kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۵۰۵۱
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۱
رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک (حبیب ثابت پاسال)-18

حبیب ثابت و خاندان پهلوی



جریان کودتای سوم اسفند سال 1299ش و روی کار آوردن رضاخان، دارای ابعاد پیچیده و گوناگونی است که تشکیلات بهائیت نیز که به عنوان یکی از بازوهای صهیونیست در ایران به فعالیت مشغول بود، در آن ایفای نقش کرد. به همین علت است که حدود یک ماه پس از انجام کودتا، در ششم فروردین ماه 1300ش، «تشکیلات صهیونیست ایران» با ارسال نظامنامه‌ی تشکیلات به وزارت امور خارجه، موجودیت خود را اعلام نمود.
رضاخان نیز که برکشیده شدنِ خود را، به‌رغم تماس‌های مستقیمی که با بیگانگان داشت، ناشی از حمایت‌های تشکیلات بهائیت می‌دانست، هیچگاه از این مسئله غفلت نکرد و بلافاصله پس از اینکه بر تخت شاهنشاهی نشست، اسدالله صنیعی را که از اعضای بهائیت بود، به عنوان آجودان مخصوص ولیعهد خود، محمدرضا پهلوی منصوب نمود.
در ساختار حکومت رضاخان، بهائیان دارای جایگاه رفیعی بودند و به همین دلیل نیز، افرادی چون حبیب ثابت که به عنوان یکی از بازوهای اقتصادی و قدرتمند بهائیان، پای به عرصه‌ فعالیت‌های تجاری و صنعتی گذاشته بود، مورد حمایت‌های گوناگون اعضای خاندان سلطنتی قرار داشتند.
واگذاری فعالیت‌های اقتصادی درحال توسعه، مانند: انحصار نقل و انتقال مرسولات پستی و ساختنِ قفسه‌های چوبی برای کارخانه قند در زمان رضاخان و وزارت مهدی فرخ (معتصم‌السلطنه)، از جمله‌ این حمایت‌ها در دوران رضاخان است.
حبیب ثابت در تعریف جایگاه خود نزد رضاخان، در نقل خاطرات خویش به داستانی اشاره دارد که با شناختی که از دیکتاتوری‌های رضاخان وجود دارد، این‌گونه برخورد، تنها از منظر روابط پشت پرده‌ او با تشکیلات بهائیت قابل تحلیل است. داستان از این قرار است که پس از ساخت قفسه‌های مورد نیاز کارخانه قند، وزارت پیشه و هنر از پرداخت پول آن طفره رفته و این مسئله به مناقشه‌ای تبدیل و موجبِ دستگیری حبیب ثابت و زندانی شدن دو ماهه وی می‌گردد.
در این قضیه، سید احمد باقراف (خمسی)، پدر همسر وی، از طریق علی‌اکبر داور که وزیر دادگستری بود، موضوع را با رضاخان در میان گذاشته و موجبات آزادی حبیب ثابت را فراهم می‌آورد. در این موقع، حبیب ثابت به ساختنِ خانه‌ای مجلل در محله‌ موسوم به باغشاه در تهران، که محل کارخانه‌ نجاری وی نیز بوده است، اشتغال داشته که رضاخان به صورت سرزده به محل این ساختمان آمده است:
«مؤدب پشت سر شاه ایستادیم. به زودی روی به ما کرده... گفتند اگر من هم پول بدهم، برای من به این خوبی خواهید ساخت؟ عرض شد: قربان! بدون پول هم از این بهتر خواهیم ساخت.... تصور من چنین بود... که این بازدید و این تشویق، برای جبران بی‌مهری‌ها و ستم وزارت پیشه و هنر و ادارۀ شهربانی بود.»
پس از این بازدید، تاج الملوک نیز، که اینک ملکه پهلوی بود، به همراه خانم ارفع، همسر پرنس ارفع‌الدوله برای بازدید از کارخانه نجاری حبیب ثابت راهی آنجا شد و ساختِ در و پنجره‌های کاخ شاهنشاهی و تعدادی مبل و میز و قفسه و گنجه نیز سفارش داده شد.
این‌گونه سفارش‌ها در دوران محمدرضا پهلوی، با تشکیل کارخانه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی متعددی که توسط حبیب ثابت و با سرمایه‌گذاری کلان تشکیلات بهائیت شکل گرفت، به حجم بسیار بالایی رسید، تا جایی که تجهیزات الکترونیکی نظامی را نیز شامل شد.
از دیگر نمونه‌های معاملات درباری با حبیب ثابت، سفارش هواپیماهای شخصی برای محمدرضا پهلوی و ولیعهد اوست، در زمانی که وی موفق شد تا نمایندگی هواپیماهای بیچ گرافت را نیز به دست آورد:
«با کارخانه بیج‌گرافت که هواپیماهای کوچک دو نفری، چهار نفری و شش نفری می‌ساخت، ... آشنایی یافتیم ... یک دستگاه شش نفری مدل سوپر 18 نیز مجهز به تزیینات عالی داخلی و مبل و پرده ویژه محمدرضا شاه سفارش داده شد. یک طیاره بونانزا نیز برای شاهزاده رضا پهلوی ولیعهد ایران به فروش رسید.»
به علت همین ارتباطات گسترده و حساب شده بود که سازمان امنیت و اداره کل انتشارات و رادیو در راستای حفظ امنیت عمومی از او می‌خواستند تا از تبلیغ آشکار برای بهائیان خودداری نماید:
«چندین بار به صاحب این مؤسسه (آقای حبیب ثابت) تذکر داده‌ام که تظاهر به بهائی‌گری، آن هم با استفاده از یک وسیله انتشاراتی، علاوه براینکه برخلاف مصالح عالیه کشور و قانون اساسی مملکت است، زودتر و بیشتر به ضرر شخص او می‌باشد.»
وی نه تنها این توصیه‌ها را نادیده می‌گرفت که با صراحت می‌گفت:
«من اجازه این کار را از مقامات عالیه کشور خواهم گرفت.»
ارتباط حبیب ثابت با دربار شاهنشاهی، که با ارسال هدیه‌های قابل توجه برای محمدرضا پهلوی همراه بود، از چنان استحکام و عمقی برخوردار بود تا وی بتواند اجازه فعالیت‌های خود را از مقامات عالیه کشور بگیرد و همراه با شاه، به مسافرت خارج از کشور برود.
 یکی از نمونه هدایای حبیب ثابت به محمدرضا پهلوی، خرید محل سکونت رضاخان در جزیره موریس و تقدیم آن به محمدرضا پهلوی بود.
تحفه‌ها و هدایایی که حبیب ثابت برای محمدرضا پهلوی تهیه می‌کرد، پیش از هرگونه اقدامی درباره‌ آن، مستلزم موافقتِ بیت‌العدل بهائیت و هماهنگی‌های تشکیلاتی بود. نامه‌ زیر که در 13 نوامبر 1967 به محفل ملی بهائیان ایران نوشته شده، نشانگر این واقعیت است:
«چنانکه به جناب ثابت نماینده محترم آن محفل ابلاغ گردید، این هیئت با تقدیم هدیه پیشنهادی به حضور ملوکانه موافقت دارد. بیت العدل اعظم»