکاش قرار گرفته است.
***
چنانکه قبلا گفته شد، اسلام دین فطری و مطابق فطرت است.(روم، آیه ۳۰) بنابراین، با توجه به تفاوت خاستگاهها و اقسام غیرت، تنها برخی از انواع و اقسام غیرت را پذیرفته و آن را تایید میکند. اقسامی که اسلام پذیرفته و آن را به عنوان یک رفتار شرافتمندانه مورد تایید قرار داده عبارتند از:
1- غیرت دینی: غیرت دینی یک غیرت فطری، تعقلی، ارزشی و مثبت است. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده است: اَلا وَ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْحَرامَ وَ حَدَّ الحُدودَ وَ ما اَحَدٌ اَغْیَرَ مِنَ اللهِ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفواحِشَ؛ آگاه باشید که خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع کرد و هیچ کس غیورتر از خدا نیست که از روی غیرت، زشتیها را حرام کرده است. (بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۳۲) همچنین امام صادق(ع) فرمود: إِنَّ وَ تَعَالَى اللَّهَ تَبَارَکَ غَیُورٌ یُحِبُّ کُلَّ غَیُورٍ وَ لِغَیْرَتِهِ حَرَّم الْفَوَاحِشَ ظَاهِرَهَا وَ بَاطِنَهَا؛ همانا خداوند تبارک و تعالی باغیرت است و مردان غیور را دوست دارد و از همین رو، زشتىها را چه آشکار و چه پنهان حرام کرده است. (کافى، الاسلامیه ج۵، ص ۵۳۵ و ۵۳۶ ، ح۱) این غیرت از صفات الهی است و در روایات، خداوند به این نوع غیرت ستوده شده است. خداوند چون غیور است، به مجازات کسانی میپردازد که بر حریم حرمتها تجاوز میکنند و این گونه به احکام و آموزههای آن تعدی میشود. خداوند چون خود غیور است بر همین اساس غیرتمندانی را که غیرت دینی میورزند دوست میدارد و به نظر لطف و محبت و رحمت به آنان مینگرد. با نگاهی به مجموعههای احکام قرآنی که در حوزه دفاع از حریم دین و حرمتها وضع شده میتوان میزان غیرت الهی را دریافت. خداوند احکام جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و مانند آن را در قالب غیرت دینی تبیین و توصیه کرده است. این غیرت دینی انسان را برای مقابله با ظلم و استکبار برمیانگیزد و موجب دفاع از مظلوم و مستضعف میشود.(نساء، آیه ۷۵) از نظر اسلام، غیرت دینی همان معنا و مفهوم حقیقی ایمان است؛ زیرا این غیور با محبتی که به دین و بغضی که به دشمنان دین دارد، به جهاد و امر به معروف و نهی از منکر بر میخیزد. از این رو امیرمومنان علی(ع) میفرماید: غَیْرَهُ الرَّجُلِ ایمانٌ؛ غیرت مرد (عین) ایمان است.( شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۳۷۷) همچنین امام(ع) رسول خدا(ص) را به عنوان الگوی «غیرت دینی» معرفی نموده و میفرماید: «پیامبر اکرم(ص) چنان بود که هیچ گاه برای امور دنیایی خشم نمیکرد، اما اگر برای حق خشم میکرد، کسی او را نمیشناخت و چیزی او را آرام نمینمود.» (المحجه البیضاء، ج ۵، ص ۳۰3) از نظر پیامبر(ص) کسی که غیرت دینی ندارد نشان میدهد که اهل نفاق است. رسول اکرم فرموده است: اَلغَیرَهًُْ مِنَ الایمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛ غیرت از ایمان است و بى بند و بارى از نفاق. (نهج الفصاحه ص ۵۸۷، ح ۲۰۴۵)
