kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۶۵۴۱
تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۱

تنوع و تکرار در قرآن نقص یا معجزه؟!


احمد رضا دردشتی

خصوصیات منحصر بفرد قرآن کریم از مسائلی است که همواره این کتاب آسمانی مورد توجه اندیشمندان و مفسران بوده است. زیبایی شگرف ادبی، معارف بلند عرفانی و فلسفی، توصیه‌های تربیتی و اخلاقی، توصیف‌های دقیق و علمی از جهان و انسان، بازگویی قطعاتی جذاب و سودمند از تاریخ گذشتگان،... از جمله ویژگی‌های قرآن کریم به شمار می‌رود. یکی از خصوصیات قرآن‌کریم پراکندگی موضوعات و مسائل و تکرار برخی از آموزه‌ها، احکام، توصیه‌ها و داستان‌هاست. برخی از مخالفان و منتقدان کوشیده‌اند تا این امر را به عنوان نقطه ضعفی برای قرآن مطرح کرده و از اعتبار آن بکاهند و الهی بودن آن را مورد خدشه و پرسش قرار دهند. مثلا گفته‌اند: در چینش آيات قرآن، هیچ نظم و ترتيب خاصی مشاهده نمي‌شود. در یک سوره پیرامون موضوعات متنوعی، مانند انفاق، احکام زنان، نماز، جهاد، ایمان به مبدأ و معاد و... به صورت ناقصی بحث می‌شود و باقی مسائل مرتبط با آن موضوع، در دیگر سوره‌ها پراکنده شده است؛ در صورتي که مي‌شد هر موضوعي را در یک سوره يا قسمت‌هايي از يک سوره آورد و بحث درباره آن موضوع را تمام کرد تا هم مطالب نظم روشنی داشته باشد و هم بر زيبايي قرآن افزوده شود و مخاطبان نیز دچار سردرگمي نمی‌شدند! در چینش کنونی قرآن، مطالب و آيات مشابه و تکراري زيادی ديده مي‌شود که به نظر، عاری از فائده است! مثلاً قصه سرگذشت قوم بنی‌اسرائیل در چندین سوره از قرآن آمده و نام موسی پرتکرارترین نام از نام‌های پیامبران پیشین است. حکمت این تکرار چیست؟ آیا بسنده کردن به طرح یکباره داستان بهتر نبود تا خواننده یکبار با همه داستان‌های قوم بنی‌اسرائیل آشنا شود و تکراری هم در واگویی قصه رخ ندهد؟! در نوشتار حاضر این پرسش‌ها و ابهام‌ها مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
***
قرآن کريم برجسته‌ترين و گوياترين معجزه پيامبر مکرم اسلام حضرت محمد مصطفي ـ صلي الله عليه و آله و سلم - است که به باور همه مسلمانان و با استناد به ادله گوناگون ديني، عقلی- تجربي، تاريخي و کلامي همچنان بدون کمترين تغيير يا تحريف در اختيار ما قرار گرفته است.
صرف نظر از اين واقعيت که نفس عدم تغيير و تحریف اين کتاب آسماني، خود مهمترين جنبه معجزه بودن آن است، جنبه‌هاي گوناگون ديگري نيز در ارتباط با اعجاز اين صحيفه الهي قابل طرح بوده و هست. اعجاز در فصاحت و بلاغت، اعجاز علمي، اعجاز در پيشگويي از حوادث پيش روي تاريخي، اعجاز در نقل موجز و متقن حوادث گذشته تاريخي،... و وجوه پرشمار دیگری که در کتاب‌های علوم قرآن و تفسیر به تفصیل بیان شده است.
 به طور طبيعي وقتي که سخن از اعجاز و آسماني بودن اين کتاب مطرح مي‌شود، ممکن است پرسش‌ها و يا شبهه‌هايي نيز پيرامون جنبه‌هاي مختلف آن پديد آيد که صاحب نظران بايد با تعمق و تأمّل در حقيقت و واقعيت قرآن، به آنها پاسخ گويند. در عصر پيامبر و امامان اهل‌بيت - عليهم‌السلام - بسياري از اين پرسش‌ها مطرح مي‌شد و آن بزرگواران و احيانا اصحاب پيامبر و عالمان ديني پاسخگوي آن پرسش‌ها بودند.
