چشمچرانی؛ هرزگی اجتماعی
چشمچرانی و نظربازی، رفتار نابهنجار و زشت اجتماعی است که نظرباز را در معرض خطر تعرضات جنسی و دیگر آسیبهای اجتماعی و گناه و زنان را در موقعیت ناخوشایندی قرار میدهد به طوری که از حضور در اجتماع احساس انزجار و بیزاری میکنند. نویسنده در این مطلب عوامل و آثار این رفتار نابهنجار و راه درمان آن را با مراجعه به آیات قرآن واکاوی کرده است.
***
حرمت چشمچرانی در قرآن
از مهمترین نعمتهای الهی برخورداری انسان از حواس ظاهری است که بستر علم و آگاهی انسان نسبت به هستی را فراهم میآورد (نحل، آیه 78). این ابزارهای شناختی به ویژه چشم و گوش که بینایی و شنوایی را برای آدمی فراهم میآورد، همان اندازه که در رسیدن انسان به کمالات و خدایی شدن موثر است، به همان اندازه ابزار شیطانی برای سقوط و هبوط آدمی است. از این رو در آیات و روایات بر اهمیت و مدیریت این ابزارهای شناختی تاکید فراوان شده است.(اسراء، آیه 36)
بسیاری از مردم ارزش این نعمت الهی را نمیدانند و در چرایی و چگونگی بهرهبرداری از آنها در مقام ستایش، سپاس و شکرگزاری نعمت نیستند (مومنون، آیه 78؛ ملک، آیه 23)؛ چرا که از این نعمت به جای علم و دانش و کمالات، برای دور شدن از خدا و انجام گناه بهره میگیرند.
از نظر قرآن، انسان نسبت به اعضا و جوارح خود مسئول است و باید پاسخگوی چگونگی استفاده از آن باشد: إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا؛ به راستی که درباره هر یک از گوش و چشم و قلب سوال میشود(اسراء، آیه 36). البته ممکن است که از صاحبان اعضا درباره عملکرد هر یک از آنها سوال شود؛ یا ممکن است که از خود هر یک از آن اعضا درباره عملکرد خودشان سوال شود؛ زیرا روزی میرسد که زبان بسته میشود و هر یک از اعضا و جوارح خود سخن میگویند و در حقیقت مسئول بوده و از آنها سوال میشود؛ چنانکه خداوند میفرماید: وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَهُُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ؛ به پوست بدن خود مىگويند: چرا بر ضد ما شهادت داديد؟ آنها مىگويند: همان خدايى كه هر چيزى را گویا کرده ما را گويا گردانيده است(فصلت، آیه 21). پس خدایی که تکه گوشتی به نام زبان را به نطق و گویایی در آورده میتواند دیگر اعضا را نیز گویا کند. در این حالت از اعضا به عنوان «مسئول» در قبال عملکرد خودشان و نیز درباره عملکرد صاحب این اعضا که همان فرد انسانی باشد، سوال میشود. پس اگر سائل خدا باشد، مسئول یا خود فرد است یا اعضا و جوارح او؛چنانکه «مسئول عنه»، نیز یا عملکرد خود آن اعضا است یا عملکرد کلی خود صاحب آن اعضا.
انسان برای کسب حقایق و دستیابی به علم باید از ابزارهای شناختی و قوه ادراکی یعنی قلب و گوش و چشم استفاده کند (اسراء، آیه 36). اما وسوسههای نفسانی و زیادهخواهی نفس و خواهشهای آن و همچنین وسوسههای دشمن سوگندخوردهای به نام ابلیس و شیطان نمیگذارد انسان از ابزارهای شنوایی و بینایی و گویایی به درستی استفاده کند. شیطان با وسوسه انسان را وامیدارد تا برای نظربازی، هیزنگری، چشمچرانی، هرزهنگری و مانند آنها از چشم و قوه بینایی استفاده کند.
