اخبار ویژه
شلیک روزانه 1600 موشک توانمندی حزبالله در جنگ با اسرائیل
رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد حزبالله امروز اصلیترین تهدید برای اسرائیل است.
به گزارش شبکه المیادین با گذشت یازده سال از جنگ دوم لبنان، حزبالله به طور کامل تواناییهای خودرا ترمیم کرده است.
گادی آیزنکوت رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل گفت: حزبالله امروز اصلیترین تهدید برای اسرائیل است. کانال دوم تلویزیون اسرائیل با انتشار گزارشی درباره تواناییهای نظامی حزبالله تأکید کرد این مسئله که جنگ گذشته لبنان باعث بازدارندگی در برابر حزبالله شده، توهمی بیش نیست. حزبالله وقت خود را تلف نمیکند، بلکه به افزایش تواناییهای خود ادامه میدهد.
رونی دانیل خبرنگار امور نظامی کانال دوم تلویزیون اسرائیل در این باره گفت: این باور در اسرائیل وجود دارد که جنگ قبلی باعث بازدارندگی در برابر حسن نصرالله شده، اما به طور کلی این جنگ، باعث نشد که حزبالله توانایی خود را افزایش ندهد. حزبالله که اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده برای نفوذ و رسیدن به شهرکها برنامهریزی میکند. حزبالله یگانهایی را با این هدف ایجاد کرده است. دیواری را که در اینجا احداث کردیم، تا حد کمی مانع نیرویی خواهد شد که تلاش کند از لبنان وارد یکی از شهرکهای اسرائیلی شود.
مینی لیبرتی یکی از فرماندهان نیروهای اسرائیلی مستقر در مرز لبنان گفت: «ما حزبالله را به طور مستمر زیر نظر داریم زیرا یک گروه ضعیف نیست. حزبالله یک قدرت جدی است. در جنگ آینده، حزبالله میتواند 1600 موشک در هر روز به طرف اسرائیل شلیک کند. حزبالله صدها هزار موشک در اختیار دارد.»
نگرانکنندهترین مسئله برای ارتش اسرائیل، تعداد موشکهای حزبالله نیست، بلکه نگرانی اصلی مربوط به نوع این موشکها و دقت آنهاست. زرادخانه حزبالله مجهز به موشکهای هدایتشونده و دقیقی مانند یاخونت و فاتح 110 است.
قانون دسترسی آزاد به اطلاعات کجا و حرکت چراغ خاموش دولت کجا؟
اگر قرارداد با شرکت نفتی توتال شیرین است، چرا درباره آن پنهانکاری میکنند؟
روزنامه رسالت در سرمقالهای به قلم محمدکاظم انبارلویی نوشت: هر چه سرمایهگذاری خارجی بیشتر شود موضوع عبور از تحریمها و منزوی کردن آمریکا در سیاستهای تحریمی بیشتر تحقق پیدا میکند اما سوالاتی درباره این عبور و توفیق دولت درجذب سرمایه خارجی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت:
اگر این قرارداد و معامله شیرین است همانطور که در کادوپیچی آن آمده؛ چرا محرمانه است؟ کسی از چند و چون آن، میزان سودی که عاید ملت میشود یا سودی که طرف خارجی میبرد و میزان تعهدات دو طرف با خبر نیست؟!
گفته شده سهم توتال از این قرارداد 50/1 درصد است. طبق تفسیر شورای نگهبان از اصل 81 قانون اساسی که میگوید؛ دادن امتیاز به شرکتها و موسسات خارجی در امور معادن، کشاورزی، صنعتی و... مطلقا ممنوع بوده، عمل نشده است. طبق این تفسیر باید سهم توتال زیر 50 درصد میبود، اما چرا بالای 50 درصد شده است؟
قراردادی طویلالمدت آن هم در مورد نفت و گاز و آن هم محرمانه با کشوری ببندیم که درخصومتورزی علیه ملت دست کمی از آمریکا ندارد و جالب این است این قرارداد را کسانی بستهاند که متهم اصلی پرونده کرسنت هستند.