يکي از پرسش‌هايي که از ديرباز پيرامون نحوه تنظیم و چینش و نيز محتواي آيات قرآن کریم مطرح بوده همين پرسشی است که در قالب شبهه، مورد بحث ماست. گفته می‌شود که چرا قرآن در قالب يک کتاب، فاقد ساختار معمول کتاب‌هاست؟ يعني از مقدمه و فصل‌ها و خاتمه تشکيل نشده است. چرا يک موضوع، در سوره‌هاي مختلف به طور پراکنده مطرح شده است؟ چرا يک موضوع در آيات يا سوره‌هاي گوناگون تکرار شده است؟ چرا هر موضوع به صورت مفصل و مطول مورد بحث قرار نگرفته و گاه با گزيده‌گويي و اجمال به آن پرداخته شده است؟ و چندين پرسش ديگر. براي تبيين چرايي اين پرسش‌ها و روشن‌شدن واقعيت مسائل، توجه به چند نکته مهم و ضروري است.
قرآن؛ گفتارهای شفاهی خداوند با پیامبر
1. مجموعه قرآن کريم، تکوين يافته از آياتي است که در طول 23 سال رسالت پيامبر مکرم اسلام(ص) در زمان‌ها، مکان‌ها، حادثه‌ها و مناسبت‌هاي گوناگون فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی،... بر قلب ايشان نازل شده و پس از تلاوت پیامبر، توسط کاتبان وحي به نگارش درآمده است. بنابراين قرآن کتابي نيست که يک نويسنده با طرح و برنامه قبلي و براي تبيين يک موضوع مشخص به نگارش درآورده باشد تا از او بپرسيم: چرا ساختار کتابش منطبق بر ساختار رايج و معمول ميان نويسندگان نيست؟! هر چند همه طرح‌ها و برنامه‌ها در مشیت الهی روشن و معین بوده است.
در طول دوران رسالت پيامبر اکرم(ص) در هر حادثه مهم و به تناسب هر موقعيتي، آيه يا آياتي نازل مي‌شد و موضوعي اخلاقي يا اعتقادي يا فقهي يا تاريخي يا... را از زاویه خاصی بيان مي‌کرد. از اين رو گاه درباره يک موضوع و از جنبه‌هاي گوناگون، آياتي در زمان‌هاي مختلف نازل شده که طبعاً به صورت پراکنده در سوره‌هاي مختلف جاي گرفته است. بنابراين بر خلاف تصور شبهه‌گران، قرآن کتاب فلسفه يا کلام يا فقه يا فيزيک يا... هر موضوع ديگری نيست که صرفا به يک موضوع و آن هم به صورت کامل و با سیر منطقي از ابتدا تا انتها بپردازد. قرآن کتاب هدايت انسان به سوي کمال حقيقي، يعني قرب الي الله است.
هر موضوعي که براي توفيق آن در اين مسير لازم و ضروري بوده و به هر اندازه که بايد مطرح مي‌شده، مطرح شده است. با قدري تسامح در تمثیل، مي‌توان گفت قرآن مجموعه گفتارهاي شفاهي خداوند با پیامبر بوده که با راهنمايي خود پيامبر و توسط کاتبان وحي به نگارش درآمده و به متنی مکتوب تبديل شده است؛ تا براي آيند‌گان، بدون کم و کاست، باقي بماند.