2- غیرت ناموسی: از اقسام غیرت مثبت باید به غیرت ناموسی اشاره کرد. عقل و دین و فطرت به انسان میگوید که حریم حرمتهای خانوادگی را حفظ کند و غیر را از این حریم دور کرده و بزداید. از همین رو دفاع از حریم ناموس همانند دفاع از جان و مال، از واجبات اسلامی است و کسی که در این راه کشته شود، شهید است. غیرت در حفظ حریم خانواده و ناموس دارای مجوز روایی و فتوایی است. از پیامبر خاتم(ص) روایت شده است: «ان الله لیبغض من یدخل علیه فی بیته فلا یقاتل؛ همانا خداوند مبغوض میدارد آن کسی را که بیگانهای [با زور] وارد خانهاش شود و او با آن بیگانه نجنگد.» (مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۹۹) پیامبر اسلام(ص) مردانی را که به عفت و پاکی دختران و همسرانشان بیتفاوتند، لعن کرده و قتل آنان را روا داشته است. (بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۶۱۱) طبق فرموده رسول خدا(ص) نه تنها افراد بیغیرت به بهشت نمیروند، بلکه حتی بوی آن به مشامشان نمیرسد: «همانا بوی خوش بهشت، از فاصله پانصد سال به مشام میرسد ولی به مشام عاق والدین و بیغیرت نمیرسد.» (من لایحضره الفقیه، ج۳، ص ۲۸۱) رسول خدا(ص) فرموده است: «جدع الله انف من لایغار من المؤمنین و المسلمین. خدای متعال بینی کسی را که (به حریم خویش) غیرت نورزد، قطع میکند» (وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۲۷، ح ۵۲۵۲۵؛ اصول کافی، ج ۵، ص ۵۳۶، ح ۴)و نیز آن حضرت (ص) فرمود: «و ارغم الله انف من لا یغار. و خداوند بینی بیغیرت را به خاک میمالد.» (بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۴۸، ح ۳۳) امام خمینی (قدس سرّه) نیز فتوا داده و فرموده است: اگر به ناموس کسی - خواه همسرش باشد یا دیگران - به قصد تجاوز حمله شود، واجب است به هر وسیله ممکن آن را دفع کند گرچه به کشتن مهاجم بینجامد، بلکه اگر قصد آبروریزی به کمتر از تجاوز هم داشته باشد، به ظاهر حکمش همین است. (تحریر الوسیله، امام خمینی، ج ۱، ص ۸۷)
از امام باقر(ع) نقل شده که فرمود: جمعی از اسیران دشمن را به حضور رسول خدا(ص) آوردند. آن حضرت بنا به صلاح و مصلحت، دستور اعدام آنها را صادر کرد؛ ولی از آن جمع یکی از آنان را آزاد کرد. وی که از رفتار پیامبر(ص) به شگفت آمده بود، پرسید: چرا مرا آزاد کردی؟ پیامبر خدا(ص) فرمود: جبرئیل به من خبر داد که تو دارای پنج خصلت هستی که خدا و رسولش آنها را دوست دارند. آن خصلتهای پنج گانه عبارتند از: ۱-غیرتمندی برای همسر و خانواده؛ ۲- سخاوت؛ ۳- نیک خلقی؛ ۴- راستگویی؛ ۵- شجاعت. وقتی که آن اسیر این مطلب را شنید، به حقانیت دین پیامبر(ص) یقین کرد و اسلام آورد و با تلاش و ایثار توانست خود را به مراتب بالای ایمان برساند. او سرانجام، در یکی از جنگها در رکاب پیامبر اسلام شهد شهادت نوشید. (خصال، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۳۱۳)
در روایت است که حکم ابن ابی العاص (پدر مروان و عموی عثمان) بعد از فتح مکه، به ظاهر مسلمان شد. روزی پیامبر(ص) در یکی از حجرههایش با حضرت علی(ع) نشسته بود. حکم از شکاف در به داخل آن حجره مینگریست و دزدانه به سخنان پیامبر(ص) و دیگر افراد داخل حجره گوش میکرد. پیامبر(ص) که متوجه شده بود، به حضرت امیر(ع) فرمود: برو او را بیاور. آن حضرت بیرون آمد و گوش حکم را مثل بز گرفت و کشید و او را به داخل برد. پیامبر(ص) بعد از لعنت کردن حکم، او را به طائف تبعید کرد. او در عصر خلیفه اول و دوم نیز در تبعید بود، ولی در زمان خلیفه سوم و با وساطت وی به مدینه بازگشت. (سقیفه، علامه سیدمرتضی عسکری، ص ۶۵۱)
