تیم آندرسون، استاد دانشگاه سیدنی در گفتوگو با کیهان:
وهابیت مذهب نیست ، حزب سیاسی است
اشاره: عربستان با روی کار آمدن سیاستمداران و حاکمان بیتجربه و ظالم دوران سختی را سپری میکند. آلسعود از سویی در باتلاق جنگ یمن گرفتار شده و از سوی دیگر تمام تدابیر خود در رابطه با تغذیه و حمایت از داعش برای مهار جبهه مقاومت را بیثمر یافته است. سعودیها که حتی به همپیمانان قدیمی عربی خود نیز رحم نمیکنند، قصد دارند آنها را در مشت خود نگه دارند و بر آنها قیمومیت داشته باشند. عربستان برای رسیدن به این اهداف از هیچ تلاشی فروگذار نکرده حتی تمام مسیرهای خشکی را بر شریک قدیمی خود یعنی قطر بسته است. اما آخرین غافلگیری سیاسی در شبه جزیره عربی را باید «کودتای سیاسی» در این کشور دانست. محمد بن سلمان جوان بیتجربه و فرزند پادشاه عربستان اکنون به ولیعهدی عربستان رسیده و ملت این کشور را بیش از هر موقعی دیگر نگران آینده خود کرده است.
به منظور بررسی بیشتر آخرین رویدادهای عربستان و درک بهتر ابعاد پیدا و پنهان تحولات داخلی و سیاستهای خارجی این کشور همصحبت شدیم با دکتر «تیم آندرسون»، استاد دانشگاه سیدنی استرالیا. مصاحبه کیهان با نویسنده کتابهایی همچون «جنگ کثیف علیه سوریه»، «از خود دفاع کن» و «آزادی» را در ادامه میخوانید:
*پژوهشها در مراکز معتبر مطالعاتی غرب هم نشان میدهد که عربستان حامی اصلی افراطگرایی سلفی تکفیری وهابی در جهان است. نظر شما در این زمینه چیست؟
بدون شک آنچه که این مراکز مطالعاتی غربی آن را اعلام نمودهاند صحیح است. شواهد بسیار زیادی موجود است که اثبات میکند، ریاض تروریستهای منطقه را تسلیح و حمایت مالی میکند.
هرچند تفکرات افراطی در جهان در گونههای مختلفی وجود دارد، اما باید این نکته را دانست که تفاوت چندانی بین داعش، وهابیت و القاعده وجود ندارد. آنها در صفات متعددی مشترک هستند. تمام گروههای سلفی و تفکیری تفکراتی جاهطلبانه دارند، آنها معتقدند تنها گروهی در دنیا هستند که اعمال و کردارشان صحیح است، فقدان تحمل یکدیگر و شنیدن حرفهای متضاد از دیگر خصوصیات آنها است. هدف آنها نیز بسیار روشن است، گروههای تکفیری در پی ضربه زدن به اسلاماند و قصد دارند تا چهره جذاب آن را خدشهدار کنند. عمدهترین تفاوت در بین تمامی این گروهها و «وهابیت» آن است که تفکر وهابی که از سوی آلسعود مطرح و بزرگنمایی شده بیشتر جنبه سیاسی دارد تا مذهبی؛ بدین معنی که «آلسعود به منظور پیشبرد سیاستهای تفرقهافکنانه خود از «وهابیت» استفاده ابزاری میکند. آنها معمولا مشی مذهبی خود را با سیاستهای منطقهای خود هماهنگ میکنند و در واقع به وهابیت نقش پوششی دادند.
درست برعکس «اخوان المسلمین» هر چند که پایه مذهبی آنان نیز بر «سلفیگری» استوار شده اما با این وجود همواره شاهد درگیریهای زیادی بین «وهابیت» و «اخوانیها» هستیم، شاید ریشه اصلی اختلافات آنها همین استفاده ابزاری آلسعود از وهابیت باشد، شاید برای همین بود که آلسعود از «حسنی مبارک» حمایت میکرد اما «محمد مرسی» اخوانی را به هیچوجه تحمل نکرد.
