بازی خطرناک آمریکا با سلاح شیمیایی در سوریه
فریده شریفی
مقدمه
امروزه مهمترین مسئله پیش روی کشورها، مسئله چگونگی تامین امنیت است. امنیت عبارت است از توانایی یک کشور در دفع تهدیدهای خارجی علیه حیات سیاسی یا منافع ملی خود.
یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزشهای اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را پیش ببرد.
اما محدوده امنیت تا کجاست؟ چه ابعادی را دربر میگیرد و شرایط رسیدن به آن چیست؟ آیا کشورها میتوانند در راستای تامین امنیت اقدامات نظامی، امنیتی و سیاسی خود را توجیه نمایند و دست به هر کاری بزنند؟!
در شرایطی که کارشناسان سیاسی و نظامی «پدیده معمای امنیتی» را مطرح میسازند و میگویند «افزایش امنیت یک کشور به طور خودکار باعث کاهش امنیت دولت دیگر میشود» در چنین شرایطی، کشورها تا کجا میتوانند حیطه امنیتی خود را حفظ کنند و برای تامین آن از چه ابزارهایی میتوانند استفاده نمایند؟!
آیا سلاحهای کشتار جمعی و یا سلاحهای نامتعارف و شیمیایی در محدوده ابزارهای تامین امنیت جای میگیرند؟
مسلما خیر، استفاده از سلاح شیمیایی بر اساس قوانین بینالمللی ممنوع بوده و هیچ کشور و دولتی مجاز به استفاده از این سلاحها نیست ولی برخی از کشورها به این قوانین توجهی نشان نمیدهند و حتی آن را نقض مینمایند.
استفاده از این سلاحها در جنگ ویرانگر سوریه نمونهای از نقض قوانین و بیتوجهی به کنوانسیونهای حقوق بشری است. در طول حدود شش سال که از جنگ سوریه میگذرد تروریستهای تکفیری که از سوی قدرتهای خارجی حمایت میشوند بارها از سلاحهای نامتعارف و شیمیایی علیه مردم بیدفاع و غیرنظامی استفاده کردهاند. این گروههای تروریستی نه تنها مجازات نشدهاند بلکه مورد حمایت بیشتر هم قرار گرفتهاند. بحران سوریه نشان میدهد که مارپیچ رقابت تسلیحاتی در این کشور که از سوی بسیاری از کشورها تحمیل شده نه تنها امنیت و ثبات را در منطقه حاکم نکرده بلکه باعث درگیری و چالشهای بیشتر شده است.
سلاحهای غیرمتعارف
سلاحهای غیرمتعارف یا کشتار جمعی به سلاحهایی گفته میشود که میتواند شمار بسیاری از انسانها را بکشد و خسارات فراوانی به زیرساختهای بشری یا زیست محیطی وارد کند. به جنگافزارهایی مانند سلاحهای شیمیایی، میکروبی و اتمی سلاحهای غیرمتعارف گفته میشود.
در تعاریف عامیانه تسلیحات نامتعارف و ممنوعه یکی فرض میشده در حالی که این دو در تعاریف نظامی و حقوق بشری تفاوت دارند.
در تعاریف کنوانسیونها و قوانینی که در ژنو و لاهه برای تسلیحات نامتعارف تعیین شده میتوان چهار ویژگی را برای دستهبندی تسلیحات نامتعارف بیان کرد که عبارتند از: تلفات بالا و تخریب بسیار بالا، خارج از کنترل بودن میزان خسارت و ناتوانی محاسباتی برای میزان اثر، مشکل بودن پاکسازی آنها به دلیل وسعت گسترش آثار تخریبی و تاثیر مخرب بر روی محیط زیست.
به سلاحهای نامتعارف به دلیل تلفات بالای انسانی سلاحهای کشتار جمعی نیز میگویند.