بدین ترتیب علت حکم تبعید ابن ابیالعاص را باید غیرت پیامبر(ص) نسبت به حریم حرمت خانه و خانواده دانست. همچنین در زمان خلافت امیر مؤمنان علی(ع) به آن حضرت گزارش رسید که در مسیر راهها بعضی از مردان و زنان رعایت حریم عفت را نمیکنند، ایشان بسیار ناراحت شد. مردم کوفه را جمع کرد، در ضمن سخنرانی به آنها فرمود: «نبّئت انّ نسائکم یدافعن الرّجال فی الطّریق، اما تستحیون؟ لعن اللّه من لایغار؛ به من خبر رسیده که زنان شما در مسیر راهها به مردان تنه میزنند، آیا حیاء نمیکنید، خداوند لعنت کند کسی را که غیرت نمیورزد.» (وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷۴؛ الکافی ج ۵ ص ۵۳۶) نیز روایت شده: به مردم کوفه فرمود: «آیا خجالت نمیکشید، و زنان شما غیرت نمیورزند؟ به طوری که در بازارها رفت و آمد میکنند، و با مردان بیگانه رخ به رخ شده و به همدیگر تنه میزنند؟ (وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۵۳ و ۱۵۴؛ الکافی ج ۵ ص ۵۳۷)
3- غیرت اجتماعی: انسان همان طوری که نسبت به حریم حرمتهای خانوادگی و ناموسی باید غیرت داشته باشد، نسبت به محیط اجتماعی نیز باید غیرت بورزد. از این روست که در اسلام امر به معروف و نهی از منکر واجب شده است تا این گونه با هر کسی که حریم حرمتهای اجتماعی را مخدوش میسازد، مبارزه میشود. امام علی(ع) ارزش و جایگاه غیرت اجتماعی را از زبان رسول خدا(ص) این گونه بیان میکرد: «امرنا رسول الله ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره» رسول خدا(ص) ما را مأمور کرد که با روی گرفته و خشمگین با اهل معصیت برخورد کنیم.» (اصول کافی، ج ۵، ص ۹۵، ح ۱۰) زمانی که جامعه نسبت به هنجارشکنی بیغیرت شود، باید آماده تباهی اجتماعی نیز باشد. امام صادق از پیامبر خاتم(ص) نقل میکند که آن حضرت خطاب به مردم فرمود: «چه میکنید زمانی که زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق گردند و شما امر به معروف و نهی ازمنکر را ترک کرده باشید؟» سؤال شد: یا رسول الله! آیا چنین چیزی خواهد شد؟ فرمود: «آری، بلکه بدتر نیز خواهد شد.» سپس فرمود: «چه خواهید کرد آنگاه که امر به منکر کنید و نهی از معروف؟» سؤال شد آیا چنین چیزی خواهد شد؟ فرمود: «بلکه، بدتر از آن هم خواهد شد.» (بحارالانوار، ج۹۷، ص۴۷، ح۴۱)
4- غیرت ملی: جهاد و دفاع از مرزهای اعتقادی و ایمانی همان دفاع از مرزهای جغرافیایی اسلام و امری واجب است. این گونه است که هم جهاد در قالب دفاع از مرزهای جغرافیایی واجب شده و هم دفاع از مرزهای اعتقادی لازم دانسته شده است. اگر بر این باوریم که باید عدالت از سوی همگان به اجرا در آید(حدید، آیه ۲۵) و مسلمانان و مومنان باید در این امر پیشتاز و برتر و قویتر وارد شده و به تعبیر قرآن قوامین بالقسط باشند، هر کسی که به مرزهای اعتقادی تجاوز کند و به مردمان حتی غیر مسلمان ظلم و ستم روا دارد باید جنگید و او را سرکوب کرد. (نساء، آیه ۷۵) امام علی (ع) «اگر از تعصب ورزیدن ناگزیرید، پس در یاری کردن حق و دادخواهی از ستمدیده، تعصب ورزید». (غررالحکم و دررالکلم، ص۹۶، ح۱۸9) اصولا علت و عامل حضور پیامبر(ص) در پیمان حلف الفضول، غیرتمندی گروهی علیه ظالمان و مستکبران بوده است. ( فروغ ابدیت، ج ۱، ص ۴۸۱: سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ج ۱، ص۹۶۱) چنانکه منشاء بوجود آمدن غزوه بنی قینقاع، غیرت است (سیره رسول خدا، ج ۱، ص ۳۰۵) روایات از حفظ مرزهای جغرافیایی اسلام و حفظ وطن و میهن سخن گفته و آن را از مصادیق دفاع از ایمان دانسته است؛ زیرا اگر «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الْایمانِ؛ وطن دوستی از ایمان است»؛ به طور طبیعی دفاع از آن نیز ایمان است. (سفینهالبحار، قمی، ج ۱۰،ص۳۷۵، و نیز برای اطلاع بیشتر از حدود و مرز میهن اسلامی رجوع کنید : المیزان، ج ۴، ص۲)