کتاب مبانی ونه جزئیات
2. خصوصيت ديگري که درباره قرآن کريم بايد در نظر داشت اين است که آيات قرآن کريم، در همه زمينه‌ها، به منزله قانون اساسي و مباني دکترین‌های بنیادین و آموزه‌هاي مرجع در دين‌شناسي اسلام به شمار می‌رود. در پاره‌اي از آيات قرآن اين حقیقت به صراحت بيان شده که اصول، مباني و امهات آموزه‌ها و احکام ديني اسلام در قرآن مطرح شده و شرح و تفصيل و تبيين آن به عهده پيامبر و اوصياي او علیهم‌السلام نهاده شده است. خداوند متعال می‌فرماید: ... و ذکر (قرآن) را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را به سوی مردم فرستاده شده است برایشان تبیین کنی (تا مگر اینکه برای آنها سودها به بار آورد) و شاید به اندیشه روی آورند.» (نحل:44) از اين رو طرح مباحث و موضوعات، به صورت کلي و گاه مجمل، هرگز خللي به هدايتگري قرآن نمي‌زند؛ چرا که تبيين و تفسير آيات، بر عهده آورنده آن گذاشته شده و پيامبر در قالب تفسيرهای گفتاري و سنت‌هاي رفتاري خويش، در حقيقت آيات قرآن کريم را با تفصيل و بسط مورد نیاز مؤمنان ارائه کرده است. انتظار اينکه قرآن کريم به طور مبسوط و مفصل به هر موضوعي بپردازد، انتظاري نابجاست؛ زيرا پرداختن مبسوط به هر موضوعي، علاوه بر حجيم کردن مجموعه آيات، مطالعه قرآن را ملال‌آور و غيرسودمند کرده و زمینه تحریف‌پذیری را در آن پدید می‌آورد. علاوه بر این، اساسا دامنه موضوعات انساني، چه فکري، فلسفي و چه در حوزه‌هاي ديگر، آن چنان وسيع و گسترده است که نمي‌توان آن را در قالب يک کتاب، آن هم کتاب آسماني، مورد توجه قرار داد. قرآن آمده است تا سرنخ‌ها و آموزه‌های اساسي هدايت انسان به سوی حيات طيبه را ترسيم کرده و در ضمن گفت‌وگو از مباني ضروري و بنيادين دين، افق‌ها و چارچوب‌هاي اصلي زندگي دينی را تبيين کند. بديهي است که با ارائه مباني، اصول و اهداف، کار تبيين ريزتر و جزئي‌تر موضوعات به عهده پيامبر و اوصياي اوست و عالمان رباني در هربرهه با استمداد از تفاسیر آن بزرگواران و یاری جستن از عقل سلیم و اجتهاد صحیح، طالبان را به آب زلال هدایت قرآنی راهنمایی کنند.
حکمت تکرار در قرآن
3. حکمت اصلي اينکه موضوعات مطروحه در قرآن، به صورت پراکنده و گاه تکراري بيان شده اين است که کار پيامبرتلاوت آيات است: «اوست که در میان درس ناخواندگان پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنان تلاوت کند و از بدی‌ها و زشتی‌ها بپیرایدشان و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد و اگرچه پیش از آن در گمراهی آشکاری به سر می‌بردند» (جمعه: 2) تلاوت از ریشه واژگان ولی و تلو و به معنای دو چیزی است که در کنار هم و تنیده در هم قرار گرفته‌اند. پيامبر موظف است تا در کنار هرحادثه و در متن هررويداد، آيه يا آياتي را بخواند و به جنبه‌اي از جنبه‌هاي آن حادثه يا پرسش، که برای هدایت و آموزش مردم ضرورت دارد، پاسخي روشن از جانب خداوند ارائه کند. طبق توصیف قرآن کریم، پيامبر معلم (یعلمهم الکتاب ،جمعه/ 2) و مذکر؛ یادآورنده (انما انت مذکر، غاشیه /21) است و قرآن متن درسی نانوشته او! معلم عاقل و هوشمند، به فراخور زمان، مکان، مخاطب، حادثه‌ها، شرايط، ... سخن مي‌گويد. هرچند خطوط اصلی و سرفصل‌های مهم درس او بايد برای دانش‌آموزان روشن و مشخص باشد؛ امّا تکرارها، اجمال‌ها و تفصیل‌ها، برجسته‌کردن پاره‌ای از مسائل يا بي‌اعتنا گذاشتن و گذشتن از پاره‌ای دیگر، ... جزو مهارت‌ها و خصائص معلم موفق است. البته این مثال به این معنا نیست که بگوییم قرآن کریم، کلام خود پیامبر است و همو در قامت مردی تأیید شده از جانب خدا با مردم سخن گفته است. زیرا چنین نظریه‌ای هم با متن آیات صریح قرآن (که قرآن را نازل شده از سوی خداوند معرفی می‌کند) منافات جدی و تباین آشکار دارد و هم با تلقی خود پیامبر و دیگر مسلمانان (از عصر صحابه تاکنون) از قرآن کریم به عنوان کلام خداوند، در تضاد جدی است. پیامبر سخنان بسیاری داشته که نه خود او اجازه داده تا در متن قرآن وارد شود و نه مسلمانان آن سخنان را جزء قرآن تلقی کرده‌اند؛ بلکه آنها را در قالب سنت نبوی جمع‌آوری کرده و مورد استفاده قرار داده‌اند. حتی سخنانی از پیامبر نقل شده که محدثان آن را احادیث قدسی نام نهاده‌اند و در تعریف آن گفته‌اند که معنا از خداوند و الفاظ از پیامبر است. اما احادیث قدسی هم اجازه ورود به مجموعه آیات قرآن را نیافته است. بنابر این عقیده قطعی مسلمانان این است که مجموعه آیات قرآن از هرجهت، کلام خداست و پیامبر در پیدایش آن نقشی ندارد.
