نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
وعدههای اشتغالزایی دولت پر سر و صدا اما توخالی
روزنامه زنجیرهای قانون دیروز در گزارشی دلیل اصلی ناراحتی مدعیان اصلاحات از تغییرات دانشگاه آزاد را مشخص کرد.
سرویس سیاسی ـ
این روزنامه همچون دیگر نشریات زنجیرهای، دانشگاه آزاد را ملک و میراث مرحوم هاشمی رفسنجانی خواند و نوشت:« جريانهايي كه در انتخاباتهاي اين چندسال اخير به شدت شكست خوردهاند،انتقام از آراي مردم را دستور كار قرار دادهاند و هر روز با انتصاب افرادي كه ملت آنها را از منصبهاي مختلف كنار گذاشته است، به نوعي دهنكجي به صندوق راي را به نمايش ميگذارند. اين جريان در تازهترين اقدام خود، دانشگاه آزاد را كه دستاورد سالها مديريت آيتا... هاشمي به حساب ميآيد، دو دستي تحويل فردي به نام فرهاد رهبر داده است. شخصيتي كه پيشينه و عملكرد وي براي همگان بهويژه قشرهاي مختلف علمي كشور مشخص است».
در ادامه این گزارش آمده است:« اين جماعت در روزي كه گذشت، مراسم معارفه وي را نيز به عنوان سرپرست اين دانشگاه برگزار كردند... مركز علمياي كه بيشتر از يك ميليون نفر دانشجو در آن مشغول به تحصيل هستند و منبع مالي بزرگي به حساب ميآيد، قرار است در دستان فردي باشد كه چند سال اندكِ مديريت وي در دانشگاه تهران، سبب اعتراض همگان شده بود».
اشاره به منبع مالی بزرگ دانشگاه آزاد به خوبی دلیل ناراحتی مدعیان اصلاحات از تغییرات در این دانشگاه را نشان میدهد دانشگاهی که سالها مدیریت حامیان دولت و تیمی که اصلاحطلبان به دنبال برگشت آنان به این دانشگاه هستند مفاسد ریز و درشتی را در پی داشته است، مفاسدی که تنها گوشهای از آن در روزها و ماههای اخیر منتشر و به تغییر رئیسدانشگاه آزاد منجر گردید.
بعد از تحریف نوبت به نقد و تخریب رسید
به دنبال تحریف شخصیتهای بزرگ تاریخ انقلاب از جمله شهید آیتالله بهشتی از سوی مدعیان اصلاحات و حامیان دولت این روزها سخن از نقد این بزرگان زده میشود، نقد گام اول هتک و تخریب شخصیتهای بزرگ محسوب میشود شخصیتهایی که ایران اسلامی و انقلاب مدیون وجود و تلاشهای آنها است.
روزنامه شرق در شماره دیروز اظهارات مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی را پوشش داد که از ضرورت نقد بزرگانی چون شهیدان بهشتی و مطهری سخن گفته است!
مهاجری گفته است:«شهید بهشتی در کنار تجلیل و تکریم نیاز به نقد نیز دارد. بخشی از مشکلات داخل نظام حکومتی از عملنکردن به قانون اساسی است؛ اما بخش مهمی نیز به خود قانون اساسی برمیگردد که تدوینکننده اصلی آن آقای بهشتی بودند و آن بخشها در بازنگری باقی ماندهاند؛ با اینحال آیا مطلق نشان دادن بزرگان کار درستی است؟».
اگر مدعیان اصلاحات و حامیان دولت از اجرای بدون تنازل قانون اساسی سخن میگفتند امروز به همین قانون اساسی نیز ایراد میگیرند و از ضرورت تغییر آن سخن میگویند و از بزرگانی چون شهید بهشتی به دلیل نقش فعال در تدوین آن انتقاد میکنند و یا آنان را مستحق نقد میدانند.
این خود خلافگویی مدعیان در ضرورت پایبندی به قانون اساسی را نشان میدهد، قانونی که خون بهای صدها هزار شهید و جانباز است.
قحط الرجال در اردوگاه مدعیان اصلاحات و حمایت از محکومین قضایی
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «حسین مرعشی،شهرداری یا دولت» نوشت:«این روزها بحث انتخاب شهردار تهران، داغ است. حسین مرعشی که نامش همیشه برای تصدی پستهای مهم و تاثیرگذار شنیده میشده است، این روزها نیز بهعنوان گزینهای جدی برای سمت شهرداری تهران مطرح است. از طرفی جمعی از دانشگاهیان، فرهیختگان و سازمانهای مردم نهاد بر شایستگی وی در تصدی ریاست سازمان برنامه و بودجه کشور تاکید دارند... به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی، مرعشی مهرهای بسیار قوی و موثر در پیشبرد برنامههای توسعه اقتصادی کشور خواهد بود».
گفتنی است حسین مرعشی دارای سابقه محکومیت قضایی از سوی دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری و ممنوعیت مادامالعمر از شرکت و فعالیت درهرگونه حزب و موسسهای است که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد. بنابراین وی قانونا نمیتواند شهردار یا رئیسسازمان برنامه و بودجه کشور شود.
وعدههای شغلی دولت همگی سرکاری بود!