عناصر غیرت
برای تحقق غیرت باید سه مولفه و عنصر تامین شود:
1- حرم و حریمشناسی؛ زیرا فرد تا حرم و حرمتها را نشناسد و غیرشناس نباشد نمیتواند غیرزدایی داشته باشد؛ بر همین اساس است که پیامبر(ص) میفرماید: أَلَا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْحَرَامَ وَ حَدَّ الْحُدُودَ وَ مَا أَحَدٌ أَغْیَرَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِش؛ بدانید که خدا حرام را ممنوع فرموده و حدود را مشخص کرده است و احدى غیرتمندتر از خدا نیست و از غیرت اوست که زشتىها را حرام فرموده است. (امالى، صدوق، ص ۴۲۷)
2- غیرزدایی از حرم و حریم خویش؛ این هم بستگی به حمیت شخص دارد. امیرمومنان امام علی(ع) میفرماید: عَلى قَدرِ الحَمِیَّهِ تَکونُ الغَیرَهُ؛ غیرت به اندازه تعصّب و ننگ داشتن بستگى دارد. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۲۵۹، ح۵۵۳۳) انسان غیرتمند شجاعانه از حریم و حرم خویش دفاع میکند. آن حضرت(ع) میفرماید: ثَمَرَهُ الشَّجاعَهِ الغیرَهُ؛ غیرت میوه شجاعت است.(همان)
3- غیرگریزی از حرم و حریم دیگری؛ یعنی همان طوری که کسی را به حریم و حرم خود راه نمیدهد؛ خودش نیز به حرم و حریم دیگری وارد نمیشود؛ یعنی نه ظالم است نه مظلوم. از اینرو در روایت آمده است: «مَا زَنَی غَیُورٌ قَطُّ؛ غیور هرگز زنا نمیکند». (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۹، ص۲۱۱).
غیرت سیاسی از منظر قرآن
حوزه سیاسی بخشی از حوزه اجتماعی است، لذا به سادگی میتوان دیدگاه اسلام و قرآن را در این باره دانست و با توجه به اهمیت این بخش آن را جدای از بخش اجتماعی مورد بررسی قرار میدهیم. خداوند نسبت به کسانی که اجازه میدهند تا جامعه اسلامی از عزت و اقتدار ساقط شود و دشمنان بر آن تسلط یافته و استقلال سیاسی را از آن سلب کند، به شدت برخورد میکند.
خداوند در آیات بسیاری بر اینکه باید جلوی نفوذ دشمن را گرفت، تاکید کرده است. از همینرو در قالب غیرت سیاسی اجازه نمیدهد تا برخی از فعالیتها از سوی مومنان و جامعه اسلامی انجام گیرد که از آن جمله است:
1- عدم دوستی با دشمنان: خداوند میفرماید: اى کسانى که ایمان آوردهاید، از غیر خودتان، [دوست و] همراز مگیرید. [آنان] از هیچ نابکارى در حق شما کوتاهى نمىورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنى از لحن و سخنشان آشکار است و آنچه سینههایشان نهان مىدارد، بزرگتر است. در حقیقت، ما نشانهها [ى دشمنى آنان] را براى شما بیان کردیم، اگر تعقل کنید. (آل عمران، آیه۱۱۸) و نیز میفرماید: اى کسانى که ایمان آوردهاید، به جاى مؤمنان، کافران را به دوستى خود مگیرید. آیا مىخواهید علیه خود حجّتى روشن براى خدا قرار دهید؟ (نساء، آیه ۱۴۴) در این میان فرقی میان کافر یهودی و مسیحی با غیر آن ندارد. نیز میفرماید: اى کسانى که ایمان آوردهاید، یهود و نصارى را دوستانِ [خود] مگیرید [که] بعضى از آنان دوستان بعضى دیگرند. و هر کس از شما آنها را به دوستى گیرد، از آنان خواهد بود. آرى، خدا گروه ستمگران را راه نمىنماید.