معلمي که از کاربرد شيوه‌هاي گوناگون براي ارتباط با دانش‌آموزان و تفهيم عميق و مطلوب سخنان خويش عاجز باشد، هرگز نخواهد توانست مقصود خويش را به درستي به شاگردانش منتقل کند. گاهی استدلال می‌کند، گاهی پند می‌دهد، گاهی بیم و گاهی امید می‌دهد، گاهی به تفصیل و گاه به اجمال سخن می‌گوید، گاهی مثال می‌زند و گاهی نمونه‌هایی از خوب و بد و خوب‌ها و بد‌ها را روایت و حکایت می‌کند.
معلم ممکن است از يک موضوع در زمان‌هاي گوناگون و به تناسب شرايط، سخن بگويد، داستاني را در شرايط مختلفي تکرار کند و هر بار در تکرار آن، مقصود و هدف متفاوتي را دنبال کند و بر جنبه‌ خاص و تازه‌اي از ماجرا انگشت بگذارد و آن را برجسته سازد. تکرارهاي قرآن کريم همه از اين گونه‌اند. در قرآن کريم تکرار بي‌هدف و غيرمفيد نداريم! هرجا قصه‌اي يا آموزه‌اي تکرار شده، هدف هوشمندانه و حکيمانه‌اي در ميان بوده است. این حقیقت چنان در میان مفسران و صاحب نظران قبول عام یافته که حتی جملات و آیاتی که عینا تکرار شده را حاوی معنا و مقصود تازه‌ای تلقی کرده‌اند. از نظر مفسران شيعه حتی معناي «بسم الله الرحمان الرحيم» در آغاز هرسوره با دیگر سوره‌ها تفاوت مي‌کند. (علامه طباطبایی، تفسیر سوره حمد) از اين رو مشهور فقيهان شیعه چنین فتوا داده‌اند که نمازگزار هنگام قرائت سوره در رکعت اول و دوم نماز، بايد «بسم الله الرحمان الرحيم» هرسوره را به قصد همان سوره‌ قرائت کند و چنانکه نیت بسم‌الله عمدا برای سوره‌ای غیراز سوره تلاوت شده باشد، نماز باطل است. (امام خمینی، توضیح المسائل، صص 154 تا 16)
حضرت امام خمینی در تفسیر سوره حمد می‌فرماید: «بدان که اهل معرفت، بسم الله الرحمن الرحیم هرسوره را متعلق به خود آن سوره می‌دانند و از اين جهت، در نظري بسم الله هر سوره را معنايي غير معنای بسم الله از سوره ديگر است؛ بلکه بسم الله هرقائلي در هرقول و فعلي، با بسم الله ديگرش فرق دارد. (امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص 3)
سید محمد کاظم یزدی طباطبایی در کتاب گرانسنگ عروه الوثقی می‌نویسد: «بسم الله براي هرسوره بايد تعیین شود و اگر مثلا به قصد يک سوره بسم الله الرحمن الرحیم گفته شد، سوره ديگری را به جای آن نمی‌توان آغاز کرد و باید دوباره به قصد سوره‌ای که می‌خواهیم بخوانیم، بسم الله الرحمن الرحیم را تکرار کنیم». (یزدی طباطبایی، عروه الوثقی، ص 459)
4. بنا به تصریح خود قرآن کریم، قرآن کتاب تذکر و پیامبر مذکر( یاد آورنده) ارزش‌ها و فضیلت‌های نهفته در عمق عقل انسانی است. «انما انت مذکر» (غاشیه/21)، «وذکر فان الذکری تنفع المؤمنین» (ذاریات / 55)، «و ما تسئلهم علیه من اجر ان هو الا ذکر للعالمین» (یوسف/104) و ده‌ها آیه دیگر همه گویای این حقیقت است که رسالت اصلی و نخستین قرآن کریم گفت‌وگو با فطرت و عقلانیت انسان هاست و سخنان قرآن و نیز معارف بلند نبوی و اهل بیتی، هماهنگ و همزبان با دریافت‌های فطری و عقلانی بشر است. امام علی (ع)در تبیین رسالت پیامبران الهی می‌فرماید: «پس خداوند متعال پیامبرانش را برانگیخت و رسولانش را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد تا پیمان فطرت را از آنان مطالبه کنند و نعمت‌های فراموش شده اش را به یادشان آورند و با رساندن پیام‌های او حجت را بر ایشان تمام کنند و دفینه‌های عقل‌هاشان را برانگیزند. (نهج البلاغه، خطبه اول) ذکر، یعنی یادآوری، آگاه‌سازی و هوشیار ساختن. از آنجا که انسان موجودی طبیعی است و نیازهای طبیعی همواره او را به خود مشغول ساخته و از یاد خدا و ارزش‌های والای معنوی و سعادت ابدی غافل می‌کند، باید مدام او را به مسائل اصلی و مهم حیاتش متذکر شد تا پرده‌های ستبر غفلت و سرگرم شدن به زینت‌ها و زخارف وسوسه‌انگیز زندگی مادی، اسباب هلاکت و گمراهی ابدی او را فراهم نکند. قرآن کتاب اخلاق و هدایت است و تکرار معانی بلند و تأکید چندباره بر مسائل با اهمیت از شیوه‌های مؤثر تعلیم و تربیت اخلاقی است.