تاریخچه سلاحهای غیرمتعارف
از دیرباز استفاده و گسترش سلاحهای غیرمتعارف یا کشتار جمعی به عنوان عاملی برای افزایش قدرت از سوی کشورها مورد استفاده قرار گرفته است، با این تصور که افزایش قدرت، امنیت بیشتری را در پی خواهد داشت. تاریخچه استفاده از این سلاحها و بهکارگیری آنها برای قدرتنمایی و افزایش قدرت، به دو جنگ جهانی اول و دوم بازمیگردد به کارگیری سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول و استفاده از بمب اتم در دو شهر ژاپنی هیروشیما و ناکازاکی در خلال جنگ جهانی دوم که صدها هزار نفر را به کام مرگ کشید، نمونهای از نمایش قدرت آمریکا و دیگر کشورهای قدرتمند آن زمان بود. بمبهای قدیمی یا بمبهای «فیسیونی» که به آنها شکافت هستهای نیز میگویند نمونه قدیمی بمبهای اتمی است که در جنگ جهانی دوم استفاده شد. دانشمندان در بمبهای اتمی قدیمی حجم زیادی از مواد شکافا یا شکافتپذیر را مورد استفاده قرار میدادند که این ماده اورانیوم نام دارد، اورانیوم قادر است در صورت تحریک، زنجیرهای از شکافت اتمی را ایجاد کند که نتیجه آن آزاد شدن مقدار بالایی از انرژی است که قدرت مخرب بمب اتمی ناشی از آن است.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد، تلاش برای کنترل اشاعه استفاده از این سلاحها آغاز شد و کشورهای ابرقدرت تلاش کردند تا سایر ملل را از سوق یافتن به سمت تولید سلاحهای اینچنینی بازدارند. اما این روزها کشورها برای نمایش قدرت به رقابت هستهای دست میزنند و سعی میکنند سلاحهای اتمی خود را به رخ یکدیگر بکشند تا به تصور خود نوعی بازدارندگی ایجاد کنند.
«کنت والتز» اندیشمند روابط بینالملل و پدر لیبرالیسم ساختاری معتقد بود که کشورها به دلایل پرهزینه بودن مسابقه تسلیحاتی متعارف، تقویت جایگاه بینالمللی خود، احساس ناامنی و فقدان متحد استراتژیکی که توانایی اقدام مقابله به مثل را داشته باشد به داشتن سلاحهای هستهای تمایل دارند.
در هر صورت هدف از دستیابی به این سلاحها شاید در مرحله اول، جلوگیری از حمله دشمن و ایجاد ترس باشد، ولی در عین حال باید به تواناییهای جنگی این سلاحها نیز توجه نمود.
اکثر کارشناسان روابط بینالملل معتقدند که گسترش سلاحهای کشتار جمعی و نامتعارف نتوانسته موجب ایجاد ثبات و امنیت میان کشورها شود و مهمترین دلیل آن نیز بروز جنگهای متعدد در مناطق مختلف جهان به ویژه منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) است.
سلاحهای نامتعارف، امنیت یا عدم امنیت
آیا در اختیار داشتن سلاحهای نامتعارف یا کشتار جمعی برای کشورها امنیت به همراه دارد یا منجر به رقابت تسلیحاتی، تنش و درگیری و جنگ میشود؟! در پاسخ به این سؤال دو دیدگاه میان کارشناسان و صاحبنظران نظامی و سیاسی میتوان مشاهده کرد، برخی معتقدند که تنها برتری نظامی است که موجب بازدارندگی و مانع جنگ و درگیری میشود، به همین دلیل تلاش کشورها باید نظامیگری و مسابقه تسلیحاتی و افزایش قدرت نظامی باشد تا امنیت تأمین گردد. اما عده دیگر دیدگاه متقابلی دارند و معتقدند که نظامیگری و مسابقه تسلیحاتی موجب عمیقتر شدن تنشها خواهد شد و احتمال بروز کشمکش و جنگ در منطقه را افزایش خواهد داد.
این افراد، منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) را مثال میزنند و میگویند رقابت تسلیحاتی و یا استفاده از سلاحهای بیولوژیک، غیرمتعارف و کشتار جمعی مانند آنچه که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اتفاق افتاد و صدام، دیکتاتور عراق در جنگ علیه ایران از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد موجب پایان جنگ یا تقویت امنیت در منطقه نشد بلکه نزاعهای بین دولتی و دخالت قدرتهای فرامنطقهای را به دنبال داشت. مطابق دیدگاه طرفداران نظامیگری، ماهیت دولتها و قوی و ضعیف بودن حکومتها بر ماهیت آنارشید در سطح منطقه و به تبع آن سطح بینالمللی تأثیر زیادی دارد و هر قدر که کشوری با ثباتتر و قویتر باشد در محیط بینالمللی با امنیت بیشتری مواجه خواهد شد. اما گروه دوم معتقدند که روحیه میلیتاریستی و نظامیگری و تلاش برای افزایش قدرت نظامی باعث فروپاشی حکومتها و استقرار ناامنی در بالاترین سطح ممکن خواهد شد.