از نظر قرآن در این مسئله فرقی میان زن و مرد نیست؛ زیرا همان طوری که مرد با دیدن چیزی خواهان آن میشود و از طریق شناختی که به دست میآورد چیزی محبوب او شده و دل بدان میبندد، زنان نیز این گونه هستند؛ چرا که بینایی و چشم، ابزار شناختی است و هر شناختی میتواند عامل گرایش و یا گریختن شود. پس همان اندازه که مردان در معرض سوءاستفاده از بینایی هستند زنان را نیز چنین خطری تهدید میکند. از این رو در فرمان خدا فرقی میان زن و مرد گذاشته نشده و خداوند میفرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ... وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ؛ به مردان مومن بگو ديده فرو نهند ... و به زنان مومن بگو دیده فرونهند.(نور، آیات 30 و 31)
البته از آنجا که مردان با دیدن جلوههای زیبای زنان تحریک میشوند، از زنان خواسته میشود تا زیباییهای خویش را نهان کرده و اظهار نکنند: وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ؛ زيورهاى خود را آشكار نگردانند، مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش فرو اندازند و زيورهايشان را آشکار نکنند...(نور، آیه 31)
پس با آنکه فرمان چشم فروهشتن برای مرد و زن یکسان است، اما از زنان خواسته شده تا زیورهای طبیعی و آویزههای زینتی غیرطبیعی خود را آشکار نکنند؛ زیرا مردان با دیدن تحریک میشوند و موجبات اذیت و آزار زنان را فراهم میآورند.
البته زینت در آیات قرآن تنها به آرایههای بدلی و آویزههای غیرطبیعی اطلاق نمیشود؛ زیرا از نظر قرآن، ستارگان، زینت آسمان و سبزه و آب و امور دیگر زینت زمین است. همچنین اندامهای زنان به شکل خاصی زینت طبیعی آنان است از این رو پوشیدن بدن زن به عنوان زینت و عامل تحریک جنسی لازم و ضروری دانسته شده است.
به هر حال، از نظر قرآن، نگاه کردن به زنان نامحرم باید در حالت «غض البصر» یعنی چشم فروهشتن باشد و نگاه تیز و هیز ناروا و گناه است. بر این اساس، چشمچرانی و نگاه خیره به زن، حرام دانسته شده است، حتی اگر موجب لذت نباشد؛ البته اگر نظربازی و چشمچرانی به قصد لذت باشد هیچ شکی در گناه بودن آن نیست. به سخن دیگر، از نظر قرآن نوع نگاه مردان و زنان نامحرم به یکدیگر باید در حالت «غض النظر» و چشم فروهشتن باشد و نباید خیره به آنان بنگرند. پس نگاه خیره حتی اگر به غرض لذت نباشد، نادرست و ناروا است و اگر به قصد لذت باشد گناه مضاعف است.
خداوند به کسانی که غض النظر دارند هشدار میدهد که نباید حالا که چشم فرو مینهند و خیره و هیز و تیز نمینگرند، نگاه به غرض لذت داشته باشند؛ زیرا این نوع نگاه در حقیقت نگاه خیانتآمیز است: يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ؛ خدا مىداند نگاههاى دزدانه و خیانتآلوده و آنچه را كه دلها نهان مىدارند. (غافر، آیه 19)
از نظر اسلام، نگاه مرد به زنان نامحرم خطرناکتر است؛ زیرا تیر شیطان است که قلب مرد را میشکافد و او را به تباهی و هلاکت میافکند. امام صادق(ع) میفرماید :«النَّظَرُ إِلَى مَحَاسِنِ النِّسَاءِ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ فَمَنْ تَرَكَهُ أَذَاقَهُ الله طَعْمَ عِبَادَهًْ تَسُرُّهُ؛ نگاه کردن به زيبائيهاي زنها تيري از تيرهاي شيطان است. هر کس نگاه به نامحرم را ترک کند، خداوند طعم عبادت را به او مي چشاند» (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 270، باب 81 باب تحريم النظر إلى النساء الأجنبيه.) امام صادق در جایی دیگر میفرماید: «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ وَ كَمْ مِنْ نَظْرَهًٍْْ أَوْرَثَتْ حَسْرَهًًْ طَوِيلَهًًْ؛ نگاه به زن اجنبي تيري از تيرهاي مسموم شيطان است. چه بسا يک نگاه به نامحرم، حسرت طولاني را به دنبال خواهد داشت.» (الكافي، ج 5، ص 559 باب نوادر)
قرآن در آیات 30 و 31 سوره نور درباره آثار زیانبار گناه چشمچرانی و نظرهای خیانتآلوده میفرماید که چشمچرانى، زمينهساز آلودگى به فحشا و فساد جنسى است؛ در این آیات حكم حرمت چشمچرانى و نگاه به نامحرمان بيان شده است و خداوند میفرماید مومنان و مومنات باید فروج خود را حفظ کنند. از امام صادق(ع) نقل شده كه مقصود از «حفظ فروج» در هر آیه قرآنی، همانا حفظ از زنا است. (تفسير نورالثقلين، ج3، ص588، ح91) پس شکی نیست که منظور از غض نظر آن است تا دل به نظر از دست نرود و شخص دچار گناه زنا نشود. بنابراین، علت اینکه فرمان چشم فروهشتن صادر شده، جلوگیری از زنا است و کسی که این گونه عمل نمیکند و چشمچرانی کرده و یا نگاه خیره و نظرباز دارد، نمیتواند خودش را از گناه زنا نیز حفظ کند.