5. به باور برخي از قرآن پژوهان معاصر، یکی از جنبه‌های معجزه بودن قرآن کريم پراکندگی و غيرمنظم بودن و کشکول بودن آن است در عین حالی که نه مطلب مهمی را فروگذار کرده و نه تضادي ميان مطالب آن يافت مي‌شود و با استفاده از همه ظرفيت‌هاي ادبي و روان‌شناختي در جلب نظر مخاطب و تفهیم او، اهداف خود را دنبال کرده است.
قرآن طي سال‌هاي متمادي نازل شده است؛ در مکان‌هاي مختلف و در زمان‌هاي گوناگون و در حالت‌هاي متفاوت، گاهي در حال سختي و گاهي در حال آساني، گاهي در جنگ و گاهي در صلح، گاه در فقر و فلاکت و گاه در پيروزي و جمع غنايم جنگي، گاهي در سفر بوده و گاهي در حضر، گاهي در مکه و گاهي در مدينه، زماني در برخورد با دشمنان و زماني در رابطه با دوستان. کتابي که در اين شرايط گوناگون، آن هم طيّ بيست و چند سال نازل شود و به همان نحو چينش شود و هيچ اختلافي در آن نباشد، به طور قطع معجزه است. (جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قرآن در قرآن)
6. يکي از عواملي که خواندن قرآن را دلنشين و زيبا مي‌کند و خواننده را از ملال و خستگي مي‌رهاند و هر لحظه آدمي را به سمت و سويي مي‌کشد؛ از عرش به فرش و از زمين به آسمان، از انفاق به جهاد، از خوردني‌ها به عبادت، از میان جمع به خلوت و از عزلت به متن جامعه،... اين تنوع حیرت‌انگيز در چينش آيات موجب مي‌شود که خواننده قرآن هر لحظه در جايي و پيرامون موضوعي تأمل کند و تازگي کلام خداوند در کام جانش حفظ شود؛ در حالي که اگر آيات قرآن به صورت ديگر کتاب‌ها چینش شده بود، تلاوتي خسته‌کننده و تکراري مي‌يافت و خيلي زود خواننده را دچار دلزدگي و آزردگي خاطر می‌کرد و او را از ادامه قرائت منصرف می‌ساخت. علاوه بر اين، چينش کشکولي آيات، موجب مي‌شود که خواننده قرآن به همه مسائل زندگي دينی به صورت جامع‌نگرانه‌ توجه کند؛ شايد اگر چینش آيات به صورت موضوعي بود، هر کسی به فراخور نيازهايي که احساس مي‌کند يا موضوعاتي که مورد علاقه اوست به سراغ آيات قرآن مي‌رفت و از بسياري از آموزه‌هاي بيان شده در آيات ديگر غافل مي‌ماند.
همين حکمت‌ها و تحليل‌هاي روان‌شناختي است که در کنار ديگر مستندات تاريخي و ادله کلامي، ما را به اين واقعيت مي‌رساند که چینش آيات و سوره‌هاي قرآن در زمان خود پيامبر و با راهنمايي ايشان صورت گرفته و ساحت قرآن کريم از دستبرد و دخالت فکرهاي ناقص و فهم‌هاي عليل مردم به دور مانده است!  