مطابق این دیدگاه، سلاحهای کشتار جمعی وقتی وارد یک محیط امنیتی میشوند مداخله قدرتهای بزرگ، تحریک گروههای تروریستی و دامن زدن به اختلافات میان کشورها را در برخواهد داشت بنابراین باید از به کارگیری و گسترش این سلاحها جلوگیری کرد.
چگونگی ورود سلاحهای غیرمتعارف به سوریه
اولین بار به درخواست سوریه، سازمان ملل مأمور رسیدگی به مسئله حمله شیمیایی تروریستهای تکفیری در 30 اسفند 1391 در شمال حلب شد. بشار جعفری سفیر سوریه در سازمان ملل به نمایندگی از دولت سوریه از بانکیمون (دبیرکل سابق سازمان ملل) خواست تا کمیتهای فنی بیطرف برای بررسی اقدام گروههای تروریستی در استفاده از تسلیحات شیمیایی تشکیل دهد. وی به سازمان ملل درباره عواقب وخیم به کارگیری سلاحهای نامتعارف از سوی تروریستهای حمایت شده از سوی غرب هشدار داد. اما بهرغم هشدارهای دولت سوریه، غربیها به دمشق فشار میآورند و خواستار محو سلاحهای شیمیایی میشوند. کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا از دولت سوریه میخواهند که گزارشی از نوع سلاحهای شیمیایی خود در اختیار سازمان ملل قرار دهد و در سریعترین زمان ممکن به شکلی امن سلاحهای شیمیایی سوریه در اختیار سازمان ملل برای نابودی قرار گیرد که در این زمان دمشق با سازمان ملل نهایت همکاری را میکند و به کمیتههای حقیقتیاب سازمان ملل مجوز ورود به سوریه و تحقیقات در این زمینه را میدهد.
در بهمن 1393 سازمان منع گسترش تسلیحات شیمیایی اعلام کرد که دولت سوریه همکاری کاملی با این سازمان داشته و 98درصد از تسلیحات شیمیایی سوریه تخریب شده و قرار است 29 تن ماده هیدروژن فلوراید باقیمانده در تأسیسات نگهداری آمریکا و انگلیس منهدم شود.
سوریه در سال 2013 نیز به سازمان منع گسترش تسلیحات شیمیایی پیوست. اما همکاری دولت سوریه و امحای سلاحهای شیمیایی موجب عدم به کارگیری این سلاحها از سوی تروریستهای تکفیری نشد و تروریستها بنا به اعتراف مؤسسه تحقیقاتی و پژوهشی انگلیس از سال 2014 به این سو حداقل 52 بار از تسلیحات و بمبارانهای شیمیایی در عراق و سوریه استفاده کردند. در این حملات از گاز کلر و خردل علیه شهروندان استفاده شد این اقدام جنایتکارانه در حد و اندازهای بود که حتی آمریکاییها نتوانستند آن را پنهان کنند و اعتراف کردند که تروریستهای داعش در حملات خود به سوریه و عراق دست کم 52 بار از سلاحهای شیمیایی استفاده کردهاند و 19 مورد دیگر نیز در اطراف شهر موصل عراق ثبت شد.
در فروردین سال 1396 نیز تروریستها در حمله هوایی به منطقه خانشیخون در استان ادلب سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند که دستکم 58 نفر از جمله تعداد زیادی زن و بچه در این منطقه به شهادت رسیده یا مجروح شدند. مواد اولیه برای ساخت موشکهای حامل گازهای سمی مورد استفاده توسط تروریستها از مرزهای ترکیه به دست آنها رسیده بود و گروههای مسلح در خانشیخون به ساخت این موشکها مبادرت میکردند تا از آنها علیه ارتش سوریه استفاده کنند.