پس فلسفه چشم فروهشتن آن است تا مردان و زنان گرفتار زنا نشوند و بتواند فروج خودشان را از زنا حفظ کنند و در دام فساد جنسی نیفتند.
از نظر قرآن چشم فروهشتن که موجب جلوگیری از زنا میشود، بهترین راه برای حفظ تزکیه نفس از گناه است. از این آن را «ازکی» دانسته است؛ زیرا با چشم فروهشتن، دل در گرو زنی نمیرود و انگیزهای برای زنا و جمع شدن با آن زن پدید نمیآید.(نور، آیه 30) لذا براساس دیدگاه قرآن، پرهيز از چشمچرانى و عمل به چشم فروهشتن، زمينهساز سلامت نفس و پاكى است.(همان)
اینکه خداوند به پیامبر(ص) فرمان داده تا این حکم را ابلاغ کند، به معنای آن است که وظیفه اجتماعی – سیاسی پیامبر(ص) به عنوان رهبر جامعه اسلامی و حاکم بر آن، ابلاغ ونیز اجرای قانون است. پس اگر کسی خلاف آن عمل کرد، پیامبر(ص) موظف به امر به معروف و نهی منکر و اجرای مراتب آن تا حد تنبیه، تعزیر و تحدید (ایجاد محدودیت) است.
علامه طباطبایی مینویسد: از آنجا كه «يغضّوا» مترتّب بر «قل» است، روشن مىشود كه منظور از «قول»، امر است؛ يعنى امر كن به اجتناب از چشمچرانى كه اگر امر كردى آنان نيز اجتناب خواهند كرد. (الميزان، ج15، ص110-111)
شکی نیست که امر در اینجا امر مولوی است نه ارشادی و کسی که بر خلاف فرمان مولوی عمل کند، مجازات و تنبیه میشود. بنابراین، اگر کسی بر خلاف امر، به چشم چرانی پرداخت باید مجازات قانونی شود.
از آنجا که حکم چشم فروهشتن اختصاص به مردان ندارد و زنان مومن نیز موظف به انجام این تکلیف هستند، باید گفت اگر زنی چشمچرانی کرد این مجازات علیه او نیز جاری و ساری است؛ زیرا زنی که چشمچرانی میکند بستری برای گناه خود و نامحرم آماده میکند، بنابراین، برای جلوگیری از وقوع گناه، چشمچرانان از زنان نیز تنبیه و تعزیر میشوند.
البته شکی نیست که چشمچرانی در مردان بیشتر و زمینه فراهمتر است؛ از این رو اگر تاکید ویژهای بر پوشش زنان در آیه 31 سوره نور شده، همچنین تاکید خاصی برای مردان در فروهشتن چشم و اجتناب از چشمچرانی در آیه 30 میشود تا این گونه پاکترین راه برای حفظ فرد و جامعه ارائه شود.