قصه‌های درس آموز و عبرت انگیز بنی اسرائیل
داستان زندگي و پیامبری موسي (ع) و تحولات زندگي قوم بني‌اسرائيل، با توجه به مختصات نژادي، اجتماعي و تاريخي آنها، از درس‌آموزترين قصه‌هاي قرآن است. قرآن کريم با بازگويي مبسوط‌تر اين حوادث تاريخي، در صدد تبيين علل و عوامل گوناگون روان‌شناختي، جامعه‌شناختی و فلسفه تاریخی مؤثر در تحولات و تطورات زندگي بني‌اسرائيل است. قرآن کریم از مسائل و ماجراهای تاریخی و خصوصیات فرهنگی نوادگان یعقوب(ع) در جهت هدايت جامعه اسلامي و بینش افزایی مسلمانان درباره آثار و مثبت مراقبت از اصول اخلاقي، ديني و اجتماعي و تأکید و پافشاری بر باورها و ارزش‌هاي اصيل دینی بهره‌گیری تام کرده است. همچنانکه مسلمانان را بر پرهيز از نگرش‌ها و رفتارهایی چون تحریف آیات، دورشدن از تعقل، تفرقه، ذلت‌پذیری،... که قوم بني اسرائيل را در طول تاریخ گرفتار کرده، هشدار داده است. در روایتی از وجود نازنین پیامبر اکرم آمده است: «آنچه در مردم پیشین بوده طابق النعل بالنعل و بدون كم و كاست در این امت هم جریان می‌یابد». (بحارالانوار، ج 51، ص 252) معنای این سخن دقیق و مهم این است که سنت‌های الهی در جهان و عالم انسانی، سنت‌هایی دگرگون ناپذیر و نسخ ناشدنی است. از این رو هرامتی، چه یهود و چه اسلام، در چارچوب سنت‌های تغییرناشدنی خداوند حرکت می‌کنند. اگر در مسیر مشیت و اراده تشریعی خداوند راه روند، به نتائج و آثار مثبت و کمال یابنده می‌رسند و اگر برخلاف مشیت و تشریع الهی زندگی کنند، آثار و پیامدهای بد آن‌گریبانگیر آنان خواهد شد. قوم بنی اسرائیل، نمونه بسیار خوب و قابل تأمل از امتی است که فرازو نشیب‌های گوناگونی را در سیر تاریخی حیات خود تجربه کرده‌اند واز این رو قرآن کریم با انگشت نهادن بر نقاط ضعف و قوت و تجارب تاریخی آنان در ابعاد گوناگون حیات انسانی، نمونه روشنی را برای جامعه اسلامی ترسیم کرده است. توجه به توصیف‌ها و تبیین‌های قرآن درباره قوم یهود، بهترین چشم‌انداز را برای امت اسلامی ترسیم می‌کند که اگر همان مسیر یهودیان در نافرمانی در برابر احکام الهی و خودرأیی و نژادپرستی را به جای خداپرستی و پیروی از حق دنبال کنند، به سرنوشتی که یهودیان دچار آمدند، گرفتار خواهند شد. نکته دیگری که ایجاب می‌کرد در قرآن از یهودیان بسیار سخن گفته شود خصوصیت این قوم در دشمنی با مسلمانان بود که خوشبختانه گذشت زمان و تحولات تاریخی تا امروز، به روشنی هرچه تمام، توجه به حق و صحیح قرآن را در توجه دادن مسلمانان به خطر قوم یهود نشان داده است. قرآن کریم یهودیان را سرسخت‌ترین دشمنان مسلمانان معرفی می‌کند و به شدت و صراحت تمام به مسلمانان هشدار می‌دهد که از توطئه‌ها و نقشه‌های این قوم لجوج هرگز غافل نشده و در برابر آن گرفتار سهل اندیشی و سهل انگاری نشوند. قرآن در یک جا یهودیان را چنین معرفی می‌کند: «یقینا سرسخت‌ترین مردم در دشمنی با اهل ایمان، یهودیان و مشرکانند ...» و در جای دیگر از دوستی و هم راز گرفتن و همکاری با آنان با شدت بیم می‌دهد: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد ازغير خودتان (یهودیان) همراز نگيريد. آنان در تباهى شما كوتاهى نمي ‏كنند، آنها رنج بردن شما را دوست دارند. همانا كينه و دشمنى از دهانشان(گفتارشان) پيداست و آنچه دلهايشان در بردارد، بزرگتر است. به تحقيق ما آيات (روشنگر و افشاگر توطئه‏ هاى دشمن) را براى شما بيان كرديم اگر تعقّل كنيد.