استفاده داعش از گازهای سمی و سلاحهای شیمیایی در صحنه سوریه امر جدیدی نیست. این گروه پیشتر نیز در جاهای مختلف از این سلاحها استفاده کرده بود. آخرین مورد در شهر حسکه بود که ارتش سوریه و گروههای همراه و نیروهای کرد توانستند محلههایی را که داعش در آنها نفوذ کرده بود بازپس بگیرند. در واقع بر کسی پوشیده نیست که تروریستهای تحت حمایت غرب از طریق به کارگیری سلاحهای شیمیایی درصددند شکستهای پیدرپی خود را جبران کنند و به خیال خود باعث سقوط نظام سوریه شوند. تروریستهای تکفیری با استفاده از جنجالها و تبلیغات رسانهای غرب میکوشند خود را مبرا از اتهامات وارد شده معرفی کنند و از این طریق بتوانند راه را برای مداخله نظامی غرب در این کشور همراه کنند، پروژه فریبندهای که قبلاً هم از سوی آمریکا در عراق به کار گرفته شد و حمله به عراق به بهانه داشتن سلاحهای کشتار جمعی بهانهای برای حمله به سوریه هم باشد. دروغی که باعث کشتار صدها هزار زن و کودک و ویرانی گسترده در عراق شد و هرگز هم سلاحهای کشتار جمعی و نامتعارف در عراق پیدا نشد.
«سیمور هرش» نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی در مقالهای در نشریه آمریکایی نیویورکر از دست داشتن دولت آمریکا در به کارگیری گاز سارین در سوریه و حملات شیمیایی گروههای مسلح پرده برداشت و بر ادعاهای غرب بر استفاده دولت سوریه از گاز سارین خط بطلان کشید.
وی افشا کرد که حمله تروریستها در سوریه در حومه غوطه شرقی با گاز سارین در اطراف دمشق یک اقدام مخفیانه بوده که آمریکا و ترکیه پشت آن قرار داشتند و آن را انجام دادند.
این نویسنده آمریکایی همچنین از دخالت یک سناتور سابق آمریکایی در ماجرای استفاده از گاز سارین در سوریه صحبت به میان آورد و نوشت، انتقال گاز سمی سارین از یک آزمایشگاه وابسته به آمریکا در گرجستان به ترکیه و سپس به سوریه صورت گرفته است.
به گفته این نویسنده آمریکایی، یک مقام سابق سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) نیز اعتراف کرد که ما میدانیم برخی افراد در دولت ترکیه وجود دارند که معتقدند میتوانند با به کارگیری گاز سارین در سوریه، بشار اسد را در منگنه قرار دهند و او را وادار به برکناری و تسلیم کنند و این در شرایطی است که رئیسجمهور سوریه بارها اعلام کرده که از گاز سارین علیه غیرنظامیان استفاده نکرده و این مسئله قابل اثبات و تحقیق از سوی کمیتههای حقیقتیاب سازمان ملل است.
سازمان اطلاعات انگلیس نیز در همین رابطه تحقیقاتی به عمل آورد و نمونهای از گاز سارین به دست آورد که در حمله 21 آگوست در حومه دمشق مورد استفاده قرار گرفته بود و تحقیقات نشان داد که این گاز با نمونههایی که در انبار سلاحهای شیمیایی سوریه وجود داشت مطابقت نمیکرد.
سیمورهرش معتقد است که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس به خوبی میدانستند که گروههای تروریستی در سوریه به سلاحهای شیمیایی دست یافتهاند اما حاضر به افشای این حقیقت نیستند.
نکته جالب در به کارگیری این سلاحها از سوی تروریستها این است که سازمان ملل نیر بارها کمیتهای حقیقتیاب برای تحقیق درباره استفاده از سلاحهای نامتعارف و گازهای شیمیایی از سوی تروریستها به سوریه فرستاد اما هیچگاه حکمی درباره اینکه چه کسی مسئول این حملات به مردم بیگناه و همچنین سربازان سوری است اعلام نکرد، در واقع عوامل پشت پرده این حملات شیمیایی هیچگاه علنی نشدند چرا که هیچ کس نمیخواست آن را علنی کند!
