kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۵۴۱۰
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۴

بازی کثیف برای بُرد در انتخابات(خبر ویژه)

«اصلاح‌طلبان با بازسازی سناریوی دیو و دلبر در انتخابات ریاست‌جمهوری، به شیوه کثیف جمع‌آوری رأی دست زدند».



داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب دراین‌باره نوشت؛ انتخابات ریاست‌جمهوری برخلاف تعریف رایج از دموکراسی‌های عرفی قبل از آنکه ناظر بر اقبال آگاهانه از یک گزینه و ادبار آگاهانه از گزینه دیگر باشد نوعی دموکراسی شرطی (Conditional Democracy)  را افاده معنا می‌کند.
شرطیتی «پاولفی» که طی آن جامعه رای‌دهنده از طریق دوگانه «دیو و دلبر» ترسانده و مدیریت می‌شود تا در وحشت از یک «هیولای مفروض انگاشته شده» التجاء به «اهورای محبوب پرداخته شده» در سوی دیگر کارزار ببرند.
فی‌الواقع چرائی پیروزی روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم یک چیز است اما مهم‌تر از آن چیستی پیروزی ایشان و ماهیت اقبال به ایشان است که انتخابات 29 اردیبهشت را برخوردار از ناسالمی می‌کند.
آنچه که در فرآیند انتخابات 29 اردیبهشت قابل آسیب‌شناسی است شرطی شدن دموکراسی در دوگانه «دیو و  دلبر» است که از سال 76 اعمال شده است.
در 29 اردیبهشت نیز همین ظرفیت این‌ بار توسط روحانی فعال شد و مشارالیه بعد از درک شکست محتملش در فردای مناظره دوم با توسل به شرطی کردن جامعه، کامیابانه موفق شد تا با پشتگرمی به «آرای کثیف» پیروز انتخابات شود.
رشد 6 درصدی آرای روحانی از سال 92 با 50/5 درصد در مقابل آرای 57 درصدی ایشان در 96 را بلاتردید می‌توان به حساب سرریز آرای  کثیف در سبد رای روحانی در 96 گذاشت.
لازم به ذکر است که اطلاق و اتصاف «آرای کثیف» ناظر بر آرای شهروندان نیست و در واقع در این گزاره به جای رای‌دهندگان، دستگاه و ساز و کار «سازندگان رای» مطمح نظر است که از مردم رأی‌رُبایی می‌کنند.
آرای کثیف ناظر بر شکل ناصواب افزایش آرا از طریق بازی کثیف یا Dirty Game است که طی آن روحانی در یک بی‌اخلاقی آشکار با آلودن فضا به عنصر دروغ و عوام‌فریبی موفق شد فضای انتخابات را مسموم کرده و با تزریق عنصر ترس به فضای رقابت‌ها، شهروندان را «مدیریت خوف» کند.
کوبیدن بر افسانه «جنگ» با اتخاذ ادبیاتی از این دست که عدم رای به ایشان یعنی خطر جنگ و روی کار آمدن جنگ‌طلبان ادعای اینکه رقیب در صورت پیروزی درصدد دیوارکشی در پیاده‌روها است و رقیب آدم‌خوار است و خون آشام و خشونت‌ورز است!
بدین منوال هر چند می‌توان برد روحانی را بردی غیراخلاقی نامید اما و  در عین حال این واقعیت را نیز نمی‌توان نادیده انگاشت که اصولگرایان نیز طی 3 دهه گذشته با رویکردهای نامنعطف و نامدبرانه به راحتی بستر سوءاستفاده را برای رقیب فراهم آورده‌اند تا هر آینه ایراد اتهامات داعیشگری و طالبان صفتی به ایشان از جانب اقشار خاکستری که عموما فاقد عمق و درک و بینش سیاسی‌اند مورد باور و اقبال قرار گیرد.
این که مشاهده می‌شود در 76 ناطق نوری به همین اتهام داعش صفتی و دیوارکشی در خیابان نتیجه انتخابات را واگذار کرد و اینک همین ناطق در اردوی اتهام‌زنندگان 76 جبهه مقابل را متهم به داعش صفتی می‌کنند و بازی را می‌برند نمونه قابل استنادی از ناسالمی فضای سیاسی است.