میزان رأی دولت است یعنی همان فتنه و آشوب 88؟!(خبر ویژه)
عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت میگوید نظر اصلاحطلبان نسبت به هر جریان سیاسی دیگر داخل کشور، خیلی به امام نزدیکتر است.
محمدرضا خاتمی در گفتوگو با «جماران» اظهار داشت: امام شخصیتی است که در عمق روح و جان مردم ایران نفوذ کرده است. حتی دشمنان امام هم نمیتوانند این حضور امام را در زندگی خود حس نکنند. بنابراین طبیعی است که هر کسی بخواهد این شخصیت بزرگ و تاریخساز را وسیلهای برای مطرح کردن خود قرار دهد حال یا با پشت سر او پنهان شدن و تمسک جستن به او و یا با حمله به او.
وی افزود: عدهای مخالف امام هستند و معتقدند جمهوری اسلامی براساس آراء و افکار امام شکل گرفته است؛ بنابراین اگر افکار امام را مورد حمله قرار دهند میتوانند جمهوری اسلامی را از ذهن و دل مردم پاک کنند و موجب براندازی شود. با مروری در تاریخ معلوم میشود که این موفق نیست و نمیشود این کار را انجام داد. خطرناکتر از آن این است که امام و افکار سیاسی امام را به هیچوجه قبول نداشته باشند و اینکه امام میگوید باید جمهوریت باشد، «میزان رأی ملت است»، «مجلس در رأس امور است» و «مردم ولینعمت ما هستند» را قبول ندارند، اما میدانند که نمیتوانند با امام مخالفت کنند، لذا امام را تحریف میکنند.
وی ادامه داد: در حقیقت هدف آنها تبرئه افکار و اعتقادات خودشان با تحریف راه امام است. مثلا کسی که میگوید امام از روی ناچاری انتخابات و رأی مردم را پذیرفتند میخواهد بگوید من به امام نزدیکتر هستم؛ یا اصلا بگوید امام به من نزدیکتر است پس الان که میگویم انتخابات تزئینی است شما باید دنبال افکار من بیایید. اولین دبیرکل حزب منحله مشارکت در عین حال گفت: تفکر امام کاملا روشن است. از روز اول تا آخر افکار امام نسبت به مردم، جمهوریت، انتخابات و نوع اسلامی که باید در جامعه پیاده شود مشخص است. اصلاحطلبان این تفکر را کاملا قبول دارند و معتقدند راه نجات کشور است. اما عمل امام مقتضیات زمانی و مکانی خودش را داشته است. ما معتقد نیستیم که اگر امام روزی دستور انجام کاری را داد ما حتما میتوانیم در زمان حال آن را تکرار کنیم. اجتهاد پویا و اصلا خود اجتهاد حال نه فقط اجتهاد فقهی بلکه اجتهاد سیاسی و اجتهاد اجتماعی در این است که باید در زمان و مکان تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید.
رضا حاتمی توضیح نداده که چرا با وجود نظر صریح امام درباره جمهوریت و رأی مردم، در سال 88 علیه رای 25 میلیونی اکثریت آشوب به راه انداختند و تا مرز هتاکی به ساحت امام حسین علیهالسلام پیش رفتند؟ چرا در کنار کسانی ایستادند که شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه» و «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است»، میدادند و علیه میراث گرانسنگ امام خمینی(ره) صفآرایی کرده بودند؟ به این معنا افراطیون مدعی اصلاحات، از جهت معارضه با جمهوریت و اسلامیت نظام و رأی مردم، با امام دشمنی کردند؛ چنان که برخی از وابستگان به آنها صراحتا در گفتهها و نوشتهها مدعی ختم انقلاب و پایان امام ( و به موزه رفتن میراث ایشان) شدند. بعد از هتاکی اکبر گنجی علیه امام که با سکوت و تأیید سران مدعیان اصلاحطلبی مواجه شد، عیسی سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی در دولت خاتمی علنا گفت «اصلاحطلبان برخلاف اوایل انقلاب، دیگر علاقه و ارادتی به خمینی ندارند».
آلودگی به بیماریهای اشرافیت، قانونشکنی و یاغیگری، اعتماد و مراوده با آمریکا، دهنکجی به معیشت مردم، تمسخر استقلال کشور و خودکفایی و روحیه ما میتوانیم، از جمله عوارض زاویه گرفتن افراطیون از اصل انقلاب و خط امام بود.