در همین زمان برخی از محققان آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا گزارشی برای معاون رئیس سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا آماده کردند که در آن به نقش تروریستهای النصره در به کارگیری گاز سارین اشاره شد و اسناد و مدارکی هم تهیه کردند که دخالت ترکیه و عربستان را پشت این ماجرا به اثبات میرسانید اما چنین گزارشهایی هیچگاه علنی نشد و مورد استفاده بازرسان سازمان ملل قرار نگرفت! حتی در برخی از گزارشها آمده بود که سلاحهای نامتعارف از شمال عراق به ترکیه و از ترکیه به سوریه منتقل میشود و آمریکا از داخل ترکیه بدون اینکه آنکارا متوجه شود به تروریستها سلاح شیمیایی میدهد و حتی کاری میکند که همه ترکیه را مسئول این مسئله بدانند، اما این گزارشها نیز همانند گزارشهای دیگر به بایگانی و فراموشی سپرده شد.
گزارشهای افشاگرایانه و تکاندهنده از عوامل پشت پرده استفاده از سلاحهای کشتار جمعی و نامتعارف در عراق و سوریه کم نیستند و همگی ازعان دارند که آمریکاییها در سوریه از تسلیحات غیرمتعارف استفاده میکنند نمونه دیگری از این گزارشها در مجله «فارن پالیسی» به چاپ رسید که در آن اعلام شد که ارتش آمریکا در سوریه از اورانیوم ضعیف شده استفاده کرده است.
این نشریه فاش کرد که ارتش آمریکا اواخر سال 2015 در نبردهای میدانی شرق سوریه از مهمات حاوی اورانیوم ضعیف شده استفاده کرده و به این مسئله اعتراف کرده است.
این نشریه افزود، در زمان تجاوز آمریکا به عراق در سال 2013 هزاران بار تسلیحات حاوی مهمات اورانیوم ضعیف شده به کار برده شده که اعتراض مجامع منطقهای را درپی داشت و این درحالی است که مواد سمی موجود در آن موجب بروز سرطان و نقص عضو نوزادان در عراق شده است.
«جاش ژاک» سخنگوی ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا نیز اذعان کرد که در سال 2015، بیش از 5000 تعداد سلاح آفندی 30 میلیمتری با قابلیت نفوذ در هدف و حاوی اورانیوم ضعیف شده با استفاده از جنگندههای نوع A10 در منطقه شرقی سوریه استفاده شده که به دنبال آن تجهیزات نظامی زیادی منهدم شدند.
مسلماً حملات با اورانیوم ضعیف شده شامل اهداف نظامی، تجهیزات و یا ساختمانها نمیشود و چه بیشمار مردم بیگناهی که از این حملات شیمیایی آسیب میبینند.
پیامدهای این بمبارانهای شیمیایی فقط منجر به مرگ و میر مردم غیرنظامی نمیشود بلکه سالهای بعد خود را نشان میدهد و اختلالات ژنتیکی، تولد نوزادان ناقصالخلقه، آلودگی محیطزیست و تخریب زیرساختها از شایعترین عوارضی است که پس از بمباران شیمیایی در یک منطقه ایجاد میشود.
این همه جنایت از سوی کشوری صورت میگیرد که خود را پلیس جهان میداند و به خیال خود تلاش میکند نظم بینالمللی در جهان حکمفرما کند در حالی که به راحتی قوانین بینالمللی و حقوق بشری را زیرپا میگذارد و باعث خسارات انسانی و محیطزیستی هولناکی به مردم بیگناه میشود.
در هر صورت در بحران سوریه آمریکا، کشورهای غربی، سازمان ملل و برخی از کشورهای منطقه غرب آسیا دخیل هستند و میخواهند به هر وسیلهای که شده در این منطقه راهبردی و استراتژیک دخالت داشته باشند، سلاحهای نامتعارف یا کشتار جمعی یکی از ابزارهای مورد استفاده غربیها برای دخالت در این منطقه است. در همین رابطه روزنامه آمریکایی «اینترنشنال بیزینس تایمز» افشا کرد که ارزش تقریبی صادرات سلاحهای شیمیایی به 9 کشور منطقه طی دو سال انقلاب در کشورهای عربی به 66 میلیون دلار رسید که شامل 14مدل از این نوع سلاحها بوده است.
وزیر خارجه سابق آمریکا نیز در سال 94 به این کشورها اجازه داد که در مقابل کمک به مؤسسه «کلینتون» مقادیر بسیاری سلاح شیمیایی و بیولوژیکی وارد کنند.
منابع: خبرگزاری قدس
مرکز بینالمللی مطالعات صلح و...