kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۰۰۹۰
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۶

انتظار تا 1400 با مسکن مهر پردیس؟!


نعیم امیدی


در روزهای گذشته تعدادی از واحدهای مسکن مهر شهر جدید پردیس افتتاح شد، اما اینکه چه زمانی واحدهای افتتاح شده، برای سکونت آماده می‌شوند مشخص نیست. معمولا افتتاح‌های نمایشی در جهت خاموش کردن صدای اعتراض مردم و سرپوش گذاشتن بر نقطه ضعف‌ها انجام می‌شود.
در شهر پردیس قرار است 80 هزار واحد مسکن مهر ساخته شود. باید در نظر داشت که برنامه اولیه و رویایی ساخت و تحویل 80 هزار واحد در پردیس طی یکی دوسال غیر عملی و غیرممکن بود، اما تمام نشدن و صرفاً افتتاح نمایشی برخی واحدها پس از گذشت حدود 6 سال چه معنا و دلیلی دارد؟
مدیریت دولتی پروژه، در بیانیه‌ها و مصاحبه‌های متعددش، همه ناکارآمدی‌ها و ضعف‌ها را به گردن سازندگان و پیمانکاران می‌اندازد و آنها را متهم به زیاده خواهی، ضعف مدیریت و دست درازی به حقوق مردم می‌کند، اما آیا این اتهام‌ها درست است و همه مشکلات به علت وجود این سازندگان است و سایر بخش‌ها به خوبی به وظایف و تعهداتشان عمل کرده‌اند؟
پیمانکاران و سازندگان واحدهای مسکن در پردیس، عمدتاً انبوه سازانی هستند که سال‌هاست ساختمان و مسکن تولید می‌کنند. ضمن اینکه قصور و ضعف در آنها را نباید انکار کرد، اما میانگین پیشرفت فیزیکی در پروژه‌های مسکن مهر پردیس در سال 93 حدود 25٪ و سال 94 حدود 28٪ بود، ولی در سال 95 این عدد به 6٪ رسید! آیا عوامل بیرونی به این ضعف دامن نزده است؟ پیمانکارانی که باید هزینه‌های ثابت و بالاسری بپردازند، اگر از حداقلی از عقل معاش برخوردار باشند، تمایل دارند که پروژه زودتر تمام شود و آن راتحویل بدهند، پس برای چه در سال 95 فقط 6٪ پیشرفت، یعنی ماهانه نیم درصد پیشرفت کرده‌اند؟
 در حال حاضر پیشرفت کل پروژه حدود 70٪ است و با پیشرفت سالانه 6٪ حدود 5- 4 سال دیگر پروژه طول خواهد کشید و بدین ترتیب سال 1400 را هم رد خواهیم کرد!
مدیریت کلان این پروژه در پردیس با شرکت عمران شهر جدید پردیس است که شرکتی دولتی است. در دولت یازدهم، در حال حاضر چهارمین تیم مدیریتی در این شرکت مستقر شده و با آخرین تیم در سال گذشته 6٪ پیشرفت حاصل شده است. آیا روا نیست که مدیران دولتی بعداز این همه جوالدوز زدن به پیمانکاران، سوزنی هم به خود بزنند؟ آیا این پیشرفت 6 درصدی در یک سال و انبوه اعتراض‌ها و مشکلات پیمانکاران و ادعاهای بدون پاسخ آنان، نمی‌تواند از ضعف ناکارآمدی و بی‌مدیریتی مدیران باشد؟
پروژه 80 هزار واحدی پردیس که رقم هزینه آن شاید بالغ بر پنج هزار میلیارد تومان باشد، در حال حاضر یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های کشور است و به حق می‌توان نام ابر پروژه را بر آن نهاد، اما چه کسانی بر آن مدیریت می‌کنند؟ آیا این افراد توانمندی، شایستگی و قابلیت این‌جایگاه را دارند؟ پاسخ در پیشرفت فیزیکی سال 95 و افق پیش روی پروژه است! مدت‌هاست که بحث الحاقیه قراردادها و اصلاح قیمت‌ها مطرح شده است، اما همین اقدام که می‌تواند ظرف مدت یکی دو ماه اجرایی شود، بیش از یک سال زمان برده و هنوز هم نهایی نشده است! افزایش وام بالاخره در زمستان 95 محقق شد، اما چه زمانی قرار است که به پروژه‌ها تزریق و تبدیل به کار شود؟ شاید در زمستان بعدی.