* برخی معتقدند یکی از عوامل اصلی تنش در منطقه غرب آسیا سیاست خارجی عربستان است. نظر شما در این باره چیست؟
بر اساس تاریخ، خاندان آلسعود همواره از تفکرات تهاجمی استفاده کرده تا بتواند سرزمین خود را از طریق نظام سلطنتی حفظ نماید. آلسعود سعی دارد با برقراری و حفظ نظامی مستبد از بیداری و خیزش مردم در شبه جزیره عربی و به طور مثال در العوامیه (شرق عربستان) جلوگیری کند. آلسعود همچنان با خوش خدمتی به انگلیس و آمریکا در راس قدرت حضور دارد و بر ملت عربستان مسلط شده است. مبنای عقیده سعودیها ایجاد تفرقه در بین ملتهای منطقه و بنابراین ضعیف کردن آنهاست. این استراتژی همه حکومتهای سلطهجو است. سیاستی که اتفاقا اسرائيل هم آن را در پیش گرفته است و به دنبال ایجاد جنگ و درگیری در بین کشورهای منطقه است.
* با و جود نقض آشکار حقوقبشر هم در عربستان و بیشتر نقاط مختلف منطقه از سوی عربستان مخصوصا در بین، چرا واکنشی مناسب از سوی سازمانهای بینالمللی یا دولتهای غربی صورت نمیگیرد؟
پاسخ این سؤال بسیار مشخص است. عربستان حتی جرات اشاره کردن به کسی را بدون دستور آمریکا ندارد، چه برسد بمباران شهرهای یمن با موشک. بنابراین این نکته را باید بدانیم که تمامی این اقدامات با هماهنگی کامل واشنگتن صورت میگیرد. در اذهان رژیم آمریکا و دولتمردان آن هیچ دولتی در دنیا حق مستقل بودن را ندارد. خیلی از سازمانهای نظارتی حقوقبشر که جنبه بینالمللی نیز دارند تحت نفوذ آمریکا قرار گرفتهاند و نمیتوانند با صدای رسا و به راحتی از جنایات بشری پردهبرداری کنند. بحث در رابطه با این موضوع مقالات جداگانهای میطلبد.
* سخنانی مبنی بر رویارویی نظامی عربستان و ایران شنیده میشود. تا چه اندازه آن را محتمل میدانید؟ آیا عربستان توانایی رویارویی با ایران قدرتمند را دارد؟
آلسعود نه توانایی رویارویی با ایران را دارد و نه علاقه به انجام چنین کاری.
آنها با پولهای گزاف و موشکهای وارداتی حتی نتوانستند انصارالله را در چند قدمی خود شکست دهند، چگونه میخواهند با ایران مبارزه کنند؟!!... هدف اصلی آنان تحریم و تشویق گروهکهای تروریستی علیه ایران است.
* آینده آلسعود را چه میدانید؟ با توجه به کودتای اخیر در این کشور و سیاستهای بیثباتکننده این رژیم در منطقه، نظام استبدادی عربستان چه در انتظار دارد؟
سیاست جدید و بیهوده ریاض نشان میدهد که آنها از سیاستهای اشتباه گذشته خود درس نمیگیرند، البته این مشی آلسعود منطقی است، چرا که سلطنتهای مستبد بر مبنای جاهلیت ادامه بقا میدهند. آنها در ماههای گذشته با اتخاذ سیاستهای سخت و جدی سعی داشتند تا قطر را مواخذه کنند، سیاستی که به هیچ وجه ثمر نداد و کاملا بینتیجه بود. قطری که همدست سعودیها در انجام جرائم مختلف بود. ناپختگی سیاسی را به راحتی در همین تقابل سعودی با قطر میتوان دید. قطر اکنون به ایران گرایش پیدا کرده است و ترکیه از سمت سعودیها فاصله گرفته است.
در این موضوع دو نقطه مقابل ذکاوت ایرانیان را میبینیم، آنها علیرغم دشمنی اخوانیها با مبانی تشیع هیچگاه به طور قطعی با آنها دشمنی نکردند. در ماجرای قطر به طور نسبی همراهی پاکستان را هم از دست داد.
اما به عقیده من تا وقتی که آلسعود به طور کامل در خدمت سیاستهای واشنگن باشد، این سلطنت مستبد به بقای خود ادامه خواهد داد.
اگر محور مقاومت گستردهتر و قویتر شود، سدی قوی در برابر جاهطلبیهای عربستان شکل خواهد گرفت.