به بهانه فیلم «ویلاییها»
خوف و رجای توأمان در جنگی بیامان
محمدرضا محقق
فیلم ویلاییها از یک جهت فیلم منحصربهفردی است. آن هم اینکه مقوله خوف و رجا در آن به منصه ظهور و بروز رسیده است. آن هم در موقعیتی بکر. موقعیتی کمتر دیده شده در جنگ و پشت جنگ و ضد جنگ سینما و ادبیات و شعر ما. اساسا مقوله خوف و رجا مقوله مهمی است. یکی از سهل ممتنعهای سخت و جذاب. خوف و رجا جزء صفات مومنین هم هست. اساسا مومنین را با تعبیر خوف و رجا در ادبیات دینی و آموزههای عرفانی مبتنی بر مذهب یاد میکنند.ویلاییها این موقعیت را ملهم از جنگ، و متن و حواشی و عقبهاش به تصویر کشیده و در این به تصویر کشیدن هم نسبتا موفق بوده است.
گرچه فیلم از منظر فرم و ساختار و موازین سینمایی و رعایت مولفههای ریتم و جذابیتبخشی در حوزه عناصر سینماورزانه ایرادها و معایبی چند دارد اما این دلیل نمیشود تا نسبت به دستاوردهای قابلتوجه و اعتنای آن غفلت ورزیم.
علاوه بر این باید گفت ویلاییها یکی از مهمترین آثار سینمای دفاع مقدس ماست. و این «مهم بودن» به چند دلیل قابل توصیف است. این فیلم البته از برخی جهات هم یگانه است. و از آن جمله اینکه تقریبا تنها فیلم سینمای ایران است که تصویری قابل توجه، دقیق، بکر و خلاقانه، از پشت جبهه و درون جبهه با محوریت زنان و خانوادههای رزمندگان پدید آورده و این نکته بسیار بدیع و مهمی است. یک نکته مغفولمانده و فراموش شده و در عین حال مهم وخطیر و اساسی در تمام طول این سالها. در همه این سالها چه در دوران جنگ و در دوران پساجنگ تصویر سینمای ایران معطوف به میدان جنگ، رزمندگان و در نهایت تبعات جنگ در شهرها بوده و کمتر فیلمی را سراغ داریم که به دل خانوادهها رفته باشد و ماجرای آنها را با همه دردها، زیباییها، مشکلات، محرومیتها و فراز و فرودهای آن سالها برایمان به نمایش کشیده باشد. ویلاییها از این جهات اهمیت محتوایی و مضمونی دارد.
«ویلاییها» یک فیلم زنانه است، به چند معنا؛ زن در آن محور است. چه زن در قامت همسر، چه در قامت مادر، چه در قامت دختر و چه در سیمای فرمانده مکانی که سرپرستی خانوادههای رزمندگان را عهدهدار است. زن در همه انواع و جهات و سیماهایش در این فیلم حضوری جدی، اصلی، محوری و جذاب دارد.
در واقع در ویلاییها ما با یک رویکرد «زن شناسانه» روبروییم و روحیات و عواطف و خلقیات و نگرشش را در نمونههای مختلف میبینیم؛ البته در میدان و با محوریت جنگ، و متن و حواشیاش.
نکته کلیدی در روایت ویلاییها اما این است که فیلمساز توانسته رویکرد زنشناسانه اش را در ترکیب و تلفیق با بحث جنگ و مختصات فضای جنگی به شکل باورپذیر و البته مبدعانهای به تصویر بکشد.
مهم این است که آن مرکز ثقل و نکته اصلی و نقطه طلایی در فیلم به خوبی تصویر شده است:
هول و هراسی که با آمدن هر باره پیک جبهه و اینکه خبر شهادت چه کسی را به همراه دارد در سیره و سیمای همه اهالی آن قلعه بزرگ نمایان میشود.
ویلاییها ابدا از کلیشههای رایج و تصویر تخت و بیانعطاف و باورناپذیر آثار اینگونه سینمایی هم پیروی نمیکند. این یکی دیگر از نقاط مثبت و ارزشهای محتوایی فیلم است.
فیلم، مجموعه وقایع و رخدادهای طبیعی این آدمها و این موقعیتها را بدون ممیزی و سانسور به نفع شعارهای غیرقابل باور، به شیوهای در دسترس و قابل لمس تحویل مخاطب میدهد. چه بسا همراهی مخاطب تا به انتها هم از همین آبشخور تغذیه کرده باشد.
ما در ویلاییها هم با تاریخ روبروییم- جنگ- هم با انسان – زن و مرد حاضر و غایب- هم با ساختار سینمایی – نماها وحرکتهای جسورانه دوربین- هم با روایت – روند مدرج فیلم در نزدیک شدن به وقایع و شخصیتها- هم با اشاره و لطافت انسانی – کنش و واکنش عروس و مادر شوهر یا درنگ و جستجوی واکاوانه همسر در غیاب شوهر- هم حتی با تلنگرها و اشارههای سیاسی- وسایل و امکانات میدانی؛ ماسک و... و نحوه تقسیمبندی عادلانه یا تبعیضآمیز آن در بین خانوادهها.
و این همه در حالی است که فیلم رویکردی کاملا مومنانه نسبت به جنگ – دفاع- دارد و ابدا «ضد جنگ» نیست و در مرز میان آرمان و واقعیت، و زیبایی باطنی و تلخی ظاهری، حرکت میکند و به سمت ادا و اطوارهای معمول و مأنوس جریان شبهروشنفکری نمیلغزد.
فیلم در عین حال بسیار عاطفی و زنانه است. زن و عاطفه، لطافت و سکینه آنهم در وسط معرکه و میدان جنگ یک کنتراست خیلی جذاب و تباین خیلی دیدنی و معنادار فراهم کرده و همان طور که در ابتدا اشاره کردیم موقعیتی ملهم از خوف و رجا، شادی و غم، خشم و راحت، عشق و سوز، وصل و هجران و بالاخره مرگو زندگی تدارک دیده است.
ویلاییها یک ویژگی دیگر هم دارد که این ویژگی در منظومه سینمای امروز ایران بسیار مهم و حائز توجه است:
اینکه ما با یک فیلم «خانوادگی» روبروییم. «خانواده» درست مثل «کودک» از چیزهایی است که سالهاست در سینمای ایران فراموش شده و ویلاییها از این جهت که به همه به خصوص فیلمسازان و مدیران سینمایی یادآوری کرده که خانواده از جمله شاخصههای مهمی است که در جهان «وجود» دارد و در سینما باید برایش کاری کرد و مخاطب بودنش را بالکل فراموش ننمود! فیلم مهمی است.
آیا سینمای ایران این تذکر و تنبه را خواهد شنید و به کار خواهد بست؟! امیدواریم!