kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۸۸۴۱
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰

تحقیر زن ایرانی در چشم مخاطب جهانی(اخبار ادبی و هنری)

فیلم «امروز» ساخته رضا میرکریمی که از 17 خرداد در برخی سینماهای پاریس با عنوان «یک روز نو» به نمایش درآمد، اغلب در میان رسانه‌ها و مطبوعات فرانسوی واکنش‌های بسیار منفی درباره موقعیت زن ایرانی برانگیخت.



روزنامه‌هایی همچون «فیگارو»، مجله «اپس»(L’OBS) به عنوان یکی از مجلات خبری و شناخته شده پاریس و نیز مجلات تخصصی سینما، تلویزیون و رادیو ضمن اشاره به جشنواره‌هایی که تاکنون فیلم «امروز» در آنها حضور داشته و نیز جوایزی که کسب کرده، توضیحاتی درباره داستان فیلم نوشتند. سخن مشترک این رسانه‌ها این بود که فیلم «امروز» با صرفه‌جویی اقتصادی و در حالی که کمی لحن غمگین دارد به خوبی درباره موقعیت زن ایرانی صحبت می‌کند!
در بخشی دیگر از تحلیل‌های فوق آمده است که فیلم «امروز» درامی معمولی اما با تم‌هایی چند لایه است که از «خشونت‌های زندگی مشترک» گرفته تا «بی‌تفاوتی‌های خطرناک» را در یک «جامعه مردسالارانه» به تصویر می‌کشد! برخی از این تحلیل‌ها نیز به وجود یک لحن سیاسی در پشت قصه فیلم قائل بودند!
این نقد و تحلیل و گزارش‌ها دقیقا برخلاف همه ادعاهایی است که می‌گوید فیلم‌های سیاه‌نما و تلخ، نه همه جامعه ایرانی که تنها بخشی از آن و یا افراد مشخصی که قهرمان فیلم هستند را به تصویر می‌کشند. ادعاهایی که می‌گویند این فقط یک فیلم است و مثلا می‌خواهد تصویر بهتری از جامعه ایرانی در مقابل چشم مخاطب خارجی قرار دهد! ادعاهایی که حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌ها یا اکران خارج کشور ر ا موجب مثلا بالا رفتن پرچم یا شنیده شدن نام ایران در آن سوی مرزها می‌داند! اما به چه قیمتی؟
تحلیل‌ها و نقدهایی که نمونه آنها به نقل از برخی از معتبرترین نشریات اروپایی و فرانسوی در بالا آمد، حکایت از آن دارد که برداشت حتی منتقدان و کارشناسان سینما ( و نه فقط تماشاگر عام) در اروپا از فیلم‌های سیاه ایرانی از جمله همین فیلم «امروز»، یک برداشت فراگیر، تعمیم‌دهنده و کل‌نگر است. آنها به هیچ‌وجه شخصیت یک فیلم ایرانی و گرفتاری‌ها و بدبختی‌ها و سیاه‌روزی‌هایش را تنها در حد همان شخصیت محدود نکرده و به کل جامعه ایرانی گسترش می‌دهند. از همین روی شخصیت زن فیلم «امروز» یعنی زنی کتک خورده و له شده و در به داغان که گوشه خیابان رها شده و به یک راننده تاکسی پناه می‌برد تا بچه‌اش را در غربت و تنگدستی و سیه‌روزی به دنیا آورده و به او سپرده و بمیرد را به همه زنان ایرانی بسط داده و می‌نویسند که به خوبی «موقعیت زن ایرانی» را نشان داده است! یعنی همه زنان ایرانی در چنین موقعیت له و لورده‌ای در یک جامعه به قول آنها سرشار از «خشونت‌های زندگی» و «بی‌تفاوتی‌های خطرناک» مردسالارانه به سر می‌برند؟!
این چه تصویری است که این دسته از فیلمسازان از جامعه ایرانی به مردم دیگر سرزمین‌ها نشان می‌دهند؟ آیا جایزه جشنواره‌ای یا اکران در چند سینمای اروپایی، ارزش آن را دارد که جامعه پویا و زنده خود و زنانی که امروز علاوه بر درخشش در عرصه‌های داخلی و خارجی، نسلی مقاوم و پرشور تربیت کرده‌اند تا در برابر همه ظلم و بیداد سلطه‌گران عالم بایستند را این‌گونه مضمحل و نابود شده به تصویر بکشند؟!