رسالت در ادامه خاطرنشان کرد: این قرارداد محرمانه است و نه مجلس از آن خبر دارد، نه دیوان محاسبات و نه سازمان بازرسی کل کشور و نه سازمان حسابرسی، لذا حساب و کتاب این قرارداد در کدام نهاد نظارتی رصد میشود وقتی متن قرارداد در دسترس آنها نیست. چگونه میخواهند بر حسن اجرای آن نظارت کنند؟ چرا چشم و گوش نظام را به این قرارداد بستهایم؟!
وقتی منافقین در پاریس با مشارکت مقامات آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی، عربستانی، اردنی، و.... میتینگ سیاسی میگذارند و موضوع آن براندازی نظام است، چطور ما همزمان در تهران یک قرارداد شیرین با فرانسویها امضا کرده در حالی که متن قرارداد و چند و چون آن را محرمانه اعلام میکنیم.
رهبرمعظم انقلاب اخیرا در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه فرمودند؛ وظیفه قوه قضائیه، دفاع و حمایت از حقوق عمومی است. وقتی قراردادی با این ابعاد و با این اشکالات بسته میشود، قوه قضائیه وظیفهای در دفاع و حمایت از حقوق عمومی ندارد؟ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات میگوید هر شهروندی حق دسترسی به اطلاعات دارد. همین قانون میگوید، اطلاعاتی که متضمن حق و تکلیف برای مردم است باید از طریق اعلام عمومی و رسانههای همگانی به اطلاع مردم برسد حتی در مورد آیین دسترسی به اطلاعات قانون داریم. چطور عاقدین یک قرارداد مهم نفتی با زدن یک مهر محرمانه، قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات را که جزء حقوق شهروندی و ناظر به حقوق عمومی است، ابطال میکنند؟!
اسرائیل: محدود کردن نفوذ ایران مهمتر از شکست داعش در سوریه است
رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل دور ساختن ایران از سوریه را مهمتر از شکست گروه داعش دانست.
به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک روسیه، «گادی ایزنکوت» در کمیته خارجی کنیست (پارلمان) اسرائیل گفت: محدود کردن نفوذ ایران و دور کردن ایران از سوریه برای اسرائیل و امنیت آن از شکست داعش مهمتر است.
وی ضمن متهم کردن حزبالله لبنان گفت: حزبالله لبنان در مناطق مسکونی جنوب لبنان فعالیت نظامی انجام میدهد و با این کار قطعنامه 1701 سازمان ملل را نقض میکند.
وی نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد در مرز لبنان و اسرائیل (یونیفل) را به شانه خالی کردن از مقابله با نقض قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل از سوی حزبالله لبنان متهم کرد و گفت: نیروهای بینالمللی پاسدار صلح اقدامات لازم برای افشای نقض قوانین از سوی حزبالله را انجام نمیدهند.
آخرین بیانیه FATF سند خسارتباری آن برای ایران
«مسیر تعامل یکطرفه با برجام پایانی ندارد».
رجانیوز در تحلیلی با اشاره به آخرین نشست عمومی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) نوشت: FATF حاضر به تغییر ملموسی در وضعیت کشورمان نشده است، به طوری که حتی لحن بیانیه اخیر نیز بسیار تند و شدید است و جالب است که حتی در عنوان قسمت مربوط به ایران در بیانیه مذکور، برخلاف روال مرسوم از عبارت «بهبود» در وضعیت ایران استفاده نشده، بلکه عبارت «تعامل ایران با FATF» به عنوان تیتر انتخاب شده است.
نکته جالب توجه در بیانیه FATF استمرار حضور ایران در «بیانیه عمومی» این سازمان در کنار کره شمالی است. FATF در پایان هر نشست دورهای خود (که هر سال در ماههای فوریه، ژوئن و اکتبر برگزار میشود) دو دسته بیانیه صادر میکند و همه کشورها را بسته به خطری که (ادعا میکند برای نظام بینالملل) دارند در یکی از این دو بیانیه قرار میدهد: «بیانیه عمومی» که مربوط به کشورهای پرخطر و غیرهمکار است و بیانیه مربوط به «کشورهای پیشرونده در زمینه انطباق با استانداردهای جهانی ضد پولشویی/ مبارزه با تأمین مالی تروریسم: در حال طی کردن فرآیند انطباق».