روزنامه زنجیرهای بهار که در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری وعدههای شغلی روحانی و معاون اول را تیتر میزد و در مقابل وعده ایجاد شغل از سوی رقبای روحانی را پوپولیستی و عوامفریبانه عنوان میکرد، اکنون و در آستانه تشکیل کابینه دوازدهم وزارت کار را پاشنه آشیل دولت دانسته و درباره طرحهای اشتغالی دولت نوشت:« متاسفانه فقر دستور کارهای مولد در قلمرو اشتغال، شاخص اصلی سیاستهای اشتغال در سالهای اخیر بوده ...طرحهای عقیمی مانند طرح تکاپو، مهارت آموزی و اخیراً کارورزی ..که البته همه میدانند که طرحهای مذکور فاقد خروجی است و آسیب شناسی این طرحها از حوصله این نوشتار خارج میباشد. مرداد 95، وزیر کار از بررسی طرحی تحت عنوان رشد فراگیر اشتغال در دولت خبر داد. مهر ماه بدون ارائه توضیح کافی، طرحی تحت عنوان بسته حمایت از مشاغل پایدار ابلاغ شد. اوائل امسال وزیر کار عنوان نمود که اشتغال فراگیر ضد فقر، اشتغال توانمندساز، عنوان برنامههای ما برای اشتغال است. اکنون نیز بسته اشتغال جامع فراگیر، با چند طرح متناقض تصویب شده است که البته نمایندگان تشکلات کارگری نیز با آن کاملاً مخالفند.»
اذعان به سرکاری بودن طرحهای مطرح شده از سوی دولت توسط روزنامههای زنجیرهای در شرایطی که مسئولان ذیربط و همچنین رئیسجمهور سرسختانه از عملکرد خود در حوزه اشتغال دفاع میکردند به خوبی نشان میدهد که کدام جریان به دنبال عوامفریبی بوده است.
باید بدون رودربایستی و خجالت سهممان را از قدرت بگیریم
این روزها که روحانی در فصل انتخاب و چینش کابینه دوازدهم به سر میبرد، مدعیان اصلاحات مانند گذشته به وضوح و تصریح بر طبل سهمخواهی میکوبند. این در حالی است که این رویه بیجا و ناپسند بهشمار میرود.
روزنامه ایران دیروز در گفتوگو با فائزه هاشمی نوشت: «من با حرف آقای عارف خیلی موافق هستم، آقای آشنا اسم آن را «سهم خواهی» گذاشت؛ بله «سهم خواهی» چه اشکالی دارد؟»
وی ادامه داد: «حزب برای کسب قدرت به وجود میآید. متأسفانه ما بعد از انقلاب ادبیاتی را رایج کردیم؛ میگوییم دنبال قدرت نیستیم؛ ما دنبال خدمت هستیم. با این الفاظ میخواهیم «قدرت طلبی» خودمان را که به نظر من بد نیست منفی ارائه دهیم و بگوییم ما بخش مثبت این قضیه را دنبال میکنیم. «حزب» بدون «قدرت» و «قدرت» بدون «حزب» نمیشود. یعنی افراد میآیند در انتخابات تلاش میکنند تا قدرت را به دیگران بدهند؟»
خانم هاشمی تصریح کرد: «سهم خواهی کاملا درست است و ما باید بدون تعارف و رودربایستی و بدون خجالت دنبال سهممان باشیم. هر کسی در انتخابات زحمت کشیده است، الان باید در قدرت هم سهم داشته باشد و من معتقدم آقای روحانی باید این کار را انجام دهد...سهم خواهی بد نیست و باید این اتفاق بیفتد... این هم همان است و آقای عارف حرف کاملا درستی را بیان کرده است.»
از جریانی که دولت روحانی را رحم اجارهای خود میداند، عجب نیست که موضوع ناحق و ناشایست سهمخواهی را حق خود عنوان کند! موضوعی که پیش از این مهدی آیتی، فعال اصلاحطلب نیز در گفتوگو با آرمان به آن تأکید کرد. وی در پاسخ این سؤال که «تصور میشود رویکرد اصلاحات سهمخواهی از دولت است» با صراحت گفت: «اصلاحطلبان اگر سهمخواهی کردند حق آنهاست چون در جبهه اصلی حمایت از روحانی بودند...به نظر من سهم خواهی اصلاحطلبان از دولت روحانی درست است.»
رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی هم طی یادداشتی در روزنامه اعتماد، با اشاره به اینکه در عرصه سیاست و ائتلافها همیشه سهمخواهی وجود دارد و پشت کردن به سایر «هم ائتلافیها» اشتباه است، تصریح کرده بود: «این درست نیست که از شخصیتی حمایت شود اما او به هیچوجه خود را وامدار نداند. از این رو قبل از آنکه اصلاحطلبان به تصمیم برسند آقای روحانی باید جلساتی را با شخصیتهای بزرگ اصلاحطلب برگزار کند و حلقه افراد نزدیک به او با اصلاحطلبان جلساتی داشته باشند تا به یک توافق و تعامل مشخص و مکتوب برسند.»
از آنجا که فائزه هاشمی نیز به صراحت قدرت طلبی را بد نمیداند، واضح است که سهم خواهی اصلاحطلبان و حق دانستن آن را باید در نگاه غلط آنها به قدرت به عنوان هدف و غایت جستوجو کرد.