2- عدم پذیرش ولایت و سرپرستی دشمنان: همین آیات بصراحت ولایت به معنای سرپرستی و حاکمیت سیاسی و اقتصادی و قضایی دشمنان را نفی کرده است. اصولا دشمنان نباید سلطه و نفوذی بر مومنان و جامعه اسلامی داشته باشند. خداوند میفرماید: وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً؛ هرگز خداوند برای کافرین راهی بر سلطه بر مومنان قرار نداده است.(نساء، آیه ۱۴۱)
3- نفی جاسوسی برای دشمنان: همچنین هر گونه همکاری مومنان با دشمنان در حوزه اطلاعات بویژه اطلاعات امنیتی جایز دانسته نشده است و باید مومنان غیرتورزی کنند و دشمن و نیز همکاران جاسوس آنان را رسوا و مجازات نمایند.(مائده، آیه ۴۱؛ توبه، آیه ۴۷)
4- نفی تجارت با دشمنان: هر گونه ارتباطی که موجب شود سلطه دشمن آغاز یا تثبیت و تقویت شود حرام است. از همین رو تجارتی که موجب تضعیف جامعه و دولت اسلامی شود ممنوع است.(توبه، آیه ۲۸)
انسان مومن در همه حوزههای شخصی و اجتماعی بر اساس فطرت و عقلانیت دارای غیرت بوده و غیرزدایی میکند و همان طوری که خود اهل تجاوز و تعدی به حریم حرمت دیگران نیست، اجازه نمیدهد تا کسی به حریم حرمت او یا جامعهاش وارد شود.
بیغیرتی سیاسی
بیغیرت سیاسی کسی است که بیگانه را به حریم اجتماعی و ملی راه میدهد و اجازه میدهد تا او از منابع ملی بهرهمند شود و امکان استفاده افراد جامعه از این منابع را سلب میکند. به عنوان نمونه در جایی که افراد جامعه توانایی انجام عملی را دارند به دیگران تکیه میکند و استقلال اقتصادی و سیاسی جامعه را تهدید میکند.
در فرهنگ قرآنی غیرت را معرفت هویت و غیرزدایی تشکیل میدهد و غیرزدایی هم به این معناست که اولاً اجازه ندهیم بیگانه به حریم ما نفوذ کند؛ و ثانیاً خودمان هم در کار دیگران تجسس نکنیم. پس بیگانه را در حریم خود راه دادن و همچنین ورود به حریم غیر شدن، با غیرت سازگار نیست. به این معنا که غیور نه خود اهل تعدی و تجاوز و ورود به حریم حرمت دیگران است و نه اجازه میدهد تا غیر وارد حریم حرمت او شود. از اینرو در روایات است: ما زنی غیورقط؛ غیور هر گز زنا نمیکند (ر.ک غررالحکم و دررالکلم، ص۹۵۲، ح ۴۳۵۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۴۱، ص۱۳۳)؛ یعنی همان طوری که اجازه نمیدهد تا کسی با همسرش زنا کند خودش نیز زنا نمیکند.
بر این اساس کشوری که غنی و برخوردار از نعمات و مواهب الهی است، نباید اجازه دهد تا غیر وارد شود و منابع و ثروت او را به غارت برد و یا بر شبکه بازرگانی او مسلط شود و یا کارهایی انجام دهد که با غیرزدایی و غیرت در تضاد و تنافی است.
همچنین با وجود اینهمه منابع غنی در داخل کشور، واردات برخی کالاها که در کشور امکان تولید آن وجود دارد، دلیلی جز سوء مدیریت و در برخی موارد بیغیرتی ملی ندارد.
غیرت دینی و فطری و عقلی اجازه نمیدهد تا کسی بیغیرت سیاسی شود. پس کسانی که راه نفوذ بیگانگان را در فضای اقتصادی یا سیاسی به روی کشور میگشایند فاقد غیرت اقتصادی یا سیاسی و ملی هستند.