بیانیه عمومی خود دو دسته کشور را مشخص میکند. یک دسته کشورهایی که از نظر FATF ضعفهای راهبردی در زمینه مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم دارند و این سازمان از کشورهای عضو و غیرعضو درخواست بهکارگیری اقدام متقابل در برابر آنها دارد
calls to apply counter-measures) یا call for action)
دسته دوم نیز کشورهایی که یک برنامه اقدام (action plan) با این سازمان امضا کردهاند. جالب است که ایران علیرغم امضای یک برنامه اقدام و تعهد سیاسی سطح بالا به انجام آن، و علیرغم گامهایی که در اجرای این برنامه اقدام برداشته است (و در بیانیه نیز به این موضوع تأکید شده است) اما برخلاف رویه تعاملی FATF با کشورهای مختلف، همچنان به همراه کره شمالی در دسته اول قرار گرفته است.
از سوی دیگر اکنون و پس از صدور آخرین بیانیه FATF، در بخش مربوط به «قلمروهای پرخطر و غیرهمکار» در سایت رسمی FATF نام ایران به همراه 8 کشور دیگر مشاهده میشود. جالب است که از بین این 9 کشور هم فقط ایران و کره شمالی وضعیت قرمز دارند.
همچنین در جدول مربوط به «قلمروهای پرخطر و غیرهمکار» در مقابل نام ایران و کره شمالی «درخواست برای اقدام» یا Call for Action مشاهده میشود و 7 کشور دیگر تنها تحت نظارت قرار دارند.
از طرف دیگر در این بیانیه تصریح شده «تا زمانی که ایران اقدامات لازم برای رفع کمبودهای شناسایی شده در برنامه اقدام را انجام نداده، گروه ویژه اقدام مالی نسبت به ریسک ناشی از حمایت مالی از تروریسم از داخل ایران و تهدیدی که برای سیستم مالی بینالمللی ایجاد میکند، نگران خواهد بود و از مؤسسات مالی میخواهد در قبال اشخاص حقیقی و حقوقی ایران مطابق توصیه شماره 19 از توصیهنامه FATF (آخرین به روزرسانی این توصیهنامه) نظارتهای شدیدی را به کار برند». توصیه شماره 19 با عنوان «کشورهای دارای ریسک بیشتر» میگوید: مؤسسات مالی باید ملزم شوند در روابط کاری و معامله با اشخاص حقیقی و حقوقی و مؤسسات مالی کشورهایی که توسط گروه ویژه مشخص شدهاند، تدابیر مربوط به شناسایی کافی مشتریان را به نحو شدیدتری اعمال کنند. تدابیر مذکور، باید مؤثر و متناسب با ریسکهای موجود باشند.
همه این موارد نشان میدهد که علیرغم واگذاری امتیازات متعدد از سوی ایران در تعامل با گروه ویژه اقدام مالی که پس از برجام سرعت بیشتری یافته است، و تصویب قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم و پیوستن به بدنه منطقهای FATF با عنوان «گروه اوراسیایی مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم» (EAG) و تعهد سیاسی سطح بالا برای اجرای برنامه اقدام (که مفاد آن تا این لحظه محرمانه است و از سوی هیچ مقام مسئولی جزئیات آن شفاف نشده است) گوشهای از آنهاست، FATF حاضر به تغییر ملموسی در وضعیت کشورمان نشده است، به طوری که حتی لحن بیانیه اخیر نیز بسیار تند و شدید است و جالب است که حتی در عنوان قسمت مربوط به ایران در بیانیه مذکور، برخلاف روال مرسوم از عبارت «بهبود» در وضعیت ایران استفاده نشده، بلکه عبارت «تعامل ایران با FATF» به عنوان تیتر انتخاب شده است.