از نظر قرآن، توجّه به آگاهى دقيق خداوند از اعمال انسان، بازدارنده آدمى از چشمچرانى است و اگر کسی خود را در محضر خدا بداند از آن پرهیز میکند؛ چنانکه اگر دوربینی باشد و یا یک ناظر محترم وجود داشته باشد، کسی به چشمچرانی و گناه آلوده نمیشود.(نور، آیه 30)
از آنجا که چشمچرانی موجب میشود تا خیانت جنسی میان زنان و مردان پدیدار شود، حکم حرمت برای آن صادر شده و خداوند چشم فروهشتن را برای مردان و زنان واجب دانسته است. پس همان گونه که چشم فروهشتن واجب است چشمچرانی حرام است؛ زیرا بستری برای خیانت و زنا و در نهایت فروپاشی ارکان خانه و خانواده است.(نور، آیات 30 و 31)
خدا در قرآن چشمچرانان را به مجازات، از سوى خود تهدید میکند و به آنان هشدار میدهد که واکنش خدا نسبت به این رفتار زشت و نابهنجار بسیار سریع و تند خواهد بود.(نور، آیه 30؛ غافر، آیات 17 و 19)
عوامل و بسترهای ایجادی چشمچرانی
چشم چرانی به عنوان یک رفتار نابهنجار اجتماعی عوامل و زمینههایی دارد که دانستن آنها میتواند در جلوگیری و مهار آن بسیار موثر باشد. از جمله عوامل و بسترهای ایجاد چنین پدیده نابهنجار در جامعه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- پوشش نامناسب، بدحجابی و بیحجابی: از نظر قرآن عاملی که موجب میشود تا افراد دچار چشمچرانی شوند، بدحجابی یا بیحجابی مردان و زنان و عدم پوشش مناسب از سوی آنان است. بر مردان و زنان است تا لباسی مناسب به تن کنند. اگر پوشش مناسبی از سوی زن و مرد به کار گرفته نشود، مردان و زنان گرفتار چشمپرانی شده و با دیدن اعضا و جوارح جنسی و تحریک آمیز، به زنا و گناه میافتند.(نور، آیه 31)
2- اجتناب از چشم فروهشتن: کسی که به وظیفه و واجب شرعی عمل نمیکند و چشم فرونمی بندد، گرفتار چشمچرانی میشود؛ زیرا با نگاه دقیق به جنس مخالف، گرایش به لذت بردن در شخص برانگیخته میشود و در نهایت به ارتباط جنسی میانجامد. از این رودر اسلام فرمان چشم فروهشتن نسبت به جنس مخالف از نامحرم صادر شده است. کسانی که به این واجب عمل نمیکنند کمکم گرفتار چشمچرانی و در نهایت زنا میشوند.(نور، آیات 30 و 31؛ غافر، آیه 19)
3- خیانتورزی: کسی که اهل امانت نباشد، حتی اگر چشم فرونهد، زیرچشمی نیز دنبال چشمچرانی خواهد رفت و خیانت میکند. پس تنها چشم فروهشتن کفایت نمیکند بلکه باید افزون بر چشم فروهشتن قلب را از خیانت دور کرد. انسانی که حق امانتداری نسبت به چشم را بجا نمیآورد گرفتار خیانت چشم میشود و از زیر نگاه چشمی به گناه میافتد. باید توجه داشت که مراد از اجتناب از چشمچرانی تنها تیز و هیزنگری نیست، بلکه نظربازی حتی به شکل زیرچشمی است که از آن به خیانت چشمان یاد میشود.(همان)
4- بیماردلی: از نظر قرآن، بیماردلان گرفتار چشمچرانی و دیگر رفتارهای زشت میشوند. کسی که بیماردل است با صدای زنان و حتی گامها یا حرکات آنان تحریک شده و گرایش به زنا با آنان پیدا کرده یا به اذیت و آزار آنها میپردازد.(احزاب، آیه 32)
5- طمع و حرص: از نظر قرآن انسان یا طمعکار است یعنی به چیزی که مستحق آن نیست، دل بسته و خواهان آن میشود، یا آنکه حریص است و به زیادتر از استحقاق میاندیشد و دنبال آن میرود. انسانهای حریص و طمعکار ممکن است دنبال چشمچرانی و نیز زنا بروند و به حق خود بسنده نکنند.(همان)
6- غفلت از محضر خدا: کسانی که خود را در محضر خدا نمیدانند، گرفتار چشمچرانی و خیانت زیر چشمی هستند؛ زیرا اگر این را میدانستند و خود را در محضر خدا مییافتند هرگز گناه نمیکردند. پس غفلت از این اصل خود عاملی برای چشمچرانی است.(همان)
7- خودنمایی زنان: از نظر قرآن خودنمایی و تبرج زنان و برجستهسازی اندامهای جنس از طرق مختلف خود عاملی برای چشمچرانی مردان و اذیت و آزار آنان است. از این رو خواهان پوشاندن هر عضو جنسی محرک زا است تا زینتهای طبیعی و غیرطبیعی، این گونه آشکار نشود و زمینه تحریک و تشویق چشم چرانان و بیماردلان فراهم نیاید.(همان)
8- عدم توجه عاطفی زوجین به یکدیگر: متاسفانه در برخی خانوادهها عدم توجه عاطفی همسر به شوهرش و عدم ارضای عاطفی و روحی او و بیتوجهی زن به نوع پوشش و ظاهر خود بستری برای عطش روحی و عاطفی و بصری مرد را فراهم میکند و او را ناخودآگاه به سمت چشمچرانی سوق میدهد. همین مسئله در مورد مرد هم صدق میکند و او نیز با بیتوجهی به نوع پوشش و ظاهر خود در خانه و محیط خانواده، زن را به سمت چشمچرانی میکشاند.