 دولت نمی‌تواند از ضعف بدنه مدیریتی و کارشناسی خود در این پروژه‌ها که باعث هدر رفتن سرمایه‌های اجتماعی و اعتماد عمومی شده است چشم پوشی کند و با فرافکنی، مشکلات و ضعف‌ها را به گردن مردم و پیمانکاران بیندازد.
سازمان عریض و طویل شرکت عمران شهر جدید پردیس با بیش از چند صد پرسنل و خدم و حشم و هزینه‌هایی که برای دولت و در نتیجه برای مردم ایجاد کرده است - و البته متأسفانه فسادهایی که رخ داد و برخی از مدیران سابق در دادگاه‌ها هستند- چه آورده‌ای جز نارضایتی مردم و پیمانکاران و تطویل پروژه برای مردم و دولت داشته است ؟ آیا شایسته نیست این بدنه فربه و هزینه زا، سهم خود از این نابسامانی‌ها و مشکلات را بپذیرد و در رفع آن کوشا باشد؟ مدیرانی که توانایی تصمیم سازی و تصمیم گیری را به علت فقدان توانمندی‌های اجرایی و مدیریتی ندارند و صرفاً به ایراد خطابه‌های آتشین و مصاحبه‌های دلفریب می‌پردازند و بوروکراسی پیچیده تری را در آن سازمان ایجاد می‌کنند که هیچ‌گونه شفافیتی ندارد.
دعا می‌کنیم این تیم که خود را داعیه‌دار حقوق ملت و دولت معرفی می‌کند به سرنوشت سلف خود دچار نگردد و بیش از این منت فعالیت‌های خود را بر کارگران و پیمانکاران و متقاضیان نگذارند و آنها را تهدید به برداشتن کیف و رفتن از این میز نکنند!
راهکارها
اگر بخواهیم انتقاد سازنده داشته باشیم، پس از نشان دادن برخی مشکلات، باید راه حل‌هایی نیز ارائه کرد. به نظر می‌رسد فوری‌ترین راه حل‌ها عبارت است از:
1- پذیرش: به نظر می‌رسد گام اول این است که مقامات بلندپایه دولت و وزارت راه و شهرسازی، این ضعف مهلک در بدنه خود را بپذیرند و برای اصلاح آن کوشا باشند. گسیل تیم‌های مدیریتی ضعیف و بعضاً انتخاب‌های قومیتی نتیجه‌ای در بر نداشته است.
2- سازمان چابک‌تر با افراد توانمندتر: شاید مناسب‌تر بود به جای این سازمان بزرگ و ناکارآمد، همانند سایر پروژه‌های ملی و بزرگ دیگر در کشور در سایر صنایع، مدیر طرح توانمند و باقابلیت، افراد پاک دستی که سابقه در حد وزارت یا معاونت وزیر دارند و قابلیت تصمیم گیری و فهم پروژه را دارند تعیین می‌شد. در این صورت هم هزینه‌های دولت کاهش می‌یافت و هم پروژه سرانجام می‌یافت.
3- همکاری سایر نهادها: مدیریت طرح می‌تواند با استمداد از سازمان نظام مهندسی، کارشناسان رسمی و نمایندگان انبوه سازان و تشکل‌های صنفی و تخصصی و مردم نهاد، هرچه سریع‌تر کارهای باقیمانده پروژه را تعیین تکلیف و در حداقل زمان به پیمانکاران ابلاغ کند.
4- منابع مالی: مهم‌ترین دلیلی که پروژه را متوقف کرده است، منابع مالی است. حال آنکه در حال حاضر منابع مالی - به گفته مدیریت فعلی - موجود است ولی باز هم پروژه متوقف است! پس اگر مدیران توانمندی که اعداد و ارقام در این حد پروژه را درک می‌کنند و توانمندی تزریق منابع به پروژه و به کارگیری پیمانکاران را دارند، به کار گرفته شوند پیشرفت سالانه 6٪ نخواهد بود. همچنین باید از طرق مختلف منابع مالی پروژه پیش‌بینی و تامین شود تا سرانجام این پروژه به قرن آینده نیفتد.