با این رویه در آینده نیز نباید انتظار داشت تغییری در وضعیت ایران ایجاد شود، چرا که حتی پس از اجابت تمام خواستههای FATF از جمله اجرای تحریمهای مربوط به افراد و نهادهایی که در لیست SDN قرار دارند از سوی دولت ایران، به شمار آوردن گروههای آزادیبخش و مبارز به عنوان گروههای تروریستی، قراردادن اطلاعات مالی محرمانه و عادی کشور در اختیار کشورهای تحریمکننده ایران که منجر به اعمال تحریمهای کاراتر و نافذتر خواهد شد و بسیاری از این قبیل اقدامات، باز هم با مخالفت یکی از کشورهای عضو به بهانههایی که نهایتی برای آنها نمیتوان متصور بود، همچنان پرونده تأمین مالی تروریسم و پولشویی ایران در گروه ویژه اقدام مالی باز میماند.
فلان کشور دوست ماست یعنی چه؟به دشمن حال بده، بده بره!
آقای زنگنه سرمایههای مردم ایران را برای رفقای فرانسوی حراج کرده اما میگوید فلان کشور، برادر و دوست ماست یعنی چه؟!
رجانیوز با اشاره به سخنان اخیر وزیر نفت نوشت: آقای زنگنه که تاکنون با محرمانه نگه داشتن بسیاری از جزئیات قرارداد تلاش کرده تا مفاد این توافق- که از نظر کارشناسان اقتصادی بسیار نامعقول و نامناسب است- فاش نشود، در مصاحبهای مدعی شده که دشمن و دوست در فضای بینالمللی معنی ندارد و حتی کشور مانند فرانسه که سابقه بزرگترین جنایتها علیه مردم کشورمان را دارد نیز نباید دشمن شمرده شود.
او تأکیدکرده است: «ما در ایران گرفتار تفکر استخارهای هستیم، همه چیز را سریعاً میخواهیم بدانیم خیر است یا شر. در حالی که زندگی مانند کامپیوتر صفر و یک نیست، بلکه مجموعهای از خیر و شر است. این حرفها که «در جهان چه کسی دوست ما است» یا «فلان کشور برادر ماست» یعنی چه؟! به طور کلی برادر، دوست و رفیق همه در برابر منافع ملی تعریف میشوند، در زندگی و روابط سیاسی امروز نیز همینطور است؛ چرا که در دنیا نیز ائتلاف بین افراد صورت میگیرد.»
جالب است که آقای زنگنه در بخش دیگری از این مصاحبه اعتراف کرده که به دنبال اعطای امتیاز بیشتری به فرانسه بوده اما انتقادات افکار عمومی مانع از آن شده است: «بهترین قرارداد عالم، قرارداد امتیازی است که میدانی را به شرکتی برای درازمدت و مالکیت میدان را برای 40، 50 سال بدهیم. اما به دلایل سیاسی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی نمیتوانیم این کار را انجام بدهیم.»
اما وقتی از دشمن بودن فرانسه حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟ اگر بیژن نامدار زنگنه یکی از بستگانش را به دلیل ورود نخستین محموله خون آلوده به ویروس ایدز از فرانسه، از دست داده بود؛ اگر بیژن نامدار زنگنه یکی از بستگانش را به دلیل اصابت موشکهای هواپیماهای فرانسوی «میراژ» در جنگ تحمیلی از دست داده بود؛ اگر بیژن نامدار زنگنه یکی از بستگانش را به دلیل ترورهای کور منافقین که اکنون در قلب فرانسه ساکن هستند، از دست داده بود؛ اگر بیژن نامدار زنگنه یکی از بستگانش را به دلیل تحریمهای سخت دارویی فرانسه علیه کشورمان از دست داده بود، حتی اگر بیژن نامدار زنگنه اعتقادی به برجام و مثبت بودن آن داشت و نقش مخرب و منفی فرانسه در فرایند به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای را دیده بود؛ شاید راحتتر میتوانستیم با او درباره «دشمن» بودن فرانسه صحبت کنیم. جالب است که آقای زنگنه قائل به دوست و دشمن در فضای روابط بینالملل نیست و این امتیازات بیسابقه را به «رفقای فرانسوی» داده است؛ امتیازاتی که یک ملت سالها برای به دست آوردن آنها زحمت کشید و خون و عرق ریخت، حالا با یک امضای زنگنه به حراج بینالمللی گذاشته شده است.