حکمت غریزه جنسی و هدایت آن(پرسش و پاسخ)
پرسش:
فلسفه شهوت غریزه جنسی در انسان چیست و در صورت عدم هدایت و مدیریت صحیح آن چه آثار سلبی را در شخصیت فرد و جامعه ایجاد خواهد کرد؟
پاسخ:
اگرچه قوه شهویه در انسان حیطه گستردهای دارد و انواع و مصادیق فراوانی را دربرمیگیرد، اما در اینجا فقط به بحث شهوت جنسی یا غریزه جنسی خواهیم پرداخت.
حکمت غریزه جنسی
هدف اصلی از وجود قوه شهوت جنسی، در آدمی و سایر جانداران، ادامه حیات و بقای نسل است. حیوانات اصولا توجهی به ضرورت بقا نداشته، و تنها بر اساس غریزه طبیعی خود عمل میکنند. اما انسانها ممکن است بر اثر جهل و غفلت و یا نداشتن انگیزه ماندن، در پی عملی شدن عامل بقای خود نباشند، و این اهمال کاری قطعا به انقراض نسل آنها خواهد انجامید. بنابراین نیرومندی غریزه جنسی و نیز میل به خوردن و آشامیدن در بشر و همچنین تاثیر فراوان و غیرقابل انکار آن در چرخه زندگی و تداوم نسل و نقش بنیادی آن در شکلدهی به شخصیت و رفتار فردی و اجتماعی او قابل انکار نیست.
بدین جهت در یک رویکردی افراطی، دو مکتب «فرویدیسم» و «مارکسیسم» در عرصه حیات فکری بشری پدید آمده و هر یک از آن دو مکتب، با بزرگ کردن بیش از حد خواستههای طبیعی و اصالت دادن به آن، خواستهای مبنایی را پایه شخصیت و حیات بشری قرار داده و سایر نیازها و امیال او را، بازتابی از آن خواسته مبنایی به شمار آوردهاند. در این میان غریزه جنسی، از قدرت و نیروی فزونتری برخوردار بوده و شاید حکمت آن، رنجهایی باشد که بر اثر این غریزه به ویژه برای زنها در بارداری و تربیت و تغذیه فرزند پیش میآید.
هدایت و مدیریت غریزه جنسی
اگر چنانچه این نیروی حیاتی انسان که سبب کثرت و تداوم نسل آدمی میشود، از کنترل عقل هدایتگر انسان خارج گشته و از حد اعتدال بگذرد، موجبات نابودی انسان را فراهم کرده و چه بسا انسان را از حیوانات هم پستتر میکند. به بیان دیگر این غریزه اگر رها شود، همچون موریانهای که بیرحمانه بر درختان تناور هجومآورده و از درون آن را پوک و تهی میسازد جسم و جان آدمی را به تحلیل برده و رفته رفته به ویرانی و سقوط میکشاند. چنانچه این غریزه در اختیار هوا و هواس بشر قرار گیرد، بلایی بر مغز و اعصاب و قوای جسمی و روانی او وارد میکند، که شخصیت او را به تعبیر قرآن از بدترین جنبندگان روی زمین قرار میدهد.
خداوند متعال، در سوره مومنون، یکی از ویژگیهای مهم مومنان را، مسئله پاکدامنی و عفت به طور کامل، و پرهیز از هرگونه آلودگی جنسی دانسته و میفرماید: «والذین هم لفروجهم حافظون» آنها کسانی هستند که دامان خویش را از بیعفتی حفظ میکنند. (مومنون - 5)
انسان شهوتران و شهوتپرست، کور و کر است و از هر طریق ممکن، در پی ارضای امیال شهوانی خویش است، لذا امام علی(ع) در وصف این دسته شیفتگان دنیا و شهوتپرستان میفرماید: «قد خرقت الشهوات عقله و امانت الدنیا قلبه» شهوتها پرده عقلش را دریدهاند و دنیا قلبش را میرانده است. (نهجالبلاغه - خطبه 109)
برای شخص شهوتپرست، سلامت جسم و روح، مصلحت فرد و اجتماع، آبرو و حفظ شخصیت، رسوایی و منفور گشتن، هیچکدام مطرح نبوده و فقط ارضای شهوت به هر طریق ممکن مورد نظر اوست. آری پیروی بیبند و بار از این غریزه، همت آدمی را پست، فکر را نزدیک نگر و محدود ساخته و شخص را در مواجهه با مشکلات زندگی و فراز و نشیبهای آن، ناتوان و علیل کرده و قلب را که میتواند، حرم خداوند و جایگاه امن او گردد، به لانه شیطان و جولانگاه ابلیس تبدیل میسازد، و در نهایت از او فردی میسازد که به تعبیر قرآن کریم: «اولئک کالانعام بل هم اضل سبیلا» آنان چون چهارپایانند، بلکه از آنها گمراهتر هستند. (اعراف - 179)
راهکار مهار و هدایت شهوت جنسی
از منظر اسلام سالمترین و مطلوبترین نوع مواجهه با غریزه جنسی ازدواج است. انسان با نکاح به موقع و در وقت نیاز، به کاملترین صورت، به نیازمندی جنسی خود پاسخ مثبت داده و پیش از آنکه به عواقب و پیامدهای آزاردهنده، و فشارهای عصبی و عقدههای روانی مبتلا گردد، آن را مهار و مدیریت میکند. بدینسان قبل از آنکه انرژی انباشته شهوانی، از وجودش سرازیر گشته و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آتش غریزه را با پاسخ طبیعی و مشروع فرو نشانده و هدایت کرده است. بدین خاطر از منظر پیامبر اکرم(ص) هیچ بنایی در اسلام نزد خداوند محبوبتر از بنای خانواده نیست. «ما نبی بناء فی الاسلام اجب الی الله من التزویج» (بحار الانوار، ج 103، ص 219) زیرا سنگ بنای سلامت هر جامعه از این نقطه کانونی یعنی خانواده سالم شروع میشود.